موضوع ایجاد امنیت و کاهش جرم خیزی در محیطهای شهری، یکی از مباحث بسیار مهم و بحث برانگیز مجامع علمی دنیا میباشد که لزوم توجه به ارتباط این بحث با امر طراحی شهری و فضاهای قابل دفاع شهری روز بروز بیشتر احساس میشود. اگر بتوانیم ارزشها را در یک جامعه زنده نگه داریم و اجازه ندهیم غبار فراموشی بر آنها بنشیند، به امنیت دست خواهیم یافت. بنابراین مهمترین اصل در این زمینه این است که شهروندان و مسئولان همواره معتقد و پایبند به ارزشهای کلی مانند حقوق دیگران، عدالت، آزادی، تسامح و دیگر فضایل انسانی بمانند (مظاهری سیف، ۱۳۷۹: ۲۰۵). برای ایجاد اعتماد اجتماعی باید تمهیداتی در نظر گرفته شود تا مردم در کنار هم احساس امنیت کنند. امنیت را زمانی میتوان برقرار کرد که از یک طرف موارد خلاف هنجار برطرف شود و از طرف دیگر ثبات در کلیه ارکان جامعه، مخصوصا در ابعاد اقتصادی و سیاسی و اجتماعی حاصل شود (عباس زاده، ۱۳۸۳، ص۲۸۷).مفهوم امنیت
مفهوم امنیت
نوشتههای مرتبط
مفهوم امنیت را میتوان دارای قدمتی طولانیتر از مفهوم اجتماع و جامعه دریافت. تا کنون در زمینه امنیت، تعاریف گستردهای ارائه گردیده است. تعاریف لغوی مختلفی که از حالات و موقعیتهای ذهنی (احساس امنیت) تا موقعیتهای عینی و بیرونی (موقعیت ایمن) در نوسان است. «امنیت» واژهای عربی از ریشه امن است. در فرهنگ آکسفورد، واژه Security به “در حفظ بودن، فراغت از خطر یا اضطراب و تشویش” معنی شده است.
در لغتنامه دهخدا، امنیت، “بی خوفی و امن، ایمن شدن، در امان بودن” معنی شده است. فرهنگ معین نیز امنیت را این چنین تعریف مینماید: “ایمن شدن، در امان بودن، نداشتن بیم و بی بیمی”.
از نگاه جان نی مورز امنیت یعنی رهایی نسبی از تهدیدات زیان بخش (بوزان، ۱۳۷۸: ۳۱). این تهدیدات میتواند هم ارزشهای عینی مانند جان انسان و هم ارزشهای ذهنی مانند هویت باشد. از دیدگاه آرنولد ولفرز، امنیت به معنای عینی آن یعنی فقدان تهدید نسبت به ارزشهای کسب شده و در معنای ذهنی آن یعنی فقدان هراس از اینکه ارزشهای مزبور مورد حمله قرار گیرد(همان:۳۲).
احساس امنیت و ایجاد آسایش خاطر حقیقی به تعداد زیاد پلیس قابل رویت و یا حضور ارتش نیست و یا این مسئله به پنجرههای مشبک و توری آهنی و وجود وسایل دفاعی در کیف دستی زنان مربوط نمیشود، در حقیقت عکس این مسئله صحیحتر است. در واقع احساس امنیت زمانی به وجود میآید که هیچ یک از این مسائل الزامی به نظر نرسند. احساس امنیت، تنها احساس اعتماد به خود در توانایی شخصی برای مقابله با تهدیدات نیست. احساس امنیت و آسایش خطر، اشاره به شرایطی دارد که سیستم حفاظتی جامعه در مقابل جرایم و رفتارهای آنومیک از شرایط موثر و کارآمدی در زمینههای پیشگیری از آن و برخورد موثر با آن برخوردار است.
