اگر نظر کارشناسی برای آقای مسعود پزشکیان ملاک است، من بهعنوان دانشآموخته حقوق بشر با چاشنی گریزناپذیر سیاست این یادداشت را نوشتهام. حقوق اقلیتهای قومی، زبانی و… چنان مساله چالشبرانگیزی است که نه تنها در اسناد مهمّ و نخستِ حقوق بشر نامی از آن بُرده نشده، بلکه در اعلامیه مرتبط نیز حاضر به ارائه تعریف آن نشدهاند. نکته کلیدی در روابط حقوق بشریِ دولت و مردم، تعهدات مثبت و منفی است. این حق زمانی مورد حمایت است که خودجوش باشد. دولتها حق هیچ گونه [تعهد منفی] تحریک، تهییج و فراتر را ندارند. اگر چه بر نظامهای آموزشی مُدرن انتقاداتِ مهم همچون ”منتشر کن یا بمیر-یا نابود شو“ [Publish or perish-die] وارد است، اما اغلب تخصص درون همین فضا شکل میگیرد. از طرفی این سیستمها به گونه ای شکل گرفتهاند که تشخیص اینکه افراد در چه سطح فکری هستند دشوار نیست.
من قضیۀ صدام حسین را که قبلا نوشتهام تکرار نمیکنم. اما ایران نه اتحادیه ساختگی چند ساله جماهیر شوروی، نه اتحادیه ساختگی عرب، ترک، اروپا و نه ایالات متحده است. اما همینها با وجود تفاوتهای ریشهای نمونۀ بارز اتحاد و ورود به عصر شهروندی هستند. (طبیعی است که عیوب خاص خود را دارد) پیاده کردن نسخۀ خام اسناد حقوق بشر، جز هرج و مرج دستاوردی برای ایران ندارد. برای بیان هدف از نگارش این یادداشت از یک مثال روشن شروع میکنیم. در نظامهای آموزشی مُدرن برای یادگیری زبان ۱- نخست لغات،جملهبندی [اسم،فعل،زمان،قیود و…]، اصطلاحات، ضربالمثلها و… را میآموزید. ۲- سپس متوجه میشوید که حتی در تقسیمبندیهای آکادمیک زبانها هم دست پاکی وجود ندارد. فهمِ موضوعاتی چون؛ تولید زبان جدید، استعمار، نسلکُشی و جنگهای زبانی در همین حد است. ۳- در مرحله بالاتر تازه بر میگردید به ”ریشه، چرایی، فلسفه-ph “ آن، که دیدگاه برخی فیلسوفان همانند: لودویگ ویتگنشتاین [Ludwig Wittgenstein] در ”فلسفه ریاضی“ است اینکه؛ حتی گزارههای ریاضی و دو دوتا چهارتای مشهور نیز، نه در حد منطق و بازنمایی واقعیات عینی بلکه در حقیقت صوری هستند. [به هر حال این لزوما فلسفه زبان نیست، اما فعلا دیدگاه فیلسوفان تا این حد پیش رفته است.]
نوشتههای مرتبط
گرین رابرت در کتاب ”۳۳ استراتژی جنگ“ انتشارات نسلنواندیش [ص۵۳]، مینویسد: ”ما در عصری زندگی میکنیم که مردم به ندرت و به طور مستقیم با یکدیگر رفتار خصومتآمیز دارند. قوانین و تعهدات اجتماعی، سیاسی و نظامی و نیز مفهوم دشمن تغییر پیدا کرده است. کسی که در ظاهر با شما دشمنی دارد و خصومتش را آشکار میکند در واقع یک برکت است. مردم به سختی آشکارا به شما حمله کرده و اهداف و نیتهایشان و نیز تمایلشان برای نابودی شما اغلب پنهان میکنند؛ اما در عوض سیاستمدارانه و غیرمستقیم به شما حمله میکنند. “پیرو این دیدگاه در ابعاد سیاسی، هدف رجب طیب اردوغان در رابطه با ایجاد سازمان کشورهای تُرک زبان قابل نقد اساسی است. چهارده سال است که مقامات کشورهای عضو این سازمان از مترجم برای فهم سخنان همدیگر استفاده میکنند. هدف اردوغان ایجاد الفبای مشترک زیر سایۀ به ظاهر همکاری است. در دراز مدت یک نسل کُشی زبانی بدون سر و صدا، به بهانۀ اینکه آنها فقط گویش هستند رُخ خواهد داد. در عمل این سازمان وسیله ای برای تبلیغات و برنامههای دراز مدّت اردوغان تبدیل شده است.
