بخش دوم : اعراب و سلطه بر ایرانیان
ایرانیان در قالب غلامان ، و کارگزاران دربار و دیوان سالاری خلفا
نوشتههای مرتبط
چنانچه در بخش قبل دیدیم ، دربار پادشاهان ساسانی ، و به طور کلی حکومت در این دوران ، همراه با تنشهای سیاسیِ مهمی بود که میتوان آنرا برخاسته از جابجایی نظام اجتماعی و سیاسی از جماعتی و برده داری ، به فئودالیته دید. خصوصا اینکه چنانچه دیده شد، حرکت اصلی در این جابجایی در دوران خسرو انوشیروان اول رخ داد . به طوریکه، حیات سیاسی اش، تماماً با منافع طبقه نوینی گره خورده بود که همراه با وی، به عرصه قدرت گام نهاده بودند. (۶۲ ). به هر حال توسط این جا به جاییها ، در ساختار اجتماعی وسیاسی دوران ساسانی، فرایندی رقم زده شد که منجر به تفکیک ، توسعه و پیچیدگی بیشتر در نیروهای اجتماعی گردید و لایه ها و مناسبات طبقاتیِ جدیدی در نظام ساسانی به وجود آورد . به عنوان مثال در دوران خسرو اول ، به دلیل ستیز قدرت بین شاه و اشراف ـ که متشکل از زمینداران بزرگ و متحدشان مغ های زرتشتی می شد که جزو بزرگ مالکان بودند ـ در نهایت، در عرصه قدرت به زمین داران کوچکی امکان ظهور داده شد که به جریان فئودالیسم و پراکندگی ایالات و ولایات ناشی از استقلال، شدت بیشتری بخشید. هر چند در اواخر دوره ساسانی ، در نتیجه ی تلاشهای یزد گرد سوم ـ آخرین پادشاه ساسانی ـ کشور ایران برای مدت کوتاهی به یکپارچگی و اتحاد دست یافت ، اما قوای نظامی که جهت ایجاد این یک پارچگی حکومت و دولت تضعیف شده بود ، در برابر اعراب تازه به قدرت رسیده توان پایداری نیافت. ضمن آنکه ضعف ساختار نظامی و سیاسی ایران از همان ایام جنگهای فرسایشی با بیزانس (روم شرقی) به این شکست دامن زده بود . ضعفی که در اثر «آخرین جنگ ایران و روم شرقی (۶۲۸ ـ ۶۰۴ میلادی) که از لحاظ ایران با ناکامی پایان یافت، لطمه های شدیدی به نیروهای تولیدی کشور وارد آورد و مردم شهر و روستا بر اثر مالیات های هنگفت و فوق العاده ای که برای مصارف جنگی از ایشان اخذ می شد سخت فقیر گشتند » ( ۶۳) . هر چند که این فقط ایرانیان نبودندکه پیامدهای ناگوار ناشی از جنگهای مکرر با رومی ها گریبانگیرشان شد ، بلکه رومی ها هم در برابر حمله و هجوم عربها ، چهره ای ضعیف و ناتوان از خود نشان دادند : « جنگهای دراز مدت و سرسختانه ایران با بیزانس ، این دو دولت را به سستی کشانید و به همین سبب آنها ، در برابر استیلاگران نوخاسته ، یعنی تازیان ، یکسره زبون و ناتوان شدند » ( ۶۴) .
برخی از تحلیل گران معتقدند که فتح یمن و تغییر مسیر جاده ترانزیتی روم و هند توسط ساسانیان ، که قبلا از مکه و یمن میگذشت می تواند از عوامل هجوم اعراب به ایران باشد. ماجرا از این قرار بود که پس از فتح یمن توسط ایران (در سال ۵۷۲ میلادی) ، حکومت ساسانی در صدد برآمد تا با تغییر مسیر در جاده ترانزیتی روم و هند ، راههایی را که قبلا از مکه و یمن میگذشت قطع کند و صدور ابریشم و ادویه و کالاهای مرغوب و کمیاب از چین و هند به کشورهای مدیترانه را از طریق راههایی در ایران بگذراند . تا بدین طریق کالاهای مرغوب و کمیاب را به انحصار خود درآورد. و همین امر ضربه سختی به اقتصاد سراسر عربستان وارد کرد . و در این میان قبایل بدوی که قبل از این تغییر مسیر ، با دادن شتر و نگهبانی از کاروانها و کمک به ساربانها ، درآمدی داشتند ، فقیر و تنگدست شدند. و ناگزیر به غارت شدند. طبق این تحلیل گفته میشود :
«در موقع ظهور محمد (ص) راه تجاری به اروپا به آسیا بسیار تغییر کرده بود و شهرهای عربی که در تجارت با هندوستان و غیره شرکت نمایانی داشتند در آن زمان از لحاظ تجاری راه انحطاط می پیمودند. اعیان مکه ناگزیر عملیات میانجیگری بازرگانی خویش را محدود کردند و به رباخواری روی آوردند و بسیاری از قبایل که فقیر شده بودند به سران اعیان مقروض شدند. مجموع این وقایع جریان انفکاک قشرهای اجتماعی را از یکدیگر در درون قبایل سریعتر و جامعه عربی را دچار بحران کرد. اعیان اعراب و به ویژه سران مکه درصدد چاره جویی و رفع بحران برآمدند و این اندیشه پدید آمد که باید به جنگهای خارجی و فتح اراضی پرداخته سرزمین هایی را که در مسیر راههای کاروان رو، از سوریه به ایران قرار دارد، به تصرف درآید. برای رسیدن به این مقصود اتحاد سیاسی عربستان ضرورت داشت …» (۶۵ ).
