انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

باید بحران هویت در رشته انسان شناسی را حل کنیم: گفتگوی خبرگزاری مهر با ناصر فکوهی قاسم منصور آل کثیر

به بهانه دهمین سالگرد موسسه انسان شناسی و فرهنگ؛

ناصر فکوهی، مدیر موسسه و سایت انسان شناسی و فرهنگ، با اشاره به چالش میان مردم شناسی و انسان شناسی گفت: اگر بتوانیم این بحران رشته ای را حل کنیم می توانیم خود را به صورت قابل درکی به دیگران معرفی کنیم.

به گزارش خبرنگار مهر، انسان شناسی و فرهنگ نام موسسه ای علمی ترویجی است که قرار است پنج شنبه، پنجم آذر ماه مراسم دهمین سالگرد فعالیت خود را در سالن شهناز خانه هنرمندان تهران برپا کند. این موسسه با مدیریت دکتر ناصر فکوهی که از اساتید دانشگاه تهران است متشکل از نخبگان، پژوهشگران جوان و پیشکسوتان عرصه انسان شناسی است که بدون هیچ چشم داشتی یک دهه در حال فعالیت هستند. فکوهی معتقد است، اینکه بزرگترین مراکز شناخت کشور ما نه در ایران بلکه در دانشگاه های اروپایی و آمریکایی باشد، ابداً افتخار آمیز نیست و سبب نوعی وابستگی می شود که باید آن را از میان برد و سپس در حدی برابر وارد مبادله ای جدی با آنها شد. این هدف و چشم انداز انسان شناسی و فرهنگ است. همچنین نوشتن به زبان‌های غیر فارسی و ایجاد فضایی برای معرفی و مشارکت فرهنگ‌های مختلف کشور ازجمله فعالیت هایی است که پیش از این در هیچ سایت علمی فارسی ندیده بودیم. به همین مناسبت با مدیر این موسسه و سایت در خصوص آینده انسان شناسی و فرهنگ در ایران و دیگر موضوعات به گفت وگو می نشینیم.

*آیا تجربه انسان شناسانه ایران به سطحی رسیده که بتواند خود را به خوبی به دیگری معرفی کند؟

فکر می کنم رفته رفته داریم به آن نقطه می رسیم. برای این کار ما نیاز داریم نخست، اساتید و پژوهشگران جوان نسل جدید کار خود را به صورت جدی در عرصه های معاصر و زندگی شهری و مسائل فرهنگی مدرن شروع کنند. کشور ما امروز در حدی بیش از ۸۰ در صد شهری است و اما متاسفانه ما با تاثیر منفی آنچه هنوز اصرار دارد خود را «مردم شناسی» بنامد و یک میراث استعماری و باقیمانده تفکر شرق شناسی در ایران است، روبروئیم.

این گرایش به شدت اصرار دارد که انسان شناسی به مثابه یک رشته جدید علمی و به دور از استعمار شکل نگیرد و کسانی که تخصصشان فرهنگ و جامعه است در کشور ما به مسائل مدرن شهری نپردازند و برعکس شدیدا نسبت به نگه داشتن «مردم شناسی» در حوزه های غیر شهری اصرار دارد. اگر بتوانیم این بحران هویت رشته ای را حل کنیم و پشت سر بگذاریم به گمانم می توانیم به آن نقطه برسیم که خود را به دیگران در زبانی که زبان قابل درک برای آنها باشد معرفی کنیم.

*انسان شناسی و فرهنگ چقدر در معرفی انسان شناسان هندی، عربی، غربی و… موفق بوده؟ آیا با راه اندازی بخش بین المللی سایت، این موضوع عملی می شود؟

ما گام های مهمی در این زمینه‌ها برداشته ایم. فکر می کنم نخستین بار انسان شناسی و فرهنگ بوده است که متون علمی را به زبان های دیگر ایران به جز فارسی منتشر کرده است و این در یک سایت بین رشته ای و ملی انجام شده است و نه در سایت های محلی و در سایت‌های زبان‌های محلی. این به خودی خود بسیار اهمیت داشته است. اما اینکه بتواینم فرهنگ های غیر غربی را باز هم بهتر و بیشتر معرفی کنیم، لازمه اش مشارکت فعال تر فارع التحصیلان این کشورها برای شناساندن فرهنگ‌های شرقی است که کمتر شاهد آن بوده ایم.

راه اندازی بخش های بین المللی سایت انسان شناسی و فرهنگ می تواند در این زمینه تا حد زیادی راه گشا باشد. همچنین انتشارات ما که تلاش می‌ کنیم در آن جهت یعنی شکل دادن هر چه بیشتر به یک نظریه «جنوب» در علوم اجتماعی و انسانی یاری رساند.

