انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ثروتهای فرهنگی وطبیعی؛ یادمانهای ارزشمند جهانی

 

یادمانهای تاریخی و گنجینههای طبیعی ملل گوناگون، امروزه ثروتهای جهانی تلقی میشوند که حفظ و پاسداشت آنان بر همکان واجب بوده و ذهن بسیاری از دوستداران این آثار در سراسر جهان را به خود معطوف داشته است. دغدغه صیانت از این آثار طی یکصد سال اخیر به شکلگیری کنوانسیون میراث جهانی و تدوین ضوابط بینالمللی حفاظت، نگهداری و مرمت منجر شد که در چارچوب فعالیتهای سازمان فرهنگی هنری ملل متحد (یونسکو) صورت میگیرد. آنچه از نظر میگذرانید نگاهی است بر شرح وظایف و عملکرد کنوانسیون میراث جهانی از ابتدای تاسیس تا کنون.

 

پایان جنگ جهانی اول سرآغاز رویهای نوین در جهان معماری بود. کنگره آتن در سال ۱۹۳۱ میلادی با حضور معماران برجسته دنیا و به منظور تصمیمگیری در خصوص بازسازی شهرهای اروپای پس از جنگ، تشکیل شد و دستاورد این گردهمایی سندی بود که منشور آتن نامیده میشود؛ معاهدهای بینالمللی با رسالت حفظ ارزشهای معماری و بازسازی یادمانهای تاریخی. پس از این میثاق جهانی، در سالهای بعد و به مرور، منشور ونیز در سال ۱۹۶۴ با رویکرد حفاظت و نوسازی مجموعههای تاریخی- فرهنگی، معاهده ۱۹۷۲ پاریس با هدف همکاری بینالمللی برای حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی جهان، منشور ۱۹۸۲ فلورانس با تاکید بر ارزشهای باغهای تاریخی، منشور صوفیه در سال ۱۹۹۶ با نگاهی به حفظ میراث فرهنگی واقع در عمق آبها و دریاها، بیانیههای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ مکزیکوسیتی با محوریت حفاظت از میراث بومی و گردشگری محلی مصوب شدند. از این میان، معاهده پاریس با رویکرد جهانی و با دغدغه حمایت از آثار ارزشمند تاریخی و طبیعی در سراسر دنیا، به معاهده حفظ میراث جهانی، کنوانسیون میراث جهانی و سپس تنظیم ضوابطی برای ثبت آثار کشورهای جهان منجر شد. کنوانسیون میراث جهانی همه ساله تعدادی از بناها و محوطههای تاریخی یا سرمایههای طبیعی و فرهنگی کشورهای عضو را در فهرست یادمانهای ارزشمند جهانیان به ثبت میرساند و بر این اساس کشورها مکلف به نگهداری، حفاظت و مرمت آثار ثبت شده مطابق با قوانین و چارچوبهای مورد تایید یونسکو میشوند.

یادبودهایی که ما را به گذشته پیوند میزنند، چه بنای تاریخی باشند، چه آیینی کهن، که حکایت زندگی گذشتگان را پیش چشمانمان مجسم کند، چه چشمانداز روستایی دیرپا باشد، چه جنگلهایی پهلو زده به درازای تاریخ، ثروت و سرمایه تاریخی و طبیعی یک ملت خوانده میشوند. چه مادی و ملموس باشند چه معنوی و ناملموس، قابل جابهجایی باشند یا غیرمنقول، ساخته دست بشر باشند یا پهنه طبیعی، به هر روی با یکدیگر و با هویت فرهنگی آن ملت پیوسته هستند، با پیوندی که اصالت و ریشه، باورهای فرهنگی و شاخصههای معماری را کنار هم آورده است.

جنگها و جهانگشاییها همیشه میراث گذشتگان را به تطاول بردهاند، چه آن زمان که خان مغول بر سر راه کشورگشاییهای خود مرو و ری را با خاک یکسان کرد، چه در روزگار حال که آتشافروزیهای کوچک و بزرگ در سراسر گیتی، بناهای ارزشمند کهنسال و سنتهای ریشهدار را به انهدام میبرد. نگاهی به پیشینه فرهنگی ملتهای گوناگون ردپای حفاظت و بازآفرینی را نشانمان میدهد، از جمله آنجا که در مستندات تاریخی به سنت دیرینه وقف در ساخت و تعمیر بناهای عامالمنفعه برمیخوریم و جایی که لزوم مرمت و لایروبی سالانه قنات یا سند تقسیم عایدات آسیاب بین آسیابان و نجار و غیره را میخوانیم؛ همه و همه پایبندی به رویه مرسوم حفاظت و مرمت بناها، به خاطر داشتن عرف حاکم بر روابط انسانی و تجاری و به عبارتی بزرگداشت سنتها و ضوابط هزاران ساله را یادآور میشوند.

