اغلب عابرانی که از پایین یا بالای ضلع شرقی خیابان سی تیر به موزه ی آبگینه می رسند، پیش از رسیدن به در ورودی توجه شان به محفظه های شیشه ای با قابی استیل و براق جلب می شود که درونش چند ظرف شیشه ای یا سفالی قرار گرفته و در پس آن فضای سبزی به چشم می خورد.
درس سمینار دوره ی کارشناسی ارشد
نوشتههای مرتبط
استاد: دکتر ناصر فکوهی
نگارش: مهدیه غنی زاده
خرداد۱۳۹۸
اغلب عابرانی که از پایین یا بالای ضلع شرقی خیابان سی تیر به موزه ی آبگینه می رسند، پیش از رسیدن به در ورودی توجه شان به محفظه های شیشه ای با قابی استیل و براق جلب می شود که درونش چند ظرف شیشه ای یا سفالی قرار گرفته و در پس آن فضای سبزی به چشم می خورد. محفظه ها در دیواری آجری تعبیه شده اند که از هر طرف به دو نیم ستون جلو آمده در پیاده رو منتهی می شوند و در بزرگ فرفوژه ای موزه کمی عقب تر از آنها قرار گرفته است. پس از محفظه ها، این در بزرگ است که با نمایش بی واسطه ی فضای سبز درون و عمارتی که در بخش انتهایی آن خودنمایی می کند، باعث می شود برخی رهگذران سرشان را برگردانده و حین گذر از مقابلش نگاهی به فضای رنگین پشت در بیاندازند. بر بدنه ی یکی از ستون های ورودی سه قاب فلزی نصب شده که بر روی بزرگترین انها اطلاعاتی به انگلیسی و فارسی در مورد موزه ی آبگینه درج شده است. در وسط تابلوی بنیاد سینمایی فارابی و در بالاترین تابلو، ذیل آرم سازمان میراث فرهنگی به فارسی و انگلیسی نوشته شده: موزهء آبگینه ها و سفالینه های ایران.
در بدو ورود نگهبانی با لباس رسمی در سمت چپ ایستاده یا گاهی همراه چند تن دیگر در اتاقکی در منتها الیه دیوار نشسته است. سمت راست باجه ی بلیط فروشی قرار گرفته که بر دیوار اتاقک آن قیمت بلیط برای افراد مختلف و تخفیف ها روی بنری چسبانده شده است. وجود یک باغچه ی مرکزی که به حوضی مستطیل شکل درست جلوی عمارت ختم می شود، با تقسیم فضا به دو پیاده راه آسفالت برای بازدیدکننده حق انتخاب پیمایش مسیری به دو چشم انداز نسبتا متفاوت در رسیدن به ساختمان موزه فراهم می آورد. در سمت راست باغچه ای که منتهی می شود به تابلو و در ورودی بنیاد سینمایی فارابی و در سمت چپ باغچه ای که پس از آن ساختمانی ال مانند با محوطه ای باز در مقابلش دیده می شود. این ساختمان نسبتا نوساز دو طبقه با نمایی آجری اما ساده، پیشتر به کارگاه های آموزشی ساخت شیشه و آبگینه و نقاشی پشت شیشه و کارگاههای هنری از این دست برای کودکان و بزرگسالان اختصاص داشت که طبقه دوم آن هرازگاهی به عنوان گالری برای نمایش آثار هنرجویان بکار گرفته میشد اما پس از تعمیرات قرار است به کتابخانه اختصاص یافته و کتابهای موزه از زیرزمین عمارت به آنجا منتقل شوند و بنا به گفته ی مدیر روابط عمومی موزه، زیرزمین یا همان حوضخانه برای برگزاری همایش های کوچک ۲۰-۳۰ نفره آماده می شود. نیمکت های چوبی و کنده های بلندی که رویشان گلدان قرار گرفته در جا به جای حیاط دیده می شود و نیز میز و محفظه هایی که برای آموزش در فضای باز در فضای خالی سمت راست عمارت قراردارند و البته مصالح ساختمانی که گله به گله در انتهای حیاط دیده می شوند.
نمای عمارت تماما آجری و کلیه ی بازشوها چوبی و بلند می باشند. ساختمانی دو طبقه که پله های طویل و کم ارتفاع مرکزی راه ورودی را نشان می دهد و ایوانی مستطیلی درست بالای آن در طبقه ی دوم و بیرون زده از کلیه ی سطوح بنا قرار دارد. کمتر کسی است که در ورود یا خروجش روی پله ها عکس یا سلفی نگیرد، گاهی در قابی مشترک با عمارت و گاه رو بروی آن با حوض و باغچه ها.
