انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انسانشناسی هنر (۹) : هنر جهان امروز

رزمن، پاول و ویزگراو، برگردان پرستو جوزانی

آنچه سبک سنتی جوامع کوچک مقیاس بود، مانند نیوایرلند و سواحل شمال غربی، امروزه پرجنب و جوش و زنده ادامه یافته و به رسانه های جدید برگردانده شده است. در این فرم های جدید، هنر تبدیل به بخشی از بازار تجارتی هنر شده است، در گالری های زیبا به نمایش گذاشته می شود و به خریدارانی از سراسر دنیا فروخته می شود. برگردان از سبک مجسمه سازی به گرافیک مدرن نه تنها در نیوایرلند، بلکه همچنین در ساحل شمال غربی روی داده است. برای مثال، هنرمند کواکیوتل تونی هانت[۱] هنرمند چاپکار و به همان اندازه مجسمه ساز است. هنرمندان استرالیا نقاشی های بی نظیرشان را در گالری های هنری از سیدنی تا سانتافه به نمایش می گذارند. بیل رید،[۲] هنرمند معاصر هیدا که مجسمه ی او در تصویر نماش داده شده است همچنین خالق جواهراتی از نقره و طلا است.

هنگامی که توریسم در منطقه گسترش یافت، نسخه ی ساده شده ای از هنر سنتی و اشیای پیکربندی شده با نقش مایه های سنتی در رسانه های جدید تحت عنوان هنر توریستی به فراوانی آغاز به تولید کردند. در میانه ی قرن نوزدهم، هیدا از بریتیش کلمبیا آغاز به تراش مینیاتور دیرک های توتمی، صفحه ها، و جعبه هایی از سنگ لوح نرم، سیاه، فرمی آسان تراشیده شده از زغال، با استفاده از تزئینات سنتی برای فروش به توریست ها کرد. این واسطه ای است که هیدا پیش از تماس اروپاییان از آن استفاده نمی کرد. برخی از لوح سنگ های تراشیده شده اروپاییان را تصویر می کنند، مانند کاپیتان کشتی و همسرانش. آنچه هنر فرودگاهی نامیده می شود را می توان از نایروبی[۳] تا فرودگاه مورسبی[۴] پیدا کرد. هنگامی که سبک و محتوا توسط آنچه توریست ها خریداری می کنند دیکته می شود، و ناواجویی ها صلیب و ستاره ی داوود از نقره و فیروزه را برای فروش در آلبوکرک[۵] می سازند، سبک های سنتی هنر دیگر کاملاً حافظ هویت دوره ی اخیر هستند. گاهی وقت ها، طرح های هنر توریستی بسیار مردمی تر از مینیاتور دیرک توتمی عاجی می شود، نمادهای ساحل شمال غربی، در ژاپن ساخته می شوند و در تورنتو فروخته می شوند، و نقره های نواجا و جواهرات فیروزه، که در هنگ کنگ تولید انبوه می شوند، در سانتافه فروخته می شوند. این هنر توریستی کاملاً از انتقال خلاقیت از فرم های سنتی توسط هنرمندانی مانند رید،[۶] هانت،[۷] و لاسیسی[۸] متمایز است.

در دهه ی ۱۹۷۰، انسان شناسان فرهنگی آغاز به بررسی جامعه ی شهری مدرن کردند، و بررسی ها نگاهش را معطوف به انواع جدید جوامع کرد. دنیای هنر نیویورک مرکز یک چنین جامعه ای است، ترکیبی از شبکه های تجاری، ارتباطی، و اجتماعی که از آنجا به تمام دنیا انتشار یافته است. این دنیای هنر هنرمندان، معامله گران، تئوری ها و نقدهای هنری، مجموعه داران، موزه داران مجموعه شرکت های بزرگ، موزه داران و راهنمایان موزه ها، و کارکنان خانه ی حراج که تصمیم می گیرند چه تصویرهایی برای نمایش در مجلات هنری بین المللی و ارائه در نمایش های موزه اهمیت خواهند داشت، و کسانی که تنظیم می کنند که چه چیز در جهان مدرن هنر خواهد شد را در بر می گیرد. اجتماع نه تنها بر حسب هویت مشترک، علایق مشترک، و شبکه ی ارتباطات اجتماعی، بلکه همچنین بر حسب سیاست ها و اقتصادها تعریف می شود.