در دنیای غرب نیز با اینکه توجه به حفاظت و نگهداری یادمانها و آثار ارزشمند، از اواخر قرن هفدهم میلادی آغاز شده و حتی بیانیههایی پیش از جنگ جهانی اول در خصوص قوانین و آداب جنگ و لزوم حفاظت از گنجینههای هنری تنظیم شده بود، به طور عملی جنگ بینالملل اول مانند بلایی مخرب جهان را به آتش کشید و آثار زیانبار آن در بیشتر کشورهای جهان به خصوص در ممالک اروپایی برجای ماند. در سال ۱۹۱۹ و با انعقاد قرارداد ورسای که خاتمه جنگ را اعلام کرد، پیشنهاد شکلگیری نهادی برای حفاظت از صلح و امنیت جهانی تحت عنوان «جامعه ملل متحد» مطرح شد. این سازمان در کنار رسالت سیاسی خود به فعالیتهای فرهنگی نیز به عنوان یکی از ارکان حفظ صلح جهانی میپرداخت؛ اما وقوع جنگ دوم بینالملل این اقدامات را بار دیگر متوقف کرد تا سرانجام در سال ۱۹۴۵ با انتشار طرح نهایی منشور ملل متحد، «سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد (یونسکو)» با هدف تامین صلح و رفاه همگانی از طریق همکاری میان ملتها تاسیس شد.

 

از آنجا که طبیعت و یادمانهای تاریخی هر یک از کشورها به شکلی به تمدن جهانی تعلق دارند، میتوان گفت که میراث تاریخی، طبیعی، ملموس یا ناملموس هر کشور متعلق به همه مردم دنیا است. افزایش همکاریهای بینالمللی به سبب فعالیتهای سازمانهایی نظیر یونسکو، همچنین کمبود بودجه و متخصصان کارآمد در برخی از کشورها موجب تدوین فرایند حمایت و نظارت بینالمللی برای حفاظت و مرمت این آثار و انعقاد «کنوانسیون جهانی حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان» در هفدمین نشست کنفرانس عمومی یونسکو در تاریخ ۱۶ نوامبر ۱۹۷۲ میلادی در شهر پاریس شد. این معاهده جهانی که مشتمل بر یک مقدمه و ۳۸ ماده است، با تاکید بر این نکته که برخی از آثار فرهنگی و طبیعی چنان ارزش برجستهای دارند که نه تنها میراث یک ملت بلکه متعلق به جهانیان هستند، به عنوان نقطه عطفی برای توجه و حفاظت از میراث تاریخی و طبیعی در سطح بینالمللی و رویکرد نوینی در صیانت از میراث کشورهای جهان محسوب میشود. این کنوانسیون همچنین صندوقی متشکل از دولتهای عضو تاسیس کرد که از اعتبارات آن برای حفاظت از میراث جهانی، اعزام نیروی انسانی متخصص برای اقدامات فنی یا ارائه آموزشهای تخصصی به کارشناسان بومی، تهیه تجهیزات، اختصاص وام و کمکهای بلاعوض استفاده میشود.

کنفرانس عمومی یونسکو که به عنوان یکی از ارکان اصلی این سازمان و عالیترین مرجع تصمیمگیری آن به شمار میآید، هر دو سال یکبار تشکیل جلسه میدهد و با شش کمیسیون تخصصی شامل برنامه و روابط خارجی، آموزش، علوم طبیعی، انسانی و اجتماعی؛ اداری و مالی؛ فرهنگ، ارتباطات و اطلاعات؛ به تمامی امور مربوط به حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی، میراث زیرآب، تالابها، صنایعدستی، شورای بینالمللی بناها و محوطههای تاریخی (ICOMOS)، مرکز بینالمللی مطالعه در زمینه حفاظت و مرمت اموال فرهنگی (ICCROM) و مرکز میراث جهانی (WHC) رسیدگی میکند.

دبیرخانه یونسکو نیز بخش مجزا و متمرکز بر فعالیتهای فرهنگی دارد که همه برنامههای مربوط به میراث فرهنگی، هنر و صنایعدستی، سیاستهای فرهنگی و مصوبات از سوی این بخش سازماندهی میشود و مرکز میراث جهانی یونسکو (World Heritage Center) نیز که در سال ۱۹۹۲ تاسیس شده و برنامهریزی و اداره نشستهای سالانه کمیته میراث جهانی، دریافت گزارش در خصوص محوطههای ثبت شده و انجام اقدامات اضطراری برای مجموعههای در خطر را بر عهده دارد، زیر مجموعه این بخش از دبیرخانه سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد است.

