رابطهی بین غذا و دیابت، بیماری قلبی و چاقی شناخته شده است اما آیا خوردن غذا میتواند تأثیری بر سلامت روان داشته باشد؟
در قرون وسطی مردم بر این باور بودند که هر چه میخوردند بر خلقیاتشان اثر میگذاشت. اگر میخواستند تحریک جنسی شوند، تخم مرغ، گوشت گوساله، انار یا طاووس میخوردند.
نوشتههای مرتبط
بی دل و دماغ هستید؟ به، خرما و گل انگور کولی چاره ساز است. در صورت نبود والیوم از کاهو و کاسنی به عنوان داروی آرامبخش استفاده میکردند. بنابراین کِی منکر این شدیم که غذا نمیتواند تأثیری بر بزرگترین اندام بدن یعنی مغز داشته باشد؟ در حالی که ارتباط بین غذا و دیابت، بیماری قلبی و چاقی به خوبی ثابت شده، هر گونه ارتباطی بین سلامت روان و رژیم غذایی تجربی است اما به تدریج به شکل موضوعی جدی ظاهر میشود.
راه حل
پژوهش انجام شده توسط تیم پژوهشی به سرپرستی لینا بگداچ[۱]استادیار سلامت و رفاه دانشگاه بینگهمتون[۲]، نیویورک نشان داد بزرگسالان جوان زیر ۳۰ سال که سه بار در هفته فست فود میخوردند از لحاظ فشار روانی نمرهی بالاتری میگرفتند. فست فود معمولاً از نظر داشتن اسیدهای چرب اشباع – ترانس و امگا شش غنی است که میتواند منجر به واکنش التهابی اندکی شود که طبق پژوهشهای صورت گرفته بر روی حیوان و انسان با اضطراب و افسردگی همراه است. آن دسته از افرادی که سه بار در هفته یا کمتر گوشت میخوردند ( که آن را تحت عنوان مصرف پایین طبقه بندی کرد) مشکلات روانی بیشتری داشتند. بگداچ اذعان داشت: ” ما از این نتیجه متعجب شدیم اما خلق و خو و گوشت در سطح سلولی بهم مرتبط هستند؛ تریپتوفان موجود در گوشت، پیش مادهی سرتونین – مادهی نشاط آور مغز است.
یافتهها نشان داد که در افراد بالای ۳۰ سال خوردن کربوهیدرات کمتر و میوهی بیشتر، اضطراب و افسردگی را کاهش میدهد. میوهها سرشار از آنتی اکسیدانهایی هستند که از مغز محافظت میکنند اما تأثیر اندک کربوهیدرات در هالهای از ابهام قرار دارد زیرا کربوهیدراتها منجر به افزایش تولید سرتونین میشوند. این مطالعه بر تأثیر رژیم غذایی بر خلق و خو و بالعکس پرداخت. به گفتهی بگداچ ” عمدهی یافتهها فرضی است در اصل ما میتوانیم بگوییم که آنها به هم مرتبط هستند.”
یافتههای متمرکز بر رژیم غذایی مدیترانهای هم برای مغز و هم برای بدن مفید است. به گفتهی بگداچ ” این رژیم تمام موادی که برای ساختار مغز سالم ضروری هستند نظیر اسیدهای چرب اشباع نشده، مواد معدنی مثل روی در تمام غلات، گوشت و شیر، منیزیم در سبزیجات پربرگ سبز و ویتامینهای B، C و E در میوه و سبزیجات و فرآوردههای لبنی را دارد اما هیچ راه میانبری وجود ندارد:
” مقالهی ما بر مصرف مکملها تمرکز دارد. آنها تأثیری بر خلق و خوی ندارند.” رابطهی بین رژیم غذایی و خلق و خو کاملاً منحصر به فرد است. به گفتهی بگداچ پژوهشهایی وجود دارد که نشان میدهد پس از دو هفته بهبود خُلق حاصل میشود. اگر در حال حاضر فریزری پر از غذاهای شکم پرکن دارید ممکن است بخواهید تا پس از کریسمس منتظر بمانید.
[۱] Lina Begdache
[۲] Binghamton University
,Can food change your mood? Dr. Luisa Dillner, Mon 18 Dec 2017 ۰۸.۱۰ GMT