حضور «غلامان» ، در دربار و دیوان سالاریِ خلفا
نخستین حضور «غلامان» (برده های مذکر) در ساختار نظامی خلفا ، در جنگی نمایان می شود که اعراب با سپاه ترک داشت . تاریخ طبری ، از نبردی یاد می کند که در آن سرداری به نام جنید ، با وعده آزادی، بردگان را مشتاق به جنگ علیه ترکان کرد. و در این جنگ بردگان چنان جانفشانی کردند که اعراب متحیر ماندند ( ۸۷) . وانگهی در عرصه های دیوانی دربار بنی امیه حتی با وجود تحقیری که نسبت به «برده»ها یا غلامان (موالی) می شد، شاهد فعالیتهای غلامان هستیم. گفته می شود ، همه خلفای بنی امیه ، کارگزاران و منشی های خود را ، از بین غلامان انتخاب می کردند (۸۸ ) ؛ خصوصا اینکه خلفا در برپا ساختن دیوان سالاری ، از غلامان ایرانی، استفاده بسیاری کردند؛ در واقع گسترش سلطه اعراب در سرزمینهای دیگر ، شدیدا مورد نیاز توانمندی های ایرانیان در این زمینه بود؛ که مسلماً تنها دلیل آن ، تبحّر و کارآمدی ایرانیان به لحاظ قدمت ساختار دیوانی و فرهنگ و تمدن دیرینه و درخشان شان بود ؛ به هر حال در زمان معاویه ، رسیدگی به امور مالی اموالِ مصادره شده از پادشاهان ایرانی ، توسط عبدالله بن دراج انجام میگرفت (۸۹) . و یا می توان به تغییر نگارش از خط پهلوی به خط عربی استناد کرد که توسط غلامی ایرانی به نام صالح بن عبدالرحمان انجام گرفت (۹۰ ) . وانگهی برخی از اسیران ایرانی ، متعلق به خاندانهای با اهمیت ساسانی بودند ، به عنوان نمونه می توان از سردار «هرمزان» ، نام برد که متعلق به یکی از هفت خاندان ممتاز ساسانیان بود و در جنگ اعراب و ایران، فرمانده لشکر ایران در خوزستان بود . و پس از شکست از اعراب ، ضمن آنکه از پایه گذاران دیوان سالاری مسلمانان بود ، خلیفه دوم (عمر)، او را مستشار خود کرد ( ۹۱) و با وجودیکه معمولا اعراب ، تعصب و بغضی نسبت به اسیران و برده های ایرانی و به طور کلی غیر عربها داشتند ، به دلیل نیاز در ساختن و برپایی امور دیوانی ، ناگزیر به بکار گرفتن آنها بودند . ضمن آنکه عربهایی هم بودند که به قابلیت های رزمی سردارهایی ایرانی همچون «مختار» واقف بوده و به خدمت میگرفتند. ابراهیم بن مالک اشتر که از یاران امام علی (ع) بود، از آنها با احترام یاد کرده است. چنانچه دینوری به نقل از وی می نویسد : « همانا این مردمی که همراه من میبینی فرزندانِ سوارکاران و مرزبانان ایرانیانند » ( ۹۲ ) .
نوشتههای مرتبط
به هر حال حکومت خلفا خیلی زود، به طبقه پر جمعیت جدیدی دست یافت که متشکل از غلامان و کنیزان و یا به بیانی بردگان و موالی بود که از قِبَل آنها سودی سرشار از تجارت برده را نصیب خود کرد ؛ و نیروی کار بسیار ارزانی را هم به جامعه مسلمانان اهداء کرد که در بخشهای مختلف به کار گمارده شدند.
