مقدمه:
مهمترین دغدغۀ انسان امروز، زندگی باکیفیت با کمترین وضعیت بیماری است؛ این دغدغه یعنی دستیابی به سلامت، دوری از روند پیری و بازیابی جوانی است. اما این پرسش مهم همیشه نادیده گرفته میشود که واقعا چرا پیر میشویم؟ ماهیت و معنی پیری چیست و آیا واقعا میتوان آن را تغییر داد؟ موضوع طول عمر در یک صد سال گذشته به میزان قابل توجهی اهمیت یافته است. با وجود افزایش بیماریهای مختلف و شیوع همهگیریهای مختلف، اما زندگی سالمتر و رضایتبخشتر یکی از خواستههای مهم افراد در جامعه است. اما اینکه چگونه میتوان به این اهداف دست یافت جایی است که موضوع پیری مشکلساز میشود. این موضوعات در حوزه پیریشناسی مورد بررسی قرار میگیرد؛ پیریشناسی (gerontology) مطالعه فرآیندهای پیری و افراد در طول زندگی است که شامل مطالعه دگردیسی فیزیکی، روانی و اجتماعی در افراد با افزایش سن افراد همراه است. حوزۀ پیریشناسی بیش از هر چیزی مربوط به سلامت است. پیریشناسی در ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم زمانی که تعدادی از دانشمندان آمریکایی از زمینههای زیستشناسی، روانشناسی و توسعۀ انسانی انجمن پیریشناسی آمریکا را تأسیس کردند، به عنوان یک رشته مطالعاتی متمایز ظهور کرد. به طور خاص این حوزۀ مطالعاتی از زمانی پیشرفت مهمی داشت که سالمندی به یکی از پیچیدهترین موضوعات پیش روی علم مدرن تبدیل شد.
نوشتههای مرتبط
به تدریج گسترش جهانی طول عمر یکی از دغدغههای مهم دولت گردید و امید به زندگی در میان جهان توسعه یافته بیش از گذشته افزایش یافت. درحال حاضر امید به زندگی در شمال اروپا در بیش از ۱۵۰ سال گذشته است و در کشورهای جنوب جهانی نیز مسئله پیری یکی از مسائل مهم رفاهی و اجتماعی بهویژه در کشورهایی است که روند افزایش جمعیت به دلایل بحرانهای اقتصادی – اجتماعی رو به کاهش است. اما آنچه برای مدیریت پیری انسان اهمیت دارد، مسئله سلامت و کنترل آن است. در حقیقت راههای دستیابی به سلامت میتواند پیری را به تأخیر انداخته و مسئله مرگ ناشی از پیری و بیماری را مدیریت کند. موضوع رفاه و سلامت سالمندان نه تنها برای خود افراد بلکه برای دولتها در سطح جهانی نیز مهم است. این امر بهویژه در کشورهای توسعهیافته یعنی جاییکه افراد مسنتر مصرفکنندۀ اصلی خدمات بهداشتی و درمانی هستند بسیار مهم است. جمعیت روبهرشد افراد مسن یک چالش اساسی برای دولتها است که بر نظامهای بازنشستگی و ارائه خدمات بهداشتی و مراقبت اجتماعی تأثیر میگذارد. در نتیجه در جهان توجه قابل توجهی به بررسی روندهای سلامت در میان افراد مسن و پیشبینیهای نهفته در وضعیت سلامت آنها در سالهای آینده وجود دارد.
از منظری دیگر سلامت به عنوان یکی از مهمترین خواستههای بشر در گروه عوامل اجتماعی – اقتصادی دیگر چون ثروت، تحصیلات و درآمد است. در حقیقت موضوع علل مرگ در جهان مدرن بیش از هرچیزی با موضوع سلامت در ارتباط است؛ گسترش بیماریهای مزمن یعنی سرطان و بیماریهای قلبی- عروقی در جهان ازعلتهای مهم مرگ و از جمله مهمترین بیماریهای سالمندان محسوب میشود. موضوع جوانی و جلوگیری و به تأخیر انداختن مرگ و ادامه حیات نیز یکی از اهداف مهم افراد در مبارزه با بیماریهای روحی و جسمیاست و مداخلات بسیاری حول آن شکل میگیرد. از دیدگاه همهگیرشناسی[۱] سلامت شخصی از اهمیت زیادی دارد و سرمایهگذاری در سلامت از طریق عوامل اجتماعی همچون افزایش سطح آموزش میتواند به افزایش طول عمر و مقاومت در برابر بیماریها کمک کند.
