انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

“الجزیره” و اصل “بی طرفی” رسانه / “بی طرفی” رسانه اصلی ناپیدا در عملکرد “الجزیره”

انتشار خبر صدور احکام هفت تا سال حبس برای خبرنگاران شبکه خبری “الجزیره” از سوی دادگاه قاهره به اتهام پوشش تظاهرات هواداران اخوان المسلمین واکنش های زیادی را در رسانه های بین المللی به همراه داشت. به همین مناسبت کمپینی با هدف بیان خواست آزادی خبرنگاران بازداشت شده در مصر را اندازی شد که استقبال خبرنگاران و روزنامه نگاران در سرتاسر جهان را به دنبال داشت. در میانه دفاع از حق آزادی بیان و لزوم رعایت این اصل از سوی دولت ها، جای چند پرسش خالی است:آیا خبرنگاران بازداشت شده خط مشی مستقلی را در بیان تحولات مصر در پیش گرفته بودند؟ شبکه خبری “الجزیره” در قبال تحولات مصر و سایر کشورهای مطنقه چه رویکردی را اتخاذ کرده است؟ آیا شبکه الجزیره از منظری “بیطرفانه” به قضایا می نگرد یا آن که جانبدارانه به بازتاب رویدادها می پردازد؟

آن گونه که در خبرها آمده است خبرنگاران بازداشت شده در مصر کارکنان شبکه خبری “الجزیره” بوده اند در نتیجه نمی توان آنان را خبرنگار “آزاد” دانست. این خبرنگاران ملزم به پیروی از چارچوب ها و خط مشی شبکه “الجزیره” بوده و مسلما در بیان اخبار این موضوع بر گزارش های آنان تاثیرگذار بوده است. عملکرد شبکه الجزیره در طول مدت ۱۸ سال فعالیت خود با حرف و حدیث های بسیاری همراه بوده است چرا که رعایت اصل “بی طرفی” از سوی آن شبکه خبری همواره از سوی منتقدان به چالش کشیده شده است.

نخستین عاملی که سبب می شود تا رسانه ای این اصل را رعایت کرده و به دور از غرض ورزی به بیان رویدادهای پیرامونی بپردازد میزان وابستگی “مالی” رسانه به اشخاص حقیقی یا حقوقی است. در این میان، شبکه خبری “الجزیره” تاکنون نشان داده که به دلیل وابستگی مالی به دولت قطر در جهت خواسته های آن دولت گام برداشته است. از زمان آغاز به کار “الجزیره” در سال ۱۹۹۶ میلادی دولت قطر بودجه ای ۱۴۰ میلیون دلاری را در اختیار آن شبکه خبری قرار داده است. هم چنین شیخ “حمد بن خلیفه آل ثانی” پسر عموی خود شیخ “حمد بن ثامر آل ثانی” را به عنوان رییس شبکه منصوب کرد تا بر نحوه تولید و پخش اخبار و گزارش ها نظارت داشته باشد.

اکنون تمام توجهات به سمت خبرنگاران بازداشت شده معطوف شده بی آنکه اشاره ای شود که پیش از این چه تعداد از کارکنان الجزیره به دلیل رویکرد “مغرضانه” آن شبکه از ادامه کار منصرف شده اند. برای مثال، “اکثم سلیمان” خبرنگار الجزیره در برلین در سال ۲۰۱۲ میلادی ضمن استعفا از آن شبکه با انتشار بیانیه ای در انتقاد از عملکرد الجزیره در پوشش خبرها اظهار داشت که آن شبکه به جای آن که منافع روزنامه نگاری را مدنظر قرار دهد به دستگاهی تبلیغاتی برای تامین منافع “وزارت امور خارجه قطر” تبدیل شده است. استعفای کارکنان الجزیره به او محدود نشد چنانچه ۲۲ نفر از کارکنان دفتر الجزیره در مصر نیز در جولای همان سال در اعتراض به آن چه پوشش “جانبدارانه” اخبار مصر و دفاع الجزیره از “اهوان المسلمین” خواندند از مقام خود استعفا دادند. رویکرد جانبدارانه الجزیره در پوشش اخبار مصر حتی پیش از سقوط مبارک نیز انتقاداتی را به همراه داشت. روزنامه “اهرام” در ماه جون سال ۲۰۱۰ میلادی با انتشار سرمقاله تندی از عملکرد تا الجزیره درباره بازتاب تحولات مصر انتقاد و آن را “غیر حرفه ای” خواند پس از آن بود که الجزیره از این روزنامه شکایت کرد اما چندی بعد سقوط مبارک رسیدگی به این پرونده را از دستور کار دستگاه قضایی مصر خارج کرد.

