مقدمه: در خلال سفرهای ناصر الدین شاه به فرنگ ،ساختمان های جدیدی به ساختمان های کشور افزوده می شد. شاه با مشاهده ساختمان ها و بناهایی که در فرنگ بود ، علاقمند و مشتاق می شد که مشابه آن بناها در ایران تأسیس شود و به محض ورود به کشور دستور ساخت را می داد . از این زمان بود که به سبب سفرهای زیاد شاه و شاهزادگان ، معماری اروپایی و غربی به معماری سنتی و اسلامی ایران راه پیدا کرد و معماری ایرانی را دستخوش تغییرات قرار داد.
هنر معماری در زمان حکومت طولانی ناصرالدین شاه قاجاردر زمینه گچ بری، آیینه کاری وکاشی کاری رونق یافت. ارتباط بیش تر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با توجه خاصی با عوامل معماری غرب درآمیزند و آثاری به وجود آورند که از نظر هنری پسندیده باشد.
نوشتههای مرتبط
کاخ و قصر سازی یکی از ویژگی های دوران قاجار بود و شاهان در این زمینه علاقه زیادی داشتند و کاخ ها و قصر های متعددی در این دوران ساخته شد . ناصرالدین شاه هیچگاه به ساختن بنای مذهبی اقدام نکرد و در زمان سلطنت وی دیوانیان به ایجاد یا تعمیر بناهی مذهبی دست زدند.
در این دوره ، معماری از نظر فضایی متنوع می شود و خلاقیت های فضایی افزایش می یابد.در بناهای مسکونی دوره ی قاجار )بخصوص در اواخر این دوره( مشخصه ی برونگرایی آرام آرام جایگزین درونگرایی موجود در بناهای مسکونی در پیش از این دوره می باشد که این امر نیز ناشی از تاثیر فرهنگ و معماری غربی در جامعه ی ایرانی می باشد.
آثار بناهای معماری قاجار:
مسجد امام سمنان یا مسجد سلطانی
مسجد امام تهران
بازار بزرگ تهران
مسجد رجبعلی در تهران
مسجد ومدرسه اقا بزرگ در کاشان
مسجد ومدرسه سپهسالار
شمس العماره
تکیه دولت
کاخ گلستان
قصر فیروزه و دوشان تپه
کاروانسرای امین الد.له
سردر باغ ملی
خانه لاریها در یزد
خانه وثوق الدوله و…
معرفی چند بنا از بناهای دوران قاجار
شمس العماره
« شمس العماره به عنوان اولین آسمانخراش تهران با نمای بیرونی اروپایی و قوس های رومی احداث شد . سایر ساختمان های دربار نیز با طرح ها و تزئینات فرنگی تغییر شکل داده شدند. »( قبادیان،۱۳۸۵:۴۶)
از شکل شمس العماره می توان تشخیص داد که معماری آن کمی از معماری اسلامی فاصله گرفته و تا حدودی از معماری غربی تاثیر پذیرفته است. تاثیراتی که در آن دوران (قاجار) از معماری اروپا و غرب گرفته شد، تاثیراتی در فرم معماری است و در روش کار و ساخت بنا تاثیری نگذاشته است. ناصرالدین شاه در سفری که به اروپا داشته است با مشاهده ساختمان های بلند و بعدها عکس های آنها علاقه مند می شود که یک بنایی مثل آن ساختمان ها بسازد. اما معمار ایرانی دانش اروپایی ها را نداشته است، و این دانش را خودش به وجود می آورد که ساختمان به این مرتفعی بسازد آن هم با مصالحی سنتی که در ایران وجود داشت پنج طبقه ساختمان را می سازند. این کار را یک معمار ایرانی به نام «محمد کاشی» انجام داد . در آن زمان تازه فلز وارد ایران شده بود و شمس العماره اولین بنایی بود که در آن از فلز استفاده شده است.باقی خانه ها از «توفان» و چوب و کاه گل استفاده می کردند. در شمس العماره ریخته گری و چدن استفاده شده است و این امر نشان می دهد که این عمارت به شدت از غرب تاثیر گرفته است. همین ارتفاع دادن به ساختمان یکی دیگر از نشانه های این تاثیرپذیری است. در ایران تا آن زمان بنایی به این بلندی نداشته ایم و در شمس العماره برای سوار کردن طبقات از شیروانی استفاده کرده اند.
