انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تخته سیاه دیجیتالی باری بر دوش معلم: خلاقیت یا سردرگمی!

از نیمه دوم سال تحصیلی گذشته، برخی مدارس تیزهوشان و شاهد یکی از شهرستان های شمال کشور شاهد ورود تخته های دیجیتالی به کلاس درس بوده اند. به صورت نظری گفته می شود که این تخته های دیجیتالی که گاه تخته های تعاملی (interactive blackboards) خوانده می شوند، همگام با گسترش فناوری های دیجیتالی، فرآیند یادگیری در کلاس های درس را به کلی متحول کرده اند. در بحث درباره مبنای نظری و کاربرد، …

امکانات آموزشی جدید؛ آنچه جای بحث دارد، نه تنها همگامی با جریان روز دنیا نیست، بلکه توجه جدی به نیازهای زیر ساختی و نظری آموزش به طور عام و آموزش زبان انگلیسی به طور خاص است. ورای امکاناتی که این تخته های دیجیتالی می توانند در اختیار معملان و در نتیجه تسهیل فرآیند یادگیری قرار بدهند، خود، در چارچوب مطالب درسی حاضر، تبدیل به مشکلی جدید شده اند که الزاما با آن بر روی دوش معلمان سنگینی می کند، هم از منظر تهیه و تدوین مطالب کلاسی و هم از نقطه نظر عکس المعل دانش آموزان به آن. اما آنچه که من در این یادداشت کوتاه بدان می پردازم معرفی پیشینه نظری مرتبط، معرفی فهرست وار این تخته های تعاملی و در آخر مشگلاتی است که برای معمان ایجاد کرده است.

رویکردهای جدید به سوادآموزی در پاسخ به گستردگی روزافزون فناوری های جدید و دیجیتالی در زندگی روزمره بر سواد آموزی مولتی مودال (multimodal) متمرکز شده اند. سوادآموزی مولتی مودال بر این باور است که با همزمان کردن پردازش حالت های مختلف از متن، تصویر، صدا و حالت در متون دیجیتال، بصری، و رسانه ای می توان از فرآیندی خطی، و ترتیبی به فرآیندی همزمان یادگیری در آموزش رسید. و از سوی دیگر به جای تمرکز بر تک تک مهارت های زبانی در حالتی تکه تکه که خود فرآیند یادگیری را در برخی مواقع به صورت ناگزیر قطع می کند، می توان زبان را به عنوان یک کل معنادار تدریس کرد. چنین دیدگاهی ریشه در فرآیند تعامل های اجتماعی کلاس دارد. این دیدگاه به طور غالب منعکس کننده و ادامه نظریه های یادگیری به عنوان یک فعالیت اجتماعی، کلاس به مثابه یک متن اجتماعی، و ساخت زبان در متن اجتماعی است. متن اجتماعی ای که دانش اموزان در یک فرآیند گفتمانی و معناسازی شخصی به درکی آگاهانه از معنا، خود، و فرآیند یادگیری دست پیدا می کنند. بر این باور است که فرآیندی که دانش آموزان می توانند به شیوه ای دائمی در فعالیت های کلاسی مشارکت کنند و با حرکت در میان متون مختلف و متعدد ذخیره شده برای خواندن و قالبیت ذخیره سازی فعالیت های خود جنبه های متفاوتی از معناسازی های شخصی را ارائه و شکل دهند.

این تخته ها عموما با عنوان تخته های تعاملی (interactive blackboard) خوانده می شوند و با بهره برداری از امکانات دیجیتالی و کامپیوتر و بعضا اینترنت می توانند در بالابردن انگیزه زبان آموزان به طور خاص، و دانش آموزان نقشی کلیدی را ایفا کنند، و با ارائه متنوع مطالب درسی خصوصا در زمینه آموزش زبان انگلیسی می توان با ارائه جریان این فرآیند شناورتری را به معلمان و دانش آموزان به راحتی زبان آموزان را در فرآیند یادگیری بیشتر درگیر کرد.

