انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تکامل تاریخی اجداد آدمی

زمین شناسان بر اساس فسیل های کشف شده و مطالعات دیرینه شناسی عمر حیات را در چند دوره تقسیم می کنند:« قدیمی ترین این دوران، پرکامبرین نام دارد. این دوران که پیش از حیات نیز نامیده می شود، از۴۵۰۰ تا ۵۴۳ میلیون سال پیش را شامل می شود و به تنهایی بیش از ۸۸% تاریخ زمین را دربرمی گیرد. نخستین نشانه های حیات سلولی در اواخر این دوره شکل گرفته است. پس از این دوران، پالئوزیک (دیرینه زیستی) آغاز شد که خود شامل شش زیر دوره کامبرین، اُردوویسین، سیلورین، دِوونین،کربونیفر و پرمین بود و از ۵۴۳ تا ۲۴۸ میلیون سال پیش را شامل می شود و حدود ۶% تاریخ زندگی زمین را تشکیل می دهد. دوران مزوزوئیک (میانه زیستی) نیز که شامل سه زیر دوره تریاس، ژوراسیک و کرتاسه بود از ۲۴۸ تا ۶۵ میلیون سال پیش طول کشید و حدود ۴% تاریخ زمین را تشکیل می داد. دوران سنوزوئیک (نو زیستی) نیز شامل دو دوره کوآترنری و ترشیاری بود و از ۶۵ میلیون سال پیش تاکنون طول کشیده است. این زمان ۶۵ میلیون سال کمتر از۲% سن زمین را در برمی گیرد».( محمد پناه،۱۳۸۹: ۲۵).

«اولین پستانداران در دوره ژوراسیک (حدود ۱۶۰ میلیون سال قبل) ظاهر و رویت شده اند».(اوژه،۱۳۵۷: ۲۱).

«در حدود ۵۰ میلیون سال پیش نیز گونه جدیدی از پستانداران به نام نُخُستی ها ظاهر شدند. اجداد این گونه، موجوداتی بودند که به دلیل فرگشت در پنجه هایشان، قادر به گرفتن شاخه ها و بالا رفتن از درخت شدند. هم چنین از آنجا که گودی چشمهای این موجودات، در جلوی سرشان واقع بودند، به مرور امکان دید دو چشمی و مشاهده سه بعدی و دقیق اجسام را پیدا کردند».(محمد پنا، ۱۳۸۹ :۵۳).

تکامل انسان را باید از این گونه جانوری دانست، جفت دارانی که نسل مشترک میمون ها، کپی ها و انسان ها هستند. این موجودات در ۵۰ میلیون سال پیش و در دوره پالئوسن از آمریکای شمالی حرکت و در آفریقا و آسیا پراکنده شدند: « احتمال دارد که از حشره خواران درخت زی اشتقاق یافته و در اوایل دوران سوم تنوع حاصل کرده باشند». (رودز، ۱۳۵۵: ۱۴۸).

«نخستی ها راسته ای از جانوران پستاندار هستند که خود به چهار خانواده هومونیدها، میمون های دنیای قدیم، میمون های دنیای جدید و نیز میمون های پوزه دار لمور تقسیم می شوند. انسان ها به همراه کپی ها (شامپانزه،گوریل، اورانگوتان و گیبون) در خانواده هومونیدها جای می گیرند. شاخه هومونیدها حدود ۵۰ میلیون سال پیش از دیگر نخستی ها جدا شد و بعدها خود این شاخه به گروه های کوچک تر تقسیم گردیدند». (محمد پناه، ۱۳۸۹: ۵۶).

نخستی سانان ظاهری به مانند سنجاب داشته اند شاخصه اصلی آنها پنجه هایشان بوده که به آنان قدرت می داده است غذا را محکم نگه داشته و از آن استفاده کنند به نظر می رسد توانائی بهره گیری انسان از دستان خود را باید حاصل تکامل این دوره دانست. این گونه های حیوانی بر روی درخت زندگی می کرده اند و سیستم بینائی آنان به انسان نزدیک بوده این موجودات اجتماعی و آداب زندگی خود را به فرزندانشان آموزش می داده اند. منبع غذائی نخستی ها میوه ها، شیره گل ها و شاخ و برگ درختان بوده است.