ارتفاع این بنا بدون حساب کلاه فرنگی ۲۵ متر و با کلاه فرنگی ۳۰ متر است. آن زمان که دود و آلودگی نبوده است از داخل کلاه فرنگی می شد کل تهران را مناظره کرد.
شمس العماره برای تشریفات مهمان ها استفاده می شده و بیشتر از طبقات پایین آن استفاده می کردند ،عصرها ناصرالدین شاه به طبقات بالایی و کلاه فرنگی می رفته و اطراف را هم نگاه می کرده است و بیشتر جنبه تفرج گاه داشته است و رفت و آمد آن هم خیلی سخت است و پله های خیلی مرتفعی دارد که حدود چهل یا چهل و پنج سانت است.
« از این زمان است که کشور ما بتدریج از جهان شرق گام به جهان سوم گذارد و توجه ما از لاهوت و سنت به سمت ناسوت و غرب تغییر جهت یافت. به همان ترتیب که منبع الهام ما از سنت و گذشته خود به سوی غرب و دستاوردهای آن جلب شد ، این تغییر جهت اندیشه از نظر کالبدی در پایتخت تجلی پیدا کرد و کلاه فرنگی ها و برج ساعت بر بالای شمس العماره به صورت نمادی از شهر تهران بالای مرتفع ترین ساختمان ، جایگزین بلندترین ساختارهای شهر سنتی یعنی گنبدها و مناره های مساجد شد . »( قبادیان:۱۳۸۵ ) همان طوری که می دانیم از دوره قاجاریه و به خصوص زمان ناصرالدین شاه برخی چیزها تقلید شد و به طور مثال در ساختمان شمس العماره با اینکه از بناهای آلمانی تقلید شده ولی پلان آن ایرانی است.»(نصیری انصاری: ۱۳۵۰)
تکیه دولت
بزرگترین آمفی تئاتر ساخته شده تا آن زمان در ایران بود. ساختمان تکیه دولت بنای گردی بود و از خشت های سفید کاری شده ای ساخته شده که روی آن را کاشی های رنگارنگ پوشانده بود. ساختمان سه طبقه داشت که با زیرزمین چهار طبقه می شد . «بنجامین ، وزیر مختار امریکا توصیف زیبایی ازآن بدست می دهد و آن را با آمفی تئاتر ورونا Verona مقایسه می کند.»( بنجامین، ۱۳۶۳: ۲۸۶) « برخی اظهار می دارند که ناصر الدین شاه در سال ۱۲۵۲ خورشیدی رویال آلبرت هال Royal Albert Hall را در لندن دیده بود ، از آن الهام گرفته و همزمان با تکمیل ساخت تکیه دولت ان را اصلاح کرده است .»( همایونی ، ۱۳۸۶: ۷۳ ، چلورسکی، ۱۳۶۷: ۱۱۱) اما این چندان محتمل به نظر نمی رسد چرا که از یک سو در روزنامه خاطرات سفر اروپایی شاه هیچ ذکری از این مسئله به میان نیامده است و از سوی دیگر ایجاد چنین تغییراتی در چنین ساختمان معظمی در آخرین مراحل ، کار دشواری به نظر می آید.»(امیربانی،۱۳۸۸: ۹۵)
« ساختمان تکیه دولت تا پایان دوره قاجار برپا بود ، چنانکه جنازه مظفرالدین شاه در مراسم باشکوهی به آنجا حمل شد و تا انتقال آن به عتبات در همان جا بود (تهرانی ، ۱۳۷۹: ۴۱۷) تکیه دولت سال ها متروک و مخروبه بود تا اینکه سال ۱۳۲۵ خورشیدی برای ساخت بانک ملی شعبه بازار آن را خراب کردند و بیشتر عرصه آن نیز زیربنای بانک گردید.»(ذکاء، ۱۳۴۹: ۳۱۰)
مسجد سپهسالار
برای مثال می توان از مسجد سپهسالار نام برد که هر چند ساخت آن به اواسط دوره قاجار و تاثیر معماری مدرن بر معماری آن روز ایران باز می گردد، اما بنای مسجد، در قالب یک مکان مذهبی، نمایانگر ارزش های معماری اسلامی و ایرانی است. هر چند مسجد سپهسالار براساس طرح ها و نقشه های یکی از نخستین فارغ التحصیلان ایرانی در حوزه معماری از اروپا ساخته شد اما در این بنا سبک اصفهانی با تزیینات اسلامی قابل مشاهده است .
