انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بزرگ‌ترین مشکل ما کوتاهی عمر روزنامه‌ها است!

گقتگو با سیامک طاهری (روزنامه نگار) به مناسبت روز خبرنگار

سیامک طاهری روزنامه نگار پرسابقه ای است که ضمن اینکه بخشی از تجربه روزنامه نگاری خود را در آلمان سپری کرده است، پس از انقلاب در زمینه تحلیل وقایع بین المللی با اکثر نشریات مستقل و ترقی خواه همکاری داشته است. وی از اعضای قدیمی و فعال انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد تهران است و هم اکنون نیز عضو هیئت تحریریه نشریه دانش و مردم و رویداد می‌باشد. در گفتگو با ایشان به سابقه روزنامه نگاری و نظر ایشان در مورد مهمترین دغدغه‌های این حرفه در ایران پرداختیم که مشروح آن در ادامه می‌آید.

– لطفا خلاصه‌ای از زندگی نامه خود بفرمایید و اینکه چه شد که وارد شغل روزنامه نگاری شدید؟

من در شهر اهواز به دنیا آمدم. دیپلمم را در تهران گرفتم وسپس وارد دانشسرا شدم. و در پایان در آموزش و پرورش به عنوان دبیر ریاضی استخدام شدم. در سال ۶۲ به آلمان رفتم. در آنجا در رشته ساختمان به تحصیل پرداختم و همزمان به شکل آزاد در کلاس‌های رشته اقتصاد دانشگاه شرکت کردم.

– سابقه همکاری با چه نشریات و در چه زمینه‌هایی را داشته اید؟

فعالیت مطبوعاتی من در حقیقت در دبیرستان و با روزنامه دیواری شروع شد. در سال ۵۴ در مجله هنر ومعماری مشغول به کار شدم. در آلمان با روزنامه‌های محلی Rhein Zeitung و Koblenzer Spiegel همکاری داشتم. در آلمان متن کوتاهی را ترجمه و برای مجله فرهنگ وتوسعه فرستادم و پیش از بازگشت به ایران هم دو مصاحبه، اولی با یکی از مسوولین سازمان عفو بین الملل و دیگری با رییس فراکسیون پارلمانی حزب سوسیالیست‌های دموکراتیک آلمان انجام دادم که هردو در مجله فرهنگ و توسعه چاپ شد. در بازگشت به ایران همکاری خود را با این مجله ادامه دادم. سپس با روزنامه‌های ایران، شرق، اعتماد، آفتاب یزد همکاری کردم. همچنین با مجله هایی چون نقد نو، رونا، چیستا و، دانش ومردم نیز همکاری داشته ام.

– چه شد که به حوزه بین‌المللی و نوشتن در این زمینه علاقه مند شدید و چه مدت است که به طور حرفه ای در این زمینه فعال هستید؟

من به علت علاقه پدرم به مسائل سیاسی از کودکی با مسائل جهان آشنا بودم و اخبار جهان را دنبال می‌کردم اما در عین حال به ادبیات وهنر علاقه‌مند بودم‌. سرانجام در میان این دوعلاقه اولی را ترجیح دادم. زندگی نسبتا طولانی در آلمان و آشنایی از نزدیک با بخشی دیگر از جهان نیز به این کار کمک کرد. فعالیت جدی مطبوعاتی من پس از بازگشت به ایران یعنی تقریبا از سال ۱۳۸۱شروع شد.

– به نظر شما روزنامه نگاری در حوزه تحلیل وقایع بین‌المللی و پرداختن به مسائل جهانی در ایران دارای چه نقاظ قوت و ضعفی است و عموما آسیب شناسی شما از این حوزه از روزنامه نگاری چیست؟

