انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آیین خیمه‎پوشان در روستای پیوه‎ژن شهرستان مشهد

آیین خیمه‎پوشانِ حسینۀ روستای پیوه ‏ژن مشهد، آیینی با قدمت قابل توجه است که از گذشته تا امروز در این روستا به مثابه نشانۀ آغاز ماه محرم و لزوم حرمت‎داری این ماه اجرا می‎شود. این آیین در سال ۱۳۹۸ در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس کشور به شمارۀ ۱۸۷۱ به ثبت رسیده است. در زیر این آیین به صورت مختصر معرفی می‎شود.

در گذشته، روز ۲۷ ذی الحجه زمان برگزاری آیینِ خیمه‎پوشان روستای پیوه‎ژن مشهد بوده است. مهاجرت بخش قابل توجه‎ای از مردم روستا به شهر مشهد و تمایل ایشان برای حضور و مشارکت در این مراسم موجب شده است، جهت سهولت ایشان مراسم خیمه‎پوشان در آخرین جمعه ماه ذی الحجه برگزار گردد. آنچه به مراسم خیمه‎پوشان روستای پیوه‎ژن نسبت به اجرای این آیین در سایر نقاط استان و کشور ویژگی فرهنگی متمایز می‎بخشد، قرارگیری این مراسم در یک پیوستارِ آیینی است. در واقع لازمه اجرای مراسمِ خیمه‎پوشان در روستای پیوه‎ژن برگزاری دو آیین در پس و پیش آن است. معمولاً بدون برگزاری این آیین‎ها کارِ خیمه‎‎پوشی انجام نمی‎شود. این پیوستار آیینی مشخصه‎ای است که کمتر در ارتباط با مراسمِ خیمه‎پوشی گزارش شده است. اجرای این مهم، مقید طبقۀ اجتماعی، اقنصادی یا خانوادگی خاصی نیست وآحاد اهالی در آن مشارکت و حضور دارند. با این وجود مدیریت آن توسط بزرگان روستا و مسئولان مساجد و حسینۀ روستا صورت می‎گیرد. هر چند این مراسم در ظاهر مراسمی عمدتاً مردانه به نظر می‎رسد، زنان در لایه‎های زیرینِ اجتماعی مشارکتِ خاص خود را در آن دارند. این موضوع به ویژه در گذشته در مراسمِ علمگردانی و بیرقگردانی خود را بهتر نشان می‎داده‎است. با این حال حضورِ عینی زنان در این مراسم از مردان کم رنگتر است و مشارکت و حضور زنان صرفاً در قالب تماشاگری و نظارتِ منفعلانه قابل دسته‎بندی است. هرچند خود این تماشاگری نیز نوعی مشارکت و سهیم شدن در تجربۀ امر قدسی، آیینی و اجتماعی است و نمی‎توان آن را نادیده یا کم اهمیت در نظر گرفت. در ادامه به شرح، توضیح و تحلیل این مراسم پرداخته‎ می‎شود. در روز مورد نظر، اهالی از دو نقطه پایین‎ده و بالاده به سوی حسینۀ روستا که در میان‎ده قرار دارد، حرکت می‎کنند. پایین‎ده و بالاده علاوه بر اینکه مبینِ موقعیتِ توپوگرافیک روستا است، خود حاکی از دو طبقۀ اقتصادی و اجتماعی روستا است. پایین ده‎ها که عمدتاً صنعت‎گر هستند، طبقۀ اجتماعی‎ای تحت عنوان پایین‎دهیان را شکل می‎دهند و بالاده‎ها که عمدتاً باغدار هستند نیز به تبع تحت عنوان بالادهیان شناخته می‎شوند. از ورای مشاهدات و مصاحبه‎های پژوهشِ حاضر، این جامعۀ روستایی را از نظر ساخت اجتماعی می‎توان تضادآمیز تحلیل کرد. هر کدام از دو دستۀ پایین‎ده و بالاده بدنبال عَلَم مربوط به محله خود در حالی که مداحان به نوحه‎خوانی می‎پردازند، به سوی حسینۀ روستا که در میان‎ده قرار دارد یعنی مکانی که نه پایین‎ده است و نه بالاده، حرکت می‎کنند. در گذشته تعداد علم‎های که در این روز به سوی حسینه از دو سوی روستا به حرکت در می‎آمده‎اند، بیشتر از امروز بوده‎است. علم‎ها از دو سوی روستا تا چند صد متری حسینه به صورت عمودی توسط یک نفر حرکت می‎کنند اما از این فاصله به بعد علم‎ها به صورت افقی و بر دوش چندین نفر حمل می‎شوند. در نهایت دو گروه در مقابل درب حسینۀ روستا که در مجاورتِ مسجدِ جامع آن قرار دارد، به یک دیگر می‎رسند. دو علم به گونه‎ای که گویی قرار است به یکدیگر بپیوندند، یکی در سمت بالا ده و دیگری در سمت پایین توقف می‎کنند. در این هنگام مداحان هر دو گروه به نوبت اشعاری در باب ماه محرم و آغاز آن و در رثای امام حسین(ع) می‎خوانند و اهالی از پایین و بالاده یک صدا به مداحان جواب می‎دهند. خادمِ مسجد که از اهالی میان‎ده است، در میان این دو گروه اسپند دود می‎کنند. در نهایت علم‎ها و افراد وارد حسینه می‎شوند. علم‎ها با یک بار چرخیدن در صحن حسینه در جایگاه خود برپا می‎شوند. علم‎های پایین دهیان در ضلع شرقی حسینه و علم‎های بالادهیان در ضلع غربی حسینه قرار می‎گیرند.

