هدف از تبلیغات جنگ، تأثیرگذاری بر ادراک، احساسات و رفتار حریف و دشمن، گروه های بی طرف و دوست است؛ به گونه ای که پشتیبانهای لازم را برای مقاصد و اهداف جنگ فراهم نماید، مردم و نیروهای مسلح کشور مهاجم را برای ورود به جنگ آماده کند، افکار عمومی منطقه ای و جهانی را با جنگ و اهداف آن همراه سازد و در نهایت اراده و روحیه مقاومت و ایستادگی را در کشور هدف، سلب نماید و از بین ببرد.
در انگلیسی مفهوم تبلیغات (propaganda) از ریشه لاتینی propagane گرفته شده و از نظر لغوی به معنای «پخش کردن»، «منتشر ساختن» و «چیزی را شناسانیدن» است؛ زیرا در تبلیغات سعی بر این است تا یک عقیده و یک کردار به طور منظم و جهت دار قبولانده شود (ادیبی سده: ۱۳۸۸، ۱۷۳).
در زبان و فرهنگ فرانسه، اصطلاح lapropaganda را به مفهوم تبلیغ، ترویج، کوشش برای انتشار دادن مراسم و مسلکی به کار میبرند که در اصل از ریشه لاتینی propagatus گرفته شده و منظور از آن، هر اقدام منظمی است که برای رواج عقیده و مرام و قبولاندن عقیده یا آیین ویژه ای در زمینه های سیاسی و اجتماعی و غیره انجام میشود. هرچند در لغت، تبلیغ به معنای رسانیدن و ابلاغ کردن است، اما در دنیای تبلیغات به معنای ترغیب دیگران به انجام کار مورد نظر تبلیغ کننده است. تبلیغات کوشش کم و بیش عمدی و سنجیده ای است که هدف نهایی آن نفوذ بر عقاید یا رفتار افراد برای تأمین مقاصد از پیش تعیین شده است. این اعتقاد به طور گسترده وجود دارد که تبلیغات صرفاً هنر ترغیب و هنر نفوذ در افکار یا تغیر افکار اطلاق میشود. بدینسان، تبلیغات ابزاری برای تغییر اعتقادات پنداشته میشود، ولی باید دانست که آن را برای حفظ وضع موجود و تقویت اعتقادات موجود با استفاده از مکانیزمهای دفاعی–روانی نیز به کار میبرند (شیرازی: ۱۳۷۶، ۱۱۸).
نوشتههای مرتبط
در تبلیغات از سمبلها، علامتها و گفتار، با توجه به روحیات و حالات روانی انسانها استفاده میشود و به وسیله تلقین، نظر و احساس افراد نبست به فکر یا ایده ای به خصوص جلب میگردد. شیوه استفاده از گفتار، سمبل، علامتها، به نحوی که مؤثر باشد، مسئله اصلی تبلیغات است. گاهی اوقات به علت اشتباه از عوامل مؤثر، تبلیغ اثر معکوس بخشیده و از آن نتیجه مطلوب گرفته نمیشود (بیگدلی: ۱۳۷۹، ۱۹۱).
در مورد اجزای یک تبلیغ میتوان به این موارد اشاره کرد: ۱- پیام دهنده (مرجع ارسال پیام) ۲- پیامگیر (مخاطب) ۳- رسانه (وسیله پیام رسانی) ۴- پیام (هدف پیام) (معتمد نژاد:۱۳۵۶، ۲۹). در هر تبلیغی که صورت میگیرد میتوان اینها را تشخیص داد: ۱- ابزار: شامل سخن، چاپ، تصویر، نمایش و نمادها. ۲- ابزار فنی: شامل مطبوعات، رادیو، تلویزیون، آگهیها و سایر وسایل ارتباط جمعی. ۳- ابزار انسانی: شامل بیانات رهبران، سخنوران، سیاستمداران، هواداران، تظاهرات و راهپیماییها. ۴- محتوا و مضامین: ایدئولوژی، شعارها، ارائه اطلاعات یا مقاصد خاص، اخبار نادرست، دروغ، دستیازی به اسطورهها و نمادها. ۵- اهداف مورد نظر: اطلاعات کورکورانه، انقیاد در برابر هر نوع خودکامگی، ضد تبلیغ، الحاق بی قید و شرط، میهن پرستی، وفاداری به حکومت (ادیبی سده:۱۳۸۸، ۱۷۴).
