طبقه خلاق
شهر همواره با ساکنین آن تعریف میشود و شهروندان منبع حیاتی هر شهر به شمار میآیند. آنچنان که گفته شد امروزه در مسیرِ ناگزیرِ جهانی شدن، رقابتِ واقعی بین شهرهاست. و بر خلافِ رویهی گذشته که رقابت در جذب کارگران ماهر بوده، امروز این رقابت در جذب افراد متخصص است. در زمانهی ما استعداد و خلاقیتِ شهروندان به مرور جایگزینِ مزیتهای سنتی شهرها مانند موقعیت مکانی و منابع طبیعی شده است. به طور کلی بخشی از اعتبار یک شهر (به مثابهی مکان) وام دارِ ساکنینِ آن شهر است، شهر اعتبار خود را از حضور و فعالیتِ شهروندان آن کسب میکند، به شرط آنکه شهر نیز زیرساخت و جاذبهی لازم را دارا باشد. شهر خلاق شهری است که جاذبِ افرادی است که ریچارد فلوریدا آنها را طبقهی خلاق (Creative Class) معرفی میکند. نقش استعدادهای خلاق در توسعه اقتصادی شهر در کتابهای ریچارد فلوریدا (Florida 2005) (florida 2002) به طور کامل تشریح شده است. پیش از انتشار این دو کتابِ مهم، فلوریدا در پایاننامه خود به دنبال پاسخ به یک سوال مهم بود؛ اینکه چرا بعضی از نقاط شهری، رشد و رفاه (رفاه اقتصادی) بالایی دارند، در حالی که دیگران علیرغم تلاشی که میکنند چنین رفاهی ندارند. پاسخ فلوریدا این است که پیشرفت اقتصادی یک شهر (یا منطقهی شهری) بر راهکارهای توسعه اقتصادیِ سنتی استوار نیست، بلکه بیشتر در گروِ جذب استعدادهای خلاق است. آنچنان که پیشتر هم اشاره شد، از نظر فلوریدا خلاقیت انسانی سرمایهای ارزشمند است و همیشه گروهی از افراد خلاق هستند که روند توسعهی اقتصادِ جدید را تعیین میکنند. فلوریدا این گروهِ مهم و تعیین کننده را طبقه خلاق مینامد و معتقد است که توسعه اقتصادی یک شهر بایستی مبتنی بر جذب این گروه باشد. اما ویژهگی طبقه خلاق چیست و اینها چگونه انسانهایی هستند!
نوشتههای مرتبط
طبقه خلاق از یک واژه قدیمی (طبقه) و یک اضافهی جدید (خلاق) بوجود آمده است. طبقه واژهای بود که نخستین بار به واسطهی آثار مارکس وارد واژگان علوم اجتماعی شد. که بر اساس مبنایی اقتصادی است که نظامهای قشربندی اجتماعی برآن استوارند. مارکس طبقات عمدهی زمان خویش را با توجه به عوامل تولید بین مالکانِ نیروی کار، مالکانِ سرمایه و مالکانِ زمین که منبع درآمدشان به ترتیب عبارتند از دستمرد، سود و اجارهی زمین تقسیم میکند. فلوریدا با اشاره به خلاقیت در واقع یکی دیگر از عوامل تولید (اقتصاد جدید) یعنی استعداد اشاره دارد که از نظر میزان اهمیت در فرآیند تولید، نویافته است (جلالی ۱۳۹۰)
فلوریدا افراد طبقه خلاق را موتورهای جدید تولید ثروت مینامد با توجه به تعریف وی، گروه یا طبقه خلاق شامل دو دستهی کلیِ هستهیِ فوقِ خلاق (super-creative core) و حرفهایهای خلاق (creative professionals) میشود. اعضای هسته فوقِ خلاق فرمها یا طرحهای جدیدی را تولید میکنند که قابل جا بهجایی و در سطح وسیع قابل استفاده هستند، مانند طراحی محصولی که بتواند به طور گسترده ساخته و فروخته و استفاده شود یا طرح راهبردیِ که در موارد متعدد قابلیت کاربرد داشته باشد. در مرحله دوم از این هسته، حرفهایهای خلاق قرار دارند که در بازهی وسیعی از صنایع دانش بنیان مانند بخشهای فنآوریهای برتر، خدمات مالی، مراقبت سلامت، امور قانونی و مدیریت تجارت مشغول به کار هستند. این افراد با استفاده از آگاهیها و دانشِ پیشرفتهی خود در فرآیند حلِ مسأله، راهحلهای نوآورانه را جستجو میکنند. این دو دسته در کتاب فلوریدا به این شرح معرفی شدهاند: (دادپور ۱۳۹۰)
هسته فوق خلاق super-creative core))
- مشاغل مربوط به ریاضی و رایانه
- مشاغل مهندسی و معماری
- مشاغل مربوط به دانش موجودات زنده مانند بیولوژی، علوم طبیعی و علوم اجتماعی
- مشاغل مربوط به آموزش و کتابخانه
- مشاغل مربوط به هنر، طراحی، سرگرمی، ورزش و رسانه
حرفهایهای خلاق (creative professionals)
- مشاغل مربوط به مدیریت
- مشاغل مربوط به فعالیتهای مالی و تجارت
- مشاغل قضایی
- مشاغل تکنیکی و مراقبت سلامت
- مدیریت فروش و مشاغل مربوط به فروش کالاهای گران قیمت
فلوریدا در ادام، ارزشها و گرایشهایی را برای طبقه خلاقِ مورد نظر خود در نظر گرفته و معرفی میکند که میتوان آنها را تحت عنوان ویژگیهای طبقه خلاق قرار داد:
فردگرایی: اعضای طبقه خلاق سطح بالایی از فردگرایی و خودبیانی را نشان میدهند. آنها نسبت به پیگیری دستورات شرکتها و سازمانها بیمیلاند و در برابر ارزشهای مسلط اجتماعی و سازمانی مقاومت نشان میدهند.