*ایران گروهی از ویژگی های منحصر به فرد انسان شناسانه ازجمله چند فرهنگی بودن، چند مذهبی، مسلمان و شیعی بودن مردم را در شاخصه های خود دارد. این تجربه چقدر می تواند در انسان شناسی، بدیع و تک باشد؟

این نکته ای بوده است که ما از ابتدای شکل گرفتن مجموعه در نظر داشته ایم. از این رو از همان آغاز گروه هایی را به مطالعه مناطق مختلف ایران اختصاص دادیم و تقریبا هیچ نقطه یا فرهنگی عمده در ایران وجود ندارد که یا هم اکنون در سایت حضور نداشته باشد و یا برای حضور آن برنامه ریزی نشده باشد. البته این گروه ها و مناطق به هیچ عنوان به یک اندازه فعال نیستند و متاسفانه در کشور ما دوستان در فرهنگ های منطقه ای نسبت به شناساندن فرهنگ خود به سایر مناطق و در سطح جهان چندان حساسیت ندارند و تلاششان آن است که این کار را از طریق شبکه‌های محلی بکنند که امکان پذیر نیست.

در حالی که حضور در یک شبکه ملی و جهانی فعال، هیچ تضادی با برخورداری همزمان از شبکه های محلی ندارد. اما این امر به هیچ رو در دوستان شهرستان‌ها و مناطق و اقوام ما درونی نشده است و آنها تمایل زیادی به ماندن در لاک خود دارند که طبعا به مجموعه فرهنگ ایران لطمه می زند و امید ما حضور بیشتر و پر رنگ تر آنها در همه فعالیت های انسان شناسی و فرهنگ است.

*موسسه انسان شناسی و فرهنگ چه خدمتی توانسته به معرفی انسان شناسی و انسان شناسان جامعه ایرانی بکند؟

پیش از هر چیز لازم بوده است که انسان شناسان ایران یکدیگر را بشناسند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ سپس لازم بوده است که آنها با سایر شاخه های علوم اجتماعی وانسانی و حتی سایر علوم وارد ارتباط شوند. و من فکر می کنم در هر دو زمینه ما قدم های مهمی برداشته ایم، البته تا موقعیت آرمانی فاصله بسیار زیادی داریم. اما به نظر من آنچه اهمیت دارد، کار دراز مدت و پیگیر و پایدار است و نه حرکات نمایشی و عاطفی و واکنشی که پس از مدتی از کار می افتند ما همیشه از این گونه حرکات اجتناب کرده ایم و با سرعتی مغفول که بتواینم مدیریتش کنیم و در حدی که در توانمان باشد انسان شناسان ایران را به یکدیگر و به جهان معرفی کرده ایم. با راه اندازی بخش‌های بین المللی مسلما این کار را با شدت و تاثیر گزاری بسیار بیشتری انجام خواهیم داد.

*از آنجایی که انسان شناسی عینی است، آنلاین بودن برای انسان شناسی تجربه خوبی است؟ آیا منافی علمی بودن نیست؟ سریع تر شدن به واسطه آنلاین بودن چه زیانی دارد؟

موسسه انسان شناسی و فرهنگ که نزدیک به یک سال است به عنوان یک سازمان غیر دولتی تشکیل شده است، برای ما ضمانتی است که بتوانیم حضور خود را در جهان واقعی هر چه پر رنگ تر کنیم. اما حتی پیش از شروع به کار رسمی موسسه نیز ما از طریق برنامه های مختلف آموزشی و پژوهشی که اعضای مرکزی مان داشتند با جهان واقعی در ارتباط و حضور داشتیم. اما این حضور دائما پر رنگ‌تر خواهد شد. با وجود این به گمان من آنلاین بودن و میدانی بودن تضادی با یکدیگر ندارد.

کسانی که آنلاین هستند مسلما تجربیات میدانی دارند و اتفاقا اینکه در شبکه برایشان جایگاهی علمی باز باشد که بتوانند درباره کارهای یکدیگر آگاه شوند و با یکدیگر ارتباط ایجاد کنند، این امر به کارهای میدانی جانی تازه خواهد داد. ما در انسان شناسی و فرهنگ بالا بردن سرمایه علمی را همراه و متناسب با بالا بردن سرمایه اجتماعی انجام می دهیم و گمان می کنیم اگر تعادلی میان این دو گونه سرمایه وجود نداشه باشد یا کارها سطحی می شوند و تشریفاتی یا بیش از حد در حبابی از علم سخت فرو می روند و در هر دو حالت تاثیر اساسی خود را جامعه و فرهنگ از دست می دهند که این اتفاقی است که باید از آن جلوگیری کرد.

