اقلیم به مجموعهایی پیچیده از شرایط آب و هوایی یک منطقه جغرافیایی در سطوح خرد و کلان گفته میشود. در سنجش اقلیم شاخصهایی مانند دما، رطوبت، فشار جو، وزش باد و بارش مد نظر قرار میگیرند. در سنجش اقلیم معمولاً بارش بیش از سایر شاخصها مد نظر قرار میگیرد. کشور ایران به خاطر قرار گرفتن در کمربند خشک جغرافیای ونوار بیابانی که در ۲۵ تا ۴۰ درجه عرض شمالی واقع شده است، از شرایط آب و هوایی برخوردار است که جز مناطق خشک و کمباران جهان به شمار میآید. اقیلمی که خشک و در حال خشکتر شدن است. (خسروی و همکاران ۱۳۸۹)
در فصول سرد، هم زمان با عقبنشینی سامانهی پرفشار جنب حاره، تحتتاثیر سامانههای کمفشار مدیترانهای از غرب و سودانی از جنوب غرب قرار میگیرد که سامانههای مذکور در بستر غربی ایران فعالیت کرده و بارشهای عمدهای را سبب میشوند. در این زمان سامانه پرفشار سیبری نیز به خاطر عقبنشینی پرفشار جنب حاره، پیشروی نموده و بخشهای شمالی و مرکزی ایران را تحتتاثیر خود قرار میدهد. جریانهای شمالی و شمال شرقی که اُفت دمایی و هوای سرد و خشک را به همراه دارد و از خصوصیات بارز این سامانهها که در تلاقی با جریانهای هوای غربی تشکیل جبهههایی را میدهند ایجاد بارشهای قابل توجه هست. علاوه بر این، سامانههای یاد شده منشا اصلی ایجاد بارندگیهای شمال ایران نیز محسوب میشود. (شایق و سلطانی، ۱۳۹۰) بر مبنای گزارش سازمان یونسکو در سال ۲۰۱۰ ایرانی کشوری با اقلیم خشک و نیمه خشک قلمداد میگردد. ویژگیهای کلی این اقلیم به صورت زیر است:
نوشتههای مرتبط
۱-اقلیم سواحل جنوبی دریای مازندران که آن را معتدل و مرطوب نامیدهاند
۲-اقلیم کوهستانهای غربی که واژه سرد را برای آن برگزیدهاند
۳-اقلیم فلات مرکزی که آن را با عبارت گرم و خشک مشخص کردهاند.
۴-اقلیم سواحل جنوبی ایران که با ویژگیهای گرم و مرطوب متمایز شده است. ( حائری،۱۳۹۵: ۱۱)
بر این اساس تقریباً بیش از ۸۰ درصد از کل مساحت کشور از دسترسی به آبهای سطحی و بارندگیهای منظم محروم هستند و در شرایط اقلیمی خشک قرار گرفتهاند. این رقم بدان معناست که سهم بزرگی از بیابانهای جهان به ایران تعلق دارد. (یونسکو، ۱۳۷۳: ۵۷۵ به نقل از حائری: ۱۲) بیایان لوت که به تنهایی ۱۰ درصد از مساحت ایران را در برگرفته و کویر نمک، نشاندهنده فقر عظیم منابع آبی در کشور هستند در بیابان لوت تنها یک رودخانه دائمی وجود دارد(رود شور بیرجند) که آب بسیار تلخ و شور آن موجب فرسایش سطح وسیعی از خاک میشود. کویر نمک نیز با حداکثر بارندگی کمتر از ۱۰۰ میلیمتر از خشکترین نواحی ایران است. در برخی از آبادیهای کشور نزولات جوی در سال به ۳۲ میلیمتر بالغ میشود. مثلاً در مسیر جاده زابل، بارندگی سالانه کم از ۵۰ میلمتر است.( حائری، ۱۳۹۵: ۱۲) از این جهت ایران در مجموع کشوری خشک یا نیمهخشک محسوب میگردد میزان متوسط بارندگی در کشور که حدود ۲۵۰ میلیمتر محاسبه میشود و با در نظر گرفتن وضعیت پوششگیاهی و غیره منابع آب تجدیدپذیر کشور حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب برآورد میشود. ( روحانی و همکاران، ۱۳۸۷) از کل منابع آب قابل تجدید سالانه، حدود ۹۲ میلیارد متر مکعب را در جریانهای سطحی و ۳۸ میلیارد متر مکعب را جریانهای نفوذی به منابع زیرزمینی تشکیل میدهد. برای شرح کامل آب های ورودی به کشور، ما با استفاده از کتاب حائری شرح کاملی از وضعیت آب های قابل استفاده می دهیم.