معمولاً تبلیغات در دو زمان صورت میگیرد: ۱- تبلیغات در زمان صلح: محدود به گفتن و نوشتن در شکلهای مختلف نیست، بلکه شامل کلیه فعالیتها، اقدامات، اعمال محرمانه و … نیز هست که با سه عنصر اصلی برنامه ریزی، صبر و نظم همراه است. از این رو، تبلیغاتچی کمتر دچار انفعال میگردد. محدوده تبلیغات در زمان صلح، بیشتر، حوزه های اصلی کشور و منطقه محدود به آن است. ۲- تبلیغات در زمان جنگ: تابع تحولات جنگ و صدمه های نبرد است که با اختیار، برنامه ریزی، صبر و نظم همراهی چندانی ندارد و دستگاه متولی و عوامل آن بیشتر در معرض انفعال قرار دارند و در آخر اینکه حوزه های آن بیشتر فرا منطقه ای است (ر. ک شیرازی:۱۳۸۰، ۲۶-۲۳).
سازمانهای نظامی هم برای انجام عملیات تبلیغاتی و پیگیری اهداف مربوط به جنگ روانی، در تشکیلات خود واحدهایی برای تبلیغات ایجاد میکنند (ر. ک دائرهالمعارف فارسی، ذیل واژه). سازماندهی تبلیغات برای مؤثر واقع شدن تبلیغات، رعایت مراحل مقدماتی معینی، ضروری است: ۱- پایه گذاری سیاست با مشخص نمودن خط مشی، ۲- استراتژی (شیوه های بلند مدت)، ۳- سازماندهی (دفتر یا واحد خاصی در نظر گرفته شود)، ۴- شرایط دریافت تبلیغات (تبلیغات کجا و برای چه کسانی میباشد)، ۵- موضوع، ۶- تاکتیکها (شیوه های کوتاه مدت) (کارشناس:۱۳۷۹، ۱۵۱-۱۵۰).
اهدافی که از تبلیغ در جنگ میتواند وجود داشته باشد شناسایی کرد: ۱- کسب حمایت دوستانه و یا تقویت آن، ۲- شکل دهی یا تغییر نگرشها و یا طرز تلقیها نبست به ایدهها و رخدادها، ۳- تضعیف و یا به تحلیل بردن دولتهای خارجی غیر دوست، یا تضعیف برنامهها و سیاستهای آن، ۴- مقابله با تبلیغات خصمانه سایر گروهها و یا کشورها. در کل باید گفت دو هدف عمده و اساسی در تبلیغات وجود مجریان تبلیغات و مبلغان، فعالیتهای خود را برای ترغیب و جهت دهی مخاطبان و دست یابی به این اهداف متمرکز میکنند و آن: ۱- گسترش وحدت و یگانگی، ۲- ایجاد تفرقه و پراکندگی میباشد (ر. ک شیرازی:۱۳۷۶، ۱۳۷-۱۳۳). در کل هدف از تبلیغات جنگ، تأثیرگذاری بر ادراک، احساسات و رفتار حریف و دشمن، گروه های بی طرف و دوست است؛ به گونه ای که پشتیبانهای لازم را برای مقاصد و اهداف جنگ فراهم نماید، مردم و نیروهای مسلح کشور مهاجم را برای ورود به جنگ آماده کند، افکار عمومی منطقه ای و جهانی را با جنگ و اهداف آن همراه سازد و در نهایت اراده و روحیه مقاومت و ایستادگی را در کشور هدف، سلب نماید و از بین ببرد.