مسئله مهم این است که پیری و سالمندی با وجود آنکه یکی از مهمترین دورههای حیات انسان در جوامع است اما در بیشتر کشورهای جهان به خصوص کشورهای جنوب جهانی، به لحاظ علمیو سیاستی اقدامات خاصی برای آن صورت نمیگیرد و این مسئله بیشتر به حوزههای خاص از جمله پزشکی و یا زیست پزشکی فروکاسته میشود. بسیاری از نظریهها درصدد هستند که موضوع پیری را توضیح دهند و پیری از میان رویکردهای مختلفی بررسی شده است؛ نظریۀ زیستی، اجتماعی و روانی مهمترین نظریهها هستند که در اینجا به اختصار به توضیح آنها پرداخته میشود:
- تئوریهای زیستی پیری[۲]
بیتردید یکی از زمینههای مهم ایجاد پیری مسئله زیستی و عوامل جسمی– بدنی است که در طول زمان تغییرات زیادی در بدن انسان ایجاد میکند. بنابراین نظریههای زیستی بر دگرگونیهای فیزیکی که در طول زمان در بدن رخ میدهد تمرکز دارند. نظریههای بسیاری در حوزه زیستی و پیری وجود دارد و این حوزه، بسیار مورد توجه بهویژه پزشکان و حوزه پزشکی قرار دارد. دربارۀ اینکه افراد چگونه بیشتر عمر میکنند و یا چگونه یک فرد پیر ۱۰۰ سال عمر میکند هنوز علم یا به معنایی علم پزشکی نتوانسته اطلاعات بیشتری تولید کند، تنها میتوان افراد سالمند در سنین بالا را از نظر طول عمر و میزان بیماریها در کشورهای مختلف با یکدیگر مقایسه کرد. علاوه بر این، اینکه فرد در چه دورۀ تاریخی و در چه وضعیتی به لحاظ بهداشتی، اجتماعی و امکانات رفاهی و در کدام جغرافیا به دنیا آمده باشد، بیماریهای مختلفی را تجربه میکنند.
نظریههای زیستی مدرن به دو نوع اصلی تقسیم میشوند: نظریههای برنامهریزی شده[۳] و نظریۀ آسیب یا خطا[۴]. براساس رویکردهای برنامهریزی شده پیری از یک جدول زمانی زیستی پیروی میکند که تحت تأثیر تغییرات بیان ژنی است که بر نگهداری، تعمیر و سیستمهای دفاعی تأثیر میگذارد. نظریههای آسیب یا خطا بر عوامل محیطی که باعث آسیبهای مختلف به عنوان علت اصلی پیری میشوند، تمرکز دارند. نظریههای برنامهریزی شده شامل ۱- طول عمر برنامهریزیشده[۵] از طریق دستکاری بر ژنهای خاص است، ۲- نظریۀ غدد درونریز[۶] شامل تنظیمات هورمونی بهویژه از طریق انسولین ۳- نظریۀ ایمنیشناسی[۷] است که بر طبق آن که سیستم ایمنی بدن طوری برنامهریزی میشود که با افزایش سن ایمنی بدن کاهش و منجر به افزایش آسیبپذیری در برابر بیماریهای عفونی و مسائل مربوط به پیری شود. برای مثال، با افزایش سن، آنتیبادیها اثربخشی خود را از دست میدهند و بدن با بیماریهای جدید کمتر توان مقاومت و مقابله دارد که این باعث استرس سلولی و در نهایت مرگ میشود؛ در واقع، پاسخ ایمنی نامنظم با بیماریهای قلبی عروقی، التهاب، بیماری آلزایمر و سرطان مرتبط است. از سوی دیگر، بر اساس نظریههای آسیب/خطا حملات محیطی باعث ایجاد آسیب در سطوح مختلف و در نتیجه پیری میشود. اینها عبارتند از نظریۀ سایش و پارگی، نظریۀ نرخ زندگی، نظریۀ پیوند متقابل، نظریۀ رادیکالهای آزاد و نظریۀ آسیب جسمی. نظریۀ سایش و پارگی[۸] پیری را به فرسودگی بخشهای حیاتی بدن در طول زمان تشبیه میکند، در این رویکرد بدن بهمثابۀ ماشینی پنداشته میشود که کهنه و فرسوده شده است. نظریۀ نرخ زندگی[۹] که نشان میدهد که بین سرعت متابولیسم یک موجود زنده و طول عمر آن ارتباط وجود دارد. تئوری پیوند متقابل[۱۰] شامل تجمع پروتئینهایی است که فرآیندهای بدن را کند میکند و نظریۀ رادیکالهای آزاد[۱۱] نشان میدهد که رادیکالهای آزاد به اجزای سلولی آسیب میرسانند. نظریه آسیب جسمی دیانای[۱۲](DNA) نیز سبب تجمع در سلولها بهویژه در سلولهای غیرقابل تقسیم میشود (جین[۱۳]، ۲۰۱۰).