با برفراشته شدن علم‎ها در صحن حسینه، کار خیمه‎پوش نمودن حسینه رسماً آغاز می‎شود. حدود چهل الی پنچاه نفر به طور مستقیم در امر پرپایی خیمه مشارکت می‎کنند. به طور کلی، برپاکنندگان خیمه به دو دسته در صحن حسینه و پشت بام حسینه قابل تقسیم هستند. با این حال به نظر می‎رسد، بخش عمدۀ کار در پشت بام صورت می‎گیرد. در حین چادرپوشی مداحان و ذاکرین اهل بیت(ع) به تعبیر اهالی به ذکر معصیبت می‎پردازند.

اولین اقدام در راستای خیمه‎پوشی انتقالِ چادر از طبقۀ همکف به پشتِ بامِ حسینه است. چادر حسینۀ روستای پیوه‎ژن بر خلاف چادر حسینۀ قنادهای سبزوار و حسینۀ کبابی‌های بیرجند و غیره که بر روی چند ستون استوار شده‎اند، بر روی یک ستون فلزی برپا می‎گردد. این ستون در گذشته از جنسِ چوبِ درختِ سپیدار بوده که در اوایل دهۀ شصت تبدیل به آهن شده است. مردمِ محلی از این ستون با عنوان دیرک که به نظر می‎رسد صورت قلب شده واژۀ تیرک باشد، یاد می‎کنند. افراد حاضر در صحنِ حسینه با انتقالِ ستونِ مذکور به وسط صحن حسینه کار خود را آغاز می‎نمایند. بدین ترتیب، ستون بصورت جنوبی و شمالی در صحن و طبقۀ همکف حسینه قرار می‎گیرد. به گونه که سر تیرک بر لبۀ سکوی شمالی طبقۀ همکف حسینه قرار گرفته، زاویه‎ای در حدود ده درجه شکل می‏گیرد. سپس افراد مستقر در صحن با احتیاط لازم سر تیرک را با طنابی که از پشت بام به پایین فرستاده شده است، محکم می‎بندند. سپس با سلام و صلوات و با ذکر نام و مدد از ائمۀ اطهار تیرک به آرامی توسط افراد مستقر در پشت بام حسینۀ بالا کشیده می‎شود و در قسمتی که بدین منظور در ضلع شمالی پشت بام حسینه تعبیه شده است، قرار می‎گیرد. سر ستون نسبت به بخش‌های پایین‎تر آن قطر کمتری دارد و این خود تمهیدی برای تعبیه نمودن چرخ یا حلقه در آن است. تمام تکه‎های چادر به همین محور دایره‎ای شکل بوسیله گیره‌هایی متصل می‌شود. اتصال تکیه‏های چادر‎‎ به این حلقه، امکانِ چرخش و جابه جا نمودن موقعیت قرارگیری تکه‎های چادر را فراهم می‎آورد. بعد از اتصال تمام چادرها به حلقه، شی‌ای از جنس چوب که در محل با عنوان کُماچ شناخته می‎شود بر روی آن قرار می‎گیرد. سپس سرپوشی از جنس چرم به رنگ تیره بر روی آن قرار می‎دهند، به گونه‎ای که قسمت انتهایی ستون از آن بیرون آمده باشد. در نهایت قسمت انتهایی میله که از کلاهک بیرون آمده است، محل بستن طناب‎های نگه‎دارندۀ ستونِ خیمه می‎شود. این طناب‎ها در چهار طرف پشت بام حسینه خیمه را مهار می‎کنند. بعد از پایان یافتن کار بستن ستون به این طناب‎ها اگر چادر نیاز به چرخش و تنظیم داشته باشه، این کار با هدایت افراد مستقر در صحنِ حسینه و توسط افراد حاضر بر پشت بامِ حسینه صورت می‎پذیرد. پس از تنظیم چادر، طناب‎ها قسمت‌های پایین‎تر خیمه را به پشت بام حسینه محکم می‎کنند‎. در بالاترین نقطۀ ستون نیز پرچمی نصب می‎گردد. اتصالات و پیوستگی‎های متعدد خیمه به چهار سوی پشت بام بویژه دو سوی شرقی و غربی آن که در واقع مبین دو بخش اصلی روستا یعنی بالاده و پایین ده است، را می‎توان در جهت نقش مناسک عاشورا به طور عام و این مراسم به طور خاص در افزایش و تقویت انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی و به‎طور کلی سرمایۀ اجتماعی روستا تحلیل نمود. بنابراین به نظر می‎رسد، تلاش در جهت ثبت و حفاظت از این مراسم خود علاوه بر اینکه زمینه‌ساز توسعۀ فرهنگی و اقتصادی روستا می‎شود، بستر مناسبی برای تقویت و تعمیق سرمایۀ اجتماعی روستا نیز فراهم می‎کند.