*انسان شناسی جدید می آید که هیمنه غربی را زیر سوال ببرد اما ممکن است اینچنین برداشت شود که سایت انسان شناسی و فرهنگ باز تحت تاثیر اندیشمندان غربی قرار گرفته است؟ آیا این تلقی درست است؟

شناخت علم جهان و دانش انسان شناسان جهانی و از جمله انسان شناسان و سایر متخصصان اروپایی و آمریکایی تضادی با شکل گیری نظریه «جنوب» و محلی و بومی ندارد. اینکه خواسته باشیم یک نظریه بومی بسازیم که ربطی به جهان اندیشه و آکادمی نداشته باشد، خیال خامی است و به اراده برای «اختراع دوباره چرخ» شباهت دارد. ما باید جهان را درک کنیم بهترین ارتباط و شناخت را از آن داشته باشم و در عین حال فراموش نکنیم که بهترین شکل مبادله فکری با جهان، داشتن هویتی از آن خودمان است.

دقت داشته باشیم که انباشت سرمایه علمی نیز در جهان به یک اندازه نیست، امروز این سرمایه در چند زبان محدود و گروهی از کشورها (اروپا و آمریکا) متمرکز هستند و این شرایط خوبی نیست، اما برای مقابله و جبران آن باید ابتدا همه نظریه‌ها و مطالعات را بشناسیم و همگام با آنها خودمان ابزارهای شناخت خودمان را فراهم کنیم. این سیاست ما بوده است. بنابراین بر خلاف روند عمومی کشور در حوزه علوم اجتماعی و انسانی که ترجمه را در اولویت قرار داده است، ما اتفاقا تالیف را در اولویت قرار داده ایم و در همین جهت فکر می کنیم می توانیم به نتیجه ای در راستای همان بومی/ جهانی شدن برسیم.

*انسان شناسی و فرهنگ در دراز مدت می‌تواند مسیر درونی کردن، همسازی، تقارب و تکثرگرایی را هموار کند؟ تا کنون چه مقدار از راه را پیموده؟

بدون شک اگر بتواند تداوم بیابد چنین خواهد شد. ما دو گونه از همگرایی را از روز نخست هدف گرفته بودیم، یکی همگرایی میان اجزاء و بخش‌های مختلف فرهنگ عظیم ایران که پیشینه ای شش هزار ساله و پهنه ای به گستردگی یک قاره دارد. و از طرف دیگر همگرایی میان فرهنگ ایران و فرهنگ های غیر ایرانی هم در شرق و هم در غرب این فرهنگ به همین جهت تمام مناطق جهان در انسان شناسی و فرهنگ دارای بخش و گروه مستقل هستند و هرچند به شکل و با یک حجم این گروه های فعال نیستند.

دیدگاه ما را در جهت همگرایی های منطقه ای و جهانی، به این اقدامات می توان درک کرد. اینکه تا چه حد موفق بوده ایم را اعداد مربوط به مراجعه از همه نقاط جهان و ایران نشان می دهند: باید توجه داشت که بنابر آمار آلکسا، سایت ما پربیننده ترین سایت علمی فارسی زبان در جهان است که از بیش از صد کشور جهان به آن وارد می شوند و از مطالب آن استفاده می کنند. ورودی بیش از ۶۰ درصدی از طریق گوگل، گویای پژوهشی بودن جستجوها است که به همین دلیل نیز ما ناچار بوده‌ایم در طول این ده سال بارها نمونه های جدیدی را با ارتقا فنی روی فضا ببریم و روابط اجتماعی بیشتری را در جهان واقعی مدیریت کنیم. انجام این کار با حفظ استقلال مالی و سازمانی و داوطلبانه نگه داشتن کل کارها، واقعا طاقت فرسا بوده است، اما دوستان جوان ما توانسته اند در این هدف، نسبتا موفق باشند.

*یکی از زیر مجموعه‌های موسسه انسان شناسی و فرهنگ مرکز اسناد و تاریخ فرهنگی انسان شناسی وفرهنگ است. تا کنون این مرکز مجموعه بزرگی از متن کامل کتاب‌های الکترونیک را در حوزه‌های مختلف فرهنگی فراهم آورده‌است که فهرست عمومی و فهرست‌های تخصصی (بر اساس موضوع و پهنه جغرافیایی) آنها را به تدریج با شماره گزاری پی در پی در اختیار خوانندگانش قرار می‌دهد. قرار بود این مرکز در مهر ماه دو سال پیش به صورت سایتی مجزا فعالیت کند، لطفا در رابطه با این زیر مجموعه و همچنین سایتی که قرار است راه اندازی شود اندکی توضیح دهید.

