لوموند برگردان آریا نوری
من از پشت دیوارهای زندان است که به نام آزادی بیان از شما کمک میخواهم. زندانهایی که برای مطبوعات ترکیه تبدیلشدهاند به جهنم. من بهعنوان روزنامهنگاری به سمت شما دست دراز میکنم که فقط به خاطر انجام کارش دستگیرشده است و امیدوار است همکارانش در سرتاسر دنیا با او همدردی و همراهی کنند.
نوشتههای مرتبط
ماه نوامبر، سازمان گزارشگران بدون مرز (RSF)، جایزهی آزادی را به نشریهای اعطا کرد که من در آن کار میکنم، یعنی جمهوریت[۱]. من در هنگام دریافت جایزه گفتم: «دفتر کار من دو پنجره دارد. یکی از آنها به قبرستان باز میشود و دیگری رو به دادگاه.» این دو مکان جاهایی هستند که روزنامهنگاران ترکیه بیشتر با آنها سروکار دارند. ولی امروز پنجرهی سومی هم به دفتر کار من اضافهشده و آن زندان است. البته من انتظارش را داشتم.
زمانی که من در روزنامهمان عکسهایی را چاپ کردم که نشان میداد سرویسهای جاسوسی ترکیه به مقصد سوریه اسلحه قاچاق میکنند، آقای اردوغان حتی زحمت انکار این مسئله را هم به خودش نداد. در عوض گفت: «این امر یک راز ملی بود و کسی که آن را چاپ کرده بهای سنگینی برای کارش پرداخت خواهد کرد.» قبل از این مسئله هم او از روزنامهی ما کینه داشت. ما بودیم که پس از حوادث ژانویهی سال ۲۰۱۵، تعدادی از کاریکاتورهای شارلی ابدو را چاپ کردیم.
در فرانسه که بودم، دوستانم از من خواستند به ترکیه برنگردم. در فرانسه جایم امن بود. ولی من پیشنهاد آنها را قبول نکردم. من یک روزنامهنگارم. چرا باید در کشور خودم مثل یک مجرم با من رفتار شود؟!
من در زمان دیکتاتوری نظامی هم بهعنوان روزنامهنگار فعالیت کرده بودم. در آن زمان حتی ژنرالهای ارتش هم به خودشان اجازه نمیدانند که تا این حد آزاد مطبوعات را مستقیماً هدف قرار دهند. اردوغان اما کار را تا جایی پیش برد که در تلویزیون گفته: «کتابها از بمبها خطرناکترند.» او از مطبوعات آزاد و کتاب نفرت دارد چراکه نمیتوان بهراحتی آنها را تحت کنترل درآورد. بهتازگی هم هشدار داده بود که دسترسی به توییتر را مختل میکند و این کار را هم کرد.
همهی اینها دستبهدست هم داده تا ترکیه جزو کشورهایی بهحساب بیاید که آزادی مطبوعات در آنها محدود است. تا الآن دسترسی به حدود ۵۲۰۰۰ سایت منع شده است. ترکیه در ردهبندی آزادی مطبوعات که در سال ۲۰۱۵ توسط گزارشگران بدون مرز ارائه شد، در جایگاه ۱۴۹ ام قرار دارد. اردوغان توانسته در مدت سلطنت خود موفق شده تا بهطورکلی رد مخالفانش را از رسانههای کشور پاک کند. این کار، با توجه به اینکه کشور ما نامزد پیوستن به اتحادیهی اروپاست، قدرتنمایی بزرگی محسوب میشود.
اردوغان دو نظام موازی در کشور ایجاد کرده است. ازیکطرف فشار بسیار زیادی را بر مطبوعات عمومی وارد کرده، مطبوعاتی که ممکن است مقالههایشان به نفع وی نباشد؛ از طرفی دیگر هواداران ثروتمند خود را وارد حرفهی سرمایهداری در عرصهی رسانهای کرده است. درنهایت هم از هوادارانش خواسته روزنامههایی را که خطمشی یکسانی با او ندارند، بایکوت کنند و روزنامهنگاران مخالف را مجبور به کنارهگیری کرده است.
روزنامهی حریت[۲] که از خواستههای اردوغان پیروی نکرده بود، مورد هجوم هواداران وی قرار گرفت. آنها یکی از سرمقاله نویسان این روزنامه را هم مورد ضرب و شتم قراردادند. دستگاه قضایی هم ازآنجاییکه تحت کنترل اردوغان قرار دارد، ضاربان را تبرئه کرد. مطبوعات کردزبان بیشترین ضربه را از سیاستهای اردوغان دریافت کردهاند. مردم ترکیه تنها بهواسطهی شبکههای اجتماعی و شبکههای خبری خارجی بود که به جنگ تهوعآوری که نیروهای ترک علیه کردها در جنوب شرقی کشور راه انداختهاند و همینطور حوادثی که سه سال پیش کشور را لرزاند، پی بردند.