مفهوم فضای شهری امن
مفهوم فضای شهری امن در مقابل مفهوم فضای شهری ناامن قرار دارد. پدیده ناامنی دارای دو جنبه عینی و ذهنی است و کلیه عرصههای زندگی را در برمیگیرد. مقوله ناامنی از جنبه عینی، کلیه مظاهر ناامنی از جمله سرقت، قتل، خشونت و … را شامل میشود و مقوله ناامنی از جنبه ذهنی، شامل داوری در خصوص امنیت منطقه و فضا است. ناامنی پدیدهای همانند فقر است و میتوان گفت که فقر مقدمه دیگر پدیدههای آسیب شناختی از جمله ناامنی، خشونت شهری و غیره است.
از لحاظ کمی و آماری ناامنی را میتوان با تعداد پرخاشگریها، تعداد مکانهای وقوع جرم، ماهیت، جنسیت و سن افراد قربانی محاسبه نمود. این جنبهها، از لحاظ تعریفی و طبقه بندی نیازمند مطالعات خاص آماری هستند. بخش دیگر ناامنی شهری، رهیافت ذهنی پدیدهها به معنی احساس ناامنی است. اهمیت ناامنی معمولاً در بعد نمادی و فرهنگی آن با آثار مختلف از جمله اضطراب و غیره همراه میباشد. این بعد نمادی و فرهنگی معمولاً در دوران بحران خصوصاً در عصر فراصنعتی بیشتر محسوس است؛ در این شرایط بعضی مکانها توسعه یافتهتر از دیگر جاها میباشد و تقریباً سمبلهای ناامنی را در متروها، پارکهای شهری، مجتمعهای بزرگ، محلهها و … به وجود میآورد. مفهوم ناامنی، علی رغم کنترلهای بیش از حد پلیس، هنوز یکی از ویژگیهای اجتماعی خطرناک به شمار میرود (ربانی، ۱۳۸۳).
فضای شهری به عنوان یک مکان و مسئله ناامنی در آن و احساس ترسی که پدیده مجرمانه در آن ایجاد میکند، از موضوعات شناخته شده در علم جرم شناسی است. در اینجا برای رسیدن به بحث فضاهای شهری امن در تبیین عوامل موثر در پیدایش آنومی و جرم، آنها را در قالب سه دسته و سطح مورد بررسی قرار دادیم:
سطح کلان (Macro): عوامل موثر در پیدایش آنومی در جامعه (جامعه فراشهری)
سطح میانه (Medium): عوامل موثر در پیدایش آنومی در هر شهر
سطح خرد (Micro): عوامل موثر در پیدایش آنومی در مکانها و موقعیتها (فضاها)
بنابراین در تبیین مفهوم «فضای شهری امن» میبایست این سطوح مورد توجه قرار گیرد، چرا که این مفهوم صرفاً نمیتواند محدود به همان فضا باقی بماند و در هر صورت عوامل موثر سطوح بالاتر، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود را در سطح پایینتر خواهند داشت. به عنوان مثال در صورت وقوع جنگ و بمباران شهری عدم احساس امنیت میتواند بر هر شهری و بر هر فضایی در هر شهر حاکم گردد که اساساً عامل آن در همان سطح قابل بررسی نباشد و یا در صورت وجود بحرانهای اجتماعی و اقتصادی در یک جامعه، نظام اجتماعی و اقتصادی همه شهرها زیرمجموعه آن جامعه را دستخوش نابسامانی سازد و در اثر آن ناامنی در فضاهای شهری شدت یابد.
همچنین مهاجرپذیری زیاد یک شهر، طبق نظریههای موجود میتواند انسجام اجتماعی آن جامعه شهری را تضعیف کند و در اثر آن زمینههای بروز رفتارهای آنومیک در همه نقاط شهر از جمله فضاهای شهری رو به افزایش نهد.
بنابراین مفهوم یک فضای شهری امن به صورت جامع شامل همه عوامل موثر در سطوح سه گانه مذکور میشود. به عبارت دیگر یک فضای امن شهری در صورتی معنا مییابد که در همه سطوج عوامل بازدارنده نقش خود را به صورت مطلوب ایفا نمایند و سطوح بالاتر به عنوان چتر حمایتی مانع ریزش، انتشار و ایجاد ناهنجاری به سطوح پایینتر گردند.