بزرگترین نقطه ضعف این رشته فقدان افرادی است که به طور مستمر وجدی در این زمینه پیگیرانه کار کنند. کسی که در این رشته کار می‌کند باید علاوه بر به روز بودن، با تاریخ جهان آشنا باشد. دست کم تاریخ پس از جنگ جهانی دوم را به خوبی بشناسد وهمچنین باید دست کم یک زبان خارجی بداند. اخبار جهان را از منابع اولیه دنبال کند و وابسته به رسانه‌های داخلی نباشد. متاسفانه رسانه های داخلی ما به شدت دنباله‌رو خبرگزاری‌های بین‌المللی هستند. تقریبا همه این خبرگزاری‌ها مانند آسوشیتدپرس، یونایتدپرس و…دارای نگاه‌های خاص هستند. یک تحلیگر مسائل بین‌الملل اگر نتواند یک رخداد سیاسی را از زاویه منافع دولت‌های گوناگون (واز منابع همان کشورها) بررسی کند ناخودآگاه به وسیله تبلیغاتی یکی از طرف‌های ذینفع در آن رخداد تبدیل می‌شود و این آفتی است که در صفحات خارجی اکثر روزنامه‌های ما رخ می‌دهد. به عنوان مثال در مورد واقعه‌ای مانند اکراین باید ضمن شناخت دقیق از تاریخ این کشور و وجود اختلاف تاریخی بین دو بخش این کشور به منافع متفاوت کشورهای آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و لهستان و… توجه کرد. در ضمن باید رخدادها را از منابع آمریکایی، اروپایی، روسی و…مطالعه کرد تا تفسیری واقع بینانه و بی‌طرفانه ارائه داد. نکته دوم اینکه کسانی که دراین حوزه کار می کنند باید توجه داشته باشند که اولویت‌های ایرانی را در نظر داشته باشند و نه الویت‌های جهانی و یا غربی را. بازهم به عنوان مثال هر وقت که در رابطه بین کره شمالی وآمریکا جنجالی به وجود می‌آید روزنامه‌ها و رسانه‌های ما تحت تاثیر رسانه‌های غربی به این مساله، آن هم از نگاه غربی می‌پردازند. در صورتی که یک روزنامه نگار ایرانی باید در نظر بگیرد که کره شمالی چه وزنی در جهان دارد و رخداد مورد نظر چه اهمیتی در شکل بندی جهان ایفا می‌کند وچه نقشی درروند حوادث کشور ایران و منطقه بازی می‌کند و به همان اندازه به این موضوع اهمیت بدهد و فراموش نکند که رسانه‌های غربی با توجه به همین تحلیل در رابطه با کشور خودشان عمل می کنند. به عبارت دیگر اولویت‌های روزنامه نگار ایرانی باید با اولویت های روزنامه نگار غربی متفاوت باشد.

مهمترین مشکلات حرفه روزنامه نگاری در ایران از نظر شما چیست؟

بزرگترین مشکل روزنامه نگاری در ایران کوتاهی عمر روزنامه ها است و بسیاری از بیماری‌های دیگر ناشی از همین معضل است. به غیر از دو روزنامه کیهان واطلاعات ما روزنامه دیگری که از عمری شایسته یک روزنامه کار کشته باشد نداریم. البته همین دو روزنامه نیز در طول عمر خود دچار چنان توفان هایی شده اند که در واقع باید آنان را چندین روزنامه بدانیم و نه دو روزنامه. با این وجود نقش همین دو روزنامه در پایه‌گذاری حرفه روزنامه نگاری در ایران غیر قابل چشم پوشی است. مشکل دوم ترس از ممیزی است و مشکل سوم خود ممیزی است. متاسفاه در ایران تقریبا همه روزنامه‌ها ومجلات خارجی فیلتر می‌شوند واین یعنی قطع ارتباط با دنیای خارج. مشکل چهارم که خود تا حدودی ناشی از دومشکل پیشین است فقدان روزنامه‌نگاری تحقیقی است. به این شکل که روزنامه نگاران ما پشت میزنشین و وابسته به اینترنت شده اند وکار تولیدی جدی بسیار کم انجام می‌دهند وشاید اصلا انجام نمی دهند.

منبع: ویژه نامه بولتن داخلی انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد تهران به مناسبت روز خبرنگار

آدرس ایمیل:

Khosrow.sb@gmail.com