همهی این مسائل باید عطش اردوغان را ارضا میکرد ولی او به این هم رضایت نداد. وی گروه رسانهای دوغان[۳] را ازآنجهت که از خطمشی وی پیروی نمیکرد، مجازات نمود، آنهم با تحمیل مالیاتی بالغبر ۱٫۷۴ میلیارد یورو. این امر موجب شد تا مسئولان دوغان مجبور شوند بخشی از سهام شرکت و نیز چندین کانال تلویزیونی آن را به فروش برسانند.
اردوغان هم برخی از تجار طرفدار دولت را مجبور کرد تا سهام را خریداری کنند. نیروهای پلیس تمامی مکالمات تلفنی او با این تجار را ضبط کرده بودند و از ورای آنها به این امر پی بردند که شخصاً آنها را مجبور به خرید سهام کرده و از هرکدام از آنها خواسته بود تا برای آن کار صد هزار دلار هزینه کنند. علاوه بر این، شنود مکالمات نشان داد که درازای کمکشان، حق ساخت سومین فرودگاه ترکیه را در اختیار آنها قرار داده بود.
رئیس یکی از روزنامهها، پس از چاپ مطلبی انتقادآمیز، با اردوغان تماس گرفته و از وی پرسیده بود: «آیا ما کار بدی کردیم؟» شما فکر میکنید پس از انتشار نوار مکالمات اردوغان، چه اتفاقی در کشور افتاد؟! تمام مأمورانی که روی پرونده تحقیق کرده بودند بلافاصله از سمت خود برکنار شدند. روزنامهنگارانی هم که مثل من در آن مورد مقاله نوشتند، تحت پیگرد قضایی قرار گرفتند. درحالیکه اردوغان و اطرافیانش مستقیماً مورد اتهام بودند، وی خیلی راحت توانست سروصداها را خفه کند. او امروز بخش مهمی از مطبوعات ترکیه را تحت کنترل خود دراورده است. تا جایی که او را رئیس مطبوعات ترکیه خوانده و قدرتی بیش از قدرت برلوسکونی در ایتالیا برایش قائل میشوند. اگر در حین تماشای تلویزیون از حرف مفسری خوشش نیاید، بلافاصله با مسئولان آن تماس گرفته و خواستار توقف پخش برنامه میشود.
اگر روزنامهنگاری در روزنامهای مقالهای انتقادی بنویسد، بلافاصله از مسئولان روزنامه میخواهد که وی را اخراج کنند. از شانس بد اردوغان، گولن و اطرافیانش پسازآنکه رابطهی او با دولت به هم خورد، تمامی مکالماتش را ضبط کرده و روی فضای مجازی منتشر کردند.
بااینوجود توجه خیلی کمی به این مسئله شد. بهواسطهی جنگ خبریای که اردوغان به راه انداخته، مردم دسترسی درستی به اخبار ندارند و در آخرین انتخابات مجلس هم ۵۰ درصد مردم ترکیه به او رای دادند. این امر هم به وی اجازه داد تا آخرین مخالفان خود در رسانهها را سرکوب کند.
اتحادیهی اروپا تصمیم گرفته تا درازای کمک ترکیه برای کنترل موج پناهجویان، چشمان خود را روی سیاستهای اردوغان ببندد. درجایی که من هستم، ترکیهی امروزی، ممکن است به خاطر انتشار مقالهای که به مذاق سردمداران کشور خوش نمیآید، به حبس ابد متهم شوید. از جایی که من هستم، از پنجرهی سلولم، خیلی راحت میبینم که کشور ما هیچ اشتراکی با اتحادیهی اروپا ندارد.
کان دوندار، نویسندهی این مقاله، در حال حاضر به اتهامم جاسوسی و افشاسازی اسرار دولتی در زندان به سر میبرد. وی توانست روز هفدهم نوامبر، جایزهی مطبوعات آزاد را به خود اختصاص دهد.
لوموند، سه شنبه، ۱۲ ژانویه ی سال ۲۰۱۶
پرونده ی لوموند در انسان شناسی و فرهنگ: http://www.anthropology.ir/cooperation/936
[۱] Cumhuriyet
[۲] Hürriyet
[۳] Dogan