بدن تو میدانی است برای نبرد: تقابل “ما” و “آنها” در آثار کروگر
باربارا کروگر[۱] از هنرمندان معاصر برجستهای است که بسیاری شهرت او را به واسطهی تهیهی عکسهایی انتقادی همراه با نوشتار متن میدانند. او که فعالیت در مجلات هنری را در سابقهی خود دارد، همواره در آثار خود به نقد گفتمان مسلط بر زنانگی پرداخته و بیپایه بودن بسیاری از کلیشههای جنسیتی را در دستور کار خود قرار داده است. او به طور مشخص از تحولات معاصر در گفتمانهای جنسیت تاثیر گرفته و از طریق آثار خود به کنشگر فعال این حوزه تبدیل شده است. کروگر نسبت به شرایط اجتماعی که در آن زندگی میکند با دیدهی انتقاد نگریسته و در عین حال آثار او، اطلاع وی را از دانش نظری در حوزهی مطالعات انتقادی، مارکسیستی و فمینسیتی نشان میدهد. از مسائل مورد انتقاد کروگر میتوان به مصرف گرایی، سلطه و قدرت مردانه و نیز روابط قدرت و سیاستهای جنسیتی اشاره کرد.
نوشتههای مرتبط
نکتهی قابل توجه در آثار کروگر تصاویری است که او برای بیان عقاید خود از آنها استفاده میکند. این تصاویر، عکسهایی از پیش موجود و عموما انتشار یافته در نشریات عامه پسند میباشند که کروگر با دقت نظری خود آنها را انتخاب و نوشتارهایی کوتاه اما نغز و تاثیرگذار بر آنها نهاده است. به عبارت دیگر هنر کروگر در عکاسیِ تصاویر مورد نظر نیست بلکه تغییری است که او با نوشتارهای متنی خود در روایت، محتوا و پیام ارسالی ایجاد میکند. معنایی وارونه و بعضا واژگون کننده که تصویر را از معنای پیشین تهی کرده و معنایی جدید به آن میبخشد. معانی که صریح و مستقیم بوده و راه گریزی از آن نیست.
اصلی ترین مضمون در آثار کروگر به چالش کشیدن جایگاه زنان در جامعهی آمریکا و نحوهی بازنمایی آنها در آثار هنری و تولیدات رسانهای است. نوک پیکان کروگر در تصاویر انتخابی خود، تودهای همگون از زنان است که سلطهی سرمایهداری و سلسله مراتب پدرسالارانه را نه از سر ناچاری که با رغبت پذیرفتهاند. طبقهای که کروگر از آنها سخن میگوید به هیچ وجه زنان فقیر و فرودست جامعه (به لحاظ نمادین) نبوده، بلکه عموما زنان طبقهی متوسط جامعهی آمریکا می باشند. جماعتی که زنان مورد بحث در کتاب مشهور بتی فریدان با عنوان “رازوری زنانه[۲]” (۱۹۶۳) را به ذهن متبادر میسازند. به عبارت دیگر چیزی را که فریدان از آن تحت عنوان “مشکلی که نام نداشت و به رسمیت شناخته نمیشد” سخن میگوید، در آثار کروگر نه تنها به رسمیت شناخته شده، که با لحنی قاطعانه گوشزد میشود.
کروگر در آثار خود از ضمایر “ما”، “شما”، و “آنها” استفاده میکند که منظور او از ما جامعهی زنان، شما؛ سلطهی مردانه و آنها؛ روابط قدرت در جامعه است. به عبارت دیگر او با استفاده از این ضمایر در پی متشکل سازی زنان در گروه منسجمی است که آنها را ما مینامد. برای نمونه در تصویر خود به نام “ما به قهرمان دیگری نیاز نداریم[۳]” به کلیشهی ضعف بدنی زنان و نیاز آنها به حمایت مردان میتازد که ما در اینجا نمادی از زنانیست که به این وضعیت اعتراض دارند. در اثر دیگری با عنوان “خشنودی تو در سکوت من است[۴]” مردی که آمرانه سکوت را نشان میدهد نیز نمادی از ساختار مردانهای است که به لحاظ تاریخی توان سخن گفتن را از زنان گرفته است.
