انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انسان شناسی اجتماعی

بروس آر. ژوسفسون ترجمه ی ملیحه درگاهی

هنگامیکه که انسان شناسان ایالات متحده انسان شناسی فرهنگی را گسترش دادند، بریتانیایی ها به توسعه ی انسان شناسی اجتماعی پرداختند. در حال حاضر، با وجود این واقعیت که کرسی های دانشگاهی انسان شناسی اجتماعی هنوز هم در انگلستان و دیگر نقاط دنیا وجود دارند، انسان شناسی اجتماعی، به عنوان یک شاخه ی علمی مجزا، از اوایل سال های ۱۹۲۰ تا اوایل ۱۹۷۰، شکل گرفته است. به لحاظ تاریخی انسان شناسان اجتماعی انسان شناسی تطوری را بیشتر شاخه ای تفکری می دانستند تا علمی و تمایلشان بدین جهت بود که جامعه را در یک لحظه ی خاص زمانی مورد مطالعه قرار دهند. انسان شناسان اجتماعی بر سازمان اجتماعی و بویژه خویشاوندی متمرکز بودند. تا همین اواخر، آنها به نسبت انسان شناسان فرهنگی سر و کار بسیار کمتری با تاریخ و روانشناسی داشتند.
برونیسلاو مالینوفسکی( Bronislaw Malinowski) (1942-1884) و ای، آر، رادکلیف براون (۱۹۹۵- ۱۸۸۱)، دو شخصیت مهم برای پیشرفت در انسان شناسی اجتماعی بودند. مالینوفسکی به توسعه ی رویکرد کارکردگرا پرداخت، و رادکلیف براون کارکردگرایی ساختاری را گسترش داد. انسان شناسان اجتماعی با تأثیر پذیری از اندیشه ی جامعه شناسی فرانسه، نهادهای اجتماعی را مورد توجه قرار دادند. بویژه نگرش ارگانیکی امیل دورکیم (۱۹۱۷- ۱۸۵۸) به جامعه، بر انسان شناسی اجتماعی تأثیر گزار بود. این رویکرد جامعه را به مثابه ارگانیسمی توصیف کرد که در آن بخش های مختلف جامعه برای بقای آن، فعالیت می کنند. این خط مشی منجر به ایجاد نگاهی کل گرا شد که عنوان می کرد شما نمی توانید به هر یک از نهادهای اجتماعی به صورت مجزا از نهادهای دیگر بنگرید. انسان شناسی اجتماعی در امپراطوری بریتانیا باقی ماند و همچنین به عنوان یک شاخه ی تخصصی در بخش های مختلف ایالات متحده بخصوص در دانشگاه شیکاگو، توسعه یافت.
مالینوفسکی روش انسان شناسی اجتماعی یعنی اتنوگرافی (قوم نگاری) را طی جنگ جهانی اول، طرح ریزی کرد. این زمانی بود که او تحقیقات میدانی متمرکزی را در جزایر تروبریاند (Trobriand) مالزی، برای دوسال، انجام داد. کار میدانی متمرکز در محلی که انسان شناسان در میان مردم غریبه زندگی می کنند، معیاری برای انسان شناسی اجتماعی شد. کارکردگرایی مالینوفسکی بر نیازهای اجتماعی و زیستی افراد تأکید داشت، ایده هایی که دبلیو. اچ. ریورز (W.H. Rivers) (1922-1846) آنها را در پیش گرفت. او عقیده داشت افراد در ابتدا نیاز به رابطه ی جنسی، پناهگاه و تغذیه داشتند و بدین ترتیب فرهنگ را برای برآوردن این نیازها و سایر نیازهایی که برآمده از این احتیاجات اولیه هستند، بوجود آوردند. هنگامیکه نظریه ی وی عمومیت خود را از دست داده، شیوه ی کار میدانی او بدل به شیوه ای استاندارد در انسان شناسی شده است. مالینوفسکی بر مبنای این کار میدانی کتب بسیاری نوشت که مهمترین آنها آرگوناتهای غرب اقیانوس آرام (Argonauts of the Western Pacific) (1922)، است.
