مفهوم آنیکونیسم (Aniconism) به اختصار چنین است: هرگونه بازنمایی از تصاویر انسان و موجودات زنده ممنوع قلمداد می شود؛ به ویژه در ادیان ابراهیمی در دین اسلام این منع همچنان اجرا شده که دانشمندان و پژوهشگران آن را زیر عنوان «آنیکونیسم اسلامی» نام گذاری کرده اند.
اشکال هنری از فرهنگ های غنی و متنوع جوامع حوزه اسلامی را هنر اسلامی می نامند.که حدود ۱۴۰۰ سال در سرزمین های متفاوت و فرهنگ های گوناگون ساکن یا تحت سلطه اسلام شکل گرفته است. بنابراین، تعریف از هنر اسلامی دشوار است زیرا دین اسلام دربرگیرنده مذاهب متفاوت در سرزمین های پراکنده اسلامی است که محدود به یک مکان نمی شود و از سوی دیگر، تعریف هنر در فرهنگ های آن متفاوت است.
همچنین اندیشه و باور اسلامی متبلور در آثار هنری، که از یک سو به اصول و شریعت دین اسلام می پردازد و از سوی دیگر به علوم باستانی ( یونانی و رومی) ارج نهاده و پایه و اساس کتب و یافته های آنان را در برگرفته و توسط دانشمندان و فلاسفه و هنرشناسان این حوزه گسترش یافته است. آثار هنری در جهان اسلام وام گرفته از هنرهای پیش از دوره اسلامی چون هنرهای بیزانس و ایران باستان است، اما با در دوران اسلامی، با تکیه بر تفکر و اندیشه اسلام، مجموعه ای معنوی و زیبایی شناختی ویژه خود را پدیدآورده است. این هنر، در دوره های اسلامی بیش از هر چیز، عنصر تکرار و تداوم نقوش گیاهی دیده می شود و اگر گاهی به صورت تصویر بر شمایل انسانی تاکید شده، به خاطر آن است که به طورخاص در دوره ای تحت حمایت دربار یا هر نهاد دیگر بوده است. دلیل آن این ست که به تصویر کشیدن انسان ممنوعیت داشته و آن نشان از بت پرستی است. چنین برداشته نشان دهنده آن است که اساس اندیشه حاکم بر این باور است که پروردگار واحد، تنها خالق هستی است، لذا هر شکل بازآفرینی تصویر انسانی ممنوع و تداعی کننده رقابت با پروردگار جهان تلقی خواهد شد. برمبنای این تفکر، اصطلاحی توسط اندیشمندان حوزه اسلامی تحت عنوان «آنیکونیسم» رواج می یابد. سوگانچی به نقل از گرابر می نویسد:«اولگ گرابر (۱۹۷۳)، یکی از متفکران مهم در زمینه تاریخ هنر اسلامی، از واژه “aniconic” برای اشاره به نگرش گسترده در تاریخ فرهنگ های مسلمان نسبت به انواع بازنمایی چهره ای استفاده می کند. در حالی که “شمایل شناسی” نام دورانی که شمایل مسیحیان در اطراف قسطنطنیه بیزانس (استانبول) است که از لحاظ تاریخی بر تأثیرات منفی بازنمایی های الهی تمرکز می کند؛ “انیکونیسم” دامنه چنین تمرکز را گسترده تر می کند و پیشنهاد می دهد که در وهله اول از هیچ گونه تصویرسازی استفاده نکنید. چیزی که من در تحقیقات دکتری خود آن را “انیکونیسم اسلامی” می نامم و بیش از هزار سال است که در فرهنگ های اسلامی در مبحث الهیات مورد توجه است»( Soganci1:2004).
باور انیکونیسم تنها مشمول قوانین شریعت اسلامی نیست بلکه در تفکر ادیان ابراهیمی هم به صورت کلی قابل مشاهده است و می توان به این اصل اشاره کرد که اندیشه یکسان در ابعاد فرهنگ و دوره تاریخی تعاریفی مشترک ارائه می دهد: «اصطلاح ‘aniconism’توسط دانشمندان فرهنگ های مختلف به صورت متفاوتی استفاده می شود .نکته قابل توجه این است که در باور ادیان ابراهیمی، رویکرد متفاوت و حائز اهمیتی نسبت به تصاویر مبتنی بر این ایده روحانی وجود دارد و آن این است که ذات پروردگار قابل رؤیت نیست ودر نتیجه نباید به صورت شمایل نشان داده شود (H. J. L. Jensen؛ R. Jensen؛ Ali)»(Gaifman 348:2017).