حجم کل نزولات در مزرهای ایران در طول یکسال برابر با ۵۰۰ متر مکعب است. قریب به ۶۰ درصد از این آبها تبخیر می گردد. از ۲۰۰ میلیارد متر مکعب باقی ماده، ۷۵ میلیارد متر مکعب به زمین نفوذ می کند و حدود ۱۲۵ میلیارد متر مکعب در سطح زمین باقی می ماند. بسیاری از این روان آب ها خصوصاً در قالب رودخانه های فصلی به دریاها یا تالاب ها سرازیر شده یا تلف می گردند. علاوه بر این باید به پراکندگی در بارش نیز اشاره نمود. مثلاً در شهر انزلی حدود ۲۰۰۰ میلیمتر بارندگی در سال داریم اما در شهرهای یزد، اصفهان یا زاهدان این مقدار کمتر از ۲۰۰ میلیمتر می باشد. (حائری، ۱۴و ۱۵) ناهمگنی در بارش و نزولات جوی و همچنین تغییرات اقلیمی وضعیت را بسیار حادتر کرده است. یکی از مسائل کنونی جامعهجهانی مسئله تغییر اقلیم است. در الگوهای مورد نظر برای وضعیت میانگین آب و هوایی، تغییر اقلیم میباشد و این تغییرات در یک منطقه یا در کل اقلیم جهانی در بلندمدت رخ میدهد. تغییر اقلیم در واقع نشاندهنده تغییرات غیرعادی در اقلیم درون اتمسفر زمین و پیامدهای ناشی از آن در قسمتهای مختلف کره زمین میباشد. این پدیده در نتیجه عاملهایی مانند فرایندهای پویای زمین و یا عوامل بیرونی از جمله تغییرات در شدت تابش آفتاب و یا فعالیتهای انسانی رخ میدهد. از نوسانات درون محیط زمین، فرایندهای طبیعی و تاثیر فعالیتهای همچون نوسانات تابش خورشیدی، گردش زمین و تمرکز گازهای گلخانهایی را شامل میشوند. بارش و دما از مهمترین عناصر اقلیمی میباشند. (توکلی، ۱۳۸۹)با این اوصاف اقلیم ایران اقلیمی بسیار آسیبپذیر است. برای نمونه بر اساس گزارشها در سال ۱۳۸۰ حدود ۶/۲ میلیون هکتار زراعت آبی و ۴ میلیون هکتار زراعت دیم و ۱/۱ میلیون هکتار از باغات تحت تاثیر خشکسالی قرار گرفتهاند. خسارت ناشی از خشکسالی بر باغات در این سال بالغ بر ۲۵۰ هزار میلیارد تومان بود. بر اساس تحقیقات انجام گرفته در کشور، اثر مستقیم خسارت ناشی از کاهش هر ۱ میلیمتر بارندگی برابر با ۱۰ میلیارد تومان میباشد. با فرض آنکه تفاوت میزان آب استحصالی در ترسالی در مقایسه با خشکسالی ۱۳ میلیارد متر مکعب باشد، خسارت کاهش سطح زیر کشت ناشی از آن برابر ۱۲۷ میلیارد تومان می باشد. (گودرزی و جهانبخش، ۱۳۸۷)
۲-۴-۱۱ تهران
از این رو، ایران از حیث اقلیمی کشوری است که دارای ظرفیتهایی بسیار محدود برای استفاده از منابع آبی است. این وضعیت درباره تهران، فارغ از کلیت موجود نیز صدق میکند. تهران در کوهپایههای جنوبی رشته کوه البرز گسترده شده و فاصلهای میان طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۲ دقیقه شرقی تا ۵۱ درجه و ۳۶ دقیقهی شرقی، به طول تقریبی ۵۰ کیلومتر و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقهی شمالی تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقهی شمالی، به عرض تقریبی ۳۰ کیلومتر را در برگرفته است. ارتفاع این شهر، در شمالیترین نقطه، حدود ۱۸۰۰ متر وجنوبیترین نقطه، ۹۵۰ متر از سطح دریاست. در واقع، تهران میان مناطق کوهستانی از سمت شمال و نواحی کویری از سمت جنوب فراگرفته شده است. در طی دورهی سی ساله (۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ ) در این شهر، میانگین بارندگی ۲۴۰ میلیمتر و میانگین تعداد روزهای یخبندان ۴۸ روز در سال بوده است. (بختیاری، ۱۳۸۵). جمعیت این شهر نیز بر اساس آخرین آمارگیری سال ۱۳۸۵، حدود ۸ میلیون نفر برآورد شده است.