بنژمن کال ترجمه ی شیرین روشار
اگر چه منظور ازاصطلاح «بیو» اساساً کشاورزی زیستی (ارگانیک، طبیعی یا آلی) است، بدون کود شیمیائی و سموم، اما با بسط دادن این مفهوم، می توان آن را به پروژه ای برای دستیابی به جامعه ای نوین نیز اطلاق کرد، جامعه ای طرفدار برابری بیشتر، حافظ محیط زیست و مقید به فراهم آوردن تغذیه ای سالم و کافی برای همه.
نوشتههای مرتبط
دریافتن مفهموم «بیو» و مباحث مربوط به آن، نیازمند یک تحلیل همه جانبه است. مارک دوفومیه (١)، مهندس کارشناس کشاورزی، در جستار خود به نقد سیستم های کشاورزی سنتی و پیامدهای زیست محیطی آنها، و به مطالعه نابرابری های تغذیه ای می پردازد که تبادل آزاد محصولات کشاورزی موجب می شود– که بی شباهت به مشاهدات ژان زیگلر (٢) نیست. در وحله دوم، نویسنده به معرفی کشاورزی زیست محیطی می پردازد که هر گونه تولید کشاورزی را در زمینه زیست محیطی و از منظر سیاسی آن بررسی می کند. او از «رویه ای که علم و دانسته های اجدادی دهقانان پاسخگوی یکدیگر باشند» حمایت می کند و دعوت می کند که به پژوهش کشاورزی جهت دیگری داده شود.اما چنان که یک بررسی با هدف نشان دادن «آن روی سکه»
(٣) یادآور می شود، تحولات ممکن می بایست وضعیت کنونی را در نظر داشته باشند. در سالهای ١٩۶٠، زراعت متراکم به تعداد بیشماری از دهقانان اجازه داد تا درآمد بهتری کسب کنند، و «آمدن مواد شیمیائی تجربه ای بود همانند اختراع برق ». این توضیحی است بر اینکه چرا نفی آنچه زمانی به عنوان پدیده ای رهائی بخش تلقی می شده است، برخی اوقات بد فهمیده می شود. به موازات این امر، پیشقراولان «بیو» توانستند در گروه های کوچک تک افتاده رشد کنند و به واکنش های دفاع از خود روی آورند – بگذریم از گرایش به برخی آداب و رسوم رمزآمیز حاشیه ای.
کتابی که زیر نظر فیلیپ باکه (۴) تهیه شده و متشکل است از مجموعه مقالاتی بسیار دقیق و تخصصی، تحلیلی سازش ناپذیر از بخش توزیع کلان ارائه می دهد، از این واسطه گر بیش از اندازه قدرتمندی که «بیو» را با اعمال روش های تجارتی که آزمایش بد خود را پس داده اند، تسخیر می کند : تعیین قیمت از زاویه مصرف و نه تولید؛ با ترجیح دادن محصولات وارداتی زیرا هزینه کار در خارج از کشور مانند متغیری برای تنظیم قیمت عمل می کند. و اما در مورد محصولات بیو «تأئیدشده»، ملاکها کدام هستند؟ به طور مثال، قوانین اروپا هیچگونه معیاری تعیین نمی کنند. بر عکس، برخی تولیدکنندگان رویه ای افراطی بر خود تحمیل کرده، ولی هیچگونه برچسبی نمی گذارند. به گفته نویسنده، چشم پوشی از واسطه های حاکم و روی گرداندن به سوی گروه های خرید متعهد یا انجمن های حفظ کشاورزی دهقانی (AMAP) می تواند زمینه ساز ورود سیاست در امر تغذیه باشد.
با نظری اجمالی در سطح بین المللی می توان این تفکر را امتداد بخشید : مثلاً، مسئله حق حاکمیت تغذیه ای آنچنان که در آمریکا مطرح است ؛ و یا عملکرد گروه های شبه نظامی در کلمبیا که جمعیت های دهقانی را می رانند. در مراکش، ارجاع به بیولوژیک «نمونه بسیار خوبی از سلطه سیاسی، اقتصادی و نمادین یک دنیای روستائی» است، و در فلسطین، مزارع کشت بیولوژیکی اسرائیل در مناطق اشغال شده قرار گرفته اند…
پانوشت ها :
۱-
Marc Dufumier, Famine au Sud, malbouffe au Nord. Comment le bio peut nous sauver, Nil éditions, Paris, 2012, 196 pages, 18 euros.
۲-
Jean Ziegler, Destruction massive. Géopolitique de la faim, Seuil, Paris 2011, 340 pages, 20,30 euros.
همچنین بخوانید : «هنگامیکه برنج، قربانی سفته بازی می شود»، لوموند دیپلوماتیک، فوریه ۲۰۱۲.
http://ir.mondediplo.com/article1788.html
۳-
François Desnoyers et Elise Moreau, Tout beau, tour bio ?, L’Aube, Paris, 2011, 224 pages, 16 euros.
۴-
Philippe Baqué (sous le dir. de), La Bio entre business et projet de société, Agone, Marseille, 2012, 432 pages, 22 euros.
این مطلب در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ و دوستان لوموند دیپلماتیک منتشر می شود و در فرانسه در فوریه ۲۰۱۳ به انتشار رسیده است.
پرونده ی«غذا» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/10379