چنانکه مصاحبه‎های پژوهشِ حاضر نشان می‎دهد، به طور کلی می‎توان گفت ادراک پیوه‎ژنی‎ها از این خیمه و برپایی آن، تداعی خیمۀ امام حسین(ع) و برپایی آن خیمه در روستای خود است. تو گویی در نظر بوده‎است که با برپایی چادر ِحسینه، خیمه و حرم امام در روستا برپا شود. شش ضلعی بودن ساخت پیشین حسینۀ پیوه‎ژن این نظر را تقویت می‎کند. علاوه با پایان یافتن کارِ خیمه‎پوشی قبل از پراکنده شدن مردم، یکی از ذاکران و پیرغلامان روستا بنا به خواندن اشعاری می‎کند که محتوای آن نیز این نگاه به حسینه و خیمۀ برافراشته در آن را نشان می‎دهد. این اشعار به قرار زیر است:

بار بگشایید اینجا کربلاست

آب و خاکش با دل و جان آشناست
السّلام ای سرزمین کربلا
السّلام ای منزل و مأوای ما
السّلام ای وادی دلجوی عشق
وه چه خوش می آید اینجا بوی عشق
السّلام ای خیمه گاه خواهرم
قتلگاه جانگداز اکبرم
کربلا گهواره اصغر تویی
مقتل عباس نام آور تویی
آمدم آغوش خود را باز کن
بستر مهمان خود را ساز کن
****
فرود آیید یاران سنگر اینجاست
مقدس سرزمین باور اینجاست
عمود خیمه را اینک بکوبید
که ما را وعدگاه داور اینجاست
بیا خواهر مهیا شو مهیا
که وقت امتحان خواهر اینجاست
همان جائیکه بیند ام لیلا
به خون آغشته جسم اکبر اینجاست
همان جائیکه گردد افتد از دم تیغ
دو دست از پیکر آب آور اینجاست
همان جائیکه با تیر سه شعبه
شود پاره گلوی اصغر اینجاست
همان جائیکه می بوسی گلویم
به سوز دل به جای مادر اینجاست

به نظر می‎رسد، ابراز دوستی با امام حسین(ع) و اهل بیت به مثابه یک ارزش جمعی و فرهنگی از چنان قدرت اجتماعی‎ای برخوردار است که تعارضات و تضادهای جامعه را از خلال مشارکت در آیین‎های متنوع و متعدد عزاداری از جمله مراسم خیمه‎پوشی کاهش و تخفیف می‎دهد. به محض پایان یافتن کار خیمه‎پوشی دست‎اندرکاران به دو دسته تقسیم می‎شوند و برای گردآوری نذورات و کمک‎های مردمی برای برگزاری مراسم محرم به بالا ده و پایین ده رهسپار می‎شود. در هر گروه حدود ده الی پانزده نفر که در میان ایشان ریش سفیدان و افراد معتمد نیز حضور دارند با همراهی مداحان در مسیری مشخص از پایین‎ده و بالاده حرکت می‎کنند. عده‎ای از این افراد پرچم‎ها و یا به تعبیر محلی بیدق‎های به دست دارند. از این‎رو این مراسم که در تداوم مراسمِ خیمه‎پوشی قرار دارد، در محل تحت عنوان بیدق‎گردانی شناخته می‎شود. در میان این جماعت یکی از معتمدان دفتری بدست دارد و به درب خانۀ هر کدام از اهالی که می‎رسد، به ذکر نام درگذشتگان آن خانه و خانواده می‎پردازد و از خداوند آمرزش ایشان را طلب می‎کند و جماعت همراه نیز آمین‌گویان او را همراهی می‎کنند. اهالی منزل نیز به فراخور وسع خود کمک‌های را برای برگزاری مراسم محرم تقدیم می‎کنند و نام و میزان مشارکت‌شان در دفتر فوق‎الذکر سیاهه می‎شود. در گذشته این کمک‎ها غیرنقدی بوده است که امروز عمدتاً صورت نقدی به خود گرفته است. با توجه به گردش سال‎های قمری و تقارن این مراسم در برخی سال‎ها با فصلِ کار در سال‎های مذکور کم و کیف این مراسم به ویژه در بالاده که بیشتر درگیر باغداری بوده‎اند، صورت متفاوتی به خود می‎گرفته است. در این سال‎ها پس پایان یافتن کار خیمه‎پوشی اهالی کمک‎های خود را به دست‎اندرکاران تحویل می‎دهند. در این موارد دستۀ بیدق‎ها در مسیر بالا ده حرکت نمی‎کرده‎است. با این وجود همواره حرکت علم‎ها و قرارگیری در حسینه و مشارکت در برپایی خیمۀ حسینه همواره و در هر شرایطی صورت می‎گرفته‎است.