کتاب «انسان شناسی نوشتار» مجموعه مقالات متنوعی است که به سردبیری دیوید بارتون و اوتا پیین، با نگاهی انسان شناسانه شکل گیری و توسعه مطالعات نوشتار را با نگاهی تاریخی، کاربردی و جامعه شناختی در قالب مباحث نظریه سواد بررسی می کند و از این رهیافت دو رویکرد کلی و بسیار مهم که به شکل گیری مطالعات نوشتار و سواد منجر شده است را مرور می کند. این کتاب که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده را می توان به جرات یکی از معدود کتبی دانست که مطالعات شکل گیری نوشتار را نه در قالب رویکردهای آموزشی منفک و غیر متکی به بافت، مثل مدل های مبتنی بر محصول، فرآیند؛ که به عنوان یک کنش اجتماعی و فرهنگی و در چارچوب مطالعات فرهنگی اجتماعی تبیین می کند.
این آنچه که در مورد کتاب حاضر اهمیت دارد این است که با وجود اینکه نوشتار جدای از نقشی که در حوزه مطالعات دانشگاهی ایفا می کند، امروزه به وایطه شبکه های اجتماعی به کنشی روزمره تبدیل شده است. در مطالعات انسان شناختی و جامعه شناختی، گفتمان کتبی و متن همواره یکی از مهم ترین ارجاعات در ارائه تحلیل های اجتماعی و فرهنگی و یا زبانی بوده است (مثل، انواع مطالعات جامعه پذیری (زبانی)، انسان شناسی زبانشناختی و تمرکز بر کارکرد زبان، خطابپذیری و تمرکز بر مسائل زبانی، جامعه شناسی زبانی، مطالعات سواد، نشانه شناسی و تحلیل گفتمان)؛ اما هیچگاه نوشتار و متن کتبی به خودی خود نقطه ارجاع و موضوع توصیف و تبیین های انسان شناختی نبوده است. به عبارت دیگر؛ فهم و تحلیل رویدادها در این مطالعات از خلال نوشتار و با تکیه بر تحلیل های متنی ممکن بوده است بی آنکه ماهیت متن، نوشتار و روند تکوین آن و رویکردها و نظریات مطرح در این حوزه هیچگاه موضوع مطالعه و تحلیل انسان شناختی باشد.
دیوید بارتون معتقد است که فهم ماهیت متن و نوشتار به ما کمک می کند که دریابیم جوامع چگونه ساماندهی شده و عمل می کنند، نهادهای اجتماعی چگونه فعالیت خود را شکل می دهند و با عموم مردم در ارتباط هستند، زندگی برای گروه های مختلف اجتماعی چگونه معنا می شود و چگونه اشکال فرهنگی متنوع تولید و بازتولید می شود. به دلیل نقش موثر متن کتبی و نوشتار در شکل گیری موقعیت های مختلف اجتماعی فهم نوشتار یدین معناست که بررسی کنیم چگونه همبافت های مختلف فرهنگی و اجتماعی انواع خاصی از متن و نوشتار را تولید کرده و شکل می دهند، و چگونه افراد مختلف نوشتار را به کار می کردند و با آن کنش های مختلف اجتماعی خود را شکل می دهند، چگونه ارزش ها، باورها و رفتارهای خاص اجتماعی با انواع خاصی از نوشتار در هم آمیخته هستند. اینها از جمله مسائلی هستند که در قالب مقالات مختلف در این کتاب مجدد به بحث و بررسی گذاشته می شود.
بارتون انواع نظریاتی را که رشته های مختلف علوم مثل زبان شناسی، ادبی، تاریخی و در نهایت دیدگاه های آموزشی، از نوشتار ارائه داده اند را به دنیال ایجاد یک مفهوم میان رشته ای بر می شمرد. علاوه بر آن نگاهی به نقش روزمره نوشتار در زندگی گنونی افراد در جوامع نشان میدهد که نوشتار به یک کنش فراغتی هم تبدیل شده و متن های مختلفی در شبکه های اجتماعی توسط افراد دائما در حال تولید و بازتولید هستند و در این معنا نوشتار را می توان از «دریچه معناسازی «چند حالتی» (multimodal)(جی ۲۰۰۵، کرس ۲۰۰۷) هم مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
بخش اول کتاب به زعم من مهم ترین بخش کتاب است و ماهیت و کارکرد نوشتار و متن را مورد بررسی دوباره قرار می دهد. همانطور که در مقدمه کتاب آمده، این کتاب به دنبال همگرا کردن تعاریف مختلف و گونه های مختلف نوشتار است و تلاش می کند تا با دیدی میان رشته ای مرزهای مطالعات نوشتار را که در اثر تفاوت های زبانی و فرهنگی شکل گرفته اند در هم بشکند. در این راستا، مباحث نوشتار را در دو جریان گسترده مطالعاتی به نوشتار موقعیت یابی می کند؛ رویکرد انسان شناسی نوشتار در فرانسه و ۲) مطالعات جدید سواد در بریتانیا و آمریکای شمالی. این نکته اهمیت دارد که طی ۲۵ سال گذشته این دو جریان مطالعاتی به شکل های جداگانه و منفک از هم رشد کرده اند به شکلی که سنت فرانسوی نوشتار در بریتانیا تقریبا ناشناخته مانده و عکس آن هم در خصوص آشنایی فرانسه با سنت مطالعات جدید سواد هم صادق است. و بنا به گفته دیوید بارتون سردبیر این کتاب الان فرصت آن فرارسیده است که با حذف این مرزبندی ها بتوان علاوه بر آشنایی با رویکردهای دانشگاهی این دو دیدگاه و تشابهات و تفاوت های این دو، نقش نوشتار را در جوامع مختلف از نقطه نظر بین فرهنگی مورد بررسی قرار داد.
این کتاب از چهار بخش مختلف تشکیل شده که در هر بخش به ترتیب مسائل مختلفی به بحث گذاشته می شود. نگاه به یخش ها و مقالات مختلف این کتاب نشان می دهد که مباحث از موقعیت یابی نظری نوشتار و جایگاه آن در بین مطالعات نظری انسان شناسی تبیین شده و در بخش های بعدی انواعی از مطالعات میدانی بر روی نقش نوشتار در محیط های گوناگون و از نوشتن در قالب نهادها و سپس نوشت به شکل انفرادی ارائه شده اند که به تبیین و تثبیت نگاه انسان شناسانه به نوشتار و مفاهیم اجتماعی و فرهنگی و گفتمانی مرتبط با آن که مورد تاکیید این کتاب است کمک کرده است. در بخش آخر، هم نگاه تاریخی به نوشتار در قرون هفده و چگونگی مفهومسازی کنش نوشتار در قرن نوزدهم و بیستم و ارتباط آن با حقوق، و جنسیت؛ توانسته چارچوب محکمی را برای پرداختن نوشتار ارائه دهد.
بخش اول: انسان شناسی نوشتار: نوشتار به عنوان یک کنش فرهنگی اجتماعی، بخش دوم: نوشتن در محیط کار: نیازها و تقاضاهای نهادی، بخش سوم: نوشتار افراد و نهادها و بخش پنجم: رویکردهای تاریخی. در هر کدام از این بخش ها، نویسندگان مختلف بیشتر ماهیت نوشتار را مورد بررسی قرار می دهند.