در کشور ما چندی است گفتمان ناظر بر دسترسپذیری، بر گردشگری سایه افکنده. گفتمانی که برخاسته از حق مسلم انسانی است و تحکیم آن میتواند رخداد میمون و مبارکی در حوزۀ رفاه اجتماعی و مشخصاً عرصۀ گردشگری قلمداد شود. بدیهی است که تحکیم گفتمان ناظر بر دسترسپذیری سفر و گردشگری در صورت پیروی از استاندهها، در نظر داشتن نیازها و شرایط حقیقی گردشگران و اصول ناظر بر توسعۀ پایدار میتواند جان تازهای به صنعت گردشگری ببخشد، پایداری آن را تضمین کند و به انتفاع عادلانه در بهرهمندی از مواهب سفر برای آحاد جامعه منجر شود.گروهها و فعالان پرشماری در صنعت گردشگری در راستای تحقق گردشگری دسترسپذیر در مقاصد گردشگری ایران اسلامی دست به اقدامات شایان توجهی زدهاند و تلاش کردهاند گروههای متعددی را از حق سفر و گردشگری بهرهمند سازند که پیش از این به دلیل سیاستگذاریهای نادرست یا غفلتهای سیاستگذارانه از کسب تجربۀ مطلوب سفر محروم بودهاند. نابینایان، ناشنوایان، افراد با معلولیتهای جسمی-حرکتی، مبتلایان به بیماریهای خاص، سالمندان، کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی(اوتیسم) و خانوادههای ایشان از جملۀ این گروههای مورد توجه در خلال تحقق گردشگری دسترسپذیرند.
به رغم آن که کلیۀ تلاشها و اقدامات ناظر بر دسترسپذیر ساختن گردشگری برای گروههای هدف قابل تحسیناند؛ ضروری است به موجب حفظ ایمنی و سلامت مسافران استاندهها و الزامات لازم جهت برگزاری سفرهای ایمن دسترسپذیر احصاء و پیادهسازی شوند. مرور مطالعات خارجی مرتبط با استاندهها و الزامات ناظر بر دسترسپذیری، گویای آن است که شماری از اطلاعات مذکور در این مقالات و تحقیقات به رغم اهمیت غیرقابل انکار و شایان توجه با شرایط و ویژگیهای ساختاری مقاصد گردشگری و حتی جسمانی گروههای هدف همخوان و سازگار نیستند. یا دست کم در مطالعات چنان به جزئیات توجه نشده است که بتوان آن را به مثابۀ سرمشقی تمامعیار برای برگزاری تورهای دسترسپذیر به کار برد.
نوشتههای مرتبط
به عنوان مثال میتوان از شیوۀ راهبری نابینایان در تورهای دسترسپذیر یاد کرد. در شمار قابل توجهی از منابع حرکت زنجیروار روشندلان را به عنوان بهترین و ایمنترین شیوۀ راهبری برشمردهاند. به این ترتیب که روشندلان به گونهای زنجیروار بازوهای یکدیگر را بگیرند و با راهنمایی سرپرست/ راهنمای گردشگری به مناطق ناآشنا قدم بگذارند. این شیوۀ راهبری را میتوان به مثابۀ شیوهای قابل قبول قلمداد کرد با این همه در بسیاری از مقالات و منابع به موجب محدودیت در حجم مقالات از ذکر جزئیات آن چشمپوشی شده است. به عنوان مثال میتوان گفت توجه به قامت و جثۀ افراد در شکلدهی به زنجیرۀ انسانی بسیار بااهمیت است که از ذکر آن در بسیاری از مطالعات غفلت شده است. بدین ترتیب بیتوجهی به این نکته در خلال برگزاری تورهای در دسترس میتواند سلامت افراد را در جریان عبور از دالانها با ارتفاع کم به مخاطره بیفکند. لزوم ارزیابی سلامت عمومی در بانوان مبتلا به صرع پیش از حضور در سفر خاصه در دوران پریمنوپاز[۱] و اوایل دوران بلوغ از دیگر الزامات برگزاری تورهای دسترسپذیر ویژۀ این افراد است که غالباً در مطالعات موجود این الزام به اختصار با عناوینی چون لزوم ارزیابی سلامت عمومی در میانۀ سالهای ۴۵-۵۵ و ۸ تا ۱۳ سال ذکر شده است. با این حال مبرهن است که سنین بلوغ و رسیدن به پساقاعدگی میتواند بنا بر شرایط متفاوتی چون شرایط زیستی، آب و هوا و….میان زنان و دختران در کشورهای مختلف متغیر باشد. در این رابطه میتوان مثالهای پرشمار دیگری را نیز ارائه کرد اما در نوشتار پیشرو به دلیل محدودیت حجم و ساختار نوشتار لاجرم از ذکر آنها چشمپوشی شده است.
بدین ترتیب میتوان مدعی شد، هماکنون با توسعۀ گفتمان گردشگری دسترسپذیر و اقدامات ارزندۀ سازمانها، راهنمایان گردشگری و… در راستای بهرهمندساختن افراد از حق مسلم سفر و گردشگری با یک خلاء مهم و غیرقابل انکار در حوزۀ استاندههای ملی برگزاری تورهای دسترسپذیر مواجهیم. خلأیی که میتواند سلامت و جان ارزشمند انسانها را به مخاطره بیندازد. به مخاطره افتادن سلامت و جان گردشگران از مهمترین پیامدهای تقلید طوطیوار در برگزاری تورهای دسترسپذیر است. احتمال ابتلاء در دام تقلید طوطیوار با تشویق برنامهریزی نشدۀ گفتمان دسترسپذیری و تلاش جهت حرکت همزمان و بدون برنامه با سایر مقاصد در این حوزه افزایش مییابد و نگرانیهای عمدهای را با خود به همراه میآورد. عدم آگاهی عمیق از نیازهای واقعی گروههای هدف، فشار تبلیغات برای رعایت ظاهری استاندهها و تمایل به پیروی از رقبا به جای توسعۀ ابتکارات اصیل از دیگر پیشرانهای ابتلاء به آفت تقلید طوطیوار است.
تعمق در استاندهها و الزامات برگزاری تورهای دسترسپذیر و در مواردی بومیسازی آنها میتواند به پیشگیری از ابتلاء به پیامدهای ناگوار تقلید طوطیوار منجر شود. پژوهش و نوآوری، آموزش و ظرفیتسازی، در نظر داشتن سیستم بازخورد، توسعۀ مشارکتی گردشگری دسترسپذیر با نظر بر گروههای هدف و سیاستگذاری مشارکتی با تمرکز بر گروههای هدف از دیگر راهبردهای احتراز از تقلید طوطیوار در برگزاری سفرهای دسترسپذیرند. با این همه اجرایی شدن فراگیر و پایدار این اقدامات در گروی تعیین چارچوب و تدوین استاندهای ملی است. امید است در آیندهای نه چندان دور تدوین استاندههای ملی برگزاری تورهای دسترسپذیر عاملی برای آسودگی خاطر سیاستگذاران و گروههای هدف در خصوص تحقق سفرهایی ایمن شود. بدیهی است کارآیی و پایداری این استاندهها در گروی پیروی از الگوهای مشارکتی و بهرهمندی از دانش و تجربۀ زیسته گروههای هدف است که پیش از آن به موجب غفلتهای سیاستگذارانه از کسب تجربۀ مطلوب سفر بیبهره بودهاند.
[۱] دوران پیش از یائسگی