Sir Edward E.Evans-Pritchard
یکی از بینانگذاران انسانشناسی اجتماعی در بریتانیا
۱۹۰۲-۱۹۷۳
ساعت ۸ شب ۲۱ شهریور ۱۳۵۲ با تلفنی به هتل شرایتون (همای کنونی) فراخوانده شدم. دراین هتل یک گروه فیلمبردار انگلیسی به سرپرستی برایان موزر،۱ کارگردان و اندره سینگر،۲ پژوهشگر انسانشناس: اسکان یافته بودند. این گروه برای تهیه یک فیلم مستند مردمنگاری از دراویش قادری براساس پژوهشهای میدانی رساله دکتری نگارنده درباره «دین و دگرگونی اجتماعی در دهکده درویشنشین کردستان ایران»،۳ در دهکده بایوه، یکی از روستاهای تابع مریوان در مرز پنجوین کردستان عراق، به ایران آمده بودند. اکنون پس از پایان فیملبرداری و بازگشت از کردستان در هتل اقامت گزیده بودند و استراحت میکردند. بیدرنگ و با نگرانی از این تلفن مشکوک، خود رابه هتل رساندم و مستقیماً به اتاق اندره سینگر رفتم. اعضای گروه در آنجا گرد آمده بودند و پزشک هتل بر بالین او نشسته و سرمی به او و صل کرده بود. حادثه را جویا شدم. موزر تلگرافی به دستم داد. تلگراف را خواندم. نوشته بود: اندره عزیز! ای. پی. درگذشت. فوری باز گرد. ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳. ای. پی. نامی بود بسیار آشنا. انسانشناسان، به ویژه انسانشناسان بریتانیایی، همه میدانستند ای. پی. چه کسی است. ای. پی. (E.P.)، پروفسور اونسـ پریچارد بود، که او را با دو حرف نخست نام خانوادگیاش خطاب میکردند. اندره سینگر فرزند خوانده و نزدیکترین شاگرد او بود. سینگر از جوانترین نسل دانش آموختگان ای. پی. در آخرین سالهای تدریس در دانشگاه آکسفرد به شمار میآمد. دریافت تلگراف و خواندن خبر مرگ پدر روحانیاش، چنان شوکی به اندره وارد کرده بود، که از خود بیقرار شده و دست به خودکشی زده بود.
زندگینامه
اونسـ پریچارد در ۲۱ سپتامبر ۱۹۰۲ در ساسکس،۴ در جنوب انگلستان به دنیا آمد. پدرش کشیش کلیسای انگلستان بود. در کالج وینچستر۵ و بعد اکستر کالج۶ دانشگاه آکسفرد در رشته تاریخ نوین تحصیل کرد و درجه M.A. گرفت (۱۹۲۱- ۱۹۲۴). روش پژوهش میدانی در مطالعات انسانشناسی، که تا آن تاریخ در دانشگاه آکسفرد معمول نبود و هیچ یک از استادان آن دانشگاه با این روش آشنا نبودند، او را به لندن و تحصیل در مدرسه اقتصاد لندن (ال. اس. ای.)۷ کشاند. در آنجا سلیگمن،۸ نخستین استاد در رشته انسانشناسی بود که در افریقا کار میدانی کرده بود. همزمان با ورود اونسـ پریچارد به لندن، مالینوسکی،۹ یکی دیگر از انسانشناسان با تجربه در پژوهشهای میدانی برای تدریس به ال. اس. ای. آمد. سلیگمن و مالینوسکی هر دو معلمان اصلی این دانشجوی بسیار هوشمند و تیز فهم و تأثیرگذار بر او بودند. اونسـ پریچارد را سلیگمن در مطالعات مردمنگاری اقوام سودانی و مالینوسکی در تمرکز مطالعات میدانی بر پژوهشی جامعنگر و متمرکز درباره یک قوم خاص راهنمایی و ترغیب کردند.
اونسـ پریچارد درجه دکتری خود را براساس دادههای یک پژوهش میدانی سه ماهه در میان قوم آزانده در ۱۹۲۷ از دانشگاه لندن دریافت کرد. عنوان رسالهاش سازمان اجتماعی آزاندههای ایالت بحرالغزال در سودان مصر و انگلیس۱۰ بود.