علاوه بر این چند نظریه مهم دیگر در این حوزه پیری را توضیح میدهد:
- نظریههای ژنتیکی[۱۴]: این نظریهها پیشنهاد میکنند که پیری در ژنهای ما برنامهریزی شده است. ایده این است که ژنهای ما یک طول عمر از پیش تعیینشده را دیکته میکنند و با افزایش سن، ژنهای خاصی فعال یا غیرفعال میشوند که منجر به فرآیند پیری میشود.
- نظریههای سلولی[۱۵]: این نظریهها نشان میدهد که پیری در نتیجه آسیب به سلولها در طول زمان است. ساییدگی سلولها در اثر عوامل محیطی، مانند قرار گرفتن در معرض سموم یا تشعشع، منجر به کاهش عملکرد سلولی و در نهایت پیری میشود.
- نظریههای هورمونی[۱۶]: هورمونها نقش مهمیدر تنظیم عملکردهای بدن دارند. با افزایش سن، تولید و تنظیم هورمونها کاهش مییابد که میتواند به روند پیری کمک کند. به عنوان مثال، کاهش سطح استروژن و تستوسترون در مردان و زنان با تغییرات مختلف مرتبط با سن مرتبط است.
علاوه بر رویکردهای کاملا پزشکی که ذکر شد، برخی دیگر از دیدگاهها بر روی بدن افراد سالمندان همه موضوعات و مسائل مرتبط با آن از خلال بیولوژی و شکلی از پیری پرداختهاند، یکی از مهمترین آنها همهگیرشناسی است که بخشی از مقولۀ گستردهتر «جنبههای بهداشتی و پزشک» در مطالعه پیری است. به طور خاص، در حوزۀ «سلامت و پیریشناسی پزشکی» یا « همهگیرشناسی سالمندان» و همچنین «جمعیتشناسی در حوزۀ سالمندی» قرار میگیرد. پیریشناسی مطالعه چند رشتهای پیری است که جنبههای مختلفی از جمله ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و مرتبط با سلامت را در بر میگیرد.
- همهگیرشناسی پیری:
همهگیرشناسی پیری شاخه ای از اپیدمیولوژی است که بر مطالعه توزیع و عوامل تعیین کننده رویدادها و شرایط مرتبط با سلامت در میان جمعیتهای مسن تمرکز دارد. این شامل بررسی الگوهای بیماریها، ناتوانیها و سایر پیامدهای سلامت در زمینۀ افزایش سن، با هدف درک عواملی است که بر سلامت افراد مسنتر تأثیر میگذارد و بهزیستی کلی آنها را بهبود میبخشد.
در طول قرن گذشته، دگرگونیهای قابل توجهی در سلامت سالمندان در سراسر جهان مشاهده شده است که به شدت بر جامعه تأثیر گذاشته است. رشد جمعیت افراد مسن بیشتر ناشی از افزایش کلی در اندازه کلی جمعیت بوده است، اما همچنین تحت تأثیر کاهش عمده علل اصلی مرگ و میر است. این دگرگونیهای جمعیتی در جامعه، شکلی از مراقبتهای پزشکی و نیازهای اجتماعی را شکل میدهد که انتظار میرود در سالهای آتی به شدت افزایش یابد. تغییرات جمعیتی همزمان با افزایش بیماریهای مزمن باعث کاهش تواناییهای عملکردی و مشکلات اجتماعی و روانی در سالمندان میشود که بر جنبههای رفاه و سلامت جامعه به طور کلی مؤثراست (فروچی[۱۷] و همکاران، ۲۰۰۸).