در تبلیغات جنگ معمولاً سعی میشود این اصول رعایت شود: ۱- دست چین کردن واقعیتها (تنها آنچه به دردش میخورند، انتخاب میکند)، ۲- دروغ محض (یا بزرگ)، ۳- استفاده از احکام کلی (حکمی نسبت به گروه یا دسته ای ساخته و بر اساس آن درباره آنها قضاوت میکنند)، ۴- جابجا کردن کلمهها (استفاده از کلماتی که تأثیرگذاری بیشتر دارند به کلمه اصلی)، ۵- نیاز به اثبات ندارد (ادعای این امر که حرفشان قبلاً ثابت شده است و نیازی به فکر کردن و جستجو نیست)، ۶- سکوت و تغییر جبهه (سکوت در برابر تبلیغات شکست خورده و آغاز حمله جدید تبلیغاتی از جبهه دیگر)، ۷- قاطعیت بیان (جایی برای بحث و تردید در شنوده باقی نگذارند)، ۸- بزرگ کردن مسائل و تعریف اخبار، ۹- استناد کردن به شخصیتها (پیام تبلیغاتی را از طریق شخصیت معتبری که مورد احترام جامعه است، بازگو کردن)، ۱۰- اصل تکرار (تبلیغ آن قدر تکرار شود تا چشم و گوش هدف «تبلیغ»، تحت تأثیر صداها، تصویرها و حملهها به طور ناخودآگاه عکسالعمل مشروط یابد و به دلخواه مبلغ عمل کنند)، ۱۱- اصل همفکری (بر اساس یک اصل زیربنایی که با علایق و افکار مردم هماهنگ باشد)، ۱۲- توجه به کودکان و نوجوانان (پیامهای تبلیغی روی فکر و احساس کودکان و نوجوانان، آثار همیشگی و مساعدی میگذارد)، ۱۳- اعمال نفوذ روی مرددها و بی طرفها (باید آنها را در کنار خود داشت تا در شمار مخالفان در نیایند) (ر. ک بیگدلی:۱۳۷۹، ۲۰۱-۱۹۳).
وقتی جنگی شروع میشود برای تبلیغات جنگ حوزههای مختلفی در نظر گرفته میشود: ۱- تبلیغات داخلی: تبلیغات در داخل کشور دو هدف عمده دارد: الف- ارتزاق افکار عمومی مردم خودی، ب- خنثی سازی تبلیغات خصمانه و کوبنده دشمن و استفاده از تبلیغات رسانه های بینالمللی در جهت دستیابی به اهداف مورد نظر در سرزمین خودی، که در حقیقت همان ضد تبلیغات است. ۲- تبلیغات در سرزمین دشمن: چند هدف دارد؛ الف- از بین بردن انسجام داخلی در میان غیرنظامیان، ب- از بین بردن وحدت برقرار شده در میان نظامیان و ایجاد اختلاف در سرزمین دشمن، ج- ایجاد تفرقه میان مردم و نظامیان و مردم کشور دشمن، ۳- تبلیغات در سایر مناطق: که چهار هدف زیر را دنبال میکند: الف- شناسایی تبلیغات منطقه ای همسو با دشمن و برخورد با آن، ب- شناسایی تبلیغات در این حوزه و مقابله با آن، ج- شناسایی تبلیغات بینالمللی همسو با دشمن و خنثی کردن آن، د- ارزیابی و برنامه ریزی تبلیغات خودی برای گسترش و تعمیق روابط دوستانه با کشورهای بی طرف و جلوگیری از پیوستن متحدان جدید به دشمن (شیرازی، سلیمانی:۱۳۸۰، ۲۸).
در باب روشها و اسلوبهای تبلیغات جنگ میتوان به این روشها اشاره کرد : ۱- روش همراهی: در ظاهر در بخشی از افکار و عقاید با مخاطبان خود همراه و همسو کردن. ۲- روش انگیزش تفکر: مبلغان، به مخاطبان فرصت اندیشیدن نمیدهند ولی پیوسته و گام به گام آنان را در این راه راهنمایی و هدایت میکنند. ۳- روش الگویی: معرفی الگویی که دارای ملاکها و معیارهای مورد پذیرش شنونده باشد. ۴- روش گام به گام: هرگز نباید موضوع و پیامی را به یکباره و با اجبار به مخاطبان خود منتقل و القا کرد. ۵- روش القا غیرمستقیم: مضامین و مفاهیم مربوط به بعضی پیامها را در اشکال و صورتهای گوناگون و در قالب پیامهای جهت دار که در ظاهر به موضوع اصلی مربوط نیستند به افراد جامعه تزریق میکنند. ۶- روش القا مستقیم: زمانی که مخاطب آمادگی پذیرش پیامی را دارد، آن را به صورت مستقیم ارائه میشود. ۷- روش تداعی معانی: میان پیام تبلیغی و احساسات، عواطف، ادراکات و خاطرات مخاطب رابطه عاطفی ایجاد شده و ابعاد تداعی معانی در اذهان مخاطب میکنند (ر. ک شیرازی:۱۳۸۰، ۱۵۰-۱۳۸).