«در این دوره همچنین نُخُستی ها طی فرگشت های متوالی به چند خانواده (میمونها، لمورها و هومونیدها) تقسیم شدند.۴۰ میلیون سال بعد، گونه ای از هومونیدها که انسان نما ( با نام علمی استرالوپتیکوس) نامیده می شدند، توانستند به مرور روی دوپا راه بروند. این موجودات که صاحب هوش بیشتری شده بودند، از خانواده هومونیدها جدا شدند و شاخه جدیدی تشکیل دادند». (محمد پناه، ۱۳۸۹: ۵۴).
« اولین انسان نما با ۳۵ میلیون سال قدمت … که خیلی هم زیبا نیست و هنوز هم در جنگل زندگی می کرده است می باشد». (ریوز، ۱۳۷۹: ۹۰).
تکامل در نخستی ها در حدود ۲۰ میلیون سال پیش به گروه تازه ای از موجودات منتهی شد که با نام گیبون شناخته می شوند، این جانداران دراز دست بوده و به چهار سرده: هیلوبات، هولاک، نوماسکوس، سیامانگ تقسیم می شوند. گیبون ها نیز به مانند اجداد خود اجتماعی بوده و در جامعه گیبونی زندگی می کرده اند.
کپی بزرگ (انسان سایان) که شامل اورانگوتان ها، شامپانزه ها و تبار انسانی است در حدود ۲۰ میلیون سال پیش از گیبون ها جدا شده و تبار جدیدی را شکل می دهد، این تکامل نسلی هم چنان ادامه داشته تا در حدود ۱۴ میلیون سال پیش اورانگوتان ها از خانواده انسان سایان جدا می شوند.
جدا شدن اورانگوتان ها از تیره انسان سایان، خانواده بزرگ انسانیان را شکل می دهد که در بر دارنده سه سرده انسان، گوریل و شامپانزه بوده است.
در حدود ۸ میلیون سال پیش آخرین نسل مشترک انسان با شامپانزه و گوریل ها با عنوان ساحل مردم و اررین توگنی تکامل می یابند:« انشقاق در واقع ۶ الی ۸ میلیون سال قبل روی داده است. آخرین یافته ها و نتایج که از طریق روش های گوناگون به دست آمده اند، همین تاریخ را تایید می کنند».(مایر، ۱۳۹۱: ۳۶۶).
« بر اساس آزمایشات و بررسی دقیق دیرینه شناسان بر روی فسیل ها ( از جمله شکل جمجمه، چیدمان دندان ها، آثار کشف شده از باقیمانده غذاها در معده انسان نماها و نیز محل کشف فسیل ها) دریافته اند که در حدود ۶ میلیون سال پیش، شاخ های از هومونیدها که در بخش شرقی آفریقا زندگی می کردند، به دلایلی چون کاهش درختان جنگل و به دنبال آن کاهش میوه ها مجبور به پایین آمدن از شاخه درختان و جستجوی غذا بر روی زمین شده اند. در این میان، برخی از این گونه های فرگشت یافته که توانایی خوردن گوشت حیوانات کوچک، دویدن بر روی دوپا و فرار سریع از دست دشمنان گوشتخوار و بالا رفتن دوباره از درختان را داشتند، توانستند به بقا و تولید مثل خود ادامه دهند. به مرور و گذشت چند میلیون سال، این گونه هومونیدها به آردی پتکوس Ardipithecus (به معنی میمون های زمینی) تبدیل شدند. اردی پتکوس ها قدیمی ترین اجداد انسان ها محسوب می شوند.آنها گرچه تفاوت اندکی با شامپانزه های کنونی داشتند، اما اسکلت بدنشان طوری بود که می توانستند برای مدت کوتاهی روی دوپا راه بروند و حتی بدوند. همین امکان راه رفتن، سرآغازی بر جدایی گونه انسان نماهای قدیمی از خانواده هومونیدها گردید». ( محمد پناه، ۱۳۸۹: ۶۰).
این گونه های به ظاهر انسانی که می توانستند بر روی دو پا راه بروند نسل شان منقرض شده و از بین رفته است. در همین دوره تبار انسان از سرده انسان سایان جدا شده است: « در حدود ۲ میلیون سال یعنی در ابتدای دوره کواترنری انسان نماها به گونه فرگشت یافته هوموها(انسان ها) تبدیل شدند». (محمد پناه، ۱۳۸۹: ۵۴).