« معماری قاجار و مدرسه سپهسالار به عنوان یکی از نمونه های برجسته و نهایی آن از نظر خلاقیت و نوآوری فضایی و تکامل الگوهای قدیمی معماری ایران شاخص است و به حق مرحله تکامل معماری قدیم محسوب می شود .. » ( میرمیران، ۱۳۴۷: ۵۶)
معماری کارت پستالی
تأثیر معماری اروپا بر معماری ایران، در سدهی گذشته و در دوران قاجار، ابتدا در ساختمانهای سلطنتی و اعیانی، سپس بناهای عمومی و سرآخر معماری مسکونی خودش را نشان داد. اتفاقا جالب است که در زبان بسیاری از مورخان به معماری کارت پستالی معروف شد. این اصطلاح کارت پستالی بودن اصطلاحی بود که از درون خود این معماری و نحوهی اجرای آن نشأت گرفته بود. به این معماری ،«کارت پستالی» می گفتند زیرا هنوز دانشکدهی معماری در ایران تأسیس نشده بود و تعداد معماران تحصیلکردهی «فرنگ» هم اندک بود و مجلات و ژورنالهای ساختمان به ایران نمیرسید، آنچه که خیلی سریع و بیواسطه، تصویری از معماری «فرنگی» را به ایران انتقال میداد، کارتها و کارت پستالها و عکسهایی بود که از فرنگ میرسید یا شاه و شاهزادهای آن را با خود بهعنوان سوغات میآوردو این تصاویر دو بعدی خیلی وقتها اساس سفارش طرح یک ساختمان به معمار میشد.
« بنابراین همانگونه که ما به تدریج از جهان شرق قدم به جهان سوم گذاشتیم و در بسیاری از زمینه ها فرنگ را منبع الهام خود قرار دادیم ، ساختمان های ما نیز به ظاهر سبک تاریخ گرایی در فرنگ در آمدند. در این رابطه کاخ ها و بناهای حکومتی اولین ساختمان هایی بودند که تحت تأثیر مدرنیزاسیون قرار گرفتند و دستخوش تغییرات شدند . در طی این دوران ، سفرکردگان به فرنگ بعد از مشاهده ساختمان های آن دیار، آن فرم ها را به عنوان نمادی از تجدد ، جالب توجه یافتند و در بازگشت به ایران خواستار ساختمان هایی به سبک فرنگ شدند . آنها با خود عکس ها و کارت پستال هایی از بناهای غربی به ایران آوردند و از معمار باشی ها خواستند که ساختمان هایی شبیه آنها اجرا کنند . معمار باشی های ایران که به غرب سفر نکرده بودند و اطلاعی از چند و چون کار امرا و فرنگ رفته ها نداشتند ، سعی کردند که این فرم های فرنگی را با مصالح و روش های ساختمانی سنتی ایران اجرا کنند . این دوران را می توان سرآغاز معماری کارت پستالی در ایران دانست. لذا در دوره ناصر الدین شاه نمادهایی از تاریخ گرایی مغرب زمین وارد ایران گردید. ولی این تاریخ گرایی در معماری ما جنبه تقلیدی داشت. »( قبادیان،۱۳۸۵: ۳۱ )
«دکتر علی اکبر صارمی ، معمار و استاد رشته معماری در دانشگاه آزاد اسلامی نیز به نوعی یا دکتر پیرنیا هم عقیده است . »( قبادیان ص ۷۴)دکتر صارمی می نویسد:« از نظر تاریخی تغییر در شیوه اندیشیدن معماران و دیگر هنرمندان ، از زمانی آغاز شد که ارتباط ایران با اروپا به طور مستقیم برقرار شد و پادشاهان و بزرگان قاجار به طور مستمر راهی اروپا شدند . این راهیان غرب به همراه خود نقاشی ها و پارچه ها و مصنوعات تزئینی اروپای قرن ۱۸ و ۱۹ را به ایران آوردند و نمونه های تازه ای از آثار هنری را در برابر دیدگان هنرمندان گستردند. بدین ترتیب بهرهگیری از نقش های هنر اروپا کم کم در معماری ایران رواج یافت و تزئینات باروک ، روکوکو و سبک استیل امپراتوری ، به خانه اشراف و بزرگان را پیدا کرد و به عنوان هنر نو معرفی شد. این تأثیر کم کم از تزئینات در سطح پا فراتر گذاشت و پلان های معماری را در بر گرفت . … هنرمند الگوهای کهن را کنار گذاشت و نوآوری نقش پرداز به نزدیک کردن نقش خود به نقاشی ها و کارت پستال ها و عکس هایی که شاهان دربار قاجار از راوپا آورده بودند، معطوف شد . » ( صارمی ، ۱۳۷۶: ۱۴۳-۱۴۲)
