انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انتخابات قانونگذاری خیلی مهندسی شده: روایت روسی انتخابات مقدماتی درون حزبی

کلمان فوکونیه برگردان شهباز نخعی

 

زندگی نامه های آقای ولادیمیر پوتین از حد شمارش فراتر رفته، اما نظام سیاسی روسیه همچنان خوب شناخته نشده است. به عنوان نمونه، آیا می دانیم که حزب رئیس جمهوری، پیش از برگزاری انتخابات قانونگذاری در ١٨ سپتامبر، یک مرحله مقدماتی انتخابات درون حزبی پیش بینی کرده است؟ حزب «روسیه متحد» با تقلید از همتایان غربی خود، می کوشد توانایی خود را در نوآوری باورپذیر کند؛ و نیز با موفقیتی نه چندان درخشان، مانع از آن شود که رای گیری به یک آشفته بازار تبدیل شود.

 

حتی رهبران حزب «روسیه متحد» نیز از پرشماری مردم ابراز تعجب می کنند. ٢٢ ماه مه گذشته، بیش از ده میلیون شهروند (نزدیک به ١٠ درصد رای دهندگان نام نویسی شده) در انتخابات مقدماتی آنچه که معمولا «حزب پوتین» خوانده می شود، پیش از انتخابات قانونگذاری ١٨ سپتامبر آینده شرکت خواهند کرد. در «دموکراسی های دیرپای» غربی، شمار زیادی از حزب ها به این امر، که زادگاه آن ایالات متحده است، پیوسته اند. اما انتظار نمی رفت که این کار در کشوری که معمولا صحنه تقلب انتخاباتی و قتل مخالفان یا روزنامه نگاران خیلی کنجکاو است، دیده شود.

 

حزب «روسیه متحد» در اول دسامبر ٢٠٠١ تاسیس شد تا با حمایت اجرایی متمرکز، دربرابر دوکانون مخالفت که در دهه پیش از آن در مجلس عوام (دوما) و مجلس های محلی شکل گرفته بود بایستد. آقای ولادیمیر پوتین، در نخستین سخنان خود دربرابر مجلس فدرال در ژوئیه سال ٢٠٠٠ تاکید کرد که: «بی تصمیمی قدرت و ضعف حکومت اصلاحات را ازبین می برد. قدرت می باید برقانون و قوه اجرایی متکی باشد». ازسال ٢٠٠٣، «روسیه متحد» در «دوما» نخستین حزب شد و سپس در انتخابات قانونگذاری سال ٢٠٠٧ دوسوم و درسال ٢٠١١ نیز بیش از نیمی از کرسی ها را به دست آورد. این حزب در مجموع مناطق روسیه نیز اکثریت را دراختیار دارد. این سلطه بر همه نهادهای قانونگذاری، به قوه مجریه امکان می دهد که بر انتخابات اکثر نمایندگان کنترل داشته باشد.

 

وضعیت حزب در چشم انداز سیاسی هم بدون تناقض نیست. در نظام سیاسی ریاستی روسیه، پس از ضرب شست بوریس یلتسین در اکتبر ١٩٩٣، مجلس قدرتی محدود دارد (١). اعضای دولت وابسته به دستگاه اداری یا موسسات بزرگی هستند که غالبا متعلق به هیچ یک از حزب ها نیست ،آنها توسط نخست وزیری منصوب می شوند که خود ازسوی رئیس جمهوری منصوب شده است. رابطه بین آقای پوتین و حزبی که برای حمایت از او ایجادشده نیز درعین قوی بودن نامتقارن است، زیرا خود او هرگز عضو حزب نبوده – ولی این امر مانع از آن نشده که در زمان تصدی نخست وزیری درسال های ٢٠٠٨ تا ٢٠١٢، پس از دو دوره ریاست جمهوری – مدیریت حزب را در دست گیرد. ویتالی ایوانوو، کارشناس سیاسی هوادار حزب «روسیه متحد» در کتاب خود که درباره تاریخ این تشکل سیاسی نوشته شده می نویسد: «حزبی است که برپایه تصمیم رهبران حکومت ایجاد شده که مجری سیاست های ایشان است، به نخبگان (وفادار) استحکام می بخشد، به کار دستگاه های سیاسی مرکزی و منطقه ای تمرکز می دهد و آن را هماهنگ می کند. ایدیولوژی رسمی را ترویج می کند و، در عمل، به دستگاه حکومت تداوم می بخشد». او تصریح می کند که:«روزنامه نگاران و سیاستمداران گرایش به این دارند که مفاهیم حزب حاکم و حزب رهبری کننده (اشاره به حزب کمونیست در اتحاد شوروی) را با هم درآمیزند، درحالی که این دو تفاوت اساسی دارند. حزب رهبری کننده یک بازیگر سیاسی(دست کم تا حدی) مستقل است، [درحالی که] حزب حاکم ابزار قدرت مستقر است» (٢).