« دوره کواترنری اغلب با پیدایش هوموها (انسان ها) مشخص می شود… در حدود ۶ میلیون سال پیش، شاخ های از هومونیدها در سازگاری با تغییرات شرایط محیطی به سرعت فرگشت یافتند و به شاخه جدیدی تقسیم شدند. از این موجودات، فسیل هایی کشف شده است که شباهت آنها به اجداد شامپانزه ها را اثبات می کند. در حدود ۴ میلیون سال پیش، شاخه آسترالوپیتکوس Australopithecus (کپی جنوبی) که نوعی انسان نمای قدیمی بودند، از گنجایش مغزی کمتر از ۶۰۰ سی سی برخوردار بود، با این حال مغز آنها پیشرفته تر از شامپانزه های امروزی بود. در حدود ۲ میلیون سال پیش گونه های جدیدی از این شاخه ها به نام هوموها (مانند هومو هابیلیس، هوموارگاستر و هومو ارکتوس) ظاهر شدند که از گنجایش مغز بیشتری برخوردار شدند. این شاخه ها سرانجام به هومو ساپینس(انسان امروزی) ختم شدند».(محمد پناه، ۱۳۸۹: ۵۸).
تاکنون فسیل های متعددی از انواع آردی پتکوس ها کشف شده است که مشهورترین آنها آردی نام دارد.
اردی کپی گونه منقرض شده دودمان انسان تبار است که در حدود ۵ میلیون سال پیش در شرق آفریقا تکامل یافته، بر روی دو پا ایستاده و گام بر می داشته است.
جنوبی کپی آسا گونه دیگر انسانی است که با توجه به شواهد موجود و بر اساس باور قدیمی، نسل انسان امروزی از این تیره است:« اوسترالوپیتکوس(انسان ریخت جنوبی) نیز از خویشاوندان نزدیک آدمیان امروزی به حساب می آید و احتمال دارد که در زمره اجداد مستقیم جنس هومو باشد که ما نوع خودمان یعنی انسان هوشمند را نیز از آن جنس می دانیم…. قد آنها به ۲۰/۱ متر می رسید اما قائم می ایستادند». (رودز،۱۳۵۵: ۱۵۳).
« استرالوپیتکوس اساساً گیاه خوار بوده است دندان های نیش او از دندان های نیش انسان امروزی بزرگ تر بوده است و هم چنین دندان های آسیایش نیز بزرگ بوده اند …استرالوپیتکوس می توانسته است روی دوپای خود راه برود اما ظاهراً هنوز هم روی درختان می زیسته و بسیاری از مشخصات بدنش مثل دست های بلندش او را از انسان های امروزی متمایز می ساختند …گذر از مرحله ی شبه میمونی استرالوپیتکوس ها به مرحله ی جنس انسان رسماً مهم ترین رویداد در تاریخ انسان شدن بوده است». (مایر، ۱۳۹۱: ۳۷۵-۳۷۹).
این انسان تبار در حدود ۵/۲ میلیون سال پیش می زیسته است برخی از گونه های آن عبارتند از : جنوبی‌کپی انامی، جنوبی‌کپی عفاری، جنوبی‌کپی آفریقایی، جنوبی کپی بحر الغزالی، جنوبی کپی گارهی، جنوبی کپی سدیبا.
انسان ماهر و انسان گاتنگی در حدود ۲ میلیون سال پیش از جنوبی کپی آسا جدا شده اند، آنان در شرق آفریقا می زیسته اند و توانستند نسبت به ساخت ابزار کار از سنگ و چوپ اقدام نمایند.
انسان راست قامت گونه تکامل یافته تر از انسان ماهر است که قادر بوده بر روی پاهایش حرکت کند و از ابزار و وسائل خود ساخته استفاده نماید. این انسان نما به همراه انسان کارورز نخستین گونه های هستند که در اولین خروج از آفریقا به سوی آسیا و آفریقا مشارکت داشته اند.