مطالعات تاریخی از زوایای متفاوت به مفهوم آنیکونیسم ابعاد گسترده تری، به ویژ در خصوص منع شمایل نگاری افراد مقدس را هم در برمی گیرد و به سبب آن چهره ها عموما نورانی و فاقد اجزاء صورتند. در دوره اسلامی می توان به وضوح در نگارگری و کتابها تمثال ائمه در نگاره ها وپرده دراویش و صورتهای روحانی را با هاله ای از نور و بدون تصویر مشاهده کرد. در دانشنامه بریتانیکا ذیل اصطلاح ‘aniconism آمده است:«آنیکونیسم، در مذهب به معنای مخالفت با استفاده از نمادها یا تصاویر بصری برای به تصویر کشیدن موجودات زنده یا شخصیت های مذهبی است که منحصرا مربوط به فرهنگ هنری یهودی، اسلامی و بیزانسی است. فرمان دوم کتاب مقدس (بخشی از فرمان اول به کاتولیک های روم و لوتریان) می گوید: “شما نباید خود را به صورت پیکر تراشیده یا شبیه هر چیزی بسازید که به عنوان پرستش بت ها در نظر گرفته شود. این تفکرتأثیرش مستقیم بر تولید هنرهای یهودی است اگرچه این تأثیر در دوره های مختلف از نظر قدرت متفاوت بود اما در مجسمه سازی نمود یافت. در اوایل اسلام و در دوران سلسله بربرهای آفریقا و ممالیک مصر و سوریه بازنمایی های چهره کاملاً ممنوع بود و در دوران عباسیان و بیشتر سلسله های شیعه و ترک فقط از ساختمان های عمومی حذف شدند اما در امپراتوری بیزانس پس از بحث های فراوان ممنوعیت بازنمایی شخصیت های مقدس یا الهی اعمال شد» (Britannica 2016).
قانون «آنیکونیسم اسلامی»، که پیشتر به ممنوعیت بی چون و چرای تصاویر و هرگونه بازنمایی از چهره انسانی معطوف می شد در اثر گذر زمان و تغیییر حکومت و وضع قوانین مشمول تبصره هایی نیز گردید. به موجب تغییر قوانین هر نوع تصویر و یا شمایل نگاری از انسان و موجودات زنده ممنوعیت است به جز تصاویری که در کاخ ها یا حرامسراها کشیده می شوند ( که به آن هنر تحت حاکمیت می گونید )منعی ندارد؛ مانند هنر دوران امویان، عباسیان و سایر سلسله های حکومتی و در غیر این صورت پیکره های انسانی یا حیوانی باید با تصاویر زینتی (الگوهای هندسی و گیاهی) ترکیب شوند. این شیوه ترکیبی تاکید بر کاربرد نمودهای طبیعت دارد و از این جهت منعی برای آنان نیست و بهمین ترتیب می توان از آنها در ابعاد و اشکال هنری دیگر جایگزین هنر مجسمه سازی با نقش های برجسته قرار داد و به آنها مشروعیت هنر بخشید» ( Sardar65:2009).
با توجه به چنین اصول وضع شده و تغییرات اعمال شده در خصوص اصطلاح «آنیکونیسم» وتاکید برهنر تحت حاکمیت، که ممنوعیت را تا حد زیادی در فضاهای شخصی قابل چشم پوشی می دانست، هنرمندان با حمایت دربار توانستد در کتب و ظروف چهره های انسانی را با ترکیب اشکال هندسی نقش کنند. می توان به هنر سده ۷ و ۸ هجری قمری نگریست که نسخه های مکتوب و ظروف به جای مانده را با تاکید بر «شمایل نگاری صور فلکی» آثار تولید در جهان اسلام عرضه کرده اند. پیش از آنکه به توضیح این آثار بپردازیم لازم است اشاره هایی درباره نقش اختران و نحوه تفکر قدما درباب آن بدهیم. قدما تمامی اجرام آسمانی اعم از( ستاره و سیاره) را کوکب یا اختر می نامیدند. برمبنایی این نام کلی چنانچه حرکت اختران کند و دارای فواصل یکسان باشد و تنها از طریق رصد و ادوات مربوط به آن قابل مشاهده گردد آنان را ثوابت می نامیدند. اگر اختران دارای حرکت باشند و سیاره به ترتتیب نزدیکی به زمین شامل: قمر(ماه)- عطارد(تیر)- زهره(ناهید)- شمس(خورشید)-مریخ(بهرام)- مشتری(برجیس)-زحل(کیوان)میباشد، شناسایی می شوند.. مبنای قدما برای ثبت این هفت اختر آن است که با چشم غیر مسلح قابل رؤیت باشند. همچنین قدما به مدار سیارات (فلک) می گویند و ۹ فلک را از این ۷ اختر نام نهادند مانند فلک قمر. فلک هشتم را کره ای فرض می کنند که تمامی ۷ فلک نامبرده را در برمیگیرد و فلک نهم را به دلیل اینکه هیچ ستاره یا سیاره ای در آن موجود نیست فلک الفلاک و یا فلک اطلس می نامند.
