استنلی جانی برگردان مهرداد امامی
توضیح مترجم: متن پیش رو به طور خلاصه چند توجیه فراگیر حامیان اسرائیل در جنگ غزه را بیان میکند و نادرستیشان را اثبات مینماید. هر چند شاید در لا به لای متن بتوان رگههای حمایت نویسنده از حماس را تشخیص داد، اما چنین متنی در فضای کنونی حاکم بر رسانهها به خوبی میتواند خط بطلانی باشد بر توجیهات و استدلالهای حامیان دولت آپارتاید و حق دفاع از خود آن. موضع حقیقی موضع حمایت از مردم فلسطین و به ویژه مردمان بیدفاع غزه است و این موضوعی است که نادیده گرفتنش میتواند پیامدهای سنگینی برای تمامی نیروهای دگرگونیخواه داشته باشد. ترجمه چنین متنی مشخصاً از همین روست.
نوشتههای مرتبط
**
از زمانی که اسرائیل بمباران غزه را در ۷ ژوییه آغاز کرد، دم و دستگاه تبلیغاتی اسرائیل با حمایت رسانههای غربی بیوقفه برای توجیه این حملات تقلا کردهاند. با این حال توجیهاتشان چندان هم جدید نیستند. آنها دو روایت را تکرار میکنند: اینکه «حماس گروهی تروریستی» است و اینکه حملات چیزی نیستند مگر «دفاع از خود». آمریکاییها و اغلب کشورهای اروپایی این «حق به دفاع از خود» را برای اسرائیل تأیید میکنند و در جهت منحرف کردن هر نوع فشار بینالمللی هدفمند به منظور متوقف نمودن خشونتی که اسرائیل بر سر مردم غزه میآورد، هیچ کم نمیگذارند. انتقادها از این خشونت در اغلب موارد اَنگ «جانبداری» یا حتی یهودستیزی میخورند. اجازه دهید یک به یک نگاهی به استدلالهایشان بیندازیم.
آیا حماس موجب حملات اسرائیل شد؟
نه چنین نبود. درست پیش از ربایش سه پسر اسرائیلی در ۱۲ ژوئن و مرگ متعاقب آنها روابط بین دو طرف پرتنش بود. تقریباً یک ماه پیش از این آدمربایی، به طور دقیق در ۱۵ مه، دو فلسطینی در رامالله به ضرب گلوله از پا درآمدند که هنوز هم رسانههای جریان غالب از صحبت در مورد آن امتناع میکنند. به سرعت پس از آنکه کودکان یهودی ناپدید شدند، نخستوزیر اسرائیل بنیامین ناتانیاهو گفت که این اقدام کار حماس است، ادعایی که تا امروز هیچ گواهی مبنی بر تأیید آن وجود ندارد. متعاقب آن، ناتانیاهو دستور «عملیات نجات» در وست بانک را داد که در آن سربازان اسرائیلی دستکم شش فلسطینی را کشتند، دستگیریهای گروهی شامل کسانی که در سال ۲۰۱۱ از زندان آزاد شدند، به راه انداختند، خانهها را ویران کردند و غیره. و سپس یک پسر فلسطینی به دست افراطیون یهودی زنده زنده سوزانده شد. بعد از تمام این ماجراها بود که حماس شروع به پرتاب موشکهایش به اسرائیل کرد، امری که بعدها بهانهای شد برای آغاز حملات اسرائیل به مردم فلسطین.
حماس خواهان نابودی اسرائیل است
دوباره به این موضوع فکر کنید. حماس خواهان یک حکومت فلسطینی مستقل است. حماس از شکست سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) در تأمین ملیت برای مردم فلسطین پس از دههها مبارزه سر بر آورد. صحیح که حماس جنبشی سیاسی-نظامی است اما این واقعیت مسلّم را نباید از یاد برد که حماس در برابر اِشغال مداوم قلمروهای فلسطین به دست اسرائیل مقاومت میکند. علاوه بر این، حماس بارها میل خود را برای دستیابی به آتشبس طولانی مدت و مذاکرات صلح با اسرائیل نشان داده است. بهترین نمونه دولت وحدت ملی وقت در وست بانک است. این دولت که پس از مذاکرهی صلح و آشتی میان حماس و حزب فتح در ماه آوریل شکل گرفت، از جانب حماس به رسمیت شناخته شده است. پرزیدنت محمود عباس گفته بود که دولت وحدت ملی اسراییل را به رسمیت میشناسد و به مذاکرات گذشته میان دو طرف پایبند میماند. دولت وحدت ملی حتی همکاری نظامیاش را با نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) ادامه داده بود. با این حال، اسرائیل تمام این قدمهای رو به پیش را پس زد و پس از ناپدید شدن کودکان یهودی حملات خود به حماس را آغاز نمود.
اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند
بسیار خوب، بنا به قانون بینالمللی، همانطور که نورا اراکات وکیل در سایت جدلیه استدلال کرد، اسرائیل حق دفاع از خود در برابر قلمرو اِشغالشدهی فلسطینیان را ندارد. میتوان استدلال کرد که اسرائیل در سال ۲۰۰۵ به اِشغال غزه پایان داد بنابراین حق دارد از خود در برابر موشکهای غزه دفاع کند. اما به واقع، آنچه اسرائیل پس از عقبنشینی از غزه به دست آورد، مجوز کشتار اهالی غزه است. کاری که امروز اسرائیل با غزه میکند تحت هیچ تعریفی به معنای دفاع از خود نخواهد بود. اسرائیل پس از آنکه آریل شارون نیروها و قرارگاههای نظامی را در ابتدای ۲۰۰۵ از نوار غزه عقب راند، سه مرتبه به غزه حمله کرده است. در نخستین حمله در ۹-۲۰۰۸ اسرائیل حدوداً ۱۵۰۰ فلسطینی را کشت و به صورت نظاممند زیرساختهای عمومی در نوار غزه را منهدم کرد. مجله نیویورکر میگوید ۱۴ درصد ساختمانها در غزه به صورت جزئی یا کامل تخریب شدند، از جمله ۲۱۰۰۰ خانه، ۷۰۰ کارخانه، ۱۶ بیمارستان، ۳۸ مرکز کمکهای اولیه و ۲۸۸ مدرسه. در دومین حمله به سال ۲۰۱۲ اسرائیل حدود ۱۵۰ فلسطینی را ظرف یک هفته کشت. حملهی کنونی در هفتهی سوم خود به سر میبرد و بیش از ۷۰۰ فلسطینی از بین رفتهاند که حجم عظیمی از آن را غیرنظامیان از جمله بخش زیادی از کودکان تشکیل میدهند. این دفاع از خود است یا نسلکشی؟
اسرائیل به خاطر حماس وارد جنگ میشود
چه کسی این حرف را میزند؟ زمانی که اسرائیل در ۱۹۷۸ و سپس مجدداً در ۱۹۸۲ به لبنان حمله کرد، حتی ایدهی حماس هم متولد نشده بود. در آن زمان، رهبری اسرائیل میگفت که به سازمان آزادیبخش فلسطین حمله کرده و میخواسته که زیرساختهای نظامی آن را نابود کند. و آنگاه بود که اسرائیل به مردم لبنان حمله کرد. آنها امروز دقیقاً همان کار را انجام میدهند. اسرائیل همواره بهانههایی برای تداوم تاخت و تازهایش داشته است. حتی اگر حماس همینک خود را خلع سلاح کند، تضمینی نیست که اسرائیل حملات خود را علیه مردم فلسطین متوقف نماید. به وست بانک بنگرید. هیچ سلاحی در آنجا نیست و حماس هم قدرتی ندارد. آیا اسرائیل به گردنکلفتی نظامی خود در وست بانک خاتمه داد؟ نه چنین نکرد. در عوض، حضور نظامیاش را گسترش داد، یهودیان بیشتری را به شهرکنشینی ترغیب کرد، زمینهای فلسطینی بیشتری را تصاحب نمود و مراجع فلسطینی در رامالله را تبدیل به دولتی اسمی نه رسمی کرد. این کاری است که اسرائیل به هنگام عقبنشینی مقاومت میکند.
آیا اسرائیل خواهان صلح است؟
اقدامات اخیر این دولت خلاف این را میگوید. حملات مکرر به غزه، تداوم شهرکنشینیها و مقهورسازی مردم فلسطین در وست بانک به معنی بیاعتنایی به قوانین و نهادهای بینالمللی و نیز ردّ تمام و کمال مذاکرات در باب مرزهای دولت فلسطینی آتی است که همگی دلالت بر استراتژی نه چندان پنهان اسرائیل مبنی بر حل نظامی مسئله با فلسطینیان دارد تا موافقت برای صلح با آنها. اسرائیل میداند که برای دستیابی به حتی یک مذاکرهی صلح پرو-اسرائیلی ناگزیر به پذیرش سازشهایی است. اما نمیخواهد هیچ سازشی کند. نمیخواهد اِشغال وست بانک را پایان دهد و زمینی را که تصاحب کرده بود به فلسطینیان باز گرداند، اسرائیل تمایل ندارد در مورد وضعیت اورشلیم صحبت کند و قصد ندارد از حق بازگشت آوارگان فلسطینی حرفی به میان آورد. این همان چیزی است که افراد هوشمند استعمارگری صهیونیستی مینامند و تبیینگر علت حملات مکرر اسرائیل به غزه است.
آیا حماس گروهی تروریستی است؟
حماس در جبههی یکی از محرومترین مردمان جهان پس از جنگ مبارزه میکند. آنها نمایندهی قربانیانند نه متجاوزان. مطمئناً حماس به غیر نظامیان اسرائیلی حمله و موشکهایش را به سمت اسرائیل پرتاب کرده است. اما اگر خشونت علیه غیرنظامیان معیاری است که میتوان با آن حماس را «تروریست» نامید، آنگاه در مورد اسرائیل با فرض تعداد غیرنظامیانی که در جنگها و حملاتش از ابتدا تا کنون کشته شدهاند، چه میتوان گفت؟ به حملهی کنونی به غزه نگاه کنید. سازمان ملل میگوید بیش از ۷۵ درصد تلفات فلسطینیها غیرنظامیان از جمله دستکم ۱۴۰ کودک هستند. آیا کسی در این گوشه و کنار پیدا میشود که اسرائیل را کشوری تروریست بنامد؟
آیا استنلی جانی [نویسندهی همین متن] جانبدار است؟
سوال را اشتباه طرح میکنید. سوال صحیح این است که طرف کدام یک را میگیرید؟ بمبافکنها یا مردمان بیدفاع؟ بله، من جانب مردمان بیدفاع را میگیرم.
*استنلی جانی روزنامهنگار هندی است و میتوانید از طریق (stanly.mambilly@gmail.com) با او در ارتباط باشید.
منبع:
http://www.counterpunch.org/2014/07/25/which-side-are-you-on-the-bombers-or-the-bombed/
پرونده ی «آپارتاید اسرائیل» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/24048
پرونده ی«تحولات خاور میانه» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/10253