درصورت وقوع حقیقی جرایم و خشونت درهر فضا و منطقهای، اگر مردم احساس ناامنی کنند و توانایی داشته باشند، آن فضا و منطقه را ترک خواهند نمود. اگر خیابانی در شهر فضای ناامنی به وجود آورد و مردم در آن احساس ناامنی کنند، کمتر از آن استفاده خواهند کرد، حتی در این صورت خیابان مذکور ناامنتر خواهد شد.
با این اوصاف، یک فضای شهری امن تحت تأثیر عوامل مختلف و در سطوح متعددی تولید میشود. فضای شهری امن قدر مسلم فضایی است که هم از نظر عینی و هم از نظر ذهنی امنیت و آسایش خاطر برای حاضرین، عابرین و ناظرین به وجود آورد.
جایگاه عوامل و ویژگیهای محیطی در بروز جرم در فضاهای شهری
از آنجایی که آنومی نوعی رفتار نابهنجار محسوب میشود؛ و هر نوع رفتار نابهنجار در یک بستر محیطی به وقوع میپیوندد، بایستی تاثیر محیط بر رفتار انسان مورد توجه قرار بگیرد. رفتار از آنجایی که ناشی از محیط است و با گذر از محیط روانی انسان شکل میگیرد، به شدت تحت تاثیر فرهنگ و اجتماع میباشد. فرد چه به نحو مثبت و در راستای ارزشهای اجتماع و فرهنگ و چه به نحو منفی و در ضدیت با این دو رفتار کند، رفتار او پیوسته معلول علتی اجتماعی یا فرهنگی است (پاکزاد، ۱۳۸۸: ۵۱).
بنابراین میان محیطهایی که دارای پتانسیل میباشند و طیفی از فرصتها را به وجود میآورند و محیطهایی که در اثر عملکرد و استفاده مردم به وجود میآیند تفاوت وجود دارد. طراحان شهر محیط دارای پتانسیل را خلق میکنند در صورتی که مردم سازنده محیطهای واقعی هستند. طراحی شهری به جای تعیین رفتار و اعمال افراد، وسیلهای است که احتمال بروز رفتارها و عملکردهای خاصی را فراهم میکند (حبیبی، ۱۳۹۰: ۱). بنابراین فضا به عنوان بخش کالبدی محیط میتواند بر رفتار اثر گذارد و نسبت به رفتار نقش کنترل کننده داشته باشد. یعنی رفتارهایی را تضعیف و رفتارهایی را تشویق نماید (پاکزاد، ۱۳۸۸: ۵۴). کنترل رفتار در فضا معمولا به دو طریق زیر انجام میگیرد: القا رفتار و حذف رفتار. میتوان به کمک فضا به افراد القا کرد که برخی رفتارها را اتخاذ نمایند. تنها کافی است فضای مناسب فراهم آید تا مردم خود به خود به سمت آن رفتار یا رفتارهای مشابه آن گرایش یابند. برای مثال اگر وقوع انواع رفتارهای مرتبط با نشستن مدنظر باشد، کافی است فضای مناسب را برای نشستن در محیط تعبیه نمود. در این صورت افراد تشویق به نشستن میشوند و گاهی حتی اشکالی از نشستن را اتخاذ میکنند که طراح پیشبینی نکرده است. همچنین از طریق فضا میتوان برخی رفتارها را تا حدودی حذف نمود. اگر زمینه فضایی مناسب در اختیار افراد قرار نگیرد، رغبت آنها به انجام رفتارهای مذکور کم میشود و ممکن است این رفتار از فضای شهری حذف شود. در اینجاست که نقش موثر فضا در ایجاد حس امنیت در مردم به روشنی خود را نمایان میسازد. به طور نمونه رفتارهایی که از نظر دستگاه ارزشی جامعه پسندیده نیستند معمولا در فضاهای کم تردد و کم نور انجام میشوند. این فضاهای فراموش شده عمدتا محل انجام اعمال خلافی چون فروش مواد مخدر و … هستند. اگر چنین بخشهایی از فضای شهری حذف یا حداقل در دید عموم قرار گیرند فضای شهری قابلیت خود را برای بروز این گونه رفتارها به شدت از دست میدهد و این رفتارها در فضا تقلیل مییابند (پاکزاد، ۱۳۸۸: ۵۵- ۵۶).
