انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انقلاب علمی قرن های هفدهم و هجدهم

انقلاب علمی قرن های هفدهم و هجدهم

علم در عصر کلاسیک، بازنمایی جدیدی از دنیا ارائه می دهد که از به کارگیری ریاضیات کاربردی گرفته تا حرکت اجسام، بر مشاهده و آزمون و خطا تکیه دارد. مشاهده به مدد دوربینهای نجومی و میکروسکوپ ممکن شد و آزمون و خطا نیز روشی بود که علم یونان از آن آگاهی نداشت. در زیر به مهم ترین شاخه هایی که علم مدرن را به وجود آوردند و اشکال تبلور آنها اشاره می شود.

ستاره شناسی

مشاهده و اندازه گیری، نگرش به جهان را زیروزبر می کند. الگوی جدیدی از عالم جایی برای خود می گشاید:” جهان دیگر به دور کره زمین مقدس نمی گردد. مکانیک نوین با نظرات گالیله، نیوتن، هویگنز [۱]و… محاسبات ریاضی را در احتساب حرکت ستارگان به کار می گیرد.

انقلاب کوپرنیکی

در سال ۱۵۴۳ نیکلاس کوپرنیک[۲] (۱۵۴۳- ۱۴۷۳ ) در کتاب ” انقلاب کرات آسمانی” خود، فرضیه دنیایی به مرکزیت خورشید را منتشر می کند: زمین و سیارات به دور خورشید در گردشند.

تیکو برائه[۳] (۱۶۰۱-۱۵۴۶) ابزارهای بسیار دقیق نجومی به منظور اندازه گیری اختراع و فهرستی از ستارگان تهیه می کند.

یوهانس کپلر[۴](۱۶۳۰- ۱۵۷۱) قوانین حاکم بر مدار سیارات پیرامون خورشید را کشف می کند.

گالیله (۱۶۴۲- ۱۵۶۴) به کارگیری دوربین نجومی را در سال ۱۶۰۹ رواج می دهد، کوه های کره ماه، حالات ناهید –حین گردش به دور خورشید و تصویری که در روی زمین از آن قابل رویت است- و قمرهای مشتری را کشف می کند. به دلیل تایید فرضیه کوپرنیک مبنی بر جهان خورشید مرکز، در سال ۱۶۳۲ در برابر دادگاه تفتیش عقاید سر تسلیم فرود آورده و مجبور می شود حرف خود را پس بگیرد.

دوربین نجومی
به کارگیری دوربین نجومی امکان پیشرفتهای فراوانی را در زمینه های زیر فراهم می آورد: کشف لکه های خورشیدی، نقشه برداری از ماه (پایرسک، گاساندی، لانگرنوس)[۵]، کاوش سطح سیارات و اثبات وجود قمرهای آنها ( هویگنز، کاسینی)[۶].
ادموند هالی[۷] (۱۷۴۲- ۱۶۵۶) به مطالعه حرکت ستارگان دنباله دار می پردازد.

فیزیک
فیزیک کلاسیک، ریاضیات را در مطالعه اجسام به کار می گیرد.

مکانیک
مکانیک به مطالعه قوانین مربوط به نیروها، انواع حرکت و اجرام می پردازد.
گالیله: در اثر خود با عنوان مباحثاتی درباره دو علم نوین (۱۶۳۸)، قانون سقوط اجسام در خلا را تبیین می کند: “در خلا، سرعت سقوط تمام اجسام برابر است.”
دکارت، توریچلی، مرسن، گاساندی[۸] و سپس هویگنز و نیوتن، مکانیک نوین را پایه گذاری می کنند.
دانشمندان با به کارگیری محاسبات ریاضی در بحث حرکت و نیرو به قوانین بالستیک، برآیند نیروها، حرکت، مدار ستارگان و … پی می برند.

… و فیزیک نوری
رنه دکارت( ۱۶۵۰- ۱۵۹۶) قوانین بازتاب و شکست نور را کشف می کند.
ایزاک نیوتن و کریستیان هویگنز (۱۶۹۵- ۱۶۲۹) به مطالعه نور می پردازند و به ترتیب فرضیه های مربوط به ذرات و موج را تبیین می کنند.
رابرت هوک[۹] (۱۷۰۳- ۱۶۳۵) و ایزاک نیوتن نشان می دهند نور سفید برآیند اشعه های نورانی رنگ های مختلف است.