 

ابزاری برای آزمودن نامزدها

 

فزون براین فقدان نفوذ سیاسی «روسیه متحد» از یک ضعف سازمانی این حزب که گاه «حزب مجازی» توصیف می شود و ریشه دوانی کمی در جامعه دارد ناشی می شود. حزب اعلام کرده که دومیلیون (حدود ۴.١ درصد جمعیت) عضودارد، اما بخشی از این رقم ناشی از پیوستگی های جمعی است، ولی فعالیت هوادارانه خیلی کم ترغیب می شود. با آن که طبقه سیاسی مایل به درپیش گرفتن توسعه ای مشخص است، نگاه حزب های غربی عاملی مرکزی در مدرن سازی آن است. درعرصه نظری، حزب اکنون خود را «محافظه کار» می خواند. با الهام از سیاستگر نظریه پرداز آمریکایی، ساموئل هانتینگتون و نظریه «برخورد تمدن ها»ی او، نمایندگان آن به طور مداوم نگاه به پس از جنگ دارند. آنان بر نقش «ثبات بخش»ی که در آن زمان حزب های مسلط بر عرصه سیاسی در سال های طولانی ایفا کردند، تاکید می کنند: «اتحاد دموکرات مسیحی» (CDU) در آلمان، «اتحاد برای جمهوری جدید» (UNR) و «اتحاد برای دفاع از جمهوری» (UDR) در فرانسه و «حزب لیبرال دموکرات» در ژاپن.

 

برگزاری رای گیری پیش از گزینش نامزدها، دومین جنبه کوشش برای جذب روش های غربی است. مرحله مقدماتی که نخستین بار در انتخابات قانونگذاری سال ٢٠٠٧ سازماندهی شد، درسال ٢٠٠٩ به روشی الزامی برای تعیین نامزدهای نمایندگی در «دوما» و در مجلس های محلی بدل شد. اپوزیسیون لیبرال که در ائتلاف گروه های دموکرات گردآمده نیز در ٢٩ ماه مه ٢٠١۶، با بی نظمی بسیارزیاد، به انتخابات مقدماتی روآورد (٣). در فرانسه، نمونه حزب سوسیالیست نشان می دهد که ایده برگزاری مرحله مقدماتی در آغازتوسط رهبران جوانی پیش کشیده شد که می کوشیدند هواداران را محدود کنند و ازاین راه با چیرگی معتمدان و ریش سفیدان در حزب مقابله نمایند (۴). در «روسیه متحد» وضع کاملا برعکس است زیرا پیشنهاد آن توسط رهبری حزب و در هماهنگی با عالیجنابان خاکستری کرملن مطرح شده تا تصویری از یک سازمان مدرن، باز و قادر به نوسازی ارایه شود.

 

شیوه برگزاری این انتخابات مقدماتی به طور محسوس آنها را از روش های خارجی متمایز می کند، زیرا فهرست نهایی تنها بخشی از نتایج آن را دربر می گیرد. آئین نامه تصویب شده درسال ٢٠٠٩ تصریح می کند که آراء «تعیین کننده روند انتصاب نامزدها نیست». درمرحله نهایی، رهبری «روسیه متحد» می تواند نام های موردنظر خود را به فهرست افزوده یا نام برندگان مرحله مقدماتی را در فهرست قطعی نامزدها وارد نکند، یا حتی درترتیب برندگان تجدیدنظر کند. براین روال، ویاچسلاو ولودین، آجودان اول رئیس دستگاه اداری ریاست جمهوری، استانیسلاو گووروخین تهیه کننده ای که کارزار انتخاباتی آقای پوتین را درسال ٢٠١٢ سرپرستی کرده بود و ناتالیا پوکلونسکایا، دادستان خیلی معروف کریمه و مشتی دیگر مستقیما توسط دیمیتری مدودف، نخست وزیر و رئیس حزب، از نامزدی بازداشته شدند.

 

به همین ترتیب، درروزهای پس از رای گیری، کمیته سازماندهی فدرال مسئول برگذاری مرحله مقدماتی انتخابات دهها نامزد را، گاه به دلیل هایی مبهم، از فهرست برندگان حذف کرد: در ٢٧ ماه مه، منشی شورای کل حزب، آقای سرگئی نوروو اعلام کرد: «برخی از رویدادهای اخیر موجب بی اعتباری یکی از نامزدها در منطقه کالینینگراد شد. در منطقه اولیانووسک، از یکی از نامزدها شکایت هایی شد مبنی براین که از موقعیت رسمی خود سوء استفاده کرده است». چند روز بعد، دو نامزد دیگر نیز به دلیل «مسایل به سوء شهرت» از فهرست حذف شدند.