در میان رفتارهای محیطی اگر به صورت ویژه بر رفتارهای آنومیک در فضاهای شهری متمرکز شویم، در مییابیم که اساساً هر نوع رفتار آنومیک یا جرم[۱] در صورت تجزیه متشکل از سه مولفه (به عنوان اضلاع سه گانه یک مثلث) تحت عناوین خلافکار[۲]، قربانی[۳] و موقعیت[۴] خواهد شد. در این میان، محل و موقعیت وقوع رفتار آنومیک و جرم در بررسی عوامل موثر نقش ویژهای مییابد.
موقعیت و محل مزبور هر مکانی را میتواند شامل شود و طبعاً این مکانها در شهرها به ویژه محلات مسکونی حائز اهمیت بیشتری خواهد بود.
در سطح شهر تحت تأثیر عوامل محیطی نقش و تأثیر هر یک از این عوامل در پیدایش رفتار آنومیک تشدید میشود. به طوری که بعضاً عنوان میشود که بزهکاری تابعی از توسعه شهرهاست و آمارها نیز حاکی از معنیدار بودن اختلاف فراوانی میزان ارتکاب به جرایم میان جوامع شهری و روستایی است.
بعد از بررسی عوامل موثر در پیدایش آنومی در جامعه و شهر، این نکته حائز اهمیت است که به هر حال هر نوع رفتار آنومیک و جرم میبایست در محل و موقعیتی رخ دهد. از این رو، در صورتی که فضای شهری را به عنوان یکی از محلها و موقعیتها برای این موضوع مورد بررسی قرار دهیم، باید روشن میشد که چه عوامل برای پیدایش رفتار آنومیک در فضاهای شهری موثر هستند.
از آنجا که ویژگیهای مکانها و موقعیتهای وقوع جرم و رفتار آنومیک متفاوت . متعدد میباشند و هر فضای شهری دارای ویژگیهای منحصر به فردی است، عوامل مذکور خود دارای طیف متنوع و متعددی است. با وجود این میتوان آنها را در این بخش از مطالعه به دو دسته کلی عوامل فضایی و کالبدی موثر و سایر عوامل تقسیم کرد.
به طور کلی میتوان این چنین نتیجه گرفت که اگر چه در پیدایش رفتارهای آنومیک و یا جرایم شهری عوامل مختلف در سطوح متفاوت موثر هستند، ولی هر فضای شهری از لحاظ ویژگیهای خود میتواند افراد بزهکار را برای ارتکاب جرایم خود در وضع مساعد یا نامساعدی قرار دهد.
منابع:
- بوزان، باری (۱۳۷۸). مردم، دولتها و هراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
- پاکزاد، جهانشــاه. (۱۳۸۸). سیراندیشهها در شهرسازی(۳). ازفضا تا مکان. تهران: شهیدی.
- ربانی، رسول ؛ جواد افشار کهن (۱۳۸۳).شهرنشینی و امنیت: تحقیق در عوامل و شرایط مؤثر بر امنیت در شهرها از دیدگاه شهروندان: مورد شهر جدید بهارستان
- عباس زاده، محمد(۱۳۸۳). عوامل موثر بر شکل گیری اعتماد اجتماعی دانشجویان، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال چهارم، شماره ۱۵ ،صص ۲۹۱-۲۶۷
[۱] . Crime
[۲] . Offender
[۳] . Victim
[۴] . Situation