آثار نخستین مبتنی بر رویکرد مالینوفسکی کتاب های ( We the Tikopia 1936 ) از ریموند فیرث (Raymond Firth) و جادوگران دابو( Sorcerer’s of Dobu) (1937) از ریو فورچن ( Reo Fortune ) هستند. بعد از این محققین چنین اتنوگرافی هایی را مورد انتقاد قرار دادند، زیرا هر چه آنها جنبه ای خاص از جامعه را در ارتباط با کل جامعه بهتر مورد تبیین قرار دهند، مقایسه ی آن جنبه به طور بین فرهنگی دشوارتر می شود. کارکردگرایی ساختاری رادکلیف براون نسبت به مالینوفسکی از آراء دورکیم به میزان وسیعتری بهره برد و رادکلیف براون اظهار داشت که انسان شناسی اجتماعی بایستی “جامعه شناسی تطبیقی”(comparative sociology) نامیده شود. او ایده ی ساختار اجتماعی خود را از لوئیس هنری مورگان (Lewis Henry Morgan) ، هنری مین (Henry Main) و استاد خود ریورز، اخذ کرد. در مقایسه با مالینوفسکی، رادکلیف براون به بسط بیشتری از جنبه ی ارگانیکی کارکردگرایی پرداخت، او این قیاس را مطرح کرد که مردم یک جامعه همانند اعضای بدن انسان هستند. انسان شناسان اجتماعی که این قیاس را در پی گرفتند در مورد سیستم های خویشاوندی، سیاسی، اقتصادی و سایر سیستم ها و اینکه تمامی این سیستم ها برای بقای ساختار اجتماعی جامعه فعالیت می کنند، به بحث و گفتگو پرداختند. این گروه از انسان شناسان در مورد چگونگی تأثیر هر یک از این سیستم ها بر یکدیگر و اینکه با تغییر هر یک از آنها دیگران هم به همین ترتیب تغییر می کنند، نوشتند. بنابراین، برخی انسان شناسان اجتماعی صحبت از این می کردند که چگونه عقاید جادویی با کنترل اجتماعی مرتبط شده است و آنچنان که دورکیم عنوان کرد، میان مذهبی که فرد به آن تعلق دارد و شانسی که برای ارتکاب به خودکشی خواهد داشت، همبستگی وجود دارد. از جمله نمونه های اتنوگرافی که روش میدانی مالینوفسکی را با رویکرد نظری رادکلیف براون الحاق کرد شامل کتاب ناوِن (Naven) (1936) از گرگوری بِیتسون (Gregory Bateson) و کتاب های جادوگری (Witchcraft)، جادو (Magic) و پیشگویی ها در میان قوم آزادِن (Oracles Among the Azaden) (1937) از اِوانس پریچارد (E. E. Evans Prichard)، هستند.
انسان شناسان اجتماعی در ابتدا برحسب منزلت ها و نقش های اجتماعی بر روابط اجتماعی متمرکز می شدند. منزلت های اجتماعی جایگاههای متفاوتی هستند که یک فرد در جامعه دریافت می کند. هر جامعه دارای منزلت های مختلفی است که یک فرد می تواند به آن دست یابد و رفتارهایی مرتبط با این منزلت ها وجود دارند. نقش ها ی اجتماعی رفتارهای مرتبط با جایگاه های اجتماعی هستند. آنها اینکه چگونه افراد مبتنی بر جایگاهشان با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند را شامل می شوند، از جمله اینکه چطور یک پدر با فرزندش، یک ناظر با کارمندش یا یک رئیس با تابعانش، ارتباط برقرار می کنند. افراد همانگونه که در ارتباط با نقش ها نسبت به یکدیگر عکس العمل نشان می دهند، روابط اجتماعی خود را تعریف می کنند. انسان شناسان اجتماعی با نظر به اینکه چطور مردم از التزام ارتباط با یکدیگر می گویند و با مشاهده ی اینکه چگونه آنها در زندگی روزمره با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، ارتباطات اجتماعی را کشف کردند.