 

انتخابات قانونگذاری ماه سپتامبر حاوی بازگشت به یک نظام انتخاباتی مختلط خواهد بود، نیمی از نمایندگان به طور نسبی ازروی یک فهرست ملی و نیمی دیگر برپایه حوزه های انتخاباتی در یک رای گیری که درهر حوزه تنها یک نامزد وجود داردبرگزیده می شوند. در ١٨ حوزه انتخاباتی، «روسیه متحد» به رغم برگزاری مرحله مقدماتی، نامزد معرفی نمی کند. به نظر ایگور بونین، کارشناس سیاسی، قدرت حاکم «برای حزب های برادر که متحدش هستند، جای خالی می گذارد (۵)». اشاره به بخشی از اپوزیسیون است که خاستگاه های ایدئولوژیکی متفاوت با «روسیه متحد» دارد، اما به آقای پوتین در ازای داشتن سهمی از نمایندگی مجلس وفادار است.

 

با دست اندازی رهبری بر ترکیب نهایی نامزدها، دموکرات سازی مدعایی حاکمیت رای با محدودیت روبرو است. اما، آیا به وعده نوسازی ناشی از برگزاری مرحله مقدماتی درکشورهای دیگر عمل شده است؟ حتی در غیاب حق وتوی ستادهای انتخاباتی، مرحله مقدماتی باعث تقویت نامزدهایی که در دوره پیشین نیز انتخاب شده بودند می شود و سرمایه سیاسی روی هم انباشته می شود. درسال ٢٠١١، میزان تجدید انتخاب نمایندگان تجدید انتخاب شده حزب «روسیه متحد» ازمرز ۵٠ درصد گذشت و این امر به صورتی متناقض «دوما» را به مجلس های قانونگذاری «دموکراسی های قدیمی» غربی نزدیک کرد که در آنها، به طور متوسط، ٧٠ درصد نمایندگان مجلس در دوره بعدی کرسی خود را حفظ می کنند (۶).

 

با این حال، قواعد بازی سیاسی تغییریافته است. نمایندگان دوره قبل، اگر نه درمعرض رقابت، دست کم فشار بیرونی فزاینده قراردارند. زیرا، امسال، مرحله مقدماتی انتخابات روسیه دوچندان«باز» بوده است: همه شهروندان نه تنها می توانستند رای دهند، بلکه می توانستند خود را نیز نامزد کنند. برای این کار کافی بود که فرد عضو هیچ حزبی نباشد و پیشینه قضایی نیز نداشته باشد. براین مبنا، اعضای حزب «روسیه متحد» با نامزدهایی (۴٣ درصد از ٢٧٨١ متقاضی درسال ٢٠١۶)بیرونی رودررو شدند. تعلق به حزب، مانند داشتن یک دارودسته هوادار برای انتخاب نمایندگان، به صورتی فزاینده ارزش خود را ازدست داد.

 

در انتخابات مرحله مقدماتی سال ٢٠١۶، تکیه بربحث های عمومی بود. شرکت کنندگان درمرحله مقدماتی، برای معتبر ساختن نامزدی خود می باید در میزگردهایی درباره موضوع های تعیین شده توسط مرجع مرکزی یا منطقه ای حزب: مبارزه علیه فساد، آموزش، سلامت و بهداشت و غیره شرکت می کردند. بنابراین، می شود انتظار داشت که شکاف هایی برنامه ای پدید آید. به ویژه آن که از نیمه سال های دهه ٢٠٠٠ باشگاه هایی برای گفتگوی گرایش های مختلف وابسته به حزب وجود دارد. به عنوان نمونه، لیبرال – محافظه کارها از فشار دستگاه اداری برروی موسسات نگرانند درحالی که، محافظه کاران اجتماعی بیشتر بر مسایل جامعه و ترویج ارزش های محافظه کار (خانواده، مذهب و غیره) تاکید دارند. با این حال، مسئله وابستگی نامزد ها به این یا آن جریان ایدئولوژیک کاملا کنار زده شده است. درسال ٢٠٠۵، آقای بوریس گریزلوو، که درآن زمان رئیس حزب «روسیه متحد» که نشانه آن یک خرس سفید است بود، تاکید می کرد: «ما خرس های روسی، نیازی به جناح های سیاسی نداریم». او به دستاویز خطر تضعیف حزب، ایده سازماندهی جریان های سیاسی را رد می کرد.