مهم ترین جنبههای همهگیری پیری در ارتباط با موضوع بیماری و سلامت عبارت است از:
- گسترش بیماریهای مزمن[۱۸]: با افزایش سن بیماریهای قلبی، دیابت، آرتریت و اختلالات عصبی به عنوان مهم ترین بیماریهای مزمن در افراد افزایش پیدا میکند. بیشتر مطالعات همهگیری در جمعیتهای سالمند، با هدف تعیین کمیت این شرایط و بررسی آنها درحوزههای جمعیتشناسی و پزشکی صورت میگیرد.
- عوارض و ناتوانی[۱۹]: برخی از بیماریها همچون بیماریهای مزمن در شرایطی با ایجاد ناتوانی و عوارض بسیار بدنی و حرکتی برای شخص سالمند همراه است. همهگیرشناسان بروز و ظهور بیماریهای مختلف را که به عوارض و ناتوانی در افراد مسن کمک میکند، مطالعه میکنند.
- مرگ و میر و طول عمر[۲۰]: بررسی میزان مرگ و میر و روند امید به زندگی در جمعیتهای مسنتر به همهگیرشناسان کمک میکند تا عوامل موثر بر طول عمر را درک کنند. این شامل مطالعه علل شایع مرگ در میان سالمندان و تغییرات در الگوهای مرگ و میر در گروههای مختلف جمعیتی است.
- زوال و ناتوانی عملکردی[۲۱]: همهگیرشناسی پیری همچنین بر کاهش عملکرد و ناتوانی مرتبط با پیری تمرکز دارد. محققان شیوع و عوامل تعیینکننده محدودیتها در فعالیتهای زندگی روزمره[۲۲] (ADLs) و فعالیتهای ابزاری زندگی روزمره[۲۳] (IADLs) را در میان افراد مسن بررسی میکنند.
در بحث همهگیرشناسی پیری ما با دو مفهوم بیماری و مرگ در سن سالمندی مواجه هستیم که به نظر میرسد مهمترین نقاط پرچالش در حوزۀ مطالعات سالمندی است. اما نوعی تناقض در این مفاهیم و در مواجهه با زندگی سالمندان وجود دارد. افرادی که به دلیل پیشرفتهای علم پزشکی و شرایط سبک زندگی و دیگر عوامل زیستی مدت بیشتری عمر میکنند با عوارض بیشتری که ناشی از بیماری است روبهرو میشوند. پیری جمعیت و افزایش طول عمر از جهت افزایش عوارض بیماری هزینهزا است و برای دولتها و حکومتها هزینههای اقتصادی بالایی دارد. آمارهای کاهش مرگ و میر و افزایش طول عمر ناشی از کاهش میزان مرگ و میر برای بسیاری از بیماریها مانند سکته مغزی یا سرطان است و نه نتیجه هرگونه بهبود در وضعیت سلامت جمعیت. همچنین نه بروز بیماریهای مزمن و نه سرعت پیشرفت این بیماریها در نتیجه تغییرات در مرگومیر تغییر نکرده است. در نتیجه کاهش در نرخ مرگ و میر، افزایش مرگ و میر جمعیت را به دنبال دارد. زیرا اگرچه افراد بیشتری تا سنین پیری زنده میمانند، اما در شرایط سلامت بسیار ضعیفتری به سر میبرند و به جای اینکه این بیماری در پایان عمر به یک دورۀ کوتاه تقلیل یابد، در دورۀ طولانیتری گسترش مییابد. این سناریو «بقای نالایق[۲۴]»، بیماری همهگیر اختلال روانی، بیماری مزمن و ناتوانی، و «فرضیه گسترش بیماری[۲۵]» نامیده میشود. بنابراین افزایش افراد ناتوان در جامعه یکی از نتایج مهم در جوامع مدرن است که البته به شکل منظم و مساوی بین جمعیتها و طبقات گوناگون قابل پیشبینی نیست (ویکتور[۲۶] وهمکاران، ۲۰۰۵).
- نظریههای روانشناختی پیری و سلامت[۲۷]
رویکرهای روانشناختی نسبت به پیری و سالمندی با مسائل زیستی سالمندی پیوند نزدیکی دارند، برخی از این نظریهها بیشتر به رویکردهای زیستی نزدیکتر هستند و برخی دیگر به رویکردهای اجتماعی و رفتاری. تئوریهای شناختی[۲۸] بر چگونگی تغییر فرآیندهای شناختی با افزایش سن تمرکز دارند. به عنوان نمونه، زوال شناختی، مانند از دست دادن حافظه و سرعت پردازش کندتر، جنبه رایج پیری است. تجربۀ بیماری آلزایمر در این دسته قرار میگیرد، جایی که رخدادهای عصبی منجر به زوال شناختی شده و یکی از علائم و نشانههای پیری را نشان میدهد. آلزایمر و زوال عقل[۲۹] بهمثابۀ نوعی بیماری در عصر مدرن است که علاوه بر ویژگیهای زیستی اثرگذار بر مغز افراد، اثرات و زمینههای اجتماعی بسیاری نیز دارد.