او پژوهشهای میدانی خود را در میان قوم آزانده ادامه داد و مجموعاً ۲۰ ماه، در سه دوره پژوهشی از ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۰، به تحقیق آزاندهها پرداخت. در همین دوره تحقیق بود که به مدرسی انسانشناسی در ال.اس. ای منصوب شد و سالهای ۱۹۲۸- ۱۹۳۱ را در دانشگاه لندن به تدریس پرداخت.
پژوهش در میان قوم نوئر۱۱ در سودان را در ۱۹۳۰ آغاز کرد. در ۱۹۳۲ به استادی جامعهشناسی در دانشگاه فواد اول (دانشگاه قاهره کنونی) برگزیده شد. در سالهایی که در قاهره میزیست دانش و آگاهی خود را در زمینه فرهنگ اسلامی و زبان عربی تعالی بخشید.
اونسـ پریچارد با ردکلیف ـ بروان۱۲ سنگرگاه کارکردگرایی ـ ساختاری۱۳ را در میانه دهه ۱۹۳۰ در دانشگاه آکسفرد بنیان نهادند و خود سنگربان آن شدند. در ۱۹۴۶ اونسـ پریچارد جانشین ردکلیف ـ بروان شد و برکرسی پرفسوری و ریاست مؤسسه انسانشناسی اجتماعی دانشگاه آکسفورد۱۴ نشست. در سالهای این دهه بود که دو تن دیگر از فحول انسانشناسان بریتانیایی، مانند فورتس،۱۵ گلاکمن۱۶ به ردکلیف ـ بروان و اونسـ پریچارد پیوستند و تفکر کارکردگرایی ـ ساختاری در پژوهشهای انسانشناسی را به نقطه اوج شکوفایی خود رساندند.
اونسـ پریچارد در ۱۹۵۶ به عضویت فرهنگستان بریتانیا برگزیده شد. تا ۱۹۷۰ در مقام و منصب خود در دانشگاه آکسفرد باقی بود و در آن تاریخ بازنشسته شد. او سومین انسانشناس اجتماعی بریتانایی در قرن بیستم بود که به واسطه سهم برجسته و بزرگش در پیشرفت نظریههای انسانشناسی اجتماعی، و نیز به خاطر خصایل بالای انسانی و نبوغ روشنفکرانهاش، در ۱۹۷۱ درجه «شوالیهگری»۱۷ به او اعطا و به لقب «سِر»۱۸ مفتخر شد. او و مالینوسکی و ردکلیف ـ بروان، دو اندیشهورز بزرگ دیگر بریتانیایی در جامعه علمی و دانشگاهی با عنوان سه «پادشاه روحانی»۱۹ دانش انسانشناسی خوانده میشدند.
آثار
اونسـ پریچارد کتابها و مقالههای بیشماری درباره مردمشناسی جامعهها و فرهنگهای مردم افریقا و موضوعها و مفاهیم خاص انسانشناسی تألیف و چاپ کرده است. در کتابشناسی نوشتههای اونسـ پریچارد۲۰ که در ۱۹۷۴ چاپ و منتشر شد، تعداد ۳۸۵ کتاب و مقاله از او نام برده و معرفی شده است. در میان برجستهترین و تأثیرگذارترین کتابهای او میتوان به این چند اثر اشاره کرد:
۱. سحر، پیشگوییها و جادو در میان آزانده (۱۹۳۷).۲۱
در این تک نگاشت به باورهای جادویی مردم کشاورز در سودان جنوبی اشاره میشود. هسته اصلی تحلیلی مباحث کتاب، که از مشهورترین و بحثانگیزترین مباحث در انسانشناسی اجتماعی است، دو شاخه دارد. اونسـ پریچارد جادوگری را از سویی یک «دریچه اطمینان» میبیند که ستیزههای اجتماعی در جامعه را به کانالهایی بیزیان هدایت میکند؛ از سوی دیگر، آن را کوششی جسورانه میداند که برای جهانی بیگانه با اندیشه معناسازی میکند.