 

میراث فرهنگی و طبیعی جهان به روایت کنوانسیون میراث جهانی

بر اساس ماده ۱ این کنوانسیون – که برای نخستینبار واژه «میراث طبیعی» را در مباحث ادبیات حقوقی بینالمللی مطرح کرد، – آنچه به عنوان «میراث فرهنگی» یا «Cultural Heritage» تلقی میشود، مشتمل است بر: آثار (معماری، مجسمهسازی یا نقاشی در بناها، کتیبهها، غارها)، مجموعهها (مجموعه بناهای مجزا یا مجتمع از نظر معماری یا پیوند آنها در یک منظره طبیعی)، محوطهها (آثار انسان یا آثاری که همزمان به وسیله انسان و طبیعت ایجاد شدهاست، محوطههای باستانی) که به لحاظ هنری، علمی، تاریخی، زیباییشناسی، نژادشناسی یا مردمشناسی منحصر به فرد بوده و ارزش ثبت جهانی دارد. بر اساس ماده ۲ این کنوانسیون، آنچه به عنوان «میراث طبیعی» یا «Natural Heritage» تلقی میشود، مشتمل است بر: آثار طبیعی (ترکیبات فیزیکی و زیستشناسی، ترکیبات زمینشناسی و جغرافیایی و مناطقی که زیستگاه حیوانات و رویشگاه گیاهان در معرض انقراض هستند) و محوطههای طبیعی که به لحاظ علمی، ضرورت حفاظت و یا زیبایی طبیعی آنها دارای ارزش جهانی استثنایی است. ممکن است آثاری به دلیل ویژگیهای تلفیقی تاریخی و طبیعی به صورت ترکیبی و با عنوان «Mixed Site» به ثبت برسند.

منظر فرهنگی

مطابق تعاریف ارائه شده توسط کمیته میراث جهانی «منظر فرهنگی» یا «Cultural Landscape» به محوطهای گفته میشود که در آن تعامل میان مردم و محیطشان ویژگی شاخص جهانی داشته باشد. به عبارتی میتوان گفت که منظر فرهنگی رابطه انسان با محیط طبیعیاش را تبیین میکند و تمام ویژگیهای میراث ملموس، ناملموس و تنوع زیستمحیطی و فرهنگی و از همه مهمتر، روابط بنیادین جوامع محلی با بستر طبیعی و ارتباط آن با ارزشهای فرهنگی را شامل میشود. بر این اساس شهرهای تاریخی و مرکز آنها نیز از مصادیق منظر فرهنگی محسوب میشوند؛

چه شهرهای تاریخی که دیگر مسکونی نبوده اما دربردارنده آثار باستانشناختی و چشماندازهای گذشته هستند، چه شهرهای کهنسالی که کماکان مسکونی بوده و همراه با تغییرات اجتماعی و اقتصادی در حال توسعه هستند و حتی شهرهای جدید که ساختار نخستین و اصالت آنها قابل تشخیص است، اما به سبب توسعه غیرقابل کنترل آینده آنها روشن نیست، در این دستهبندی میگنجند. همچنین محورهای تاریخی که ممکن است در پهنه چند کشور گسترده شده باشند و کانالها (آبراههها) که سازههای دستساز بشر هستند و در گذر زمان برای آبیاری، مقاصد دفاعی یا پیمایش آبی ساخته شدهاند نیز از منظرهای فرهنگی محسوب میشوند.

میراث در خطر

علاوه بر فهرست میراث جهانی که آثار فرهنگی یا طبیعی در آن به ثبت میرسند، کمیته بین دولتی میراث جهانی نیز لیستی از آثار ثبت شده که در معرض آسیبهای ناشی از جنگ یا بلایای طبیعی، طرحهای توسعهای شهری یا خطرات حاصل از بهرهبرداری قرار دارند را تنظیم میکند، که به آن فهرست «میراث در خطر» میگویند.

قرار گرفتن در معرض خطر به دلیل فرسایش شدید مصالح یا سازه اثر، فرسایش فضای شهری یا محیط طبیعی اثر، از دست رفتن اصالت تاریخی یا ویژگیهای فرهنگی اثر، وقوع درگیری مسلحانه یا تغییرات تدریجی در عوامل جغرافیایی و اقلیمی میتواند موجب انتقال یک اثر فرهنگی تاریخی به فهرست میراث در خطر شود. علاوه بر این موارد، از بین رفتن گونههای در حال انقراض یا ارزشمند به دلایل طبیعی یا شکار غیر مجاز، از دست رفتن زیبایی طبیعی اثر به دلایلی نظیر سکونت بشر، ساخت سد یا توسعه کشاورزی مدرن، توجه نداشتن به حریم اثر و اقدامات مخرب در بالادست رودخانهها، همچنین خطراتی نظیر تغییر وضعیت حقوقی محافظت از اثر و عدم کفایت مدیران نیز میتوانند آثار طبیعی را به فهرست میراث در خطر منتقل کنند.