نظریههای روان تنی[۳۰] ارتباط ذهن و بدن را بررسی میکنند و بر چگونگی تأثیر عوامل روانشناختی مانند استرس، احساسات و رفاه روانی بر سلامت جسمانی تأکید میکنند. در این رویکردها روشهایی که افراد سالمند با عوامل استرس زا کنار میآیند بر سلامت آنها موثر است.
روانشناسی مثبتگرا[۳۱] که در زمینه سلامت، بر رویکرد ترویج تمرکز دارد. احساسات مثبت، انعطافپذیری و رفاه برای بهبود نتایج کلی سلامت در افراد مسن در اولویت قرار میگیرد. مدلهای سالمندی موفق در روانشناسی مثبت، عواملی مانند تعامل، هدف و ارتباط اجتماعی را بهعنوان ضروری برای حفظ کیفیت بالای زندگی در دوران سالمندی برجسته میکنند.
نظریههای روانی اجتماعی[۳۲] نه تنها بهزیستی عاطفی[۳۳]، بلکه چگونگی تأثیر عوامل اجتماعی بر سلامت را نیز در نظر میگیرند. حمایت اجتماعی، روابط و تأثیرات اجتماعی نقش مهمیدر تعیین سلامت افراد با افزایش سن دارند. برای نمونه نظریه انتخابپذیری اجتماعی-عاطفی[۳۴] نشان میدهد که با افزایش سن افراد، در تعاملات اجتماعی خود گزینشگرتر میشوند و روابط معنادار عاطفی را در اولویت قرار میدهند. این انتخاب به رفاه عاطفی و رضایت کلی از زندگی کمک میکند.
- نظریههای جامعهشناختی پیری و سلامت -بیماری[۳۵]
یکی از دلایل مهم کاربرد سلامت- بیماری به جای پزشکی در این جا این است که اغلب اصطلاح جامعهشناسی و یا انسانشناسی پزشکی مورد استفاده محققان آمریکایی است و معمولاً دارای منافع اداری و راهبردی است. بنابراین جامعهشناسی سلامت و بیماری از منظر رویکردهای تفسیری و سوژه محور نیز اهمیت دارد. هیچ جامعهای وجود ندارد که در آن بیماری ابعادی و سلامت ابعادی اجتماعی نداشته باشد. به همین دلیل وجه تمایز ابعاد پزشکی و بیماری نزدیک بودن به جامعه و دوری از دیدگاه سازمانی و پروژه محور در مطالعات مربوط به جامعهشناسی است. در این قسمت به برخی از مهمترین رویکردها اشاره میشود.
- نظریه عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت: این دیدگاه بر تأثیر عوامل اجتماعی مانند درآمد، تحصیلات، اشتغال و حمایت اجتماعی بر پیامدهای سلامت تأکید دارد و تأکید دارد که چگونه نابرابری در این عوامل اجتماعی به نابرابریهای سلامت کمک میکند (مارموت[۳۶]، ۲۰۰۵). افراد مسن با پیشینههای فرهنگی متنوع ممکن است در دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی شایسته با چالشهایی مواجه شوند. درک و پرداختن به تفاوتهای فرهنگی برای ارائه مراقبتهای بهداشتی مؤثر به جمعیتهای سالمند بسیار مهم است. همچنین موضوع انگ اجتماعی و تبعیض میتواند از جمله عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی مرتبط با سلامت سالمندان باشد. سنگرایی[۳۷]، همراه با سایر اشکال تبعیض، میتواند به طرد اجتماعی کمک کند، بر سلامت روان تأثیر منفی بگذارد و نابرابریهای سلامتی را در بین افراد مسن تشدید کند.
- رویکرد نظری پزشکیشدن، نقش بیمار و پیری[۳۸]: یکی دیگر از از نظریات مهم سلامت سالمندی است، مفهوم نقش بیمار ممکن است بهویژه در چگونگی درک افراد سالمند و چگونگی تغییر انتظارات و کمک هزینههای اجتماعی در مورد سلامت و بیماری با افزایش سن مرتبط باشد.