انواع تبلیغات بر اساس منبع: ۱- سفید: آشکار و بی پرده بوده و وسیله منابع رسمی و موثق انجام میشود و به دنبال آن است که نزد مخاطبان اعتبار کسب کند و همچنین منبع خبر و مبلغ آن در مقابل هر خبر و موضوعی که پخش میکند مسئولیت دارند. ۲- تبلیغات خاکستری: منبع آن نامشخص بوده و مبلغ، هویت خود را مخفی میکند ولی مسئولیت اقدام خود را به منبع دیگری نسبت نمیدهد. ۳- تبلیغات سیاه: منبع انتشار آن دروغین و نیز از منبعی است که معرفی و اعلام میشود و اینکه اطلاعات و اخبار پخش ساختگی، نادرست، تقلبی و نیرنگ آمیز است که در آن دروغی بزرگ به همراه نیرنگها و فریبهای از قبل طراحی شده به اذعان مخاطبان منتقل میشود (ر. ک همان، ۱۲۴-۱۱۹).
نوعی دیگر از تبلیغات در جنگ که میتوان جدا بررسی کرد «ضد تبلیغات» میباشد که به منظور تکذیب یا خنثی کردن تبلیغات دشمن و یا بهره برداری از همان تبلیغات علیه او به کار میرود و از این روشها استفاده میشود: ۱- پیشدستی کردن: بهره برداری از موضوعات متعددی که احتمال و امکان دارد دشمن در تبلیغات خود در آینده به کار برد. ۲- ضد تبلیغات مستقیم: پاسخهای رد با تکذیب نکته به نکته تبلیغات دشمن که باید مؤثر بودنش را سنجید و جز در موارد لازم و ضروری از استفاده از آن خودداری کرد. ۳- ضد تبلیغات غیرمستقیم: ابداع و ابتکار یک شبکه جدید از شیوه های مناسب و عالی، در کوششهای دشمن و نفوذ تدریجی وی را به کلی تکذیب یا برطرف نماید. ۴- ضد تبلیغات انحرافی: به جای اینکه به بحث استدلال و در مورد حریف بپردازد، به شخصی که مأمور دفاع از موضوع مورد نظر است، حمله میکنند و با ارائه مدارک و انتساب اعمالی که به او، خود او را از اعتبار میاندازد. ۵- تمسخر کردن: اغلب مزاحهای مناسب و داستانهای مسخره، به نقل از حریف جعل شده و به صورت شعر یا نثر، در بین مردم منتشر میشود که از محاسنش، سرعت انتشار آن است. ۶- سکوت: که به آن ضد تبلیغات منفی میگویند، عبارت از یک سکوت ماهرانه و ممتد در مقابل مقاصد، عملیات و گفتار دشمن است که با سکوت فتنه کننده، دشمن را از کاربرد عملیاتی تبلیغاتی باز میدارد (بیگدلی:۱۳۷۹، ۲۰۴-۲۰۱).
تبلیغات بر اساس اثر و نتایجی که بر مخاطب باقی میگذارد را میتوان به مثبت و منفی تقسیم کرد که در مثبت به دنبال تقویت روحیه و افزایش دانش و اطلاعات مخاطبان و آمادگی آنان به منظور استفاده از منابع قدرت و در راستای تأمین منابع و مصالح ملی هستند و در تبلیغات منفی کوشیده میشود تا افکار منفی و تضعیف کننده و حوادث کوبنده و وحشتناک را به مخاطبان القاء کنند و با تهدید و ارعاب، روحیه و اراده آنان را سست و متزلزل کنند (شیرازی:۱۳۷۶، ۱۲۵).