آنچه در جامعه آزانده شاخص و مهم مینماید، شیوهای است که جادوگری رهیافتهای بالا را در یک کل یک پارچه و منسجم به یکدیگر پیوند میزند. این نظام عقیدتی نه تنها نظم اجتماعی موجود در جامعه آزانده را پایدار و هماهنگ میسازد، بلکه با توجه به پیشانگارههای منطقی اندیشه آزاندهها، به صورت عقلانی و پایدار نیز باقی میماند.
برخی از مفسران آثار اونسـ پریچارد، مانند وینچ،۲۲ با دریافت درست گستره کارکردگرای ـ ساختاری نوشتههای او، نوشتهاند: اونسـ پریچارد باورهای جادویی را به کارکردهای اجتماعی این باورها تبدیل کرده است. برخی مفسران دیگر، مانند خانم داگلاس،۲۳ گفتهاند: به نظر اونسـ پریچارد معرفت یا باور مردم در همه جامعهها محصولات اجتماعی هستند.
۲. نظامهای سیاسی افریقا۲۴ (۱۹۴۰)، ویرایش مشترک با فورتس.
این کتاب مجموعه ۱۲ مقاله از انسانشناسان بریتانیایی و از آثار بسیار برجسته و دورانساز زمان خود در زمینه مطالعات مردمشناسی در جامعههای افریقایی بوده است. اونسـ پریچارد وفورتس در مقدمه کتاب، سه نوع جامعه افریقایی را معرفی و تحلیل میکنند: الف: جامعههای کوچک مساواتطلب (غالباً شکارگر و گردآورنده)، ب: جامعههای حکومتمدار (مانند پادشاهی بوگاندا) و ج: جامعههای بینابینی پر کنش، یعنی جامعههای دارای نظام شاخهبندی مبتنی بر دودمان (مانند جامعه نوئر). با انگارههایی که در این کتاب از نظامهای خویشاوندی داده شده است، برخی از انسانشناسان دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نظرهای موافق و مخالف ابراز کردهاند. به هر روی، این اثر بر روند اصلی برنامه پژوهشی انسانشناسی اجتماعی بریتانیا چنان تأثیر گذاشت که موجب تغییر آن در دو دهه شد.
۳. یادداشتهای تحقیقات میدانی اونسـ پریچارد در میان نوئرهای ساکن شمال سرزمین قوم آزنده، در ۳ مجلد، هر یک با عنوان و موضوعی خاص چاپ و منتشر شد:
الف: نوئرها: توصیفی از وجوه نهادهای معیشتی و سیاسی یکی از اقوام کرانه نیل۲۵ (۱۹۴۰)
این کتاب حاوی تحقیقات اونسـ پریچارد درباره سازمان سیاسی قوم یا قبیله پدر تبار شبانکاره نوئر است. در این اثر نشان داده میشود که چگونه در یک جامعه ابتدایی با نبود رهبری متمرکز، بسیج سیاسی گستردهای روی میدهد. این مسئله در چند دهه موضوع اصلی و مهم نگرشهای انسانشناسان اجتماعی در مطالعه مردمشناسی اقوام بیحکومت بوده است.
این اثر اونسـ پریچارد شاهکاری در زمینه مطالعات «خویشاوندشناسی» به شمار میرود. در فصل پایانی کتاب، مؤلف مانند ردکلیف ـ بروان ساخت اجتماعی را همچون یک نظام جدا از روابط اجتماعی میبیند که علیرغم تغییرات اعضای جامعه، ساخت اجتماعی آن بیتغییر باقی میماند. او خویشاوندی و جادوگری را دو نمونه از «وجوه اندیشه»۲۶ مینگریست و میگفت که در هر دو مورد، نوع «اندیشیدن» با آنچه که پیر بوردیو۲۷ «منطق عمل»۲۸ خوانده است، ارتباط دارد.
ب: خویشاوندی و ازدواج در میان نوئرها۲۹ (۱۹۵۱).
این کتاب انگارههایی ساده و آراسته از جامعه نوئرها ارائه میدهد که موجب تحولاتی در نگرش انسانشناسان به موضوعهای خویشاوندی و ازدواج شد. در این تحقیق اونسـ پریچارد کمتر به نظریهپردازی و بیشتر به توصیف سازمانهای اجتماعی پرداخته است.