 

نتیجه این که چشم انداز بحث ها در فضای مجازی و تارنماهای مرحله مقدماتی توجه کمی به خود جلب کرد. نامزدهای نشسته پشت میزگرد، هریک دو دقیقه برای تشریح دیدگاه خود و پاسخگویی به پرسش های حاضران فرصت داشتند. لحن آنها مودبانه بود و برای یکدیگر کف می زدند. چهارچوبی که میزگرد در آن برگزارمی شد برای مناقشه و جدل چندان مساعد نبود. شرکت کنندگان حق نداشتند خواستار اخذ رای علیه رقیبان خود یا بدگویی از آنها شوند. مجموعه وسایل ارتباطی – آگهی ها، اعلامیه ها و کلیپ های ویدیویی – باید توسط کمیته سازماندهی منطقه ای تائید می شد.

 

بنابراین، نامزدها کاملا فقط به صورت فردی در رای گیری حضور یافتند و شکلی از نظرسنجی برای تعیین میزان محبوبیت در اندازه واقعی را ارائه نمودند که در آن رای دهندگان می توانند از نامزد های متعدد حمایت کنند. انتخابات مقدماتی بیش از آن که درپی به اکثریت رساندن رقیبان باشد، درصدد آزمودن نام هایی بود که می توانستند بیشترین تعداد رای را جلب کنند و به حزب این امکان را بدهند که پیش از رای گیری تمرینی کلی انجام دهد.

 

به نظر گریگوری گوسلوو، کارشناس سیاسی، با این وصف، به رغم فرهنگ اتفاق نظرگرای حزب، «انتخابات مقدماتی “روسیه متحد” آشکارا درحال به خود گرفتن شکل یک رقابت واقعی سیاسی است». وزن سنگین سیاست در روسیه، که روزبروز کمتر از آن تمکین می شود، آشکارا رواج می یابد. رودررویی هایی که ایدیولوژی در آنها نقش کمی دارد، به خصوص جنبه شخصی دارد. به عنوان نمونه، در سن پترزبورگ، دینالی میلونوو، نماینده محلی، که به عنوان عامل تصویب قانونی که به «تبلیغ روابط جنسی غیرسنتی برای نابالغان» شهرت داشت، ایوری پووالوو رئیس معتبر و بانفوذ پیشین بخش مطبوعات دوما را متهم کرد که هنگام شمارش آراء، جوانانی مسلح به سلاح گرم را به حوزه های اخذ رای فرستاده و نیز به طور رایگان مواد غذایی توزیع کرده است.

 

شوک های افراد معتبر توجه مطبوعات را جلب کرد و بازتاب گسترده تری به شکایت های مربوط به تخلفات – تنها ۴٢۶ مورد در روز ٢٢ ماه مه – داد. اتهامات تقلب انتخاباتی که اپوزیسیون در تظاهرات سال ٢٠١١ به حزب حاکم نسبت می داد، اکنون متوجه وفاداران به رئیس جمهوری می شد و این چیزی بود که مشاوران ارتباطی کرملن آن را پیش بینی نکرده بودند. با این حال، درحال حاضر هیچ مشارکت کننده ای – نامزد یا رای دهنده – از رهبری حزب خواستار شفافیت بیشتر در قواعد بازی نشده است. به همین ترتیب، هیچ کس هم هنوز پیشنهاد نکرده که برگزاری مرحله مقدماتی بتواند به حزب «روسیه متحد» امکان دهد که نامزد خود را در انتخابات ریاست جمهوری ماه مارس ٢٠١٨ انتخاب کند.

 

١- مقاله « اکتبر ١٩٩٣، ظهور لیبرالیسم روسی از میان غرش توپ ها »، لوموند دیپلماتیک اکتبر ٢٠١۴

http://ir.mondediplo.com/article2217.html

 

 

٢-

Vitali Ivanov, Le Parti de Poutine. L’histoire de Russie unie (en russe), Olma Media Group, Moscou, 2008.

 

٣-

Lire sur notre site Nina Bachkatov, « En Russie, une opposition en miettes ».

 

۴-

Rémi Lefebvre, Les Primaires socialistes. La fin du parti militant, Raisons d’agir, Paris, 2011.

 

۵-

Cité par Mikhaïl Roubine, « Russie unie offre une récompense à l’opposition » (en russe), 29 juin 2016, www.rbc.ru

 

۶-

Richard E. Matland et Donley T. Studlar, « Determinants of legislative turnover : A cross-national analysis », British Journal of Political Science, vol. 34, no 1, Cambridge, janvier 2004.

 

 

Clementine Fauconnier

استادیار کالج دانشگاهی فرانسه در مسکو، پژوهشگر وابسته به مرکز پژوهش های بین المللی (CERI) درپی نگارش پایان نامه ای در علوم

سیاسی درباره «تناقض های ساختار حزب “روسیه متحد”».

لومونددیپلماتیک سپتامبر ۲۰۱۶