هنریکا کوکلیک (Henrika kuklick) جنبه ی دیگری از انسان شناسی اجتماعی را خاطر نشان ساخت که با قاعده ی استعماری مرتبط شده بود و این قاعده بر نوشتار اتنوگرافیک افراد تأثیرگذار بود. بیشتر انسان شناسان اجتماعی به توصیف جوامعی پرداختند که با توجه به هماهنگی و ایستایی شان، آنها را مطالعه کردند. انسان شناسان اجتماعی به دلایل مختلفی معمولا بر جوامع تساوی گرا تمرکز داشتند و از اینکه چطور در یک چنین جوامعی وفاق اجتماعی یک قانون بود، می نوشتند. هنریکا کوکلیک برای خلق این نکته از نوشته های اوانس پریچارد بر نوئر (Nuer )بهره می گیرد، نقل قول های اوانس پریچارد نشان می دهد برخی از پیشگویان Nuer نیروی قابل توجهی داشته و رؤسای پوست یوزپلنگ (leopard-skin chiefs) نیز دارای قدرت بودند اما اوانس پریچار این قدرت را کمرنگ جلوه داده است. کوکلیک عنوان می کند انسان شناسان بریتانیا این نابرابری را کم اهمیت جلوه دادند زیرا آنها ظلمی که در اثر قوانینشان ایجاد شده بود را نیز کم رنگ جلوه می دادند. در سال های ۱۹۴۰ و اوایل ۱۹۵۰ تمرکز انسان شناسی اجتماعی به سمت مطالعه ی ساختار اجتماعی و ارتباط میان گروهها، تغییر یافت. کارهای اصلی این دوره شامل The Nuer (1940) از اوانس پریچارد، و سیستم های سیاسی آفریقا African Political Systems) (1940، تحت تأثیر سیستم های طبقه بندی لوئیس هنری مورگان و هنری ماین (Henry maine) بودند. اوانس پریچارد هنگامیکه در کتاب The nuer، ساختارها را نقشه های شناختی از جامعه عنوان کرد و نه ارتباطات اجتماعی حقیقی، به نسبت انسان شناسان اجتماعی پیش از خود از چشم انداز فرهنگی بیشتری بهره گرفت. پس از آن در میانه ی سال های ۱۹۵۰، برخی از انسان شناسان اجتماعی توجه بیشتری را به اینکه چگونه جامعه تغییر می کند، نشان دادند. این امر در رویکرد ادموند لیچ (Edmund Leach)، که بیشتر متأثر از مالینوفسکی بود، و در تقابل با رویکرد ماکس گلوکمن (Max Gluckman)، که بیشتر تحت تأثیر رادکلیف براون و کارل مارکس قرار داشت، انعکاس یافته بود. آثار مهمی که طی این دوره شکل گرفتند، کتاب سیستم های سیاسی هایلند بورما (Political systems of Highland Burma) (1945)، نوشته ی ادموند لیچ و اثری از ویکتور ترنر (Victor Turner)، دانشجوی گلوکمن، انفصال و پیوستگی در جامعه ی آفریقا (Schism and Continuity in African Society) (1957)، بودند. پس از این دوره و با تغییر مسیر به جهت نظرات ساختارگرایانه ی کلودلوی استروس (Claude Levi Strauss) و بعد از آن نظریات آمریکایی هایی همچون دیوید اشنایدر (David Schneider) و کیلفورد گیرتز، که بیشتر متوجه فرهنگ بودند تا جامعه، از نفوذ و تأثیر مالینوفسکی و رادکلیف براون به عنوان انسان شناسان اجتماعی، کاسته شد. و آمریکایی ها به مانند انسان شناسان اجتماعی همچون جان میلتون (John Middelton)، ویکتور ترنر و مری داگلاس، که همگی برای تدریس به دانشگاههای ایالات متحده آمدند، با نظریات انسان شناسی اجتماعی آشنا شدند. در نهایت نظریه پردازانی همچون فوکو و دریدا انسان شناسان فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر آراء خویش قرار دادند. امروز تعداد زیادی از دانشگاه های آمریکایی بر این عقیده اند که به تدریس انسان شناسی اجتماعی-فرهنگی می پردازند، و حالا انسان شناسان اجتماعی به اندازه ی جامعه با فرهنگ نیز سروکار دارند.

منبع:
Josephson, Bruce R. “Anthropology, Social” in, Brix, H. James, 2006, Encyclopedia of Anthropology, SAGE, University of California: 182-184
Email:malihedargahi@yahoo.com