یکی از مهمترین مسائل تاریخ اجتماعی، فهم رابطه میان جوامع انسانی و منابع طبیعی آنهاست. پیدایش، تحول و حتی افول تمدن ها، عمیقا متاثر نوع مواجهه آنها با منابع طبیعیشان است. مساله وابستگی به منابع طبیعی و آثار آن بر یک جامعه، به اشکال مختلف قابل بررسی است. منابع طبیعی به خودی خود، نمی توانند تمدنی را بسازند و یا نابود کنند. آنچه که اهمیت دارد آنست که یک تمدن به مثابه سازمانی اجتماعی از گروه های انسانی، چگونه نظام جتماعی، نهادها و فرهنگ خودش را بر شیوه هایی از استخراج، تولید و بازتولید منابع مادی دردسترسش بنا میکند. به عبارت دیگر، هر تمدنی بیانگر یک نظام فکری و احساسی در باب منابع (مادی و غیر مادی) پیرامون خودش و مکانیسم ها و تکنولوژیهایی برای استخراج و بهره ور ی آن منابع است. بر این اساس، هر فرهنگی یک فرهنگ منابع است، فرهنگی برای شناخت، بهره وری و استفاده از منابع انسانی و غیر انسانی است. این مساله عموما در حیطه رابطه میان تمدن ها و منابع یا موقعیت طبیعی آنها قابل طرح است. عموما در ایران، مساله تمدن کاریزی به عنوان نوع خاصی از بیان پروبلماتیک رابطه آب و تمدن بیان شده است. این مساله اگر منجر به جبرگرایی جغرافیایی و ماتریالیسم خام تاریخی نشود، می تواند رابطه معنادار مهمی را در تمدن ایرانی و ربطش با منابع طبیعی نشان دهد. اما نکته اصلی آنست که این مساله لزوما در حوزه خاورمیانه و مناطق بیابانی آن نیست. بلکه در سایر نقاط جهان هم مساله رابطه و تاثیر آب و تمدن قابل بررسی است. شاید بسط این ایده که تمدن و جامعه ایرانی ربط معناداری با مساله آب دارد و ارائه مطالعات تطبیقی در این عرصه که نشان بدهند چگونه برهم خوردن این رابطه تعادل میان جامعه و منابع آب، نه تنها بحران ساز که در بسیاری موارد یک تمدن را نابود کرده و از بین برده، بتواند تلنگری به ذهن خمار ایرانی در مواجهه با بحران آب باشد. یکی از منابع قابل توجه در این زمینه که میتواند دانش تطبیقی خوبی در مورد تمدن ها و منابع آب به ما بدهد ، کار لیزا لوسرو با عنوان “آب و مناسک: اوج و فرود حکام کلاسیک مایا” (۲۰۰۶) است .
لیزا لوسرو دراین کتاب ایده اصلی اش در حیطه تمدن های مایا آنست که میان آنها، میزان اتکا به آب و میزان منابع آب که در اختیار حکام هست، تاثیر مستقیمی بر گستره و نقوذ قدرت سیاسی آنها دارد. در مناطق مختلف مایاها، کاخ ها و بناهای بزرگی که ساخته شده اند، دراصل حوزه های رقابتی ای بوده اند که مردم را در فصول خشک حول یک مرکز قدرت جمع می کردند. مناسبت های جمعی و سیاسی که مایاها داشتند، به تدریج متاثر کمبود فصلی آب در جنگل های پیرامون آن منطقه شد. مساله آب نه تنها اسکان مردم بلکه نحوه وش یوه کشاورزی آنها را نیز تحت تاثیر قرار داد. به تدریج مایاها، از نواحی ساحلی و رودخانه ای به نواحی مرکزی تر رفتند، جایی که زمین های بیشتری برای کشاورزی بود، اما آب های سطحی به اندازه کافی وجود نداشت. به تدریج مراکز قدرتی در این نواحی جدید سکونت و کشاورزی شکل می گیرد و معماری های سیاسی برای صاحبان قدرت برپا شده و آیین های سیاسی و مذهبی در آنها برگزار میشدند. این تحول در حدود هزار سال قبل از میلاد رخ داده بود. اما خشکی های چهار الی پنج ماهه ای که در آن مناطق بود، دشواری هایی را بوجود آورد. به تدریج تکنولوژی آب انبارهایی برای گردآوری و ذخیره سازی آب برای ایام کم آبی ابدع شد و رواج یافت. با افزایش جمعیت تحت سلطه هرحاکم، این تکنولوژی پیچیده تر و وسیع تر می شد تا توان رفع نیازهای جمعیت بیشتری را داشته باشد. صاحبان اب و منابع آن، توانستند قدرت بیشتری را بواسطه مساله توزیع و ذخیره سازی آب بدست آورند.
نوشتههای مرتبط
برای بازتولید قدرت و مشروعیت حاکمان، تنها راهی که حکام می توانستند این جمعیت را گردهم آورند، برگزاری مناسک بزرگ برای بزرگداشت خدایان و نیاکان بود که ازآنها برای منابع آب و سایر حمایت هایشان تشکر می شد. حکام بواسطه مدیریت و برگزاری این آیین های کلیدی، پیوندخودشان با نیروهای قدسی را نشان می دادند. میزان آب، نشانه ای از صحبت این پیوند بود که در صورت فراوانی آن، این حکام نماینده نمادین تامین این آب بودند که مردم از طریق کالاها یا کار در مزارع حکام، آن را جبران می کردند. در نتیجه چرخه کنترل آب و افزایش قدرت و نظامی از مناسک سیاسی همچنان رشد کرد و پیچیده تر شد. این مساله، سبب شد قدرت حکام هرچه بیشتر به منابع آب و زمین های کشاورزی آبی آنها وابسته شود. تحولات دوره های بعد، بیانگر آنست که بحران آب سبب شد حکام قدرتشان را به تدریج از دست داده و کشاورزان به مناطق دیگری مهاجرت کنند. در نتیجه تغییرات منابع آب، باعث تحولات تمدنی بزرگی در این منطقه و جابجایی مناطق مسکونی و مراکز بزرگ تمدنی شد. این جابجایی جمعیت که ناشی از بحران آب بود، در وهله اول زمین های کشاورزی را از منابع آب و منابع کاری تهی کرد و در نهایت موجب فروپاشی تمدن ها و حکومت ها شد.
لیزا لوسرو در این کتاب تلاش می کند سرگذست تمدن های مایایی و وابستگی آنها به منابع آب را نشان دهد که چگونه کنترل این منابع آب و ایجاد تکنولوژی هایی برای حفظ ،ذخیره سازی و مهار آنها، آن را به منبعی برای قدرت تبدیل کرد که با تشکیل مراکز بزرگ و آیین های سیاسی خاص، به تدریج امپراطوری ها شکل گرفتند و متحول شدند. و در نهایت نیز پگونه تحول منابع آب، موجب افول و فروپاشی برخی مراکز تمدنی در حیطه مایاها شد.
Lucero, J. Lisa (2006) Water and Ritual: The Rise and Fall of Classic Maya Rulers; University of Texas Press