آقای مسعود پزشکیان نُهمین رئیس جمهور در کنار رهبر تُرک انقلاب اسلامی ایران، در صدر حاکمیت ایران قرار دارند.ایشان به شکل ساده [بدور از ادبیات پان تُرکها- چنانچه در تماس تلفنی با علی اُف و صحبت به زبان پارسی ثابت کردند]، چندین بار گفتهاند؛ ”خداوند مرا تُرک آفریده است. “در مهمترین کتاب درباره پیشینه منطقه ترک و آذری نشین امروز یعنی ”دولت مانا“ به قلم خانم سولماز قاشقای باستان شناس برجسته، نامی از واژۀ تُرک وجود ندارد. بلکه این نام نو است، که اروپاییها به عمد آن را “turkey” مینوشتند. اما با کوشش مسئولان کشور ترکیه املا و تلفظ استانبولی “Türkiy” در سال ۲۰۲۲ در سازمان ملل ثبت شد. [این مسائل برای اقوام دیگر فارس، کورد، عرب، بلوچ و … صادق است. کشوری که بیشترین حمایت ظاهری از مردم غزه را نشان داده بود، اما حزب هدا-پار این کشور اعزام چهار هزار تبعه ترکیه برای کمک به اسرائیل را تایید کرد. /کشوری که در حساسترین روز و انتخابات ۱۴۰۳ ایران که خود آقای پزشکیان کاندیدای آن بود، به عمد رئیس جمهور پیشین را برای مسائل پیش پا افتاده به شکل هوشمندانه و غیررسمی دعوت کرد. به نوعی دخالت در مسایل کشور دیگر را نشان میدهد. همین کشور حقوق ۳۲ میلیون کورد را به رسمیت نمیشناسد و نام ”ترک کوهی“ بر آنها نهاده است.]
فراتر از این جملات ایشان به عنوان نماینده مردم تبریز برای ایجاد فراکسیون زبان تُرکی تلاش کردند. در حالی ایشان به عنوان مقام دولتی، نماینده و رئیس جمهور همۀ مردم ایران هستند. بنابراین از دیدگاه حقوق بشر هر گونه تحریک و تهییج قابل پذیرش نیست. بنا بر اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: ”زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است. “این اصل تا حد زیادی اجرا شده است. هر استان شبکه رادیویی و استانی خاص خودش را دارد، امکان بهره وری از این ظرفیت به توانایی هر استان برمی گردد. کتاب جغرافیا و تاریخ استانی، به تفکیک هر استان در مدارس تدریس میشود. اما ورود این مسایل به مجلس ملی و… جز سرپیچی از قانون و مقررات بین المللی و هرج و مرج اجتماعی دستاوردی ندارد.
با یک مقدمه کوتاه، به بحث دانشگاهی مرتبط با این موضوع برمی گردیم. اینکه یک دولت به کارشناسها در چه سطحی نیازمند است. هنگامی که بریان مگی [Bryan Magee] به عنوان مروج دیدگاه دانشمندان بیرون از محیط علمی و دانشگاهی در برنامههای خود[۱]، از برخی مهمانان مثلا از تفاوت فلسفه و ادبیات میپرسید، به گمانم مخاطب را گیج میکرد چرا که فلسفه، علم نیست. در حالی که یک برنامه با برنارد ویلیامز [Bernard A.O Williams] درباره معنای آن، به شکل ژرف گفتگو میکرد. پی اچ دی یا دکتری در فلسفه …[A Doctor of Philosophy ]، در حقیقت عالی ترین درجه علمی یا بالاترین مدرک آکادمیک و دانشگاهی در جهان به صاحب فلسفه علمی در دانش مورد نظر است. این تجربه شخصی و منحصر به فرد در نظر گرفته میشود. آمریکاییها به عنوان مروج امروزی آن، در ابتدا برای تحصیلات تکمیلی به آلمان سفر میکردند، وقتی به اهمیت آن پی بردند به سرعت مقاطع بالاتر در دانشگاههای آمریکا شکل گرفت. گستردگی پیشینه، معنا، جوانب، سودمندی و انتقادات بر آن از طریق ویکیها [Wiki] قابل پیگیری است. در واقع معنای اصلی ”فلسفه“ در یونان، ”عشق“ یا ”عشق به دانستن“ است. از پیش نیازهای اصلی دکتری در سیستمهای آموزشی مُدرن، جی مت “Graduate Management Admission Test” یا به اختصار “GMAT” هست. یک آزمون که بر اساس آن مهارت تحلیلی، ریاضی پایه، هوش و … داوطلبان را میسنجند. اینکه؛ باید واژگان