نمایش آثار موزه با ویترینی شیشه ای و استیل حاوی مواد لازم برای ساخت آبگینه به همراه عکس پیرمردی روی زمین چمباتمه زده که در حال کوبیدن چیزی است آغاز می شود. پس از دادن بلیط ورودی به ماموری که داخل نشسته بازدیدکنندگان با هدایت کاغذ سفید نصب شده بر روی استند جداکننده که جهت ورود را نشان می دهد، وارد فروشگاه موزه و بعد از آن به اتاق سمعی بصری می روند. این اتاق حاوی ویترینی شیشه ای در کف برای نمایش نحوه کشف آثار ، بنرهای اطلاع رسان، تلویزیون ،گاه شمار تاریخی، دو میز اداری و پاف هایی برای نشستن و تماشای فیلم موزه است . توجه معدود بازدید کننده ای به گاه شمار یا بنرها جلب می شود و سریع با نگاهی گذرا بر ویترین کف وارد اولین تالار می شوند. به گفته ی یکی از راهنمایان موزه چیدمان اشیاء به جز سرسرای مرکزی اطراف پله بر اساس دوره های تاریخی صورت گرفته ، هدفی که هولان معمار اتریشی موزه در طراحی داخلی و فرم محفظه های نگهدارنده نیز در نظر داشته است. توریست هایی که به همراه راهنما وارد موزه می شوند معمولا به همین ترتیب شروع به بازدید می کنند اما افراد دیگر گاه مستقیم وارد سرسرای موزه؛ جاییکه پلکان نعل شکلی به سبک روسی قرار گرفته، می شوند. موزه در مجموع هفت تالار دارد که نام هریک، اشیاء به نمایش درآمده در آن ها و طراحی داخلی اش متناسب با دوره ی تاریخی مربوطه می باشد. تالار مینا که دو ویترین آن با الهام از کاخ تچر داریوش ساخته شده به نمایش قدیمی ترین آثار شیشه و سفال مربوط به هزاره ی قبل از میلاد و عقب تر اختصاص داده شده است. اشیاء تک به تک یا بصورت مجموعه ا ی دارای شناسنامه ی مختصری شامل محل اکتشاف ، تخمین قدمت و کاربری احتمالی می باشند و همه ی توضیحات به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده است. اغلب بازدیدکننده ها و تقریبا تمام توریست ها، تنها توضیحات مربوط به چند شیء را مطالعه کرده و بعد از مکث جلوی هر ویترین و نگاه کلی به آثار وارد سرسرا می شوند. عکاسی از آثار چه با دوربین های حرفه ای و چه گوشی های همراه از این سالن آغاز می شود. راهنما ی موزه می گوید از هر طبقه ی اجتماعی و سنی ، از هر دو جنس زن و مرد به بازدید موزه می آیند و بنا به صحبت مسئول دفتر و مدیر روابط عمومی، اغلب افراد از قشر متوسط هستند و محصلین چند رشته ی خاص از جمله معماری، طراحی داخلی و صنعتی، باستان شناسی ، عکاسی و تاریخ از جله بیشترین مراجعه کنندگان موزه می باشند و این امر به خصوص در نحوه ی عکس برداری هدفمند افراد مشهودتر است. این افراد اغلب از خودشان عکس نمی گیرند در حالیکه اکثر مردم عادی با ژست های مختلف کنار ویترین ها از خود و همراهانشان عکس می گیرند. زن ها بیشتر از مردها تمایل به گرفتن چنین عکس هایی دارند؛ در حالیکه هیچ زنی بدون حداقل یک عکس از موزه خارج نمی شود ، تعدادی از مردها مخصوصا کسانیکه میانسال هستند بدون هر گونه عکسی بازدید خود را تمام می کنند. غالبا توریست ها از اشیای موزه عکس برداری می کنند و کمتر دیده می شود خود را نیز در قاب عکسی کنار ویترین ها جای دهند.
طراحی داخلی تالار بلور که در سمت دیگر سرسرای طبقه اول واقع شده و تماما آثار شیشه ای مربوط به دوران پیش از اسلام و اوایل دوره ی اسلامی را به نمایش می گذارد با الهام از ستون های پرسپولیس و بنای کعبه ی زرتشت صورت گرفته است. تالاری که نورپردازی آن فضایی متفاوت تر از دو بخش قبلی ایجاد می کند و آثار تک به تک در ویترین ها به نمایش درآمده اند.
