انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اسطوره ـ افسانه های سازنده ی فرهنگ آمریکایی (۱)

ترجمه ی عاطفه اولیایی

این مقاله به طور اجمال اسطوره های مبنای فرهنگ آمریکایی را بررسی می کند.

افرد: از انسان خود ساخته تا خود یاری[۱]

آمریکا سرزمین پیشقدمان است و بر خلاف جامعه اروپایی، جامعه ی آمریکایی از پایین سازمان یافته است. مهاجر نشین های اولیه نمی توانستند از دولت توقع کار و یا حمایت داشته باشند. بنا براین پیشقدمی فرد نقشی مرکزی در شکل گیری خمیره ی آمریکایی دارد و در چهره ی قهرمانانه ی فرد خود ساخته و تفکر «خودت بساز [۲]»‌ منعکس می شود. این فردگرایی همانقدر در علوم اجتماعی بازمی تابد (اقتصاد خرد) که در روانشناسی « خود یاری» (رشد شخصی).

اجتماعات[۳]، نژاد و اقلیت

آمریکا سرزمین مهاجرین است. مهاجرین اروپایی (ایتالیایی ها، ایرلندی ها، یونانیان و یهودیان اروپای شرقی ) یا آسیایی ( چینی و کره ای). [آنها] چه به دلایل اجباری مهاجرت کرده باشند ( برده داری سیاهان) چه به دلایل اقتصادی و به امید تغییر زندگی، تصمیم به ترک سرزمینشان گرفته بودند و در آمریکا اجتماعات خود را دوباره تشکیل دادند. این امر باعث نوعی زندگی شهری در اجتماعات بسیار ناهمگونِ اقلیتی گردید و نیز مفاهیم نژاد، قوم و اجتماعات در نمایندگی جامعه اهمیت یافتند.

توکل به خدا[۴]

آمریکا سرزمین مذهب است.اولین مهاجران، «کواکر» ها پروتستان های بریتانیایی بودند که در پی برپایی «بیت المقدسی جدید» به آمریکا آمدند. به این ترتیب، مذهب همواره یکی از بنیان های این ملت بوده است. مذهب پروتستان بر پایه ی آزادی کیش بنا شده و تمایلی به کلیسای یکپارچه ندارد. آمریکا سرزمین انجیل[۵]، کلیسا ها، فرقه ها، وعاظ، بازمتولدین مسیحی[۶] است و در پی رستگاری؛ آن هم با علاقه ای خاص به خطابه است. روح مذهبی در « مذهب مدنی» آمریکایی نهفته است ( ذهنیت ملی گرایی آکنده با مذهب)‌.

آزادی: از لیبرال به اختیار گرا[۷]

آمریکا همیشه خود را سرزمین آزادی معرفی کرده است: لیبرالیسم اقتصادی روحیه ی تجارت را تحسین و تشویق کرده و با مداخله ی دولت مخالفت می ورزد. «لیبرال» به معنی «پیشرو» بودن در سنن و تفکرات است: از آزادی مسافرت و جا به جا شدن، علاقه به مکان های وسیع، اسطوره ی «کابوی» تکرو و سلوک در راه های ناشناخته گرفته تا آنارشیسم.

روحیه ی سوداگری: عمل گرایی[۸]

آمریکا سرزمین « سوداگران» است. [این روحیه] در زمینه ی فلسفی، تمایلی بسیار کم به روحیه ی «سیستماتیک» آلمانی و روحیه ی”دکارتی” فرانسوی دارد. دانش باید در خدمت عمل قرار گیرد. این روحیه عملگرایی توسط برتراند راسل به سخره گرفته شد: « در آمریکا حقیقت جویی توسط روحیه ی سوداگری به عقب رانده شده و تعبیر فلسفی آن عملگرایی است.»

رویای آمریکایی[۹]

«رویای آمریکایی» میلیون ها مهاجر را به طرف سرزمین وعده و وعیدها کشاند. فرازش کسانی چون جان راکفلر، آرنولد شواتزنگر و حتی باراک اوباما تجسم رویای موفقیت فرد در سایه ی کوشش و شایستگی وی هستند.

رویای آمریکایی از ورای تبلیغات هالیوودیِ «روش زندگی آمریکایی[۱۰]» چهره ی دمکراتیک بخود گرفته است: مدل خانواده ای متحد، ساکن خانه ای زیبا که گرداگردش را چمن فرا گرفته، با ماشینی آخرین مدل جلوی آن. فرزندان زیبای این خانواده پس از راه یافتن به دانشگاه ها به نوبه ی خود به چنین زندگی زیبایی دست می یابند.

آمریکای فاتح: ایمان و رسالت

اسطوره ی « سرنوشت ملی[۱۱]» به آمریکا نقشی استثنایی واگذار می کند: صدور دمکراسی و آزادی در دنیا. این نظریه در سال های ۱۸۴۰ به منظور توجیه تسخیر مناطق غربی و جذب بومیان آمریکا و همسایگان به کار می رفت.

طی قرن بیستم وودرو ویلسون ( رئیس جمهور آمریکا از ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۴) رسالت جهانی آمریکا را چنین رقم زد: « به اعتقاد من خداوند ناظر زاده شدن این ملت بوده است وما را برای به دوش کشیدن رسالت رهبری مردم دنیا بر گزیده است». بوش پدر و پسر ملهم از همین دید بودند.

توسعه طلبی آمریکایی همواره ملقمه ای بوده است از منافع اقتصادی و نظریه ی رسالت متمدن ساختن با رنگی از پدر سالاری و آقا بالا سری.

عصیان: چهره ی دیگر آمریکا

به مبارزه طلبیدن نظم غالب همواره به دو شکل انفرادی و جمعی در آمریکا وجود داشته است. شکل فردی شورش ها ، در نظرات دیوید توروی[۱۲] فیلسوف و یا نورمن مایلر نویسنده منعکس است. نوع دوم این عصیان به شکل گروهی رخ می دهد مانند پادفرهنگ های زیرزمینی که ساختن دنیای موازی خود را بر حمله ی مستقیم بر سیستم ترجیح می دهند. و بالاخره جنبش های اجتماعی مانند جنبش حقوق مدنی آمریکا، جنبش بومیان آمریکایی، جنبش آزادی همجنس گرایان و غیره. اما چون این جنبش ها همواره جنبش های اقلیت ها بودنده اند همیشه در اقلیت باقی مانده اند.

یادداشت ها:

[۱] Self help

[۲] do it yourself

[۳] Community

[۴] In God we trust

The Bible Belt [5] «کمربند انجیل» اصطلاحی غیر رسمی است برای اشاره به مناطق جنوب شرقی و جنوب مرکزی آمریکا که از نظر اجتماعی بسیار محافظه کارند.

[۶] Born again Christian

[۷] Libertarian

[۸] pragmatism

[۹] American dream

[۱۰] American way of life

[۱۱] به گفته ی ویلین ای ویکس تاریخ دان نظریه «سرنوشت ملی» حاوی سه نکته است: ۱) فضیلت و برتری امریکاییان و نهاد های آمریکایی. ۲) رسالت اشاعه دادن این نهاد ها. بنابراین دنیا را به شکل آمریکا سازمان دادن. ۳) سرنوشت آمریکاست که تحت نظارت خدا به اصول فوق تحقق بخشد.

[۱۲] David Thoreau & Norman Mailer