« نکته ای که در مورد اظهارات همه این صاحب نظران مشترک است اینکه از اواسط دوره قاجاریه و به طور دقیق تر از زمان سلطنت ناصرالدین شاه معماری ایران تحت تأثیر معماری مغرب زمین قرار گرفته است. این تأثیر باعث تغییر نگرش در اندیشه و فرم های معماری تهران گردیده است. معماری ما از این دوره به جای تقلید از سنت ایران زمین ، به تدریج مقلد معماری غرب می شود. دلایلی هم عمدتاً از طرف این اندیشمندان مطرح گردیده به دلیل ارتباط ایران با غرب ، سفر پادشاهان ایران به اروپا و آوردن عکس ها و کارت پستال ها از ساختمان های مغرب زمین و سیاست های استعماری و برتری علمی ، هنری و اجتماعی اروپاییان عنوان گردیده است. »( قبادیان ، ۱۳۸۵ : ص ۷۹)
بناهایی به سبک معماری کارت پستالی
کاخ ملیجک
سبک ساختمانِ کاخ ملیجک مثال بسیار خوبی از معماری کارت پستالی است. معماری که از روی عکسهای کاخهای فرنگی ساخته شده است
اگرچه این ساختمان توسط کارگران ایرانی ساخته شده و مصالح آن آجر و تیر و تخته محلی است، ولی در ظاهر این بنا هیچ گونه آثاری از معماری ایرانزمین دیده نمیشود، به طور کل ظاهر ساختمان شبیه ساختمانهای سبک نئوکلاسیک غرب است که سبک غالب در این دوره در اروپا بوده است.
کلاه فرنگی
عمارت کلاهفرنگی به نوع خاصی از معماری گفته میشود. این عمارت ممکن است در اشکال مختلف ساخته شود. فرهنگ بزرگ سخن، عمارت کلاهفرنگی را چنین تعریف کرده است: ساختمان سبک و گاه تزیینی در وسط باغ، پارک، یا تفریحگاهها که برای کارهای تفریحی یا سرپناه از آن استفاده میشود. پاویون.
همچنین در لغتنامۀ دهخدا، در مورد کلاهفرنگی آمده است: عمارتی که در میان عرصه سازند. بناء در میان عرصه با گنبدی شبه مخروط. اطاقکی مسقف که در وسط کاخها و باغها برای استراحت یا در میدانها برای فروش روزنامه و اغذیه سازند. کیوسک.
«معماری کلاه فرنگی ملیجک از یک معماری دورگه ی ایرانی و فرنگی تشکیل شده است، به عبارتی دیگر معماری بنا مفهومی فرنگی ولی بیانی ایرانی دارد. عمارت به صورت کوشکی برون گرا با تاکید بر پله های اصلی ساختمان طراحی و ساخته شده است. ساختمان در دو دوره تاریخی متفاوت ساخته شده است، و به خوبی می توان دوره الحاقی آن را در اتاق های سمت شمال شرقی بنا، که باعث گردیده حجم اصلی دوطبقه گردد، مشاهده کرد.
کلاه فرنگی ملیجک دارای تزیینات غربی و ایرانی است، با این نکته که تزیینات غربی در بنا به مراتب بیشتر از تزیینات ایرانی است. عمده تزیینات بنا در موتیف ها، تزیینات سنگی، آجری، سرستون های گچی و نرده های فلزی و سنگی بیشتر به چشم می خورد. طرح اولیه بنا به صورت ساختمانی یک طبقه بوده ولی در دوره بعدی با ساخت اتاق هایی در سمت شمال شرقی به صورت دوطبقه در آمده است.