البته ذکر این نکته ضروری است که دو فرضیه در خصوص آغاز تکامل انسان امروزی مطرح می باشد گروهی معتقدند که انسان راست قامت از آفریقا خارج شده و در اروپا و آسیا پراکنده شده و گروهی دیگر اعتقاد دارند انسان کارورز از آفریقا خارج شده و سپس در اروپا به انسان راست قامت تبدیل شده است. به هر حال این خروج در حدود ۸/۱ تا ۳/۱ میلیون سال پیش روی داده است.
«نخستین نماینده از تبار آفریقایی ارکتوس … دارای قدمتی بیش از ۷/۱ میلیون سال است که زیر نام هوموارگاستر ثبت شده است .. آنها نخستین هومینیدی بوده اند که حوزه ای پراکنش خود را به بیرون از قاره ی سیاه گسترش دادند … از نظر ساختمان بدنی گرایشی را در جهت هوموساپینس از آفریقا سر برآورده است از نشانه های هوموارکتوس ساخت سنگ ابزارهای ساده بوده است، او موفق به رام کردن آتش شده بود.کاربرد آتش شاید مهم ترین گام فرآیند پیدایش انسان بوده است». (مایر، ۱۳۹۱: ۳۸۶).
گروه انسان ماهر :« از ۲ میلیون سال پیش به بعد … همان انسان است او رفتارش متفاوت است (یعنی از گیاهخواری و تقریباً غیر متحرک بودن به همه چیز خواری و تحرک به این معنی که او باید به دنبال شکار بدود) آرام آرام به اروپا و آسیا وارد می شود». (ریوز، ۱۳۷۹: ۷۸).
«تقریباً از دو میلیون سال قبل ناگهان سنگواره های گونه های تازه ای از هومینیدها ظاهر می شوند این ها را نخست به نام هوموهابیلیس نامگذاری کردند اما همانطور که به زودی معلوم شد سنگواره هایی که تحت این نام رده بندی شده بودند به اندازه ای متنوع بودند که به هیچ وجه نمی شد آن ها را تنها در یک گونه نسبت داد به همین دلیل سنگواره هایی که دارای مغز بزرگ تری بودند تحت نام هومورودلفنسیس طبقه بندی شدند…اکنون نام هابیلیس را فقط به سنگواره های کوچک مغز اطلاق می کنند حجم مغز یافته هایی که به هومو هابیلیس نسبت داده می شوند ۴۵۰ ،۵۰۰ الی ۶۰۰ سانتی متر مکعب هستند که تشابهات زیادی با مغز استرالوپیتکوس ها از خود نشان می دهند و حال آن که حجم مغز رودلفنسیس بین ۷۰۰ الی ۹۰۰ سانتی متر مکعب بوده است .. امروزه هومو هابیلیس به گونه ی متاخر استرالوپیتیکوس اطلاق می شود». (مایر، ۱۳۹۱ :۳۸۲-۳۸۴).
انسان ماهر به زیر گروهای انسان رودلفی، انسان کارورز، انسان گرجی، انسان پیشگام، انسان سپرانن سیس، انسان راست قامت، انسان هایدلبرگی، انسان رودزیایی، انسان نئاندرتال، انسان خردمند ایدالتو، انسان خردمند باستانی و انسان فلورسی طبقه بندی می شود.
انسان امروزی تکامل یافته انسان راست قامت است که در حدود ۵۰۰۰۰ سال پیش به صورت اجتماعی درآمده و نخستین جرقه های ایجاد زندگی و رفتار نوین را آغاز کرده است.
منابع
۱- اوژه، گ،( ۱۳۵۷)، تکامل، ترجمه، محمد فرهت، روح الله صبحیان، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی.
۲- رودز، اچ.تی،(۱۳۳۵)، تکامل، ترجمه، محمود بهزاد، تهران، انتشارات انجمن ملی حفاظت منابع طبیعی و محیط انسانی.
۳- ریوز،هوبرت، ژاک ریس، ایوکوپنس،اریک دوگرولیه،( ۱۳۷۹)، منشاء عالم، حیات انسان و زبان، ترجمه، جلال الدین رفیع پور، تهران، نشر آگه.
۴- مایر، ارنست،(۱۳۹۱)، تکامل چیست؟، ترجمه، سلامت رنجبر، آلمان، نشر فروغ.
۵-محمد پناه، بهنام، (۱۳۸۹)، فرگشت و ژنتیک، تهران، انتشارات آمه.