اکتشافات نیوتن
در سال ۱۶۸۷، نیوتن در کتاب اصول ریاضی فلسفه طبیعی خود، محاسبات ریاضی را در حرکت اجسام به کار می گیرد. در بخش مربوط به ستارگان، قانون جاذبه جهانی را معین می کند: نیرویی که سیارات بر یکدیگر اعمال می کنند، با جرم آنها نسبت مستقیم و با مجذور فاصله بین آنها نسبت معکوس دارد.
قانون های جاذبه جهانی به منزله نقطه عطف اکتشافات نجومی و مکانیک نوین به شمار می رود.

ریاضیات
با توجه به سهم اعراب، ریاضیات پیشرفت شایانی به خود می بیند. ریاضیات ابتدا در ایتالیا گسترش می یابد: در تجارت، انواع هنرها( پرسپکتیو، کاربرد عدد طلایی)، نقشه برداری (رسم سطحی توسط مرکاتور[۱۰]- جغرافی دان فلاماندی) به کار گرفته می شود.

جبر
جبر با حل معادلات درجه سوم شکوفا می شود. این شکوفایی در اصل حاصل تلاش های سیپیون دل فرو، تارتاگلیا و به خصوص کاردان[۱۱] (۱۵۷۶- ۱۵۰۱) است که به چاپ رساله ای درباره معادلات در سال ۱۵۴۵ توسط انتشارات آرس مکنا می انجامد.
ابداع نمادهای ریاضی (+، -، =، توان، x و y) تعیین فاکتورهای مجهول ممکن می شود.

هندسه و حساب
رنه دکارت و پیردوفرما[۱۲] (۱۶۶۵- ۱۶۰۱) هندسه تحلیلی را خلق می کنند که امکان بازنمایی یک کارکرد جبری را توسط یک منحنی هندسی فراهم می آورد. به موازات آن ایزاک نیوتن و گوتفرید دبلیو لایبنیتز[۱۳] (۱۷۱۶- ۱۶۴۶) به محاسبات مربوط به مقادیر بسیار اندک پی می برند.
محاسبات مربوط به احتمالات حدود سال ۱۶۴۵ و توسط پاسکال (۱۶۶۲- ۱۶۲۳) و فرما ابداع می شود. هویگنز نخستین رساله مربوط به این موضوع را در سال ۱۶۵۶ منتشر می کند.
در قرن هجدهم، نام مشاهیر ریاضیات به پیشرفت آنالیز پیوند می خورد: برنولی، لئونارد اویکلر (۱۸۱۳- ۱۸۰۷)، ژان لو رون دلامبر (۱۷۸۳- ۱۷۱۷)، ژوزف لویی دولاگرانژ (۱۸۱۳- ۱۷۳۶) و پیرسیمون دولاپلاس ( ۱۸۲۷- ۱۷۴۹).[۱۴]
ژان ناپیه ملقب به نپه[۱۵] (۱۶۱۷- ۱۵۵۰) به پیشرفت محاسبات ریاضی لگاریتمی می پردازند.

علوم طبیعی
شیوه آزمون و خطا، اختراع میکروسکوپ و سفرهای اکتشافی سرآغاز تلاش عظیمی به منظور توصیف و طبقه بندی پوششهای حیوانی و گیاهی مناطق مختلف می شود.
پیر بلون [۱۶](۱۴۶۵- ۱۵۱۷) در سال ۱۵۵۳، رساله خود با عنوان مقاله ای درباره حیوانات دریایی و همچنین در سال ۱۵۵۵، تاریخ طبیعی پرندگان را منتشر می کند.
شارل دولکلوس[۱۷] (۱۶۰۹-۱۵۲۶) در سال ۱۵۷۶، هزار و سیصد گیاه را فهرست بندی و توصیف می کند.
اولیسه آلدووانی[۱۸] (۱۶۰۵- ۱۵۲۲) بین سالهای ۱۶۱۶- ۱۵۹۹ به تهیه یک دایره المعارف جانور شناختی می پردازد.
پژوهش های تجربی نیز درباره تولیدمثل، فیزیولوژی و گوارش صورت گرفت و به اکتشافات فراوانی انجامید.
جان ری (۱۷۰۵- ۱۶۲۷) و هرمن بورهاو[۱۹] (۱۷۳۸- ۱۶۶۸) طبقه بندی های جدیدی برای گیاهان و حیوانات تعیین می کنند.
لازارو اسپالانزانی[۲۰] (۱۷۹۹- ۱۷۲۹) فیزیولوژی را ابداع می کند.
رنه-آنتوان رئومور[۲۱] (۱۷۵۷- ۱۶۸۳) به مطالعه فیزیولوژی حشرات می پردازد.