- دیدگاه فوکوییها و نظامهای سلامت سالمندی: ایدههای فوکو در مورد قدرت و دانش با درک چگونگی کنترل پیری و سلامت توسط ساختارهای اجتماعی مرتبط است. بررسی چگونگی ساخت و کاربرد دانش پزشکی در جمعیتهای سالخورده بینشی در مورد پویایی قدرت ارائه میدهد.
- نظریۀ پیریشناسی انتقادی[۳۹] پیریشناسی انتقادی دیدگاههای سنتی در مورد پیری را به چالش میکشد، ساختارهای قدرت و هنجارهای اجتماعی را زیر سوال میبرد که ممکن است پیری را تداوم بخشد و به نابرابریهای سلامتی در بین افراد مسن کمک کند (بارس[۴۰] و همکاران، ۲۰۰۶).
- پیری در مکان و سلامت[۴۱]: مفهوم پیری در مکان، جایی که افراد در خانه و اجتماع خود به زندگی ادامه میدهند، تحت تأثیر عوامل اجتماعی و محیطی است. دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، منابع اجتماعی و حمایت اجتماعی میتواند بر امکانسنجی پیری در محل و نتایج کلی سلامت تأثیر بگذارد (گولانت[۴۲]، ۲۰۱۵).
- نظریۀ تقاطعی[۴۳] و پیری: متقاطع بودن چگونگی تلاقی مقولههای اجتماعی مختلف (به عنوان مثال، جنسیت، نژاد، وضعیت اجتماعی-اقتصادی) را بررسی میکند و به تجربیات منحصر به فرد کمک میکند. به کارگیری این امر در مورد پیری تأکید میکند که پیامدهای سلامتی با تلاقی هویتهای اجتماعی متعدد شکل میگیرند (کرنشاو[۴۴]، ۱۹۸۹). توصیف و درک تفاوتها در ابعاد مختلف بهزیستی اجتماعی در بین گروههای مختلف سالمندان یک کلید مهم در مطالعات معاصر مربوط به مسئلۀ سالمندی است. برای نمونه، شبکه های اجتماعی و حمایت اجتماعی بر اساس نژاد و قومیت چگونه متفاوت هستند؟ چگونه معیارهای مختلف سلامت و بیماری برای مردان و زنان با افزایش سن متفاوت است؟ زنان سالمند در خاورمیانه چگونه معنای سلامت را در جامعه در طبقات مختلف تجربه میکنند؟. پرسش هایی از این دست میتواند در درک و توجه و گسترش مفهوم سلامت و بیماری در سالمندی، دیدگاه های جامع تری را ایجاد کند. دیدگاههایی که به نوعی ذاتگرایی فروکاسته نشود و به بازنماییها و برداشتهای اجتماعی گروههای بومی و فرودست شده و در حاشیه نیز توجه شود.
- اقتصاد سیاسی سلامت و پیری: تجزیه و تحلیل ساختارهای سیاسی و اقتصادی که تجارب سالمندی را شکل میدهند میتواند نشان دهد که چگونه سیاستها، توزیع منابع و سیستمهای اقتصادی بر سلامت و رفاه افراد مسن تأثیر میگذارد (استس، ۲۰۲۰).
معنای سلامت در پیری
تعریف سلامت همیشه دشواری خاص خود را دارد و تعریف دقیق و یکسانی از آن وجود ندارد، اما بر طبق تعاریف موجود در مطالعات مختلف سه رویکرد اصلی در سلامت را میتوان از هم متمایز کرد: ۱- سلامت به عنوان عدم وجود بیماری (مدل پزشکی) ۲- سلامت به عنوان عدم وجود بیماری (مدل جامعهشناختی) ۳- سلامت به عنوان یک حالت بهینه (تعریف سازمان بهداشت جهانی).
با این حال گسترۀ تعریف و تحلیل سلامت وسیعتر از طبقهبندی موجود است، اما هر رویکردی بنا به اقتضای ماهیتش معنای متفاوتی دربارۀ همهگیرشناسی پیری ایجاد میکند. معیارهای بیماریمحور بیش از تعاریف دیگر در تعریف سلامت به کار میرود که نشاندهندۀ سلطه مدلهای پزشکی در حوزۀ جمعآوری اطلاعات سلامت و بررسیهای بهداشتی است. این موضوع بهویژه درمورد موضوع پیری و سالمندی که به دلیل افزایش بیماری در این سن پزشکان به آن بیش از پیش درگیر میشود و از طرفی سالمندان استفادهکنندگان اصلی خدمات بهداشتی و گروه اصلی مصرفکننده برای هزینههای بودجه سلامت هستند، بیشتر اهمیت دارد.