این زیر مجموعه مثل همه زیر مجموعه های دیگر ما (پروژه انسان شناسی شهری شهرهای ایران، پروژه انسان شناسی تاریخی فرهنگ مدرن ایران، برنامه های دیداری و شنیداری و… ) ما در حال انجام شدن هستند اما علت آنکه فعالیت آنها در اختیار همه گذاشته نمی شود و خاص اعضای پیوسته انسان شناسی و فرهنگی است، کمبودهای مالی است که ما با آنها درگیر هستیم. متاسفانه برای اکثر مردم ما هنوز مفهوم کار داوطلبانه جا نیافتاده است و برایشان سخت است تصور کنند که مجموعه ای مثل انسان شناسی و فرهنگ نیاز به کمک مالی دارد و میزان کمک ها، بسیار بسیار پایین تر از حد انتظار است.

این متاسفانه از ویژگی های فرهنگ هایی است که عادت به گرفتن کمک و تصدی گری دولتی دارند و به همین دلیل نیز متوجه نیستند که آنچه امروز در اختیار آنها است، ممکن است هر لحظه به دلایل مالی از کار باز ایستد. و به این نکته توجه ندارند که کمک های بسیار کوچک می تواند این نهاد را بسیار تقویت و به پروژه های آن سرعت بخشد.

*چشم اندازهای انسان شناسی و فرهنگ چیست؟

مهم ترین چشم انداز ما، دامن زدن به مطالعات بین رشته ای و همچنین ایجاد پل های مستحکم تری میان دانشگاه و سازمان های غیر انتفاعی نظیر سازمان خودمان است. بدین ترتیب می توانیم به طرف هدف اصلی که ساختن یک نظریه بومی / جهانی برای شناخت فرهنگ و کشور خودمان است و از آنجا وارد شدن و پیش رفتن در مبادلاتی برابر، با جهان در حوزه های علوم اجتماعی و انسانی برویم. از این گذشته باز اگر امکانات مالی به ما اجازه بدهد، راه اندازی سایت های غیر فارسی، برای ما هدف بزرگی است که نشان دهیم چه اندازه در این کشور جوانان و پژوهشگران فعال و صادقی داریم که بدون چشم داشت در حال ساختن آینده خود هستند و هدفشان آن نیست که بخواهند نه مهاجرت کنند و نه دست روی دست بگذارند و به دلیل سختی کار، آن را کنار بگذارند.

ما گروه های بی شماری از جوانان با استعداد در همه رشته های علوم اجتماعی و انسانی و هنر داریم که در حال کار به صورت جدا جدا هستند و مجموعه های نظیر انسان شناسی و فرهنگ هم می توانند آنها را با یکدیگر مرتبط کنند و هم چشم اندازی کاری جدی و پژوهشی به آنها بدهد و هدایتشان کند. این چشم اندازی است که امیدواریم با پایداری مجموعه بتوان به تحقق برسد. به نظر ما این گونه مجموعه ها هستند که می توانند مدنیت و علم ما را به حد بالایی برسانند و نه الگو گرفتن از مدل های نظیر مسابقات بین المللی و تلاش برای تغییر دادن علم در جهان در حالی که ما خودمان مشکلات بی شماری داریم که باید حل کنیم و دستکم بتوانیم در یک چشم انداز بیست یا سی ساله، نیاز به آنکه مطالعه بر ایران در خارج از ایران انجام بگیرد را از میان ببریم و به نوعی خود کفایی نسبی در این زمینه برسیم.

این باید برای همه دست اندرکاران علوم اجتماعی و انسانی یک هدف استراتژیک باشد که مطالعات را در ایران متمرکز کنند، منظورم البته مطالعات درباره ایران است. اینکه بزرگترین مراکز شناخت کشور ما نه در ایران بلکه در دانشگاه های اروپایی و آمریکایی باشد ابدا افتخار آمیز نیست و سبب نوعی وابستگی می شود که باید آن را از میان برد و سپس در حدی برابر وارد مبادله ای جدی با آنها شد. این هدف و چشم انداز انسان شناسی و فرهنگ است.

این گفتگو با خبرگزاری مهر انجام شده و در تاریخ ۴ آذر ۱۳۹۴ منتشر شده است