میکروسکوپ
ابداع میکروسکوپ در اواخر قرن شانزدهم امکان مشاهده تک سلولی های جانوری، باکتری ها و اسپرماتوزوییدها را برای آنتون فان لویون هوک[۲۲] (۱۷۲۳- ۱۶۳۲) فراهم می آورد.
روبرت هوک (۱۷۰۳- ۱۶۳۵) سلول گیاهی را کشف می کند.
آنتون فان لویون هوک به کمک میکروسکوپ، در سال ۱۶۶۸گردش مواد آوندی در سرخس را مشاهده می کند.
کارل فون لینه[۲۳] (۱۷۷۸- ۱۷۰۷) بین سالهای ۱۷۳۸- ۱۷۳۵ مجموعه جدید اصطلاحات مربوط به حیوانات و گیاهان را ارائه می کند: طبقه بندی دوجانبه بر اساس انواع و گونه ها.
ژرژ بوفون[۲۴] (۱۷۸۸- ۱۷۰۷) اثر خود با عنوان تاریخ طبیعی را در ۳۸ جلد تنظیم می کند.
کاسپار ولف[۲۵] (۱۷۹۴- ۱۷۳۳) در سال ۱۷۵۹ جنین شناسی را بنیان گذاری می کند.

پزشکی
این علم در چندین شاخه پیشرفت می کند.

آناتومی و فیزیولوژی
آندریاس وزالیوس[۲۶] ( ۱۵۶۴- ۱۵۱۵) رساله ای آناتومی با عنوان درباره بدن انسان، را در هفت جلد تنظیم می کند. او در آن بر اصل مشاهده در برابر اصل حاکمیت تاکید می کند.
اکتشافات پرشمار دیگری او را نیز باید بر آن افزود : شیپور استاش، توصیف جفت جنینی، گردش خون دوگانه قلب،

مجراهای لنفاوی و…
در سال ۱۶۲۸، ویلیام هاروی [۲۷](۱۶۵۷- ۱۵۷۸) گردش خون را کشف می کند.

شرح بیماریها
سیاه سرفه در سال ۱۵۷۸، هاری در سال ۱۵۹۱ و تب زرد در سال ۱۶۳۵ شناسایی می شود.

تکنیک های درمانی
آمبرواز پره [۲۸]( ۱۵۹۰- ۱۵۰۹) بنیان گذار جراحی مدرن است. او برای این کار از تلاش های پیشینیان خود ازجمله ابوالقاضی عرب، هانری دوموندوی و گی دوشولیاک[۲۹] الهام گرفته است.
نخستین تراکئوتومی– لوله گذاری در نای و گردن به منظور تسهیل عبور هوا یا کشیدن ترشحات- در سال ۱۶۱۰، نخستین انتقال خون در سال ۱۶۵۴ و استفاده از جیوه برای سرکوب سیفلیس در سال ۱۷۱۵ انجام شد.

________________________________________

[۱] – Galilée, Newton, Huygens

[۲] – Nicolas Copernic

[۳] – Tycho Brahé

[۴] – Johannes Kepler

[۵] – Peiresc, Gassendi, Langrenus

[۶] – Huygens, Cassini

[۷] – Edmund Halley

[۸] – Descartes, Torricelli, Mersenne, Gassendi

[۹] – Robert Hooke

[۱۰] – Mercator

[۱۱] – Scipione del Ferro,Tartaglia, Cardan

[۱۲] – Pierre de Fermat

[۱۳] – Gottfried W. Leibniz

[۱۴] – Bernoulli, LeonhardEuler, Jean Le Rondd’Alembert, Joseph Louis deLagrange, Pierre Simon de Laplace.

[۱۵] – John Napier, Neper

[۱۶] – Pierre Belon

[۱۷] – Charles de Lécluse

[۱۸] – Ulisse Aldovani

[۱۹] – John Ray, Herman Boerhaav

[۲۰] – Lazzaro Spallanzanni

[۲۱] – René-Antoine Réaumur

[۲۲] – Anton van Leeuwenhoek

[۲۳] – Carl von Linné

[۲۴] – Georges Buffon

[۲۵] – Kaspar Wolff

[۲۶] – Andreas Vésalius

[۲۷] – William Harvey

[۲۸] – Ambroise Paré

[۲۹] – Abulcasis, Henri de Mondeveille , Guy de Chauliac).

منبع:

Magazine des Sciences Humaines