انتقاد از عملکرد الجزیره به پوشش تحولات مصر محدود نمی شود بلکه رویدادهای سایر کشورهای خاورمیانه را نیز در بر می گرفت. برای نمونه، درباره جنگ علیه طالبان، بلکه خبری الجزیره علاوه بر القای تصور “قهرمان جهان عرب” از شخصیت هایی چون “بن لادن” و “ایمن الظواهری” و پخش مداوم فیلم ها و نوارهای صوتی از آنان، از نیروهای طالبان به عنوان “مسلمانان قهرمان” یاد می کرد و در مقابل از نیروهای خارجی تحت عنوان “متجاوزین” یاد می کرد. هم چنین در حین انجام حملات نیروهای ائتلاف علیه طالبان الجزیره تنها شبکه ای بود که خبرنگارانش به دلیل ارتباط نزدیک با طالبان قادر به تصویربرداری بودند و در حجم وسیعی تصاویر مربوط به حملات انتحاری و انفجارهای کنار جاده ای را برای دفتر قطر ارسال می کردند.

سناریوی مشابه شبکه خبری “الجزیره” در زمان جنگ علیه رژیم بعثی عراق نیز ادامه یافت. الجزیره با تکرار گفتمان پیشین از نیروهای خارجی به عنوان “متجاوز” و از شبه نظامیان عراقی هوادار صدام به عنوان مبرازان “شهادت طلب” باد می کرد. شیخ قرضاوی از جمله روحانیون تندروی سنی در برنامه “شریعت و زندگی” که از الجزیره پخش می شد خواستار حمله عراقی ها علیه نیروهای امریکایی و کشتن سربازان خارجی شد. الجزیره پس از سقوط صدام نیز از عملیات مسلحانه در عراق بعنوان “مقاومت در برابر اشغالگری” یاد می کرد. در نهایت پوشش جانبدارانه الجزیره از تحولات عراق با رسوایی همراه بود. در مه سال ۲۰۰۳ میلادی، روزنامه “ساندی تایمز” گزارش داد که عناصری از دستگاه اطلاعاتی عراق در دوره زمامداری صدام در الجزیره نفوذ کرده اند. پس از انتشار این خبر “محمد جاسم العلی” مدیر شبکه از کار برکنار شد چرا که اسناد کنگره ملی عراق نیز نشان می داد که او به نفع صدام حسین عمل کرده بود.

الجزیره در آخرین سکانس از واژگونه نشان دادن واقعیت ها در جریان بحران سوریه از شورشیان مسلح سوری کشته شده در نبرد با نیروهای ارتش دولیت تحت عنوان “شهدا” یاد می کند. در مقابل اما آن شبکه از کاربرد واژه “تروریست” برای نیروهای وابسته به القاعده و رهبران آن ابا دارد. یکی از مدیران شبکه در پاسخ به چرایی این موضوع گفته بود که علت نبود تعریفی منسجم و واحد از “تروریسم” در عرصه بین المللی است!

“فواد عجمی” تحلیلگر مسائل خاورمیانه که اخیرا فوت کرد روزگاری درباره شبکه خبری “الجزیره” نوشته بود:”تمامی خبرنگاران الجزیره دارای روحیه “ضد امپریالیستی” هستند. آنان بر این باورند که حاکمان عرب منطقه براساس آنچه خواست امریکایی هاست عمل می کنند.” گفته ای که خود به خوبی نشان می دهد خبرنگاران الجزیره براساس معیارهای ایدئولوژیک گزینش شده و از خط فکری و سیاسی خاصی پیروی می کنند و غم انگیزتر از آن دخیل کردن افکار آنان در بازتاب واقعیت هاست واقعیت هایی که در نهایت عاری از حقیقت می شوند.