در طبقه همکف، اتاق های شمالی شبیه هم طراحی نشده اند و به احتمال زیاد در بازسازی و الحاقات بعدی، این اتاق ها از حالت تقارن خارج شده اند. بام ساختمان با شیروانی پوشیده شده و سازه ی آن ترکیبی از خرپاهای ایرانی و فرنگی است. خرپاهای فرنگی باربر هستند ولی خرپاهای ایرانی بیشتر نقش شکل دهنده به شیروانی ساختمان را داشته اند.
نقاشی های دیواری طبقه اول نمونه ای از هنر نگارگری مکتب قزوین و دارای شهرت جهانی است. این دیوارهای مزین به نقاشی و دیوار نگاره ها در نوع خود منحصر به فرد بوده و وجود سه لایه دیوار نگاره حاکی از گذشت ادوار مختلف تاریخی بر آن است. تعداد نقاشی های دیواری این بنا مشخص نیست، اما طبق گفته های “عبدالملک شیرازی” و “قاضی احمد حقی”، این نقاشیهای دیواری از آب طلا بودهاند. مکتب حاکم بر این نقاشیها از تغییر و تحولات سیاسی نیز تاثیر گرفته، به نحوی که ظهور نادرشاه و مکتب افشاریه در چهل ستون دیده میشود. همچنین ظهور قاجار نیز در سومین لایه نقاشی های کاخ چهل ستون دیده میشود که به مرور زمان از میان رفته است.»(معماری معاصر ایران،امیربانی،۱۳۸۸ )
دارالفنون
در ساختمان دارالفنون برای اولین بار معماری کارت پستالی دیده میشود که ستون ها به سبک « شبه کرنتین » ، قوس ها رومی و ساعت در نمای ساختمان ، ساخته شده است .« در اولین مدرسه ای که در تهران گونه ای از معماری فرنگی در نمای آن مشاهده می شود، مدرسه دارلفنون ( ۱۲۶۸-۱۲۶۶ ه . ق . ) است . در نمای این مدرسه که اولین ساختمان مهم ساخته شده در عصر ناصری است ، برای اولین بار قوس های نیم دایره رومی ، ستون های شبه کورنتین ، ساعت و سنتوری مشاهده می شود . البته پلان ساختمان ها همچون مدارس قدیمیه به صورت حیاط مرکزی است و اتاق ها گرداگرد حیاط قرار دارند. لذا این ساختمان نه تنها اولین مدرسه در تهران و ایران است که در ان یافته های علمی اروپائیان به شیوه مدارس اروپائی تدریس می شود ، بلکه ساختمان این مدرسه نیز اولین بنایی است که آغاز نفوذ معماری فرنگی در پایتخت را به نمایش می گذارد. »( قبادیان ، ۱۳۸۵ : ۸۶)
نتیجه گیری
معماری در هر دورانی دستخوش تغییراتی می شود و به موازات آن سبک زندگی انسان ها را نیز تغییر می دهد . در معماری سنتی ایران نکته ای که همیشه حائز اهمیت بوده است ؛ فضای اندرونی و بیرونی است .ایرانیان از قدیم الایام سازگاری بیشتری نسبت به فضای اندرونی و بیرونی تا فضای مدرن داشتند .فضای اندرونی برای خانواده و فضای بیرونی برای مهمان بوده است. در بیرونی بیشتر مسایل تشریفاتی برای مهمان ها در نظر گرفته می شد و هرگز تمایل به دیده شدن نبود و این امر مغایر با حریم خصوصی زندگی شان تلقی می شد.اما در دوران قاجار ساختمان هایی تأسیس شدند که مبدأ تغییرات در معماری سنتی محسوب شدند و در این خصوص می توان بنای شمس العماره را ذکر کرد.