در تعریف زهره درفرهنگ لغت عمید آمده است:«دومین سیاره منظومه شمسی؛ ناهید؛ ونوس؛ خنیاگر فلک؛ مطربه فلک؛ قدما زهره را سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند».لازم میدانم که به جهت بررسی ارتباط موسیقی با منطقه البروج توسط فلاسفه و موسیقی شناسان ایران و عرب اشاره ای کنم که از دو جنبه این ارتباط حائز اهمیت است: رابطه مستقیم و غیرمستقیم. در رابطه غیرمستقیم نمادگرایی آن در خور توجه است که از اعداد و تناسبات و اشکال هندسی بهره می گیرد و زیر مجموعه هنر و دانش اسلامی نظیر ریاضیات، هندسه، کیمیاگری و سایر برداشت ها است.
شمایل نگاری از اختران به حدود قرن ششم و هفتم هجری قمری مرتبط ط می شود. نمونه های آن نسخه های به جامانده از صورتگری ها در مکتوباتی مانند نسخ کیهان نگاری قزوینی در کتاب عجایب المخلوقات( ۶۷۸ ه.ق) است .لازم به یادآوری است که این تصاویر نه تنها در نسخه های مکتوب قابل رؤیت است بلکه بر بشقاب ها و ظروف نیز نگاشته و منقش شده اند که سابقه طولانی تری از مکتوبات را دارد. نمونه آن بشقاب نقره از دوران ساسانی است که در موزه ارمیتاژ (در سن پترزبورگ) نگهداری می شود. این بشقاب حاوی صورت اخترانی است که در قالب موجودات زنده تصویر شده اند. در اکثر نسخه های مکتوب از دوره های اسلامی اختره زهره( ناهید- ونوس) با اندکی تفاوت در ظاهر انسانی، در برخی از آثاربرجای مانده اشتراکی قابل توجه دارند و آن این که این تصاویر همراه داشتن آلات نوازندگی توسط این اختر است. گاهی تصاویر به جای مانده از ساز در دست او چغانه یا عود و یا چنگ است. آثار برجا مانده از دوران مملوکان مربوط به اوایل قرن هشتم هجری قمری با نقوش برنج و نقره کوب مصور به بروج دوازده گانه اند که اختر زهره را اینگونه تصویر کرده است:«زهره، خداوند ثور و میزان است و معمولا به صورت رامشگران نمایانده می شود. نام این اختر برگرفته از فعل عربی «زهر» به معنی نور افشانی کردن و درخشیدن است و این نام را به علت درخشش بی حد این ستاره برپهنه تاریک آسمان برگزیده اند.سرشت زنانه و سعد زهره سابقه مشخصی دارد که به قبل از اسلام باز می گردد. زهره در بیشتر موارد مربع نشسته است و عود می نوازد اما با سازهای دیگری همچون دایره، چنگ، نی و قاشقک نیز دیده شده است»(رضازاده۲۳۳:۱۳۹۷). در تصویری دیگر از روی جام وسکوالی:«(خراسان، اوایل سده هفتم هجری – موزه بریتانیا)نقش اختر زهره به صورت الهه ای شش دست – که یکی از آنها به صورت غیرعادی از ران سمت چپش بیرون زده تصویر شده است. زهره در این تصویر مشغول نواختن چندین آلت موسیقی است،عود و چنگ و دف»(شریف الحسینی،رضازاده ۲۹:۱۳۹۸). تصاویر اختر زهره همگی از کتاب «شمایل نگاری صونجومی در آثار هنراسلامی»است که در تصویر شماره ۱ بر روی جام وسکوالی است. در تصویر شماره ۲ در کتاب عجایب المخلوقات قزوینی کشیده شده که در هر دو تصویر زهره مشغول نواختن عود است. در تصویر شماره ۳ بر روی قلمدان برنجی عمل محمودبن سنقر قرن۷ ه.ق زهره چنگ می نوازد.