ج: دین نوئر۳۰ (۱۹۵۶)
در این کتاب اونسـ پریچارد بیشتر به تفسیر موضوعات تا توصیف آنها میپردازد و میکوشد تا به جهانبینی نوئرها معنا ببخشد. به نظر او دگرگونی، حرکتی از کارکرد به معناست، در حالی که در انسانشناسی بریتانیا در بیشتر موارد نظر به تمرکز انتقال از ساخت به فرایند بود.
۴. سنوسیهای سیرنائیک۳۱ (۱۹۴۹)
سنوسیها فرقهای مسلمان از صوفیان مجاهد در افریقای شمالی و منسوب به سیّدی محمد ابن علی سنوسی (۱۷۹۱- ۱۸۵۹) هستند، که در نیمه دوم سده ۱۹ میلادی سیرنائیک، ایالتی در شمال لیبی را تحت استیلای خود در آورند. اونسـ پریچارد در تحقیقات خود در این کتاب به تاریخ نزدیک میشود. این نوشته یکی از نخستین آثار اوست که رهیافتهای تاریخنگار و انسانشناس را با هم تلفیق میکند.
دیدگاهها و تأثیرگذاری
اونسـ پریچارد یکی از نیرومندترین و متفکرترین مرد زمان خود در انسانشناسی اجتماعی بریتانیا بود. ادموند لیچ۳۲ او را به رغم داشتن نام ولزی، یک انگلیسی تمام عیار دو آتشه دانسته که به طبقات بالای جامعه بریتانیایی تشخص بخشیده است. اونسـ پریچار با پیبردن به ساخت «تضاد» و «همبستگی» و کارکرد آنها در جامعههای ابتدایی، به ویژه جامعههای آزنده و نوئر، و تجزیه و تحلیل نظامهای سیاسی و جادو در این دو گروه، انقلابی در شناخت اقوام و قبیلههای ابتدایی در افریقا و دریافت ساختار اجتماعی در این جامعهها پدید آورد. این مجموعه آثار حدود نیم قرن فلاسفه، علمای الهیات، سیاستمداران، انسانشناسان اجتماعی و جمعی از مردم بریتانیا را تحت تأثیر قرار داد.
اونسـ پریچارد در ۱۹۵۰ در سخنرانیاش در بزرگداشت پرفسور مارت زیر عنوان «انسانشناسی اجتماعی: گذشته و حال»۳۳ به طور غیرمنتظره کارکردگرایی ساختاری را رد کرد و خود را از همکار و همفکر نزدیکش ردکلیف ـ بروان دور ساخت. این سخنرانی همچون بمبی که در جامعه انسانشناسان بریتانیایی منفجر شد، به طوری که چشمپوشی از آن در تاریخ انسانشناسی ناممکن مینمود. در این سخنرانی اونسـ پریچارد باور کسانی را که مدعی بودند مطالعات همزمانی میتواند شناختهایی به همان ژرفی مطالعات تاریخی به دست دهد، باطل و بیمعنا خواند. همچنین او مدعی شد که انسانشناسی اجتماعی از نظر روش با تاریخ سنخیت و مشترکات بیشتری دارد تا با علوم طبیعی. این ادعاها به طور کلی تکیهگاه اصلی کارکردگرایی ساختاری را به کنار مینهد.
اونسـ پریچارد سطحی و اندک بودن دانش و آگاهیهای تاریخی انسانشناسان اشاعهگرا و کارکردگرا را موجب نادرست ارائه کردن نظریهها و استدلالهای آنها در زمینه انسانشناسی میداند. او در مقاله «انسانشناسی و تاریخ»،۳۴ که براساس سخنرانیاش در دانشگاه منچستر (۱۹۶۱) نوشته شده است، با نقل ادعای مایتلند۳۵ که گفته بود «انسانشناسی باید میان تاریخ بودن و هیچ بودن، یکی را انتخاب کند!» این بیان را با شرط این جا به جایی میپذیرد که «تاریخ باید میان انسانشناسی اجتماعی بودن و هیچ بودن، یکی را برگزیند!».