با تأسیس شمس العماره مفهوم ارتفاع که تا آن زمان مطرح نبود -با جنبه های مثبت و منفی خودش- در میان زندگی مردم جا باز کرد. زمانی که شمس العماره ساخته شد بلندترین بنای تهران محسوب میشد و قبل از آن بناها و ساختمان های بلند مرتبه در ایران ساخته نشده بودند و شمسالعماره را میتوان در زمرهی اولین ساختمانهای به سبک اروپایی قلمداد کرد. ساختمانی که به خاطر میل شاه به داشتن عمارتی بلند و چند طبقه در تهران ساخته شد، بدون آنکه تکنولوژی و مصالح عمارتهای مدرن و چند طبقهای که شاه در فرنگ دیده بود در ایران مهیا باشد.
شمس العماره اولین بنای پنج طبقه در ایران بود ؛ لذا مفهوم ارتفاع و پدیده ارتفاع ، مفهومی جدید بود . قبل از آن بناها بالاخص خانه های مسکونی همه در سطح ارتفاع یکسان ساخته می شدند و ارتفاع زیادی نداشتند و هیچ بنایی بر بنای دیگر به لحاظ ارتفاع اشراف نداشت. اما از دوران ناصرالدین شاه بود که پدیده ارتفاع وارد زندگی مردم شدو سبک جدیدی از زندگی را رغم زد.
از دیگر تغییراتی که معماری دوران قاجار در نگرش و زندگی مردم ایجاد نمود، کمرنگ شدن مناره ها و گلدسته های مساجد بود . در دوران حکومت قاجار شاید بتوان گفت که عمر مناره ها و گلدسته مساجد به آسمان تهران کوتاه شد . قبلا هر گاه صحبت از ارتفاع و ساختمان بلند از یک شهر سنتی و اسلامی می شد ؛ اولین چیزی که در ذهن شهروندان تداعی می شدو نقش می بست ، مناره و گلدسته های مساجد بود ولی از این زمان به بعد این طرز تفکر نسبت به یک ساختمان مذهبی که از گذشته علمدار بود ، تغییر کرد و کلاه فرنگی و ساعت شمس العماره که از غرب و نوگرایی غربیان گرفته شده بود بر فراز تهران جای آنها را گرفت . در واقع یک جابه جایی از سنت و مذهب به مدرنیزاسیوم صورت گرفت.
تا زمانی که مصالح جدید و تکنیک به کار گرفتن آنها وارد ایران نشد، زبان معماری دگرگون نشد. تا آن زمان تغییرات در حد تکرار دست دوم بعضی از عناصر باقی ماند یا در حد ایده گرفتن از عمارتی بلندمرتبه و ساختن آن به شیوهای سنتی و با تزیینات و روحیهای ایرانی. حتی در مسجد سپهسالار نیز که تأثیراتی از معماری غرب به چشم میخورد باز زبان معماری ایرانی حفظ شده است.
به این ترتیب تعدادی از عناصر معماری اروپایی وارد معماری ایرانی شد و در ترکیب با همان معماری به اصطلاح سنتی به کار رفت. بخشی از این عناصر وام گرفته شده از معماری کلاسیک و نئوکلاسیک اروپا بود و بخش دیگری هم تحت تأثیر معماری مدرن قرار داشت.
منابع:
امیربانی ، مسعود(۱۳۸۸) معماری معاصر ایران( در تکاپوی بین سنت و مدرنیته) ،هنر معمار قرن، تهران
ذکاء،یحیی(۱۳۴۹)تاریخچه ساختمان های ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان ،انجمن آثار ملی ، تهران
صارمی ،علی اکبر(۱۳۷۶) ارزش های پایدار در معماری ایران ، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران
صارمی ، علی اکبر(۱۳۷۰) کهن آرایی امروز و نوگرایی دیروز در معماری تهران و ایران ، ج اول ، کتاب تهران ،روشنگران، تهران
قبادیان ،وحید (۱۳۸۵) معماری در دارالخلافه ناصری سنت و تجدد در معماری معاصر تهران ، نشر پشوتن ، تهران .
نصیری انصاری،محمود(۱۳۵۰)سیری در معماری ایران، هنرسرای عالی ، تهران.
میرمیران، هادی( ۱۳۴۷) مسجد سپهسالار” ، معمار ، شماره ۸ .
www.architects.ir
maryamhoseinyazdi@yahoo.com
پرونده ی «قاجار» در انسان شناسی و فرهنگ
www.anthropology.ir/node/10171