شایسته سالاری: شایستگی برای این طبقه، بسیار ارزشمند است. طبقه خلاق کارِ سخت، چالش و هیجان است. آنها میخواهند به شایستگیهای بالاتر برسند؛ زیرا درآنچه به آن اشتغال دارند، بسیار خوب هستند.
تنوع و باز بودن: تنوع در هر شکلی جزو ارزشهای این طبقه است که به روی تفاوتها باز است (آزاد ۱۳۹۹)
لازم به ذکر است که فلوریدا گروه دیگری را نیز معرفی میکند که یک طبقهی رو به رشد خدماتی است. هرچند که جز طبقه خلاق نمیباشد اما با اجزای طبقهی خلاق در ارتباط است و ساکن شهر خلاق است (florida 2002).
در آرای دو نظریه پرداز مطرح یعنی فلوریدا و لندری اختلافی در تعریف و گسترش خلاقیت در شهر خلاق وجود دارد: لندری به خلاقیت به عنوان یکی از ویژگیهای هنرمند مینگرد، در حالی که فلوریدا اصطلاح خلاقیت را طوری بسط میدهد که تقریبا شامل هر فردی که در تولید ارزش فراصنعتی دخالت دارد میشود (رحیمی ۱۳۹۲) به نقل از Kirchberg .
واژه خلاقیت (creativity) در دیکشنری آکسفورد استفاده از تخیل یا ایدههای جدید در تولید آثار به ویژه هنری معنی شده است. در واقع خلاقیت به کارگیری تواناییهای ذهنی است برای ایجاد یک فکر یا مفهوم تازه که پیش از این وجود نداشته است. البته هیچ تعریف سادهای وجود ندارد که این پدیده شگفت را در بر بگیرد. حتی در حوزه روانشناسی جایی که دربارهی خلاقیت فردی به تفصیل مطالعه میشود، در این مورد که خلاقیت یک ویژگی ذاتی است اتفاق نظری وجود ندارد. از این رو تنها کاری که در این زمینه میتوان انجام داد، تببین ویژگیهای خلاقیت در عرصههای مختلف تلاش بشر است. (مرضیه ۱۳۸۷) . هر چند در پرداختن به مفهوم خلاقیت، در اولین و ابتداییترین تعریف، به خلاقیت هنری میرسیم و شهر خلاق را شهری با حال و هوای فرهنگی و هنری تصور میکنیم و ساکنین آن (طبقه خلاق) را هنرمندان یا علاقمندان به هنر و فرهنگ میشناسیم، اما در واقعیت، خلاقیت با محوریت و در اتباط با مفاهیمی دیگر چون اقتصاد تعریف میشود. این به معنای نفی رویکرد هنری به خلاقیت نیست بلکه دامنهای فراتر از فرهنگ و هنر را در بر میگیرد. به نظر هاهن (Hahen) در نقد آرای نظریه پردازان شهرخلاق: آنچه واقعا خودِ اصطلاح خلاقیت معنا میدهد و اینکه چطور از نظر علمی میتواند تشریح شود، معمولا در جعبه سیاه باقی میماند. (رحیمی ۱۳۹۲). این در حالی است که معانی و مفاهیمی این چنینی را بایستی در یک افق معنایی مورد مطالعه قرار داد به ویژه در مطالعات میانرشتهای، رسیدن به معانی مطلق، امری تقریبا محال است و بیشتر تاثیر مفاهیم بر یکدیگر در دامنهی علوم مختلف و ارتباط و تاثیرپذیری آنها از یکدیگر مورد نظر است. لذا به جایِ پرداختن به مفاهیمی چون خلاقیت و پاسخ به پرسش “خلاقیت چیست”، تعریفِ مفاهیمی چون انسانِ خلاق، طبقه خلاق، اقتصاد خلاق و شهر خلاق، هدف این پژوهش است.
همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد. طبقه خلاق بازیگر اصلی و موتور محرک شهر خلاق است. از طرفی دیگر شهر (شهر خلاق) نیز بایستی دارای زیرساختها و ویژگیهایی برای جذب و نگاهداشت طبقه خلاق باشد. بنابراین رابطهای دوسویه بین این دو مفهوم وجود دارد. ارتباط افراد طبقه خلاق با شهر خلاق شبیه به رابطهی انسان با فضا یا مکان در دیگر مباحث معماری و طراحی شهری است. آنچنان که هر کدام ویژگیهای اولیهی مختصِ به خود را دارند، پس از ارتباط با دیگری، ویژگیهای جدیدی کسب کرده و به مفاهیمی تازه ارتقا پیدا میکنند. همانگونه که حضورِ انسانها و تعاملات ثانویه آنها با یکدیگر به فضاهای شهری اعتبار میبخشد، انسانها نیز در فرآیندهایی مثل یادگیری از محیط یا مکانمند شدن، از فضا یا مکان تاثیر میپذیرند. این فرآیندها در ارتباط بین دو مفهوم اصلیِ این پژوهش یعنی طبقه خلاق و شهر خلاق نیز وجود دارند. آنچنان که شهر خلاق به عنوان یک کل یا یک ظرف، طبقه خلاق را جذب کرده و آن را در بر میگیرد و پرورش میدهد، طبقه خلاق نیز به عنوان منبع اصلی شهر خلاق در این رابطه و تعامل قرار گرفته و بر محیط تاثیر میگذارد. در ادامه پژوهش روابطِ ارکان و اجزای مهم شهر خلاق به ویژه ارتباط طبقه خلاق و شهر خلاق بررسی خواهد شد.
منابع:
Abrahamson, M. 2004. Global Cities. Oxford.
florida, R. 2002. The Rise of the Creative Class. New York: Basic Books.
Florida, Richard. 2005. cities and creative class. New York: Routledge.
Jacobs, J. 1969. The Economy of Cities. New York: Random House.
Landry, charls. 2008. The Creative City. London: comedia.
Mele, Christopher. 2005. Globalisation, Culture and Neighborhood Change. Oxon: the urban sociology reader.
Pacione, M. 2001. Urban Geography: a global prespective. Routledge.
Reckwits, Andreas. 2009. Creative City. Mittelweg.
Scott, Allen. J. 2006. Creative Cities: Conceptual issuse and policy questions. Los Angeles: university of California, Los Angeles.
short, J.R. 2008. Cities and Economies.
UNESCO. 2007. Creative Cities Network. https://en.unesco.org/creative-cities/home.
آزاد, نفیسه،. ۱۳۹۹. “طبقه خلاق: کاوشی در امکانهای شکل گیری اجتماعات و اقتصاد خلاق در تهران.” اقتصاد شهری.
پوراحمد. ۱۳۹۰. “بررسی مفاهیم و شاخصهای نظریه شهر جهانی.” باغ نظر ۲۹-۴۲.
جلالی, دانن،. ۱۳۹۰. بررسی ویژگیهای اقتصادی طبقه خلاق جامعهشهری کشور در سال ۱۳۷۸. تهران: شهرداریها، شماره ۱۰۰.
دادپور, سارا. ۱۳۹۰. آفرینش مکانهای جاذب طبقه خلاق به کمک طراحی شهری: راهنمای طراحی برای شهر تهران. تهران: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی .
رحیمی, محمد. ۱۳۹۲. شهرخلاق (مبانی نظری و شاخصها). تهران: مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران.
شیرازیزاده, آیناز. ۱۳۹۲. واکاوی مفهوم شهر خلاق از منظر اندیشههای چالز لندری و ریچارد فلوریدا. قزوین: دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین.
قورچی, مرتضی،. ۱۳۹۱. “شهر خلاق.” مدیریت شهری و شهر خلاق.
کیم, شورت، جان و یونگ هیون،. ۱۳۸۹. شهرها و نظامهای اقتصادی . تهران.
محمدی, کمال. ۱۳۸۹. “دوران شهرهای خلاق.” مجله شهرداریها.
مرضیه, کیقبادی،. ۱۳۸۷. شناخت صنعت فرهنگی. قم: آصف.