نوشتههای مرتبط
در جهان نام صورتهای فلکی تصویب شده توسط IAU (International Astronomical Union ) (اتحادیه بین المللی اخترشناسی) ترکیبی از کلمات لاتین و یونانی لحاظ شده است. این اسامی از نامهای موجود در زمان بطلمیوس در قرن دوم پس از میلاد نشأت می گیرد. بقیه اسامی رومی بودند، اما نام صورت های فلکی در نوشتاربطلمیوس لاتین بوده است. «به نظر می رسد شناسایی چهره های موجود در آسمان ، با کشیدن خطوط خیالی بین ستارگان درخشان بوده است. فهرست بطلمیوس به ۲۱ صورت فلکی در شمال دایره البروج و ۱۵ صورت فلکی در جنوب دایره البروج و ۱۲ صورت فلکی در امتداد خود البروج (زودیاک) تقسیم شده است. در اواخر قرن نوزدهم مورخان و باستان شناسان یک ایده کلی را ایجاد کردند که ارقام نشان دهنده بسیاری از صورت های فلکی بطلمیوس به آنها اشاره می کرد. پاره ای از آنها از داستانهای کهن تر اساطیر خاورمیانه باستان گرفته شده اند، بنابراین ممکن است الگوهای صورت فلکی خود در حدود سه یا چهار هزاره گذشته منشاء گرفته باشند»( Barentin:2016). برخی از صورت های فلکی را تحت عنوان گمشده لحاظ میکنند که یکی از این اختران به نام چنگ شاه جورج (Psalterium Georgianum) است. در فصل صورت های فلکی گمشده به بررسی این اختر پرداخته شده است :«این صورت فلکی در سال ۱۷۸۹میلادی توسط راهب مجارستانی Maximilian Hell مدیر رصدخانه وین معرفی شده است. در۱۷۹۰میلادی و در سالنامه Ephemerides astronomicae منتشر شد. این ستاره در بین پای جلویی برج ثور و اریدانوس قرار دارد ، ستاره های آن بسیار ناچیز هستند. این چنگ به افتخار پادشاه کنونی بریتانیا، جورج سوم، توسط Abbé Hell در آسمان مشخص شد. انتخاب وی برای تصویراین ساز نشان می دهد که وی نوع خاصی از لیر را در ذهن داشته است. این ساز است که تاریخ آن به یونان باستان می رسد. چندین تار در یک قاب آویزان شده و بیشتر با چنگ مدرن مرتبط است. در دوران اولیه مسیحیت، طرح اصلی لیر با افزودن کمان صوتی و استاندارد سازی تنظیم تارها اصلاح شد. در آغاز قرن بیستم از نمودارها حذف شد. آلن در سال ۱۸۹۹ اظهار داشت، Psalterium اکنون توسط ستاره شناسان شناخته نشده است.»( Barentine273:2016).
این تصویر مربوط به اختر چنگ شاه جورج از کتاب « The Lost Constellations A History of Obsolete, Extinct,or Forgotten Star Lore»است.صفحه ۲۷۷
اندیشه چنین مفاهیمی نیز وارد فرهنگ های شرق اسلامی شده و مورد توجه ادیبان، فلاسفه، عرفا و هنرمندان و شعرا در ایران قرار گرفته است. در ادبیات غنایی ایران شعرا به شکل های گوناگون از این موضوع یاد کرده اند که نمونه های فراوان آن در دست است. در سده هفتم هجری قمری مولان جلال الدین بلخی اشاره به این مفاهیم را در این چهار بیت چنین آورده است:
زیر هر گلبن نشسته ماه رویی زهره رخ – چنگ عشرت می نوازد از پی خاقان ما
تن ما به ماه ماند که ز عشق می گدازد- دل ما چو چنگ زهره که گسسته تار بادا
زهره و مه دف زن شادی ماست- بلبل جان مست گلستان ماست
بویی زخمار ما ندارد- آن مطرب آسمان که زهره ست
به چهار نمونه دیگر از کاربرد مفهوم شمایل نگاری اختر زهره از دیدگاه حافظ شیرازی:
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ – سرود زهره به رقص آورد مسیحا را
زهره سازی خوش نمی سازد مگر عودش بسوخت- کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
بیاور می که نتوان شد زمکر آسمان ایمن- به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش
وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک – زهره در رقص آمد و بربط زنان می گفت نوش
شمایل نگاری و تصاویر انسانی و موجودات زنده از دیرباز و در فرهنگ های کهن مورد توجه بوده که فرهنگ های کهن بیزانس و ایران به آن اشاره کرده و در کنار آن ادیان ابراهیم و سپس شریعت اسلام مورد نقد قرار گرفه اند. با گسترش اسلام همچنان، قاعده ادیان پیشین مورد پذیرش قرار گرفت که با برداشت و اصول اسلامی سازگار بود. در پی چنان تحولاتی اصطلاحی تحت عنوان آنیکونیسم اسلامی شکل گرفت که از زوایای متفاوت ادیان و فرهنگ های مختلف تفسیر میشود. مذاهب و فرق اسلام، در این موارد بر اصلی مشترک توافق دارند که به منع بازآفرینی تصاویر پیامبران و چهره های مقدس نیز می انجامد. در چنین تصاویری، دور تصویر خیالی پیمبران و قدیسان را با هاله ای از نور و سفید باقی میگذارند.