تبلیغات در جنگ جهانی دوم:
در جنگهای که در طول تاریخ صورت میگرفت، هر دو طرف درگیر سعی میکردند از یک جهت برای بالا بردن روحیه نظامیان و از جهت دیگر برای ضعیف روحیه دشمن، دست به یک اقدامات تبلیغی بزنند. در کتاب «هنر جنگ» که پنج قرن پیش از میلاد، توسط نویسنده نظامی چین «سان تسو» نگاشته شده است، استفاده از روشهای تبلیغاتی، به منظور شکست دشمن توصیه شد: «جنگ، مبتنی بر فریب و نیرنگ است، بنابراین باید از این عوامل، استفاده کامل نمود و بر دشمن غالب شد». به نظر وی در جنگهای شبانه، باید مشعلها را برافروخت، و علائم مختلف را به کار برد، تا چشم و گوش دشمن از کار بیفتد و حیرت زده شود (بیگدلی:۱۳۷۹، ۱۸۹).
یکی از تفاوتهای اساسی، تبلیغات در جنگ جهانی دوم با ادوار گذشته، وجود هماهنگی و همسویی بین سیاست و تبلیغات بود که میزان کارایی آن را به اندازه چشمگیری افزایش داده بود؛ و اینکه نه تنها در طول جنگ بین تسلیحات با عملیات نظامی همراه شد بلکه در سیاستهای کلی دولتها نیز به خوبی جای گرفت. علاوه بر آن بخش مهمی از پشتیبانی عملیات نظامی را تشکیل داد و به عنوان یک عامل کمکی بسیار مؤثر در سیاست خارجی دولتها به کار گرفته شد.
در طی این جنگ جهانی تبلیغات از چنان اهمیتی برخوردار گشت که دو رقیب در به کار بردن آن برای رسیدن به اهداف خود، به رقابت با یکدیگر برخاستند و این تلاش، جنگ روانی و یا جنگ اعصاب نامیده شد. به این ترتیب، پس از این دوره، اهمیت جنگ روانی به اندازه جنگ مسلحانه و حتی در مواردی بیش از آن گردید، به طوری که جنگ مسلحانه در خدمت جنگ روانی در آمد. با شروع جنگ جهانی دوم، متفقین محتوای تازه ای برای تبلیغات و عملیات روانی بر علیه آلمان به کار گرفتند. آنان میلیونها اعلامیه تبلیغاتی را با هواپیماهای آمریکایی بر فراز جبهه های جنگ آلمانیها فرو ریختند، گروه اول اعلامیهها، حاکی از این نکته بود که هدف متفقین مبارزه با مردم آلمان و نابودی آنان نیست، بلکه هدف نابودی «پروس گرایی» (prussinism) است. در این اعلامیهها به بعضی از آسیبهای وارده به آلمان نیز که مورد توجه آلمانیها قرار نگرفته بود اشاره شده بود. گروه دوم اعلامیهها بر تصمیم متفقین برای پایداری تا پایان جنگ اشاره داشت، و گروه سوم اعلامیهها، سربازان آلمانی را تشویق میکرد که یا اسلحه های خود را کنار گذارده، و تسلیم شوند و یا اسلحهها را به طرف فرماندهان خود گرفته و یک دولت انقلابی در آلمان برپا کنند. این در حالی بود که تبلیغات آلمان در طول جنگ جهانی اول به دلیل نبود نیروهای زبده و متخصص، تقریباً عقیم ماند و موفقیت چندانی به دنبال نداشت (شیرازی:۱۳۷۶، ۱۲-۱۰).
پس از آن که در انتخابات سال ۱۹۳۳ نازیها احزاب مخالف را پشت سر گذاشته و حکومت را در دست گرفتند، هیتلر یک هفته بعد از به قدرت رسیدن نازیها، وزارت تبلیغات را تشکیل داد و گوبلز را مسئول نظارت بر تمام تبلیغات آلمان گذاشت (منطقی:۱۳۷۹، ۶۵). رادیو یکی از کشفیات بود که گوبلز استفاده بسیاری از آن برد. نازیها برای افزایش تعداد شنوندگان رادیو، ارزانترین رادیو را وارد بازار کردند. هدف آنها این بود که هر خانواده ای از این دستگاه که «رادیو مردم» نامیده میشد، یکی را تهیه کرده در خانه از آن استفاده کند ( اشپیر، پخش رادیویی اخبار جنگی در آلمان).