سالیوان[۹] روی این اجتماع و تغییراتی که آن را در سی سال گذشته دگرگون کرد تمرکز کرده است (۱۹۹۵). در آغاز دهه ی ۱۹۶۰، انفجار ارتباطات جایگاهی گرفت که شیوه ی مواجه ی مردم با هنر را از طریق توسعه شمار و انواع محیط ها -استودیوها، موزه های جدید، و کلکسیون های عمومی- در آنچه چنین مواجه ای می توانست در آن جای گیرد، تغییر داد. همچنین رشد گسترده ای در شمار انتشارات هنری علاقمند به بازنگری و نقد هنر معاصر وجود داشت. هنرمندان خود را به طور فزاینده ای در حال انحراف از هنر خود و از دست دادن کنترل آن می دیدند. آنها احساس می کردند که به اندازه ی کافی از هنرشان سود نمی برند و خواستار قرارداد قانونی از طرف خریدار شدند که مقداری پاداش در فروش مجدد برای آنها تضمین کند، که به صورت فزاینده ای در حال گسترش بود. هنر به عنوان یک کالا تلقی می شد، به خصوص توسط هنرمندان، تا بیشتر اوقات در حراجی ها خرید و بازخرید شود. دهه ی ۱۹۷۰ هنرمندان زیادی پیدا شدند، که کارهایشان به طور فزاینده ای در حال افزایش ارزش بود، و از نظر اقتصادی موفق، وارد طبقه ی مرفه و مرتبط با سطح متوسط و بالای مجموعه داران و معامله گران شده بودند. این در تضاد با موقعیت پیرامونی هنرمندانی بود که پیش تر در جامعه ی آمریکا و دیگر جوامع قرار داشتند. تصمیمات خالقان اثر بر آنچه نمایش داده شود و تصمیمات منتقدان درباره کیفیت هنر ارزش زیبایی کار هنری را تعیین می کرد. تصمیمات قاطعانه آنها تعیین می کرد که کدام هنرمندان مورد حمایت قرار می گرفتند و هنرشان را می فروختند و کدام هنرمندان نه. معامله گران هنری و صاحبان گالری در موقعیت موازی قرار داشتند، تصمیم می گرفتند که کار چه کسی شامل نمایش بشود و کار چه کسی به مجموعه داران برای خرید توصیه شود. در راس این ساختار هنرمندان مشهور جهانی، مجموعه داران و معامله گران، و راهنمایان موزه ها قرار داشتند. در دهه ی ۱۹۷۰ این جهانِ آغاز به تغییر کرده به عنوان هنر معاصر به سمت گالری های حراج حرکت کرد و قیمت عموماً به وسیله ی توافق های پشت درهای بسته و با سفارش قبلی معامله گران و مشتری ها تعیین می شد. مجموعه داران در حراجی ها آغاز به خرید و پرداخت قیمت های نجومی برای کارهای هنرمندان مشهور جهانی کردند. ثروت تازه وارد صحنه شد، و سرمایه داران بسیاری از ملیت ها، که به عنوان یک سرمایه گذاری به هنر علاقمند بودند، قیمت ها را بالا بردند. در این بین، قیمت هنر دوران گذشته نیز افزایش یافت. نقاشی ونگوگ به ۵۳ میلیون دلار در ۱۹۸۷ افزایش قیمت فروش داشت، و پرتره ی او از دکتر گچت در ۱۹۹۰ برای ۵/۸۲ میلیون دلار فروخته شد، بیشترین قیمتی که تا آن موقع برای یک نقاشی پرداخته شده بود. هر موزه ای برای تجدید ساخت مجموعه هایشان به سمت بازار حراج حرکت کرد، کارهای نزول یافته “نه در کیفیت موزه ای” با توجه به آنچه رهبران آنها فکر می کردند برای گسترش مجموعه هایشان گرایشات مهم جلوه داده شد. رهبران موزه ها “هنر معامله” را در حراجی ها به خوبی معامه کننده ها آموختند. این روند همچنین در محدوده ی قوم نگاری هنری رخ داد. ساتبی[۱۰] یک صندوق از خانه مائوری، که قیمت آن بیش از یک میلیون دلار بود، و یک روکش ناواجو، که صدها هزار دلار فروخته شد، را به حراج گذاشت. با تمرکز بر هنر “اجتماع”، که بازنمای گونه هایی است که افراد انسان شناس همواره مطالعه کرده اند، می توان طریقه ی تغییر نقش ها و موقعیت های مردم در دنیای هنر را مشاهده کرد. هنر، مانند مصنوعات مذهبی در کایرو، تبدیل به کالایی شد، که توسط فرد ثروتمند به عنوان سرمایه یا برای نشان دادن سلیقه ی خوب او خریداری می شود. تمام اشکال هنر امروزه کالاهایی شده اند، که مشخصه ی کاپیتالیسم و بازار آزاد هستند. بازار هنر و معنای هنر هر دو در روند دگرگونی قرار گرفته اند.

 

Rosman, Abraham & Rubel, Paula G. & Weisgrau, Maxine (2009) THE TAPESTRY OF CULTURE : An Introduction to Cultural Anthropology; New York: Altamira (295-296)

[۱] – Tony Hunt

[۲] – Bill Reid

[۳] – Nairobi

[۴] – Moresby

[۵] – Albuquerque

[۶] – Reid

[۷] – Hunt

[۸] – Lasisi

[۹] – Sullivan

[۱۰] – Sotheby