هنر تحت حاکمیت با مشروعیت یافتن شمایل نگاری همراه با تبصره هایی در کار تزئینات و الگوی های هندسی بر روی کتب و ظروف و سایر اشیاء به مرور زمان رونق گرفت که به امروز به عنوان یکی از میراث هنری سده های هفتم و هشتم هجری ادامه دارد و البته آثار برجای مانده از چنان دوران هایی در موزه های جهان مورد پژوهش و بازدید هستند. یکی از خصوصیات برجسته این گونه آثار هنری استفاده از مفاهیم صور فلکی است که از دوران ممالیک برجای مانده اند. از جمله تاکید این شمایل نگاری ها بر جایگاه اختر زهره، خنیاگر الهه موسیقی است که به این دسته از هنر مشروعیت داده و در حد قابل توجهی در آثار صوفیان به خصوص مولانا جلال الدین محمد بلخی قابل مطالعه و بررسی است.
آنچه در چنین پژوهشی هایی حائز اهمیت است، مطالعه نقش و تاثیر ادیان بر این گونه هنر می باشد که شاخصه دسته بندی آن را از سایر هنرها جدا می کند. از این نگاه است که می دانیم هنرها در فرهنگ های اسلامی هرکدام به نحوی و به درجه ای از کاربرد خود زیر تاثیر اندیشه دینی بوده اند. همچنین می توان یاد کرد که الیاف اندیشه فرهنگ ها در جوامع و گستردگی سرزمین های اسلامی، در یکدیگر تنیده شده و موجبات همگون سازی هنرشناسی پدیده ها را به وجود آورده است. بررسی مفهوم آنیکونیسم در دنیای اسلام ازاین جنبه نیز درخور توجه است.
کتابشناسی:
حافظ، شمس الدین محمد۱۳۷۹ دیوان حافظ به کوشش صادق سجادی و علی بهرامیان. تهران: شرکت انتشاراتی فکر روز.
رضا زاده، طاهر۱۳۹۷ شمایل نگاری صونجومی در آثار هنر اسلامی. تهران: موسسه تالیف، ترجمه و نشرآثار هنری فرهنگستان هنر.
شریف الحسینی، فاطمه و طاهررضازاده ۱۳۹۸ مطالعه تطبیقی نقش اختران در مکاتب فلزکاری جزیره، شمال شرق و شمال غرب ایران در سده ۶ و ۷ هجری براساس آیینه مفرغی موصل، جام پایه دار خراسان و قلمدان برنجی آذربایجان- فصلنامه علمی نگره ش ۵۱.
مولانا، جلال الدین محمدبن محمد۱۳۸۸ غزلیات شمس تبری، مقدمه. گزینش و تفسیر: محمدرضا شفیعی کدکنی.تهران: نشر سخن.
Barentine, John 2016 The Lost Constellations A History of Obsolete, Extinct,or Forgotten Star Lore. Springer Cham Heidelberg New York Dordrecht London© Springer International Publishing Switzerland.
Britannica 2016 The Editors of Encyclopaedia. “Aniconism”. Encyclopedia Britannica, https://www.britannica.com/topic/aniconism.
Gaifman. Milette 2017 Aniconism: Definitions, Examples and Comparative Perspective, Religion.Yale University, New Haven,Journal.
Sardar, Ziauddin (2009)The Islamic World Religion, History, and The Future. Britannica.
Soganci, Ismail Ozgur 2004 Islamic Aniconism: Making Sense of a Messy Literature, Marilyn Zurmuehlen Working Papers in Art Education: Vol. 2004 , Article 4.