مطلق چون همه، هیچ، اصلا و… به کار نبرید. از مقایسه کردن بپرهیزید. سایر موضوعات چون: نظر دادن بر اساس آنچه که به شما عرضه شده، حتی گاه بیان غیر منطقی مطلبی که به شما داده شده و … میباشند. این خیلی مهم است اما اغلب نادیده گرفته میشود. پیرو این اصول اولیه در بیشتر رشته ها، روشن است که برای کارشناسی مسائل در سطح کلان، مثلا در حوزۀ حقوق بشر باید از یادگیری اصول و اسناد حقوق بشری عبور کرده باشید. آنها را بر اساس شرایط زمانی، مکانی و … تحلیل کنید. [متاسفانه برخی اساتید حقوق بشر سالهاست همان جملات اولیه و ابتدایی یادگیری اسناد حقوق بشر را به شکل مبتذل، بدون تامل بیشتر و یا انتقاد، تکرار میکنند. از طرفی سوء استفاده از جایگاه ”فعالان حقوق بشر“، در عمل گاه پدیده ای ضد انسانی همراه با خشونت فیزیکی و کلامی و فریبکارانه شکل داده است.] [۲]
بنابراین ضمن دیدن و لزوم بهرهوری از فواید و سودمندی ”تنوع فرهنگی“ “cultural diversity” در جوامع، نباید از تعریف و تحلیلهای ناشیانه آن[۳] گذر کرد. مولفههای فرهنگ زبان، آداب، پوشش و همانند آنها (که سیالاند) میباشند. با توجه به نسبیت نژاد انسانی طبیعی است، گنجاندن نژاد ذیل فرهنگ، نه تنها قابل اثبات نبوده بلکه در تاریخ جنگهایی را باعث شده است. چهار پژوهش برجسته درباره با نژاد و قومیت ایران این مساله را به شکل علمی و قابل اعتنا نشان دادهاند. مقاله پژوهشی نخست ”تنوع ژنتیکی متمایز و ناهمگنی جمعیت ایران“ است.[۴] این پژوهش با توجه به مشخصات ژنومی و جغرافیایی توسط سی نویسنده از شانزده دانشگاه مختلف بر یک هزار و بیست نمونه از یازده گروه از اقوام ایرانی صورت گرفته است. نتیجه و برآمد این پژوهش نشان میدهد که؛ اقوام پارس،آذری، کورد، لُر، عرب، مازنی، گیلکی، سیستانی ها، بلوچ ها، جزیره نشینهای خلیج فارس و تُرکمنها از تبار پدری دارای تنوع ژنتیکی متمایز نسبت به کشورهای اطراف هستند. عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، مجموعه از گروههای قومی که از نظر ژنتیکی تا حد زیادی با هم تداخل دارند را نشان میدهد. گروههای قومی که به شدت در هم آمیخته هستند. با وجود تهاجمات چند هزار ساله بر اقوام ایرانی بیشتر پذیرای زبان [نه نژاد] بودهاند. زبان عربی در پی هجوم قرن هفتم اعراب به ایران، و ترکها هجوم از آسیای مرکزی و قفقاز به ایران اندک تاثیر نژادی را در پی داشتهاند. نکته جالب این پژوهش آن است که اشتراک زبانی دلیل بر ژنتیک یکسان نیست. ممکن است یک آذری به یک کورد یا مازنی تشابه بیشتر ژنتیکی داشته باشد.
مقاله دوم ”میتوکندری دی ان ای و لایه بندی کروموزومی Y و رابطه ایران و شبه جزیره عربستان“[۵] است. این مقاله ادعای اینکه ایران میان سه قاره به لحاظ جغرافیایی قرار دارد و یا مورد هجوم اقوام دیگر بوده، در نتیجه تنوع نژادی زیادی دارد را رد میکند. این پژوهش حتی نشان میدهد که مردم تُرک ترکیب ایرانی و یونانی دارند. مقاله سوم: ”رویدادهای مهاجرت باستانی خاورمیانه: سرنخهای جدید از تنوع کروموزم Y در ایرانیان مُدرن است. “[۶] پژوهش قابل فهم تر برای اهالی علوم انسانی، باورهای پژوهشی کِوان [کیوان] هریس استادیار جامعه شناسی دانشگاه کالیفرنیا هست.[۷] بر اساس تحقیقات تجربی و میدانی از مردم ایران، ایشان اظهار میدارند که حتی مردم عادی در برابر پرسش ”قومیت“ معنای آن را هم ندانستهاند. مردم ایران همزیستی مسالمتآمیزی با هم دارند، ازدواجهای از فرهنگهای مختلف درون آن امری عادی است. بنابراین تحریک و تهییج به نام قومیت از سوی مسئولین دولتی، اغلب ضد حقوق بشر است.