درهای چوبی این سرسرا گاهی با تحریک کنجکاوی کودکان، آنها را وسوسه می کند دستگیره ی در را به امید باز شدن بچرخانند و صدای قژقژ کفپوش چوبی سرسرا که در بالا رفتن از پله ی نعلی شکلی که علی رغم پوشانده شدن با موکتی زرشکی رنگ همچنان ادامه دارد، باعث آهستگی و طمانینه در راه رفتن بازدیدکنندگان می شود. در سرسرای طبقه دوم چهار ورودی است که به جز یکی مربوط به بخش اداری، بقیه به تالارهای نمایش آثار از دوره های اسلامی اختصاص دارد. علاوه بر ویترین های دیواری که در قاب آینه کاری مربوط به دهه شصت خورشیدی است، ویترین هایی نیز در سرسرا تعبیه شده که همچون سرسرای طبقه اول دری چوبی داشته و روی بدنه ی در قابی فلزی به دو زبان انگلیسی و فارسی توضیحاتی در مورد اشیای داخل ویترین و نحوه ی ساخت آنها ارائه گردیده است. واکنش ها به این اجزا متفاوت است. برخی با دست کشیدن به روی آینه کاریها از مقابلش می گذرند و برخی دیگر در آنها و نیز در قاب فلزی درهای ویترین ها، چهره ی خود را ورانداز می کنند. در راهرویی روبه روی پله ها با عبور از دو ردیف سه تایی صندلی قدیمی ، میزی جلوی در ورودی ایوان قرار دارد که دفتر منعکس کننده ی نظرات بازدیدکنندگان روی آن قرار داده شده است. با آنکه میز پشت استند جداکننده با نواری زرشکی رنگ قرار گرفته که نوشتن روی میز را دشوار می کند، اما باز عده ای با رعایت فاصله از آن شروع به نوشتن می کنند: “چیزی باید از امروز بماند، چیزی بیشتر از یک خاطره” یا “مرسی که اینجارو خراب نکردین مرسی” یا “حتی بسیار زیبا و دیدنی است، روح آدمی تازه می شود، خدایا سپاسگذارم چشمانم اینهمه زیبایی را دید” و “یه روز خوب با آبجیم و چینی ها”. نظرات متنوع است. از احساس شخصی نویسنده و همراهانش در روز بازدید گرفته تا نظری راجب معمار، آثار ، خانه ی تاریخی و نیز نظرات سیاسی و بیتی شعر یا متنی ادبی. هر چند صفحه در میان نیز توریستی به زبان خودش به یادگار نوشته و زیر اغلب نوشته ها تاریخ بازدید یا اسم نگارنده و امضای شخصی اش درج شده است. راهنمایان نظرات متفاوتی در خصوص موزه از بازدیدکنندگان ایرانی دریافت کرده اند که گاه حاکی از رضایت بابت تغییر کاربری خانه ای تاریخی با طراحی مدرن برای موزه دارد و گاه ابراز تاسفی است عمیق از این ترکیب و برهم زدن شمایل سنتی خانه. برخی جذب زیبایی فضای خانه می شوند و به روزگاری می اندیشند که قوام السطنه در آن می زیسته و عده ای طراحی همچنان به روز ویترین ها و چیدمان را پس از گذشت حدود سه دهه می ستایند و شماری با نگاه به آثار به میراث باستانی فکر میکنند. تالار صدف، زرین فام و لاجورد در طبقه ی دوم به آثار شیشه و سفال بعد از آغاز اسلام اختصاص دارد که جزئیات ویترین ها هر یک حاکی از باور مردم ، اوضاع سیاسی دوره مربوط به آثار به نمایش درآمده و نیز تنوع در سبک کارهای هنری و سبک زندگی مردم می باشد.
بنا به گزارش مدیر روابط عمومی موزه، تعداد بازدید در ایامی چون ماه رمضان به حداقل خود و در روزهایی که ورود برای عموم مردم رایگان است به اوج خود می رسد و گاهی نیز به علت تعمیرات بخش هایی از ساختمان یا سیستم های خدماتی، ساعت کاری موزه کاهش یافته یا کاملا تعطیل می گردد.
* ملک و عمارتی که امروزه آن را با نام موزه ی شیشه و سفال می شناسیم، در حدود ۹۰ سال پیش (۱۳۰۷ ه.ش) به دستور احمد قوام، مشهور به قوام السلطنه ساخته شد. احمد قوام (۱۲۵۲ تا ۱۳۳۴ ه.ش) سیاستمداری کارکشته و با نفوذ بود که در فاصله سالهای پایانی دوران قاجار و ابتدای سلطنت رضاشاه پهلوی، پنج مرتبه به عنوان نخست وزیر ایران انتخاب شد. خانه مجلل قوام تا سال ۱۳۳۱ محل سکونت و کارهای اداری و سیاسی او بود؛ اما در این سال این خانه و سایر اموال وی توسط مجلس وقت مصادره شد و در اختیار دولت درآمد.
بعد از این ماجرا عمارت قوام به مصری ها فروخته شد و آنها این ملک را به سفارت خود در تهران تبدیل کردند. این خانه برای هفت سال تحت تملک مصری ها بود؛ اما زمانی که رابطه ایران و مصر در زمان جمال عبدالناصر (یکی از رییس جمهوران مصر) تیره شد، این سفارت در اختار افغان ها قرار گرفت. مدت کوتاهی افغانستان سفارت خود را در خانه قوام برپا کرد؛ اما اندکی بعد این خانه به بانک بازرگانی فروخته شد.
در سال ۱۳۵۴ دفتر فرح پهلوی پیشنهاد خرید این خانه را به بانک بازرگانی داد و با موافقت آنها مالکیت خانه به این دفتر رسید. گروهی از طراحان و معماران فرانسوی، ایرانی و اتریشی کار طراحی موزه را بر عهده گرفتند و درهای آن در سال ۱۳۵۸ به روی علاقه مندان به تاریخ و هنر ایران باز شد.. این بنا درتاریخ ۷/ ۲/ ۱۳۷۷به شماره ۲۰۱۴ درفهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
– برگرفته از karnaval.ir