در تصویر مهم دیگری با عبارت “نگاه خیرهی تو ضربهای است به صورت من[۵]”، کروگر در پی اعتراض به ابژه سازی زنان در تبلیغات تجاری است که با تقلیل زنان به بدنهای جنسی، آنها را به بستری برای لذت جویی تبدیل میکنند، گویی آنها عاری از هرگونه ظرفیت فکری و معنوی صرفا در بدنهایشان خلاصه میشوند. از دید کروگر نگاه خیرهی مردانه، زنان را به ابژههایی تبدیل میکند که قادر به اندیشیدن “برای خود” نیستند و افکار، عقاید و رفتارهای آنها از قضاوتهای مردانه ناشی میشود. آنها هنوز هم با دلالتهای پدرسالارانه و سلطهی مردانه درگیر هستند.
در همین راستا کروگر تلاش میکند تا از تصاویر زنان برهنه که جهت فروش محصولات و یا پیشبرد اهداف گفتمانی مردانه استفاده می شوند، علیرغم وفورشان در فضای فعالیتی خود، خودداری کند چراکه استفاده از این تصاویر ولو در جهت انتقادی، نوعی بازتولید خشونت و ترویج شیشدگی آنهاست. بنابراین از این حیث، علیرغم رویکرد ساختارشکنانهی خود که از مولفههای اصلی رویکردهای پست مدرن تلقی میشود، با گفتمان پسافمینیستی فاصله میگیرد.
او از همین دریچه، به انتقاد مصرفگرایی و تشویق زنان به مصرف بیشتر در جامعهی سرمایه داری پرداخته و آن را با فرآیند ابژهسازی که پیشتر به آنها پرداخته بود درهم میآمیزد. از این دریچه او به رویکردهای مارکسیستی نزدیک میشود. در تصاویر خود با نوشتارهای “زندانت را بیارای[۶]”، “قلابی یا واقعی[۷]”، وزن بیعیب و نقص چند کیلو است؟[۸]”، نگاه انتقادی خود را نسبت به صنعت مد و خودآرایی نشان داده و آن را بهرهکشی از زنان قلمداد میکند. او صنعت زیبایی را در راستای استانداردسازی زنان و اعمال کنترل بیشتر بر آنها میداند، در تصویر “چه کسی از بین همه زیباتر است؟[۹]” یا “هرگز زشتی را نمیپذیرم[۱۰]” که انتقادی است به مسابقات زیبایی “کودک و تاج[۱۱] “و شرکتکنندهی چهار سالهی آن از ایالت تگزاس، و نیز تابلوی “تو زیبایی![۱۲]” که تصویری کنایی است از کلیشههای زیبایی، اندازهها و ویژگیهایی که یک صورت زیبا باید داشته باشد، همه به استانداردها و قالبهایی اشاره دارد که به زنان تحمیل میشوند تا جامعه که الگوهای زیبایی را از منظر مردانه تعریف میکند، آنها را زیبا بنامد.
یکی از نقاط عطف در آثار کروگر تصویری است که بیش از همهی آثار او شهرت یافته است. تابلوی “بدن تو میدان نبرد است[۱۳]” در تلاش است تا “از جنبش مارچ ۱۹۸۹ در واشنگتن که در حمایت از حق زنان و به طور مشخص سقط جنین و حق کنترل موالید (حق انتخاب) صورت گرفته بود حمایت کند” (کروگر، ۱۹۹۰). او تعلق گفتمانی خود به این جنبش را با عبارت “بدن تو میدان نبرد است” نشان میدهد تا ساختار قدرت در جامعهی خود را زیر سوال برد. این عبارت نزاع طولانی مدت زنان درمورد تصمیمگیری دربارهی بدنشان که شدیدا با ساختارهای قدرت درگیر است را نشان میدهد. همین مضمون، یعنی سیاستورزی جنسیتی و روابط قدرت در جامعهی آمریکا در آثار دیگر او نیز قابل مشاهده است. او محوریت مردانه در اتخاذ سیاستهای جنسیتی را در یکی دیگر از تابلوهای خود با نوشتار “۷۷ درصد از رهبران ضد سقط جنین مرد هستند درحالیکه ۱۰۰ درصد آنها هرگز باردار نمیشوند[۱۴]” نیز به چالش می کشد.
