زمستان ۱۳۸۹ برای من فرصتی پیش آمد که تهران را جور دیگری ببینم. در یکی از کلاس های عکاسی پایه دانشکده شریعتی، دانشجویان گرافیک موضوع پروژه شان را شهر تهران انتخاب کردند و اینگونه شهر تکه تکه شد و به کوچه و خیابان، پله، جوی آب، زباله، حیوانات در شهر، پل های عابر پیاده، بافت فرسوده، ترمینال ها و غیره تقسیم شد.۳۰ نفر از دانشجویان دانشکده شریعتی، روزهای زمستان ۱۳۸۹ بر آن شدند تا تهران را در لایه های هزارتویش ببینند و روز آخر همه آن تکه ها و قطعه ها کنار هم قرار گرفت و تصویری از تهران در ذهنم جان گرفت. تهرانی که هیچ گاه ندیده بودم یا ندیده بودیم اش، اینگونه خرد در اشیایی کوچک و رها در شهر، در زیبایی های یک عصر باران خورده، در نگاه خندان کودکی که به عروسکی در شهر دلبسته است، در ازدحام، تنهایی و سکوت!
روز امتحان گویی روز قضاوت شهر بود، شهر تکه تکه شده بر روی دیوار قرار داشت، حالا همه آن لحظات گریزپای جایی آرام گرفته بودند و ثبت شده بود. به گمانم این لحظات نمایان شده تهران ۱۳۸۹ ، لحظاتی است که شهر بدون بزک خود را در چشم های دانشجویان و ما نمایانده است.
نوشتههای مرتبط
نمی دانم تهران زن است یا مرد، مادر است یا پدر اما با نگاه به این عکس ها گاه آن جلوه مادرانه و مهربانانه تهران را کشف می کنیم و همین که می آییم این طعم خوش شیر و شربت را با خود مزمزه کنیم، تهران چهره دیگرش را در تصویری نشان م یدهد، تصویری صعب و سخت که ما را از زیستن در این شهر گریان می سازد.
این دوگانگی و تضاد نه تنها در شهر تهران که در روان شهروندانش نیز لانه کرده است. بعید م یدانم کسی نگران درختان، جوی ها ، پل ها، کوچه ها، زباله ها و حتی حیوانات شهر باشد . تهران همواره در حال شدن و دیگر گونه شدن است و هیچ کس به جزئیات و این تکه ها توجه نمی کند. همه شهر را در کلیت و یکپارچگی و حرکت آن می خواهند و می بینند.
شهر تکه تکه شده تنها در خاطره هایمان شکل م یگیرد. تهران تکه تکه شده دانشجویان شریعتی روزهای معمولی و هر روزه تهران است که به گمانم چندین سال دیگر به خاطره ها سپرده خواهد شد و مثل همه خاطره ها و یادها و یادگارها به چشم ما عزیز خواهد شد. این تصاویر با این دغدغه و ثبت چهره این روزهای شهر گرفته شده است
شهرهای نامرئی و تهران
عجیب است اما ایتالو کالوینو در “شهر های نامرئی” هر شهری را توصیف می کند من تهران را درآن می بینم و می گویم: “عجب مثل تهران”. شهرهای خیالی کالوینو، یکی در مراکش، آن دیگری در اسپانیا و یکی دیگر در مصر و … همه و همه به تهران بسیار شبیه بودند و بسیار هم دور. با دیدن تهران تکه تکه شده در عکس های دانشجویانم، بار دیگر شهرهای نامرئی کالوینو پدیدار شدند و آن گوشه ها و تکه های شبیه به شهرهای خیالی را در تهران یافتم. تهرانی که ما در ذهن مان می سازیم و تهرانی که گاه می بینم بسیار شبیه شهرهای نامرئی در ایتالیا، مراکش، اسپانیا و … است. از این رو سعی کردم تا بر اساس عکس های بی شمار دانشجویانم از تهران با قطعات ناب شهرهای نامرئی یا بی نشان کالوینو پیوندی برقرار کنم. از این رو اسامی شهرهای نامرئی حذف شدند و تنها جای همه آن نام ها، نام تهران آمده است.
انتخاب عکس: مهدی منادی و افسانه کامران
متن و انتخاب قطعات بر اساس کتاب شهرهای ناپیدا: افسانه کامران
عکس: دانشجویان گرافیک شبانه دانشکده فنی شریعتی، ورودی ۸۸
شهرهای ناپیدا، ایتالوکالوینو، ترجمه ی: بهمن رئیسی، انتشارات خورشید
برای دیدن عکسهابه فایل ضمیمه مراجعه کنید.