قیام زنگیان در قرن نهم میلادی (سوم هجری)
اگر چه در جنبشهای آزادی خواهانه ایرانیان ، مطالبه ای در جهت آزادی برده ها وجود نداشت ، اما در قرن نهم میلادی/ ۲۵۵ هـ. ، قیام بسیار مهمی از سوی خود برده ها در بصره شکل گرفت که آنرا «قیام زنگیان» نامیدند . گستردگی و اثر این شورش چنان وسیع بود که قلمرو خلافت عباسی را چه در ایران و چه در عراق به طور جدی با مشکلاتی مواجه ساخت. و شهرهایی هم از ایران و هم از عراق را فراگرفت و به محاصره َبرده های قیام کننده درآورد . در قیام شکل گرفته از سوی زنگی های بصره ، برده های دیگری که در مجاورت آنها بودند از هر نژاد و رنگی به آنان پیوستند. و علاوه بر برده ها، توده های مردم فقیر نیز به آنان ملحق شدند. این جنبش توانست چهارده و یا به قولی پانزده سال در برابر خلفای عباسی مقاومت کند و شهرهای بسیاری را به تصرف خود درآورد . به هر حال برده های زنگی ، همان برده هایی بودند که از آفریقا آورده میشدند و در بازار برده فروشانِ زنگبار به خرید و فروش میرسیدند. به دلیل تقاضای زیادی که برای خرید اینان وجود داشت، معمولا پرجمعیت ترین برده ها به شمار میآمدند؛ گذشته از رنج و سختی فراوانی که به برده های سیاه بیش از دیگر بردگان می آمد ، از عوامل بسیار مهم شکل گیری این قیام ، تجمع بسیار کثیر بردگان در یک منطقه بود. در آن ایام در بصره ، برده های بسیار زیادی در املاک دولتی بر روی زمین کار می کردند. که به دستجات بزرگی تقسیم شده بودند. . طبری که معاصر قیام زنگیان بوده می نویسد : «تنها در یک ناحیه عراق (بخش سفلای بین النهرین) ۱۵۰۰۰ برده در اراضی دولتی مشغول کار بودند» (۹۳ ).
کمترین تردیدی نیست که از آنجا که این جنبش ، بر علیه حکومت خلیفه عباسی بوده ، جنبشی مترقی به شمار میآمد ؛ اما از آنجا که در این جنبشی که از سوی برده ها شکل گرفته بود ، همان الگوی «سلسله مراتب حکومت خلیفه» تکرار شده بود ، نمی توانست مترقی محسوب شود ؛ زیرا «رهبران زنگیان، برده وار از دستگاه دولتی خلفا تقلید میکردند» . به بیانی ، پس از تصاحب اراضی حاصلخیز ، خود نیز به زمینداران فئودال تبدیل شدند (۹۴ ). اما به لحاظ تاریخی ، این شورش ، در تکوین گذر از نظام برده داری به نظام فئودالی ـ در همان مناطق ایران و عراق ـ نقش بسیار مهم و اثر گذاری داشت . زیرا به دلیل چشم ترس شدنِ حکومت و نیز بزرگ مالکان، از تراکم جمعیتِ بَرده در یک منطقه ، این امر باعث شده بود تا خود به خود از اهمیتِ «کار برده ها در زندگی اقتصادیِ» همان مناطق مزبور به شدت کاسته شود . و از سوی دیگر به دلیل نیاز به نیروی کار در املاک همان مناطق ، فرآیند جدیدی از اقتصاد زمین شکل گرفت که این بار به جای اتکاء به «بردگان» ، متکی بر «روستاییانِ وابسته به فئودال» بود. و این یعنی تحول در ماهیت اجتماعی و اقتصادی بردگانِ مزبور ؛ «از آغاز قرن نهم و در طی قرن دهم ، صاحبان اراضی، قطعاتی زمین به بردگان دادند و در واقع آنان را به صورت روستائیانِ وابسته به فئودال درآوردند » ( ۹۵).
ادامه دارد …
منابع :
.۸۷ تاریخ طبری ، ج ۴ ، ص ۴۹ برگرفته از کتاب جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران ؛ از بشرا دلریش؛ جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران. ـ تهران : نشر هزار ، ۱۳۹۲ ، ص ۱۳۵
.۸۸ یعقوبی . تاریخ یعقوبی . جزء ثالث ، ص ۳۵ ، ۴۲ ـ ۴۳ ، ۵۶ ، ۷۳ ، ۷۴ ، ۸۴ ؛ از بشرا دلریش ؛ جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران. ـ تهران : نشر هزار ، ۱۳۹۲ ، ص ۱۳۶
.۸۹ یعقوبی ، تاریخ بیهقی . جزء ۲ ، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۳ ؛ از بشرا دلریش ؛ جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران ، تهران : نشر هزار ، ۱۳۹۲ ص ۱۳۵
.۹۰ بلاذری ، ص ۲۹۸ ؛ از بشرا دلریش ؛ جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران ؛ تهران : نشر هزار ، ۱۳۹۲ ص ۱۳۵
.۹۱ بلاذری ، ص ۳۰۰ ـ ۳۷۴ ؛ از بشرا دلریش ؛ جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران ؛ تهران : نشر هزار ، ۱۳۹۲ ص ۱۳۶
.۹۲ دینوری ، اخبارالطوال . ص ۲۹۵ ـ ۲۹۶؛ از بشرا دلریش؛ جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران ؛ تهران : نشر هزار ، ۱۳۹۲ ص ۱۳۶
.۹۳ تاریخ طبری ؛ برگرفته از کتاب تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ص ۲۰۹
.۹۴ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ص ۲۰۹
.۹۵ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ص ۲۰۹