 

برنامه حافظه جهانی

از سال ۱۹۹۲ میلادی یونسکو در قالب برنامه «حافظه جهانی» یا «Memory of the World Program» که با نام «فهرست میراث مستند جهانی» نیز شناخته میشود، اقدام به ثبت مستندات تاریخی کشورهای عضو کرد. کتابها، مجموعه اشعار، نقشهها و یا مستندات بایگانی شده چهرههای شاخص، یادبودهای ارزشمندی هستند که گاه به دلیل ناآگاهی و گاه به دلیل سودجویی به راحتی در معرض داد و ستدهای غیرقانونی قرار داشته و یا در هنگام جنگ و دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی در موقعیت چپاول و غارت قرار میگیرند. به این ترتیب، یونسکو برای حفاظت از نسخههای خطی کتابهای قدیمی و بایگانی مستندات تاریخی کشورها، فرصتی را برای ثبت و صیانت از این آثار فراهم آورده است.

 

فرایند ثبت اثر و مراحل پس از آن

هر کشور عضو در کنوانسیون میراث جهانی موظف است لیستی از آثار خود را که «فهرست موقت» یا «Tentative list» گفته میشود ارائه کند و تمامی آثاری که در آینده به عنوان کاندیدای ثبت معرفی خواهد کرد، باید از این لیست بوده و اثری خارج از آن را نمیتوان برای ثبت جهانی پیشنهاد کرد. در گام بعدی متولیان ثبت میراث فرهنگی یا طبیعی در آن کشور اثری را به کمیته میراث جهانی معرفی کرده و پرونده آن را برای طرح در جلسه ارائه میکنند. شورای بینالمللی بناها و محوطههای تاریخی (ICOMOS) در خصوص میراث فرهنگی و سازمان حفاظت جهانی (IUCN) در زمینه میراث طبیعی پرونده ارائه شده را ارزیابی و بررسی میکنند؛ کمیته میراث جهانی در جلسه سالانه خود در خصوص ثبت یا عدم ثبت اثر تصمیمگیری کرده یا صدور رای نهایی را به زمان دیگری موکول خواهد کرد.

 

خارج شدن اثر از فهرست آثار جهانی

ثبت اثر در فهرست میراث جهانی، ضوابط معینی داشته و نگهداری و مرمت اثر مطابق آن ضوابط و تحت نظر و پایش کمیته میراث جهانی صورت خواهد گرفت. کشورهای عضو مکلف به ارائه گزارش در خصوص وضعیت حفاظت از آثار و محوطهها هستند و تمامی اقدامات باید مطابق با توصیهنامههای بینالمللی انجام شود. در صورتی که آسیبهای وارده به اثر به صورتی باشد که ویژگیهای شاخص اثر برای ثبت در فهرست میراث جهانی را مخدوش کرده باشد یا دولت ذیربط از انجام اقدامات حفاظتی خودداری کند، حذف اثر از این فهرست در دستور کار کمیته میراث جهانی قرار خواهد گرفت.

ایران از سال ۱۹۴۸ میلادی به سازمان یونسکو و از سال ۱۹۷۴ میلادی به کنوانسیون میراث جهانی پیوسته است و تاکنون ۱۸ سایت را در فهرست میراث تاریخی – فرهنگی ملموس، ۱۰ عنوان میراث تاریخی – فرهنگی ناملموس، یک سایت در فهرست میراث طبیعی، دو مورد منظر فرهنگی و ۱۰ مستند ارزشمند را در حافظه تاریخی جهانی به ثبت رسانده است.

 

منابع

حبیبی، حسن؛ مقصودی، ملیحه، ۱۳۸۶، مرمت شهری، تهران، دانشگاه تهران.

فیلدن، برنارد؛ یوکهیلتو، یوکا، ۱۳۸۶، راهنمای مدیریت برای محوطههای میراث جهانی، تهران، دانشگاه تهران.

نصرالهی، عبداله، ۱۳۹۵، جهانی شدن میراث فرهنگی ناملموس، تهران، پرهام نقش.

نشریه پیام یونسکو، ۱۳۹۱، سال سی و هفتم، شماره ۳۸۹.

http://whc.unesco.org/en/list

http://www.irunesco.org

 

این مطلب در همکاری با نشریه گیلگمش منتشر می شود

 

@gilgamesh.magazine

gilgameshmag@gmail.com