هانا آرنت در مصاحبه با گونتر گوس [Gunter Gaus] روزنامه نگار آلمانی میگوید: وقتی به عنوان یهودی به شما حمله میشود، به عنوان یهودی نه آلمانی، نه یک شهروند جهان وطن، حقوق بشر و همانند دفاع کنید. اینکه امکان طرح چنین مسالهای از طریق حقوق بشر درست است، پرسش اساسی میباشد. با توجه به تمرکز مساله بر ایران از تکرار سایر موضوعات تئورب در این رابطه که زیاد به آنها پرداخته شده است، خودداری میکنیم. مباحثی چون؛ دیدگاه ماکس وِبر در مورد خیالی بودن و اشتراکات ذهنی مسالۀ قومیت که آن را ابزارگرایانه میدانست. دیدگاه مخالف در مورد ذاتی بودن مسالۀ قومیت. دیدگاه قابل اتکا کیملیکا (Will Kymlica) که زیاد مورد توجه قرار گرفت. مسالۀ ”فلسفه انتقادی نژاد“ “Critical Philosophy of Race” که مهم است. فلسفه انتقادی عمدتاً از نظریه انتقادی، مارکسیسم، پراگماتیسم، پدیدارشناسی، پساساختارگرایی، روانکاوی، و هرمنوتیک استخراج میشود. مانند نقد پروژه متمدن کردن سیاهپوستان که استراتژی بود و فقط تابعیت آنها را تضمین میکرد. دیدگاه خاص کلیفورد گیرتز (Clifford Geerts) درباره تنوع قومیتی، و یا مساله چگونگی ”نفوذ اقلیت“ “Minority influence و همانند آنها …
[۱] بریان مَگی در سالهای ۷۱- ۱۹۷۰ مجموعه ای با عنوان ”گفتگو با فیلسوفان“ “Conversations with Philosophers” برای رادیو بی بی سی ۳ ارائه کرد.
– در سال ۱۹۷۸ مگی، پانزده دیالوگ یا قسمت با فیلسوفان برجسته را برای تلویزیون بی بی سی در مجموعه ای به نام ”مردان اندیشه یا مردان ایده ها“ “Men of Ideas” ساخت.
– مجموعه ”فیلسوفان بزرگ“ در سال ۱۹۸۷ دنبال شد. در این مجموعه، مگی در مورد شخصیتهای تاریخی اصلی فلسفه غرب با پانزده فیلسوف معاصر بحث کرد.
[۲] از آقای مسعود پزشکیان درخواست میشود که؛ گرایش حقوق بشر در مقطع دکتری که چندین سال است که ارایه شده اما معطل مانده، تصویب کنند.
[۳] چند سال پیش یکی از اساتیدم در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران، ویدیویی از تئاتر در ساختمان تئاتر شهر تهران فرستاد که گروهی ضمن بازی و ارائه تئاتر به نقد پدیدۀ خودکشی زنان در ایلام پرداخته بودند. خوب این مساله سالها مورد توجه حتی سازمان ملل بود، هیاتهای ایتالیایی به ایلام آمده بودند. اما زمان ارائه تئاتر، در رابطه با زنان بسیار کمتر شده بود، و اغلب به مردان و پسرهای جوان سرایت کرده بود. بنابراین من به ایشان گفتم: کسانی که این برنامه را ترتیب داده اند، حتی اگر ایلامی هستند، حدود ده سال است که یا ایلام زندگی نکردهاند یا از مسایل اجتماعی روز اینجا خبر ندارند. مسایل قومی هم تا حدودی به همین شکل هستند. حقیقت را کسانی که اگاهانه درون آنها زیست میکنند، بهتر میدانند.
[۴] Distinct genetic variation and heterogeneity of the Iranian population Zohreh Mehrjoo, Zohreh Fattahi, Maryam Beheshtian, Marzieh Mohseni, Hossein Poustchi, Fariba Ardalani, […view ۲۳ more…], Michael Nothnagel, University of Pennsylvania, September 24, 2019
[۵] Mitochondrial DNA and Y-chromosomal stratification in Iran: relationship between Iran and the Arabian Peninsula Maria C Terreros, Diane J Rowold, …Rene J Herrera Show authors Journal of Human Genetics volume 56, pages235–۲۴۶ (۲۰۱۱)
[۶] PloS One. 2012; 7(7): e41252. Published online 2012 Jul 18. doi: 10.1371/journal.pone.0041252 PMCID: PMC3399854 PMID: 22815981
Ancient Migratory Events In the Middle East: New Clues from the Y-Chromosome Variation of Modern Iranians Viola Grugni, 1 Vincenza Battaglia, 1 Baharak Hooshiar Kashani, 1 Silvia Parolo, 1 Nadia Al-Zahery, 1 Alessandro Achilli, 2 Anna Olivieri, 1 Francesca Gandini, 1 Massoud Houshmand, 3 Mohammad Hossein Sanati, 3 Antonio Torroni, 1 and Ornella Semino 1 , 4 , * Toomas Kivisild, Editor
[۷] Keva Hariss