تخته سیاه دیجیتالی یا تعاملی با اتصال به یک کامپیوتر و پروژکتور قابلیت ضبط صدا، تمرین های حل شده، مطالب درسی و رویدادهای کلاس را دارند و اصولا به عنوان ابزاری جهت تسهیل فعالیت های معلمان و برقراری و حفظ ارتباطات بیشتر با شاگردان تولید شده اند. برای مثال، امکانات بیشماری را در اختیار معلم و دانش آموز قرار می دهند که بتوانند یادگیری را ارتقاء داده و فعالیت های آموزشی را به سطح بالاتری از کتاب های درسی سوق می دهد. برای مثال، طبق گقته معلم زبان، با کمک آن می توان صدای کلاس را ضبط کرد، و در برخی موارد تصاویر کلاس را، مطالب تدریس شده، تمارین حل شده و دانش اموزان می توانند به راحتی بارها و بارها در ساعات تفریح بدان مراجعه کرده و مطالب را مرور کنند. به عبارتی می توان با کمک ذخیره سازی این تخته سیاه همواره و به آسانی به کلیه فرآیندهای کلاس درس دسترسی داشت. علاوه بر این، به راحتی می توان فایل های صوتی و تصویری بیشماری را در ارتباط با موضوعات و محتوای درسی طراحی و اجرا کرد.

مسئله اصلی در اینجا مطرح می شود که این فناوری تا چه میزان می توانند در چارچوب مطالب درسی زبان انگلیسی در دبیرستان های ایران قابل استفاده و کارآمد باشد. نگاهی گذرا به کتاب های زبان انگلیسی حاضر به روشنی نشان می دهد که ساختار فکری و نظری آموزشی این کتب با کاربردهای چنین تخته هایی همگام نیست. برای مثال، کتاب های آموزش زبان در دبیرستان ها علی رغم برخورداری از بخش های مختلف، کماکان دیدگاه تمرکز بر ساختار زبان، دستور زبان، لغات خارج از متن، و دیالوگ های غیر واقعی را ارائه می دهد. یکی از کاربردهای جالب این تخته های دیجیتالی برای آموزش زبان می تواند تمرکز و تمرین همزمان بر روی مهارت های گوش دادن و صحبت کردن باشد، حال اینکه در فرآیندهای زبان آموزی انگلیسی در مدارس ایران، عموما کاربرد زبان فارسی به عنوان کانال زبانی تدریس انگلیسی می باشد. گذشته از تمرکز صرف بر کلمات و دستور زبان، هیچ ردپایی از توجه به فرآیندهای تعاملی زبان آموزی، درک و ساخت معنای فردی، و مشارکت دانش آموزان را نشان نمی دهد، و همچنان فرآیند های زبان آموزی مدرسه ای از دیدگاه دانش آموزان را می توان حفظ نگات دستوری، حفظ معانی فارسی کلمات جدید انگلیسی، توانایی در حل سئوالات چهارجوابی و حفظ مکالمات کوتاه، و خواندن متن با استفاده از معنی فارسی کلمات خلاصه کرد.

در این بین، تخته سیاه های دیجیتالی، مطابق با فناوری های روز دنیا، به کلاس ها وارد شده اند به مثابه پکیج های توخالی ای از نقطه نظر چگونگی کاربردشان که با حداقل امکانات معلم و با صرف وقت و انرژی باید برای جلسات هفتگی و روزانه کلاس آماده شوند. عدم توجه کلی و معرفی رویکردی جامع و مطالبی که عموما بر پایه همان کتاب رایج باید در آن تهیه و ذخیره سازی شوند، و گذشته از آن نبود وقت، و امکانات کافی برای معرفی مطالب درسی پیشنهادی خارج از کتاب توسط معلم؛ همه و همه باری شده اند بر دوش معلم که اتفاقا می داند که چگونه می توان آن را به کار برد اما در چه چارچوبی این کاربرد معنادار خواهد بود؟ تقریبا هیچ برنامه ریزی کلی و رویکردی جدید به اینکه چگونه می توان از چنین فناوری هایی به نحو احسن و با توجه به نیازهای دانش اموزان استفاده کرد ، و یا اینکه چه زیرساخت ها و بسترهای مناسب، چه مطالب درسی پیشنهادی، و چه رویکردی را می توان با کمک از این فناوری ها، به مثابه ابزار، برای ارتقاء تجربه معلم و دانش آموز ارائه کرد وجود ندارد. حال، طراحی، انتخاب متن، و چگونگی کار و کسب مهارت مورد نیاز برای استفاده معنادار از این فناوریی جدید، همگی باری جدید بر روی دوش معلمانی شده اند که نه تنها انتقاداتی به خود کتب درسی دارند و در حوزه آموزش زبان انگلیسی از امکانات کمی برخوردارند، حال باید برای حضور این مهمان ناخوانده هم امکانات جدیدی را فراهم کنند.sheykhan.m@gmail.com

ایمیل نویسنده: sheykhan.m@gmail.com