به هر حال ، این هم واقعیتی غیر قابل انکار بود که حکومت ساسانی ، هرگز عربها را جدی تلقی نکرد. همانگونه که رومی ها ، هم آنها را جدی نگرفتند. از نظر حکومت ایران ، عربها «تازی های چادر نشین و ناراحت»ی به شمار میآمدند که نهایت کاری که می توانست ازشان سر بزند ، اخلال نظم و آرامش نواحی مرزی و غارت و تاراجِ هر از گاهی آن مناطق بود. فقط همین ؛ ( ۶۶) . اما تاریخ نشان داد که بر خلاف تصور خام دولتهای متمدن ، هنگامی که ساختار سیاسی ، اجتماعی و نظامی حکومت ضعیف باشد، و ستیزهای پیاپیِ قدرت ، به آشوبهای داخلی دامن بزند و توده های مردمِ ناراضی را به وجود آورد که در اثر مالیات سنگین، فقیر و تحت فشار باشند ، همین قبایل چادر نشین و به ظاهر غیر قابل اعتناء می توانند حکومتی را سرنگون کنند . و این بدین معنی است که اگر شرایط زمینه ایِ نامساعدی در ایران وجود نمی داشت، احتمال اینکه حکومت ساسانی به زانو دربیاید بسیار ضعیف بود . اما از سوی دیگر در حمله اعراب به ایران، از سوی برخی اعراب نداهای عدالت خواهانه ای شنیده شد که با توجه به اوضاع سیاسی از هم پاشیده ایران، و فقر شدید و از هم گسیختگی و نارضایتی توده های مردم ، می توان گروهی از ایرانیانی را دید که به دعوت از آزاد اندیشانی چون امام علی ، پاسخی مثبت دادند . در واقع قتل یزد گرد سوم ، شاهنشاه ساسانی (۳۱ هـ . ق/ ۶۵۱ م. ) ، به دست آسیابانی طماع ، و آشفتگی اوضاع داخلی ایران ، با سالهای پایانیِ خلافت عثمان و آغاز خلافت علی (ع) همزمان بود . اما علارغم نیّات آزادگی و سلحشورانه خلافت علی (ع)، جمع کثیری از اعراب با توجه به خصیصه اصلی شیوه زندگی ایلاتی و قبیله ای مهاجم بودگی شان ، که مبتنی بر غارت و تاراج بود ، هدف و انگیزه ی بسیار قوی ای برای پیروزی داشتند که به خودی خود کافی بود تا آنها را ، جسورتر و دلیرتر از سپاهیان ایرانی کند : آمده بودند تا سرزمینهای ثروتمند را تصرف کنند، به غارت و تاراج شهرهایش بپردازند ، و غنائم فراوان از جمله برده های بسیار با خود ببرند. عرب ابوزید آبادی می نویسد : «گرچه بیشتر مسلمانان در مرحله اول به سبب ماهیت جهان شمول آیین اسلام و اخبار غیبی و بشارتهای پیامبر (ص) مبنی بر دستیابی مسلمانان به سرزمین های کفر و غنایم بی شمار در جنگها شرکت می کردند ، اندک اندک با گسترش فتوحات و پیامدهای اقتصادی آن ، اهداف مادی جانشین اهداف الاهی در اسلام شد» ( ۶۷).
ادامه دارد …
منابع :
.۶۲ پتروشفسکی ، بلیایف ، سه مقاله درباره بردگی، انتشارات امیرکبیر، ۲۵۳۶ شاهنشاهی ، چاپ اول، ص ۸۸
.۶۳ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ، ص ۱۴۷
.۶۴ سه مقاله درباره بردگی ؛ نوشته ای . پ . پتروشفسکی و ی . آ . بلیایف ؛ ترجمه سیروس ایزدی ، انتشارات امیرکبیر ، ۲۵۳۶ شاهنشاهی ، چاپ اول ، ص ۹۰
.۶۵ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ، ص ۱۴۹
.۶۶ تاریخ ایران ، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی ، تألیف ن. و پیگولوسکایا ، آ. یو . یاکوبوسکی ، ل. . و. استرویوا ؛ ترجمه کریم کشاورز ، تهران : انتشارات پیام ، ۱۳۵۴ ، ص ۱۴۷
.۶۷ عبدالرضا عرب ابوزید آبادی ، بررسی تاریخی اسلام و برده داری با تکیه بر سیره معصومان علیهم السلام ؛ قم : موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ه) ، مرکز انتشارات ، ۱۳۸۸ ، ص۲۶۷