یک خاطره
اونسـ پریچارد انسانشناسی چند زبانه بود. بجز زبان مادریش، با چند زبان رسمی، زبان عربی و چند زبان بومی افریقایی به خوبی آشنا بود. یک خاطره از او در دوره تحصیلی خود نقل کنم. صبح یکی از روزهای آغاز سال تحصیلی ۱۹۷۱ در کتابخانه مؤسسه انسانشناسی اجتماعی نشسته و سرگرم نوشتن مقالهای برای استاد راهنمایم پیتر لینهاردت۳۶ بودم. ای.پی. ، که تازه بازنشسته شده بود، به تالار کتابخانه وارد شد. از جا برخاستم و احترام گذاشتم. احترام شایسته یک شاگرد نسبت به استاد. به سراغ بستهای کتاب که برای او فرستاده بودند و روی رف پیشخوان قفسه کتاب قرار داشت، رفت. بسته را گشود و به بازدید و تورق کتابها پرداخت. لحظاتی نگذشت که با کتابی در دست به سوی من آمد و پرسید: زبان پرتغالی میدانی؟ پاسخ دادم: متأسفانه نمیدانم! گفت ۱۰-۱۲ زبان میدانم، لیکن پرتغالی نمیدانم. این کتاب به زبان پرتغالی است. حتماً باید پرتغالی را هم در همین سالها بیاموزم! نمیدانم این توفیق را یافت یا مرگ مهلتش نداد تا پرتغالیدان از این دنیا برود!
گفتمان روشنفکرانه
جمعه هر هفته یکی از انسانشناسان برجسته دانشگاههای بریتانیا و اروپا به دعوت رئیس مؤسسه به آکسفرد میآمد و در بعد از ظهر آن روز در مؤسسه درباره موضوع تحقیقی تازهاش برای استادان و دانشجویان انسانشناسی سخنرانی میکرد. پس از پایان سخنرانی و پرسش و پاسخها، استاد مدعو همراه جمعی از استادان و دانشجویان در یکی از پاب (میخانه)های شهر گرد میآمدند و یکی دو ساعت به گفتگو و بحث درباره آثار و نظریهها و مباحث گوناگون انسانشناسی میپرداختند. در یکی از این گفتمانهای روشنفکرانه در ۱۹۵۰ اونسـ پریچارد در پاسخ پرسشی نظر خود را درباره محتوای کتاب بلوغ در ساموآ (۱۹۲۹)، نوشته مارگارت مید۳۷ برای جمع بیان میدارد. او بلوغ در ساموآ را کتابی پرمطلب و وراج و زنانه و کم و بیش دلانگیز معرفی میکند. بعد در توصیفش آن را «نوعی آرای خش خش باد در میان درختان نخل آثار انسانشناسی» مینامد که «مالینوسکی آن را در انسانشناسی باب کرد».
در این جا به دو مطلب لازم است اشاره شود. نخست، این که بسیاری از همکاران مید آثار او را غیر علمی میشمردند و مید را به سبب آوردن استنباطهای بیدلیل درباره حالتهای ذهنی مردم و تعمیم بخشی استنباطهای خود بر بنیاد دادههای ناکافی، نقد میکردند. انسانشناسان بریتانیایی همروزگار او نیز از برداشتهای ساده مید در نوشتههایش شگفتزده شده بودند.
دوم، این که درست است که اونسـ پریچارد شاگرد مالینوسکی بود، لیکن بعدها به لحاظ طرز تفکر و روش در زمینه دانش انسان شناسی اجتماعی و نوع برداشت و استنباط با استادش اختلاف نظر و رأی پیدا کرد. اونسـ پریچارد در نظریهپردازیهای اجتماعی خود شور و هیجان بسیار زیادی نشان میداد و در تحلیلهایش ژرفنگر و تیز اندیش بود و در تحقیق و تألیف منطقی منسجم و استوار و دیدگاهی مستدل و دقیق و ممتاز داشت. همین ویژگیها او را کم و بیش از مالینوسکی دور میساخت.