با این حال علاوه بر ابعاد مختلف تعریف سلامتی در دوران سالمندی، یکی از مهم ترین تعاریف، برداشت و تعاریف خود سالمندان و افراد پیر از سلامتی است. تصور افراد سالمند بر نحوۀ زندگی و ارتباط با مرگ و مواجهه با پیری میتواند بر تولید و بازتولید سلامت و تعریف بیماری در پیری مؤثر باشد. .افراد مسن به دلیل تغییرات، بیماریها و محدودیتهای مرتبط با سن، درک متفاوتی از سلامت در مقایسه با بزرگسالان جوان دارند. همچنین بین برداشت افراد مسن و متخصصان سلامت از سلامت نیز تفاوتهایی وجود دارد (سانگ و کانگ[۴۵]، ۲۰۱۵). علاوه بر این برخی از معنای مرتبط با سلامت سالمندان در جامعه بهواسطۀ فرهنگ پزشکی و یا فرهنگ میان افراد و نهادهای مختلف، ساخته و برساخته میشود. این موضوع بهویژه دربارۀ سالمندان به دلیل وجود کلیشههای مرتبط با سنگرایی و کلیشههای جنسیتی و فرهنگی صادق است. سالمندی و پیری در از این نگاه تعریفی ساخته و پرداختۀ فرهنگ است و معنای سلامتی نیز برساختی اجتماعی تلقی میشود. اصطلاح «سالمندان نوظهور[۴۶]» یکی از مفاهیم جدیدی است که بر اساس ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و انسانشناختی مربوط به مکان و محل زندگی برخی از افراد به عنوان کسانی که از برخی از ویژگیهای سالمندی در دوران معاصر برخوردار هستند استفاده میشود (فیلدز[۴۷]، ۲۰۱۸).
در رویکرد انتقادی به پیری یا پیریشناسی انتقادی موضوعاتی همچون جهانیشدن، بحرانهای زیست محیطی، قدرت شرکتهای چند ملیتی، مشکلات رفاهی و بدهیهای کلان و دیگر موضوعات به میزان قابل توجهی بر زندگی سالمندان تأثیر میگذارد، اما این گروه از افراد به دلیل در حاشیه بودن معمولاً در مطالعات و پژوهشها با رویکردهای انتقادی نقش اثرگذاری ندارند.
بنابراین معنای سلامت سالمندان متأثر از سیاستهای کلان و بحرانهایی است که وضعیت سالمندی را میسازد و یا به عبارتی شکلی از سلامت سالمندی را برمیسازد، این مدل تعریف سلامت و پیری، در شکل چند گفتمان وجود دارد: ۱- گفتمان سن عملکردی[۴۸] یا سن کارکردی ۲- گفتمان ضد پیری[۴۹] یا تولید صنعت جوانسازی ۳- تسلط مدل زیست پزشکی در انضباط بخشی به ماهیت بیماری در پیری (بارس و همکاران، ۲۰۰۶).
نظریههای انتقادی با دو دیدگاه ساختارگرایانه و هرمنوتیک در ارتباط است که اولی به ابعاد اقتصاد سیاسی و عدالت توزیعی و نابرابری مادی، پیامدهای آن، و فرآیندهایی که آن را حفظ میکند، میپردازد و دومی با کل هستی انسان – آگاهی و ارتباط دستگاه نمادین با شرایط مادی زندگی، هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی-فرهنگی سرو کار دارد. از میان این رویکردها موضوع پیری و سالمندی را میتوان با رویکردی انتقادی به میانجی مسئله سلامت، بیماری و همۀ وجوه وابسته به شرایط پیری بدن دید. رابطه بین مسئله سلامت و بیماری و معنای آن در پیری وابسته به تغییرات و تجربههای اجتماعی و فرهنگی است. این که چه کسی سالخورده است و او دربارۀ بیماری و سلامت خود چه تعریفی دارد و چه شرایطی برای سلامت او محدودیت ایجاد میکند و چه عواملی سلامت و بیماری او را برمیسازد و یا به آن شکل میدهد. این موضوع نه در یک جامعه و زمینه عاری از جانبداری ناشی از نابرابری بلکه در یک زمینه نابرابر اعم از دسترسیها و چشمداشتهای مختلف و نظامهای بهداشتی و درمانی متفاوت شکل میگیرد که به نوبه خود مسئله بیماری و سالمندی را شکل میدهد. در این صورت نمادها، تصورات، ایدئولوژیها، روایتها، ادیان و دیگر ساختارهای مفهومیفرهنگ برای فهم رفتار انسان لازماند و این ساختارهای از دل فرآیندهای گفتمان اجتماعی و ارتباطات برمیآیند و به واسطۀ آنها رواج مییابند (مپر، ۱۳۹۹: ۸۳).