( مرکز آمار ایران، ۱۳۸۵) تهران از ارتفاعات بلند، زمینهای مرتفع و نسبتاً پست و کمارتفاع تشکیل شده است. استان تهران نسبت به سطح دریا در ارتفاع نسبتاً زیادی قرار گرفته است. در تهران ارتفاع زمین از شمال به جنوب کاهش مییابد به همین دلیل حتی در سطح شهر تهران نیز تفاوت ارتفاع در شمال شهر )میدان تجریش حدود ۱۳۰۰ متر( و جنوب شهر )میدان راه آهن حدود ۱۱۰۰ متر(، محسوس است. این دو میدان حدود ۱۵ کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند و در این فاصله حدود ۲۰۰ متر از ارتفاع کاسته میشود. به طور کلی میان بلندترین نقاط مرتفع استان تا پایینترین نقاط آن حدود ۳۰۰۰ متر اختلاف ارتفاع وجود دارد که در تغییر دما و رطوبت در سطح استان بسیار مؤثر است. در قسمتهای شمالی استان به علت وجود رشته کوههای مرتفع البرز و گسترش آنها، دشتهای وسیعی به چشم نمیخورد اما در قسمتهای جنوبی به ویژه در جنوب غربی و شرق استان، دشتهای حاصلخیزی نظیر ری و ورامین وجود دارند. به طور کلی ناهمواریهای استان تهران را میتوان به سه قسمت کوهستانی، پایکوهی و دشت تقسیم نمود. الف( ناحیه کوهستانی استان تهران که عموماً در قسمت شمالی استان قرار دارد، بخشی از البرز مرکزی است و ارتفاع آن بیش از ۱۵۰۰ متر است. دیواره جنوبی البرز مرکزی کاملا در استان تهران واقع شده اما قله دماوند به عنوان بخشی از دیواره میانی البرز مرکزی، در استان مازندران قرار دارد. ناحیه کوهستانی از نظر سکونت و جذب جمعیت اهمیت زیادی ندارد اما وجود آن از نظر تأمین آب و تعدیل درجه حرارت برای نواحی پایکوهی و دشتهای استان اهمیت فراوان دارد. ارتفاعات و قلههای بلند این ناحیه به صورت کانونهای آبگیری دائمی، رودهایی را که از این ارتفاعات سرچشمه میگیرند، در طول سال تغذیه میکنند. به این ترتیب مراکز جمعیتی پایکوهها و دشتهای جنوبی البرز، به دلیل وجود این نواحی کوهستانی میتوانند در فصول گرم و خشک سال، منابع آبی قابل اطمینانی داشته باشند. (اسکندریان، ۱۳۹۴: ۵۸) بر اساس دادههای ۳۰ ساله ایستگاه سینوپیتیک، متوسط باران در شهر تهران ۲۶۳ میلیمتر است که در مناطق جنوبی شهر تهران مانند ایستگاه ورامین این میزان حدود ۱۲۵ میلیمتر است که امری بسیار ناچیز به حساب میآید. از این رو بر حسب دادههای هواشناسی تهران شهری خشک به حساب میآید.
نکتهی اساسی اینجاست که با بزرگتر شدن شهر تهران، خصایص اقلیمی شهر نیز دیگرگون شده است. به عبارتی شهرها به پیروی از نقش و موقعیت جدیدی که پیدا کردهاند، اشکال تازهای از زندگی اجتماعی را بر خود و فضای پیرامونی خویش تحمیل میکنند که آثار آنها بر آب و هوا، محصولات کشاورزی، بهداشت عمومی …تاثیرگذار است. در این میان، دگوگونی محیط در قلمرو آب و هوایی پیش از زمینههای دیگر شهری است. خرد اقلیم شهری بر عناصر اقلیمی گوناگونی همچون دما، بارش، رطوبت، تابش خورشیدی و…اثرگذار است. گسترش بیرویهی جمعیت و رشد صنعت در کلانشهر تهران و ترکیب آن با مجموعه عوامل طبیعی در درازمدت موجب ایجاد تغییراتی در اقلیم این شهر شده است. تغییرات ایجاد شده با شهرنشینی در خرد اقلیم شهری می تواند عناصر اقلیمی زیادی( مانند: ذرات معلق، متوسط دما، تابش خورشید، اشعهی ماورای بنفش، بارش، رطوبت نسبی، فراوانی پوشش ابر، فراوانی وقوع مه، سرعت بادو….) را تحت تاثیر قرار دهد. ( عزیزی، ۱۳۸۳: ۲۳۷). نوع صنایع موجود در شهر، شدت آلودگی، نوع مسکن و….به مرور بر خرد اقلیم شهری تاثیر مینهند. از این رو در یک محیط شهری ما با عامل متقابل تاثیر فضای شهری بر محیط زیست و برعکس رو به رویم. شهر و شهرنشینی سبب تغییرات گسترده در پارامتر روزهای بارش و دشت باران دارد. رنجبر سعادت آبادی و همکاران(۱۳۸۴) به مطالعهی تغییرات ناشی از آثار شهرنشینی بر وضع هوا و اقلیم محلی در کلان شهر تهران پرداختند و برای این کار، روند سری های زمانی کمیت های دمای کمینه، بیشینه و بادشهر تهران و ورامین را در یک دوره چهار ساله از ۱۹۵۶ تا ۱۹۹۵ مورد بررسی قرار ادند. نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر افزایش روند دمای کمینه در مقایسه با بیشینه آن و همچنین شدت جزیرهی حرارتی شهر تهران در مقایسه با شهرهای بزرگ و صنعتی جهان است. (صادقی۱۳۸۳: ۳۸) با مطالعهی ارتباط فرایند بارش با آلودگی ذره ای، روند بارندگی را در پنج ایستگاه منتخب، تحت غلظتهای مختلف آلودگی ذره ای، مورد بررسی قرار داد.