سخن پایانی
در طول مدت ۴۶ سال (۱۹۲۷ تا ۱۹۷۳) زندگی فعال علمی اونسـ پریچارد در زمینه پژوهشهای انسانشناسی، و پس از گذشت ۳۳ سال (از ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۶) از مرگ او، هنوز شخصیت علمی این دانشی مرد عرصه انسانشناسی در جامعه علمی ـ پژوهشی ایران ناشناخته مانده و نوشتهای از آثار برجسته او به زبان فارسی برگردانده و چاپ و منتشر نشده است. در این مقاله یادبود، نگارنده کوشیده است تا ابعادی از نظرها و دیدگاههای این انسانشناس صاحب مکتب را با توجه به برخی از آثارش برای بیشتر آشنا کردن شیفتگان این گونه مباحث ترسیم کند. باشد که سودمند افتد.
مآخذ:
بجز یادداشتهای نگارنده، در نوشتن این یادنامه از منابع زیر استفاده شده است:
– Beidelman, T.O., “Sir Edward Evans- Pritchard: a biographical sketch”, in A Bibliography of Writings of E.E.Evans-Pritchard, Tavistock Publication, London, 1974.
– Evans- Pritchard, E.E., “Social Anthropology: Past and Present”, in Essays in Social Anthropology, by E.P., Latmer Trend, Great Britain, 1969.
– Idem, “Anthropology and History”, ibid;
– Eriksen, Thomas H. and Finn S. Nielsen, A History of Anthropology, Pluto Press, London, 2001.
– Lienhardt, G., “E.P.:A Personal View”, Man: The Journal of the Royal Anthropological Institute, June 1974, Vol. 9, No.2.
– Pocock, David, “Sir Edward Evans–Pritchard 1902–۱۹۷۳″, Journal of the International African Institute, 1973” Vol.45, No. 3.
– Singer, Andre and Brian V. Street (editors), Zande Themes: Essays Presented to Sir Edward Evans- Pritchard, Blackwell, Oxford, 1972.
– Singer, A., “Professor Sir Edward Evans- Pritchard 1902- 1973”, The Journal of the African Studies Association of the U.K., 1973, NO.3.
پانویس صفحات:
۱. Brian Moser
۲. Andre Singer
۳. “Religion and Social Change in a Dervish Village of Iranian Kurdistan”.
۴. Sussex.
۵. Winchester College.
۶. Exeter College.
۷. London School of Economics (L.S.E.).
۸. C.G. Seligman.
۹. Bronislaw Malinowski.
۱۰. The Social Organization of the Azande of the Bahr-el-Ghazal Province of the Anglo- Egyptian – Sudan.
۱۱. The Nuer.
۱۲. A.R. Radcliffe-Brown.
۱۳. Structural- functionalism.
۱۴. Oxford University/ Institute of Social Anthropology.
۱۵. Meyer Fortes.
۱۶. Max Gluckman
۱۷. Chevalier of the Légion d′ honner.
۱۸. Sir
۱۹. Spiritual King.
۲۰. A Bibliography of the Writing of E.E-Evans – Pritchard.
۲۱. Witchcraft, Oracles and Magic among the Azande, Clarendon Press, (C.P.) Oxford, 1937.
۲۲. Peter Winch.
۲۳. Mary Douglas.
۲۴. African Political Systems, (co-editor with M.Fortes), Oxford University Press, 1940.
۲۵. The Nuer:Description of the Modes of Livelihood and Political Institutions of a Nilotic People, C.P., Oxford, 1940.
۲۶. “modes of thought”.
۲۷. Pierre Bourdieu.
۲۸. “La Logique de la pratique”.
۲۹. Kinship and Marriage among the Nuer, C.P., Oxford, 1951.
۳۰. Nuer Religion, C.P., Oxford, 1951.
۳۱. The Sanusi of Cyrenaica, C.P., Oxford, 1949.
۳۲. Edmund R. Leach.
۳۳. “Social Anthropology: Past and Presented” (the Marett Lecture, 1950).
۳۴. “Anthropology and History”.
۳۵. Maitland
۳۶. Peter Lienhardt
۳۷. Mead, Margaret, Coming of Age in Samoa, London, 1929.
این مقاله نخستین بار در مجله «نامه انسان شناسی» شماره ۶ ، به انتشار رسیده است و مولف آن را برای تجدید انتشار در اختیار «انسان شناسی و فرهنگ» قرار داده است.