در طول جنگ جهانی، پیش از اجرای تهاجم طراحی شده هیتلر به انگلستان، یک ایستگاه رادیویی ناشناس به نام «ایستگاه پخش انگلیسی جدید» که به نظر میرسید توسط اتباع بریتانیایی ناراضی اداره میشد، در طول روز برنامه های نیم ساعته پخش میکرد. برنامه این ایستگاه شامل اخبار جنگ بود. این رادیو که در واقع از سوی آلمانیها اداره میشد، با چنین پوششی میکوشید روحیه مردم انگلستان را در طول نبرد تضعیف کند (شیرازی:۱۳۷۶، ۱۲۴).
در یک مثال میتوان، میزان تأثیرگذاری تبلیغات هیتلر را شناسایی کرد: روانشناسان آمریکایی پس از انجام تحقیقاتی که روی مردم و اسرای آلمان در اواخر جنگ جهانی دوم – که همزمان با ویران شدن آلمان و شخم خوردن شهرهای آلمان توسط بمب افکنهای متفقین بود – داشتند به این نتیجه رسیدند که قریب به ۵۰ درصد از مردم و نظامیان آلمانی حتی در روزهای پایانی جنگ موافق افکار و اهداف هیتلر بودند (منطقی:۱۳۷۹، ۵۳).
شش روز پس از تهاجم آلمانها به شوروی، مسئولان این کشور تمام خیابانهای مسکو را از پوسترها (که مؤثرترین وسیله رساندن پیام به بی سوادان بود) پر کرده بودند. برخی از پوسترها ژنرال «کوتوزفرا» نشان میدادند که ۱۳۰ سال پیش مهاجم دیگری یعنی ارتش ناپلئون را در جلوی دروازه های پایتخت دفع میکرد. پوسترهای دیگری در ابعاد ۵*۱۰ فوت با استفاده از ۱۵ تا ۲۰ رنگ تهیه شد و بر در و دیوار ساختمانها نصب شدند. از سوی دیگر نام قهرمانان و بزرگان تاریخ گذشته روسیه که از سرزمین نیاکان خویش دفاع کرده بودند و به وطن پرستی شهرت داشتند همه جا مطرح شد. استالین دستور داد برای بهبود بخشیدن روابط شوروی با کشورهای غربی، کومینترن (پیمان متحدان اتحاد جماهیر شوروی) منحل شود و سرود انترناسیونال (که حاوی مضامین مارکسیستی و ضد امپریالیستی بود) از مجموعه سرودهای شوروی برداشته شود (همان، ۵۸).
منابع؛
-ادیبی سده، مهدی، (۱۳۸۸)، جامعه شناسی جنگ و نیروهای نظامی، تهران: انتشارات سمت، چ نهم.
-بیگدلی، محمد رضا، (۱۳۷۹)، روشها و تکنیکهای متداول در جنگ تبلیغاتی، مجموعه مقالات بررسی نقش تبلیغات در جنگ، تهران: دبیرخانه همایش علمی بررسی نقش تبلیغات در جنگ.
-شیرازی، محمد و نعمت الله سلیمانی، (۱۳۸۰)، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس: تبلیغات، قم: مرکز تحقیقات اسلامی.
-شیرازی، محمد، (۱۳۷۶)، جنگ روانی و تبلیغات، مفاهیم و کارکردها، تهران: دبیرخانه نخستین همایش علمی بررسی نقش تبلیغات در جنگ.
-کارشناس، مجید، (۱۳۷۹)، نقش و تأثیر تبلیغات در جنگ روانی، مجموعه مقالات بررسی نقش تبلیغات در جنگ، تهران: دبیرخانه همایش علمی بررسی نقش تبلیغات در جنگ، ش
-معتمد نژاد، کاظم، (۱۳۵۶)، وسائل ارتباط جمعی، تهران: انتشارات دانشکده علمی ارتباط جمعی.
-منطقی، مرتضی، (۱۳۸۸)، تهاجم تبلیغاتی، تهران: عابد.
separdeh@yahoo.com