بنبست
اگر نگوییم همه، اکثر ما انسانها نخست، علیرغم میل و خواستههایمان در طول زندگی بهخصوص در دوران کودکی، دچار محرومیتها، بعضا خشونتها و یا تروماهایی کوچک یا بزرگ، بودهایم که تاثیر کم و بیش بر چگونگی روان حالِ امروز ما دارد. در این حالت به تعبیر فروید (۱۹۸۹) اختلالات روانی با درجات متفاوت، پیامد اینگونه رفتارها خواهد بود. دوم، شرایط اجتماعی، گاهی اوقات مشکلاتی را برای انسانها بهوجود میآورد، یا در مواقعی جامعه موانعی را بر سر راه آنها فراهم میکند که، مانع رشد انسانها یا مانع رسیدن به خواستهها و آرزوها و اهدافشان میشود. برای مثال، ناامنی اقتصادی، کار بیش از حد و درآمد کم یا ناکافی، چند کاره بودن تعدادی از افراد، عدم امکان ازدواج جوانانِ دلایل متفاوت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، وضعیت اجتماعی فرهنگی غمگین یا موانع شاد بودن مردم و غیره، همگی شرایط بحرانزایی را برای انسانها فراهم میکنند. به عبارتی، این مشکلات و موانع و موقعیتها و شرایط ناگوار، پیامدهای منفی و استرسزا برای انسانها خواهد داشت، که بازهم اختلالات روانی، پیامد آن خواهد بود. در این موقعیت و شرایط، انسانها به چند حالت هم در ارتباط با گذشتۀ خود و هم در مقابل این مشکلات و موانع و شرایط تحمیلی، برخورد میکنند یا عکس العمل نشان میدهند.
دستۀ اول، افرادی هستند که میتوانند با فکر کردن و بررسی شرایط، نخست، مدیریت خود را داشته باشند و لذا از پتانسیلها و توانمندیهای خود و امکانات پیرامون خود بهخوبی بهره ببرند، دوم، راههای منطقی تخلیۀ خود، اعم از فعالیت هنری، ورزشی و یا حتی اعتراضی را یا حتی اعمال خشونت به درجات مختلف بدون آسیبرساندن به اطرافیان و جامعه، انجام بدهند، سوم، مدیریت رفع موانع و کاهش مشکلات را انجام بدهند. بنابراین، اینگونه افراد بتوانند و میتوانند به اهداف خود در زمان طولانیتر و با هزینۀ بیشتر برسند. گذشته از افراد مسن که از جمله دهۀ شستیها برخوردهای خاص سن خود را دارند، مثلا در بین جوانان دهۀ شستی تعدادی با مشغولیاتی مانند ماهواره، پاساژ گردی یا پارتیها یا میهمانیهای خصوصی و حتی بعضیها پناهبردن به مواد مخدر سعی کردند خود را تخلیه کرده و به حیات مادی خود (عملا با تخریب خود و زندگیشان) ادامه بدهند. (منادی، ۱۳۹۲) هر چند تعدادی از آنها دچار بحران هویت نیز شدند. (منادی، ۲۰۰۳) در بین جوانان دهۀ هفتادی، تعدادی با فعالیتهای هنری، ورزشی، کافه نشینی که در زمانۀ آنها زیاد شد، منجر به نخست، گفتگو و ارتباط بیشتر، دوم، کتابخوانی در بین این نسل شد، بیشتر از این طریق توانستند تخلیۀ روانی داشته و بعضا اعتراضهایی هر چند اندک هم، کمک به این تخلیه در بین آنها شد. از این رو، این دسته یعنی جوانان دهۀ هفتادی دچار مشکلات هویتی کمتری شدند و تعدادی با جهانبینی غرب، تعدادی با جهانبینی اسلامی یا جهانبینی ایرانی به معنای هویت ملی هویت خود را ساختند. (منادی، ۲۰۲۲) زیرا، هویت برساختهای اجتماعی (برجه و لوکمان، ۱۹۸۶) در ارتباط با محیط اجتماعی همۀ انسانها از جمله جوانان است.
نوشتههای مرتبط
دستۀ دوم، افرادی هستند که نخست، خود را بهخوبی نمیشناسند، یعنی، با پتانسیلها و توانمندیهای خود و امکانات پیرامون آشنا نیستند، دوم، شرایط را بهخوبی ارزیابی نمیکنند، سوم، راههای تخلیۀ روانی درستی را بر نمیگزینند یا ندارند که باعث تجمع عقدهها (Complex) شده، و چهارم، راه مقابله با مشکلات را بلد نیستند، تابآوریشان کم است، در نتیجه، خود را در بنبست احساس کرده و اقدام به خودکشی کرده یا عملا خودکشی میکنند.
با یک نگاه جامعهشناختی تاریخی متوجه میشویم که، در بین جوانان دهۀ شستیها بیشتر اختلالات روانی را شاهد هستیم و کمتر خودکشی را تجربه کردهایم، در دهۀ هفتادی تعدادی در دستۀ دوم قرار دارند که گهگداری شاهد و ناظر خودکشی آنها هستیم. در حالی که، در بین جوانان دهۀ هشتادیها اندکی بیشتر از دو دهۀ قبلی، افرادی هستند که هم ضعیفتر بوده، هم شناخت کمتری نسبت به خود دارند، هم راههای تخلیۀ روانی کمتری را بلد هستند، بخصوص حق اعتراض کمتری دارند و با آنها برخورد سختتری میشود و شده است، از همه مهمتر گسست نسلی جدی (منادی، ۱۳۸۸) بین این دسته و نسل بزرگترها از منظر معرفتشناسی صورت گرفته، احساس رهاشدگی بیشتری را دارند، لذا بیشتر در دستۀ دوم قرار میگیرند. لذا شواهد اینجانب با نگاه مردمنگارانه (موس، ۱۹۶۲) با تعدای جوان در سنین بین ۱۶ سال و بیشتر، بیانگر این نکته است که امکان افزایش خودکشی را در آیندۀ نه چندان دور در بین این دسته از جوانان یعنی جوانان دهۀ هشتادیها و حتی دهۀ نودیها شاهد خواهیم بود. اگر امروز به این موضوع نپردازیم فردا دیر خواهد بود.
منابع:
– منادی مرتضی (۱۳۸۸). موضوعات فکری و مشغولیات فرهنگی نسل های مختلف. در : کندو کاو در مسائل جوانان و مناسبات نسلی. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی. گروه پژوهشی مطالعات جوانان و مناسبات نسلی. جلد اول. به کوشش دکتر فروزنده جعفرزاده پور.
– منادی مرتضی (۱۳۹۲). جوانان و نهادهای اجتماعی. رویکرد جامعه شناسی. تهران, انتشارات جامعه شناسان.
– Berger Peter et Thomas Luckmann (1986). La construction sociale de la réalité. Paris, Meridiens Klincksieck.
– Freud Sigmund (1989). Introduction à la Psychanalyse. Paris, Petit Bibliothèque Payot.
– Mauss Marcel (1992). Manuel d’ethnographie. Paris, Petit bibliotheque Payot.
– Monadi Morteza (2003). Souffrir de la dissociation interculturelle, Le cas des jeunes iraniens. In : IX ème Congrès International de l’ARIC, Université de Picardie Jules Verne- Amiens, 29 juin au 4 juillet 2003. France.
– Monadi Morteza (2022). Les iraniens et la religion. Dans Revue Esprit. NOVEMBRE 2022.