کروگر در همهی آثار خود در تلاش است تا دریچهای را به سوی زنان بگشاید که امکان دیده و شنیده شدن به آنها دهد. او در آثار خود از پیشفرضهای مربوط به زنان ساختارشکنی کرده و فضایی را ترسیم میکند که زنان دیگر صرفا تحت نظارت مردان نبوده و تماشاچی صرف تصمیمات آنها نیستند، بلکه از آنها می خواهد که خود عامل و نیروی خلاقه باشند. او در تابلوی “حالا تو ما را میبینی[۱۵]”، سوژه در تلاش است تا درپوشی را – که نمادی است از موانع موجود بر سر بروز تواناییهای زنان- بر دارد و جنبههایی واقعیتر از تواناییهای زنانه را نشان دهد.
کروگر با نمایش پروبلماتیک هنجارها و باورهای رایج اجتماعی که از ریشه های پدرسالارانه برمی خیزند، به بازنمایی ارزش های پدرسالارانه، گفتمان ابژگی و نگاه های خیره، و نیز بحران مصرف گرایی بپردازد. دریچه ای که به سوی انعکاس نگاه های خیره مردانه می گشاید، همان سیاستی است که آنها را قادر می سازد تا بر بدن زنان اعمال قدرت نمایند. کروگر هنرمندانه این کنترل را به مصرفگرایی پیوند میزند و به قابلیت تملک و فروش همه چیز در فرهنگ آمریکایی انتقاد میکند.
نتیجتا میتوان گفت که باربارا کروگر از تصاویر مونتاژ شده و نیز سایر اشکال رسانهای استفاده میکند تا زاویهی دید بیننده را نسبت به آنچه جامعه از زنان میخواهد سوق دهد. او این کار را با انعکاس ارزشها و نمادهای مشخصی انجام میدهد تا به آثار خود نوعی وحدت موضوعی بخشد. مفاهیم عمدهی مورد استفادهی او در اکثر آثارش به قدرت، پدرسالاری، کلیشههای جنسیتی، و مصرف گرایی اختصاص دارند. او معتقد است که مسئلهی کنترل بدن زن به نزاع های گسترده میان زنان و مردان در حوزهی قدرت تبدیل شده است. قالب قرمز رنگی که کروگر برای تصاویر خود انتخاب میکند در کنار قلم درشتی که نوشتههای هر تابلو با آن نوشته میشود، تبلیغات و بازاریابی، و نتیجتا شی شدگی را تداعی میکند. این مفاهیم رویکرد سیاسی و اجتماعی هنرمند در حوزهی جنسیت و پرابلماتیک وضعیت زنان – که به جامعهی او نیز محدود نمی شود – را منعکس میکند. او در مصاحبه ای گفته است: “من مهارت های زبانی خود را توسعه داده ام تا بتوانم با تهدید رو در رو گردم. برای یک دختر، این یگانه راه است، به جای آنکه مجبور باشم اسلحه بکشم!” (مجیدی، ۱۳۹۳).
منابع
– فریدان، بتی، ۱۳۹۱، “رازوری زنانه”، ترجمه فاطمه صادقی، نشر نگاه معاصر، تهران.
– مجیدی، زینب، ۱۳۹۳، معرفی باربارا کروگر، سایت اینترنتی هنرو تاریخ http://historyofart.blogfa.com/
– Kruger, B. (1990). Love for Sale. New York: Harry N. Abrams, Inc.
[۱] Barbara Kruger
[۲] Feminine Mystique
[۳] We don’t need another hero
[۴] Your comfort is my silence
[۵] Your Gaze hits the side of my face
[۶] Adorn your prison
[۷] Fake or Real
[۸] How much does perfection weight
[۹] How is the fairest of all them
[۱۰] I never want to grow ugly
[۱۱] Toddlers and Tiaras
[۱۲] You are beautiful
[۱۳] Your Body is the Battleground
[۱۴] ۷۷% of anti-abortion leaders are men. 100% will never be pregnant
[۱۵] Now you will see us