نوشتهی زیر ترجمهی بخش نهم با عنوان «فوکو و خاستگاههای جامعهشناسی» از ترجمهی فصل دوم کتاب معروف «بدن و جامعه» اثر برایان.اس.ترنر است که به تدریج در همین وبگاه منتشر میشود. این کتاب که به مسئلهی بدن و جامعه پرداخته، به عنوان اولین اثر مستقل در حوزهی جامعهشناسی بدن(۱۹۸۴) شناخته میشود که متأسفانه به فارسی ترجمه نشده، اگرچه در بسیاری از منابع پژوهشی مانند پایاننامهها، مقالات و غیره به آن رفرنس داده شده و میشود.
در ادامه به ترجمهی بخش نهم فصل دوم میپردازیم با این توضیح که بخشهای این ترجمه بر اساس عنوانهای این فصل پیش میروند و منتشر میشوند و فایل پی دی اف صفحههای کتاب به پیوست و بخشهای ترجمه شدهی قبلی نیز آمده است.
نوشتههای مرتبط
فوکو و خاستگاههای جامعهشناسی
رویکرد فوکو به تاریخ ایدهها پیامدهای عمده برای جامعهشناسی دانش، به ویژه برای جامعهشناسی تاریخ دارد. فوکو این دیدگاه متداول را رد میکند که جامعهشناسی خاستگاههایی در پوزیتیویسم فرانسوی داشت:
افراد زیادی به دنبال خاستگاههای جامعهشناسی در منتسکیو و کنت هستند. عملی که بیهوده است. دانش، جامعهشناسی (savoir) است نه شیوههایی که پزشکان دارند، برای مثال، در ابتدای قرن ۱۹، گوپن (Guepin) مطالعهای شگفتانگیز از شهر نانت نوشت. (Foucault, 1980a: 151)
ظهور پزشکی مدرن با توسعه در سیستمهای نوین بوروکراتیک فناورانه، استفاده از پیمایشهای اجتماعی برای نقشهی توزیع بیماریها، سازگاری روشهای کلینیکی برای ثبت موارد و پیچیدگیهای نظارت اجتماعی همراه بود. پزشکی مدرن به طور ذاتی اجتماعی است و به مثابه پلیس جمعیت و کلینیکی برای بدنها عمل میکند. جامعهشناسی خاستگاههای خود را، به همراه پزشکی اجتماعی دارد که در دانش و کنترل جمعیتها تا جایی که تکنیکهای پیمایش آن را امکانپذیر میکند. پیچیدگی دیدگاه فوکو در “زایش کلینیک”(۱۹۷۳) آن است که پزشکی اجتماعی به مثابه مطالعهی سلامتی بر جمعیتها و بدنهای افراد در مرکز مشارکتهای جامعهشناختی قرار دارد و جامعهشناسی نمیتواند آن را از پزشکی جدا کند. این دیدگاه برای تفسیر متداول از جامعهشناسی پزشکی مسیری خلاف جهت ایجاد میکند که رفتار تحت نظم را به مثابه یک برنامهی درسی دیرهنگام به جامعهشناسی اضافه کرد. بیشتر منابع خاستگاه نهادینهی جامعهشناسی پزشکی را بین سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۶۶ معرفی میکنند. (Cockerham, 1982)و بحث میکنند که جامعهشناسی پزشکی به لحاظ نظری به دلیل تبعیت خود از منافع مدیریتی و عملی حرفهای در پزشکی توسعه نیافت. (Roth, 1962; R. Strauss, 1957. مفهوم دیدگاه فوکو آن است که جامعهشناسی، به وسیلهی پزشکی با هدف تنظیم بدنها به کار گرفته شد.
تا حدودی این تفسیر از خاستگاه جامعهشناسی، از خلال مفهوم “جامعهشناسی بالینی” پیشی گرفت که اولین بار به صراحت به وسیلهی لوییس ویرث(۱۹۳۱) استفاده شد که گفت جامعهشناسان نقشی عمده را در کار بالینی کودک بازی خواهند کرد و گسترش کلینیکهای جامعهشناختی پیشی خواهد گرفت. ارزش جامعهشناسی برای پزشکی، دیدگاه آن نسبت به کلیت فرد بود که بیماری را تنها درون کلیت بافت اجتماعی میفهمید. همچنین دیدگاه ویرٍث بر جامعهشناسی بالینی به وسیلهی ال جی هندرسون تکرار شد که استدلال کرد جامعهشناسی باید با تکنیکهای بالینی پزشکی به مثابه مدلی برای مشاهدهی اجتماعی سازگار شود زیرا پزشکی در درک اهمیت رابطهی پزشک و بیمار به مثابه یک سیستم اجتماعی شکست خورد.(۱۹۳۵) با توجه به نظرات فوکو در پزشکی و خاستگاههای جامعهشتاسی، هندرسون آن را پزشکی به مثابه جامعهشناسی کاربردی دید.(۱۹۳۶) این دیدگاه هندرسون بود که نزدیکی میان پزشکی و جامعهشناسی چارچوب بیواسطهای برای تحلیل پارسنزی از “نقش بیمار” ارائه کرد(۱۹۵۱)، تحلیلی که بسیاری از پایههای جامعهشناسی پزشکی مدرن را شکل داده است. برخی از مطالعات اخیر از دیدگاه فوکویی بر نقش اجتماعی کلینیک، داروخانههای عمومی (Armstrong, 1983) و جهتگیریهای همهی افراد (Arney and Bergen, 1983) تکرار این ظهور متقدم جامعهشناسی کلینیک است.
اگرچه جامعهشناسی پزشکی میتواند مورد نقد جامعهشناسی کاربردی باهدف تسهیل انطباق بیمار برای سیستم پزشکی قرار بگیرد، این مسئله بخشی از پژوهش جامعهشناختی است که نمیتواند از ارتباط مناقشهبرانگیز میان طبیعت و فرهنگ کاملن جلوگیری کند.
بحث در مورد “نقش بیمار” ماهیت مبهم “ناخوشی”(illnes) و “بیماری” (disease) را به مثابه مقولههایی فرهنگی زنده نگه داشته است. (Mechanic and Volkart, 1961); همچنین برای جامعهشناسی جایگاهی ایجاد کرد که نقد مدل پزشکی میتواند مؤثر قرار گیرد. (Veatch, 1973). زیرا جامعهشناسی پزشکی نهایتن دربارهی مسئلهی هستیشناختی در شیوهای بسیار خاص است که به طور پیوسته پرسشهایی را در مورد وضعیت بدنمندی موجودات انسانی تولید میکند و بنابراین جایگاهی نظری برای جامعهشناسی بدن است. اهمیت کار فوکو بر تاریخ پزشکی آن است که او ماهیت نظری جامعهشناسی پزشکی را آشکار کرد. در همان زمان او به ما هشدار داد که پیوند تاریخی و سیاسی میان پزشکی و جامعهشناسی وجود داردو بنابراین جامعهشناسی بدن اساسن تمرینی در جامعهشناسی پزشکی است.
ترجمههای بخشهای پیشین:
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم (۱)- بدنهای غایب
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم (۲)- خود
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم (۳)- میشل فوکو
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم (۴)- روح و جسم
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم (۵)- جامعهشناسی بدن
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم(۶)، موقعیتهایی برای یک تئوری
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم(۷)، تئوری انتقادی
ترجمه کتاب «بدن و جامعه» – برایان.اس.ترنر- فصل دوم(۸)، ساختارگرایی
ایمیل نویسنده: fsayyarpour@gmail.com
فایل پیوست: ۲۱۳۵۷