منابع:
- Carboni, C., Wehrens, R., van derVeen, R., & de Bont, A. (2022). Conceptualizing the digitalization of healthcare work: A metaphor-based critical interpretive synthesis . Social Science & Medicine, 292, Article 114572.
- Baars, J., Dannefer, D., Phillipson, C., & Walker, A. (2006). Aging, Globalization and Inequality: The New Critical Gerontology.
- Golant, (2015). Aging in the Right Place.
- Crenshaw, (1989). Demarginalizing the Intersection of Race and Sex: A Black Feminist Critique of Antidiscrimination Doctrine, Feminist Theory and Antiracist Politics.
- Estes, Carroll. (2020). The New Political Economy of Aging: Introduction and Critique. 10.4324/9781315232560-3.
- Ferrucci L, Giallauria F, Guralnik JM. Epidemiology of aging. Radiol Clin North Am. 2008 Jul;46(4):643-52, v. doi: 10.1016/j.rcl.2008.07.005. PMID: 18922285; PMCID: PMC2692491.
- Song M, Kong EH. Older adults’ definitions of health: A metasynthesis. Int J Nurs Stud. 2015 Jun;52(6):1097-106. doi: 10.1016/j.ijnurstu.2015.02.001. Epub 2015 Feb 14. PMID: 25747672.
- Victor, C.R., Johnson, M.L., Bengtson, V.L., Coleman, P.G., & Kirkwood, T.B. (2005). The Epidemiology of Ageing.
- Fields NL, Adorno G, Felderhoff B, et al. The Social Construction of “Emerging Elders”: Implications for Age-Friendly Community Assessments. Gerontology and Geriatric Medicine. 2018;4. doi:10.1177/2333721418784844
- Jin K. Modern Biological Theories of Aging. Aging Dis. 2010 Oct 1;1(2):72-74. PMID: 21132086; PMCID: PMC2995895.
[۱] Epidmiology
[۲] Biological Theories of Aging
[۳] The Programmed theories
[۴] The damage or error theories
[۵] Th Programmed Longevity
[۶] The Endocrine Theory
[۷] The Immunological Theory
[۸] The Wear and Tear
[۹] The Rate of Living Theory
[۱۰]The Cross-linking Theory
[۱۱] The Free Radicals Theory
[۱۲] the Somatic DNA Damage Theory
[۱۳] Jin
[۱۴] Genetic Theories
[۱۵] Cellular Theories
[۱۶] Hormonal Theories
[۱۷] Ferrucci
[۱۸] Chronic Diseases
[۱۹] Morbidity and Disability
[۲۰] Mortality and Longevity
[۲۱] Functional Decline and Disability
[۲۲] activities of daily living
[۲۳] instrumental activities of daily living
[۲۴] Survival of the unfittest
[۲۵] expansion of morbidity hypothesis
[۲۶] Victor
[۲۷] the psychological theories of aging and health
[۲۸] Cognitive Theories
[۲۹] Dementia
[۳۰] Psychosomatic Theories
[۳۱] Positive Psychology
[۳۲] Psychosocial Theories
[۳۳] Emotional well-being
[۳۴] Socioemotional Selectivity Theory
[۳۵] Sociological Theories of Aging and health-illness
[۳۶]Marmot
[۳۷] Ageism
[۳۸] Medicalization, Sick Role, and Aging
[۳۹] Critical Gerontology
[۴۰] Baars
[۴۱] Aging in Place and Health
[۴۲] Golant
[۴۳] Intersectionality
[۴۴] Crenshaw
[۴۵] Song & Kong
[۴۶] Emerging elder
[۴۷] Fields
[۴۸] Functional age
[۴۹] Anti- aging