بهجای مقدمه: واژه «بزنگاه» میتواند معانی بسیاری داشتهباشد. این واژه آنگاه که به اصطلاح بدل میشود،کارکردهای افزونتری مییابد. زمانی که از سوی مدیران فصلنامه سینما ادبیات مطلع شدم که قرار است موضوع شماره پیشرو «بزنگاه» باشد،اندکی به فکر فرو رفتم که با چه رویکردی میتوان سراغ این اصطلاح رفت. بنا به علایق شخصی دوباره مبحث روایتشناسی را برگزیدم و فکر کردم شاید بتوان از این منظر بزنگاه را در روایت مورد بازخوانی قرار داد. طبیعی است که در حوزه و شاخههای مختلف روایت شناسی،بزنگاه میتواند کارکردهای متفاوتی داشته باشد و حتی تلقی خوانشگران این نظریه نیز متفاوت جلوه کند،اما در این مقاله نگارنده بر آن شد تا سراغ پایهای ترین نظریه خوانش روایت ساختگرا رفته و این اصطلاح را در اثری کلاسیک مورد بازخوانی قرار دهد. بدیهی است که این مطالعه از پنجرههایی دیگر میتواند در روایتهای مدرن و پست مدرن نیز ادامه یابد و طبیعی است که معنی بزنگاه در هریک از این آثار بنابر کنش شخصیت یا رویداد مورد نظر نویسنده متفاوت است.
فایل پیوست:
نوشتههای مرتبط