انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تمرکز زدایی، دور نهایی در سیاست فرهنگی فرانسه

اولین پییه سعید جواد زاده امینی

دو اقدام مهم بصورت چشمگیری سیاست فرهنگی را بسویی سوق می دهند که می باید توجه خاصی را به آنها معطوف داشت.

لایحه قانونی در رابطه با آزادی خلق هنری، معماری و میراث فرهنگی که در تاریخ ۶ اکتبر ۲۰۱۵ بتصویب رسید، و چند ماده از قانون مربوط به ساختار تقسیمات منطقه ای (NOTRe) مصوب ۷ اوت ۲۰۱۵.

 

هماهنگی های موجود بین این لوایح نشان دهنده یک اراده سیاسی واقعی است.

 

خانم فلور پلرن، Fleur Pellerin وزیر فرهنگ در هنگام بحث در پارلمان در رابطه با لایحه قانونی اول اعلام داشت :

“ ما باید اطمینان پیدا کنیم که فرهنگ بتواند همچنان مزاحمت ایجاد کند “ چیزی که از یک نگاه نمی توان موافق این برداشت نبود، هر چنداز سوی دیگر، منافاتی با این نخواهد داشت که از خود بپرسیم مجاز شمردن چنین اختلال و مزاحمتی ازجانب یک نماینده دولت چه تعبیری دارد.

 

قانون جوابی به این سوال نخواهد داشت و ظاهرا تنها به این اکتفا خواهد کرد که “ خلق آثار هنری ازاد است “ و این که می باید “ آزادی انتشار آثار هنری “ تضمین شود. همچنین برداشت خاصی از دموکراتیزه کردن هنر را با هدف “ ترویج تنوع فرهنگی و گسترش میزان دسترسی به فرآورده های فرهنگی “ و “ بخصوص بها دادن به فعالیت ها و خلاقیت های هنری غیر حرفه ای، بویژه از طریق طرح های منطقه ای را در بر می گیرد که سرچشمه ی رشد شخصی و ارتباط اجتماعی است” .

 

بنظرمی رسد غیر حرفه ای بودن جای ویژه ای را در این قانون بخود اختصاص می دهد. در تبصره ی پیشنهادی نمایندگان منطقه ی بروتاین قیدشده که پس از این محدودیتی برای سهیم کردن غیر حرفه ای ها در اجرای برنامه های حرفه ای و پرداخت حقوق به آنها وجود نخواهد داشت. جیزی که در تضاد با قانون کارواز نظرکنفدراسیون عمومی کار “CGT” نشان دهنده ی نوعی “ درخواست تجدید نظر در دست آوردهای اجتماعی “ بشمار می رود.

 

همچون غالب اوقات نتیجه اجتماعی نگران کننده ی این قانون مخدوش کردن مفهوم آزادی است. از اصل “ حفاظت از آزادی خلق هنری “ به “ حمایت از آزادی انتخاب فردی در زمینه ی فعالیت فرهنگی و شیوه های بیان و پرداخت آن “ می رسیم.

بنا بر این قانون به حقوق فرد دربیان و پرداخت هنری خود توجه دارد. از این رو” ترویج پروژه های اعمال شده از سوی کانون ها و مکان های غیر رسمی و مستقل و دست اندرکاران تنوع فرهنگی و حقوق برابرمناطق “ دردستور کار قرار می گیرد. در یک کلام به هر فرد امکان ابراز شخصیت و تبلور فرهنگ خود داده می شود.

 

ژان فرانسوا گراویه (Jean François Gravier) فعال سابق اقدام فرانسه* “Action Française” در کتابی بنام پاریس و بیابان فرانسه ( Paris et le désert Français ) بر علیه تمرکز گرایی عقیم کننده جبهه می گیرد و از تمرکز زدایی به منظور “ ابقای شهروند در امور واقعی جامعه و منطقه “ دفاع می کند. این اثر در محافل سیاسی با موفقیت خاصی رو برو می شود وروشهای مختلفی برای کسب این موفقیت مورد استفاده قرار می گیرند.

 

امروز قانون “ NOTRe “ برمدرنیزه کردن خدمات اجتمایی منطقه ای و تاکید بر کلان شهرها ( MPAM, 2014 ) به منظور “ حفاظت از هویت و ارتقای زبان های محلی “ تاکید می کند و با طرح توسعه منطقه ای “ SDEC “ که در سال ۱۹۹۹ به تصویب رسید هماهنگی دارد.

 

فرهنگ فراموش نشده، چون در حالی که مدتهای مدید تحت تاثیر نوعی سیاست فرمایشی و وابسته به وجود یک وزارتخانه بود، پس از این همچون ورزش، جهانگردی ، آموزش عمومی و ارتقای زبان های محلی از ازادی عمل در زمینه ی “ توانایی های مشترک “ از هر نهاد اداری، بین منطقه ای و منطقه ای برخوردار است.

 

به نظرمیرسد پایه های نوعی سازمان دهی بر مبنای مختصات منطقه ای و نسبت به توانایی های محلی ریخته شده باشد. در میان مدت هر نوع بینش ملی از فرهنگ بدست فراموشی سپرده خواهد شد. در عین حال یک تبصره ی الحاقی بر این تاکید دارد که دولت باید با سازمانهای محلی “در زمینه ی فرهنگی ضمن محترم شمردن حقوق فرهنگی “ همگامی داشته باشد. این برداشت احتیاج به توضیح دارد: طبق اعلامیه ی فرایبورگ “FRIBOURG 2007 “ که مفاهیم از قبل تثبیت شده بخصوص از سوی سازمان اموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل “UNESCO “ را در بر می گیرد، حقوق فرهنگی در نظر گرفته شده برای هر فرد به رسمیت شناختن ازادی زیستن با هویت فرهنگی خویش است، یعنی مجموعه ی منابع فرهنگی که شخص به تنهایی یا در اجتماع بوسیله ی آنها خود را تعریف ومتمایز می کند وتمایل دارد با کرامت شناخته شود.

 

بطور دقیق تر “ هر فرد آزاد است خود را به یک یا چند جامعه ی فرهنگی، بدون توجه به مرزها مرتبط بداند و بتواند انتخابش راتغییر دهد.

 

قانون “NOTRe” با فراهم کردن زمینه ی مناسب برای شکوفایی فرهنگ های منطقه ای، باز تاب دهنده ی نگرانی های وزارت خانم پلرن، و ادای احترامی است به “ اروپای مناطق “ .

 

 

 

* tion FrançaiseA : جنبش سیاسی سلطنت طلب، ملی گرا و راست افراطی که در سال ۱۸۹۸ توسط هانری وژوا (Henri VAUGEOIS) و موریس پوژو (Maurice PUJO) بوجود امد و بخصوص در طی نیمه ی اول قرن بیستم گسترش یافت.

لوموند دیپلماتیک، دسامبر۲۰۱۵

صفحه لوموند دیپلماتیک در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/cooperation/566