برگردان آذر اصغریان دهکردی
من دو کودک ۹ و ۱۱ ساله دارم. ما همیشه از نظر تکنولوژی آنها را محدود کردهایم امّا درست قبل از پاندمی برایشان تبلت خریدیم تا برنامههای آموزشی- تفریحی خود را با آن دنبال کنند و با دوستانشان در ارتباط باشند. کم کم از این که مدام سرشان در گوشی است شاکی شدم و زمان بازیشان را محدود کردم.
نوشتههای مرتبط
افشای کامل: من معتاد به تلفن هستم. بنابراین، قانونی گذاشتم که هرگاه از تبلت و گوشی استفاده نمیکنیم آنها را داخل جعبهای بگذاریم ( خودم بیشتر مواقع قانون شکنی میکردم). طی قرنطینگی آخر، برای فرزند بزرگترم گوشی خریدیم. او گفت همهی دوستان و همکلاسیهایش برنامهی تیک تاک دارند و او هم دوست دارد آن برنامه را نصب کند امّا من اجازه ندادم زیرا همه جوره آت آشغالهایی در آن دیده میشود که مناسب سنش نیستند. گرچه، چون از این طریق میتوانست با دوستانش ارتباط برقرار کند بنابراین به این شرط اجازه دادم که یک اکانت خصوصی از آن روی گوشی من باشد تا بتوانم پیامهایش را کنترل کنم. او نیز با اکراه پذیرفت میدانستم که دارم زیاه روی میکنم امّا چطور میتوانستم بدون در نظر گرفتن وظیفهام به عنوان مادر چنین کاری کنم و از مسئولیتم شانه خالی کنم؟
حال دیگر به دخترم اجازه دادم تیک تاک را نصب کند زیرا فکر میکرد از صحبتها و برنامههای مدرسه کنار گذاشته شده امّا به او گوشزد کردم که مدام پستهایش را کنترل خواهم کرد. آیا کارم اشتباه است؟ چگونه میتوانم تعادلی برقرار کنم؟ آیا این همه کنترل لازم است؟ من از خواندن برخی مطالب این برنامه لذت میبرم.
خیلی از والدین از تکنولوژی میترسند و مایلند سخت گیری بیشتری داشته باشند ( که البته ضرورتی هم ندارد) و در عین حال از تصمیم خود نامطمئن هستند، کم کم تسلیم خواستهی فرزندشان شده و رو به سراشیبی میروند. البته نیازی نیست که صفر یا صد باشید. برخی از والدین هم با توسل به قانون از پذیرش نصب برنامه به این بهانه که استفاده از آن برای کودکان زیر سیزده سال مجاز نیست، امتناع میکنند.
نامهی طولانی شما تمامی قوانین از انعطاف پذیری در برابر این مسأله تا سخت گیری شدید و تغییر موضع را شامل میشود و من فکر میکنم شما به خوبی به این موضوع واقف هستید. این کارتان ستودنی است امّا به وضوح و انسجام نیاز دارید. راشل ملویل توماس[۱] روان درمانگر کودک و نوجوان گفته : ” استفاده از تلفن همراه و تبلت شما را نگران کرده و احتمالاً دلیل نگرانیتان هم این باشد که میترسید دخترتان بال پروازش را بگستراند و با دنیای جدیدی مواجه شود.
به نظر میرسد هنگامی که فرزندانتان کوچکترند مطیع فرمانتان باشند و شما نیز از این که آنها را تحت کنترل دارید خاطرتان جمع است امّا دربارهی فرزندان بزرگتر، آنها بیشترنیاز به گفتگو دارند تا این که روشی تجویزی برایشان دیکته شود. هنگامی که کودکان، بزرگتر میشوند باید یاد بگیرند که روی پای خود بایستند و مستقل شوند.
ملویل توماس متعجب بود که چگونه والدین از پس این همه مشکل بر میآیند:
” چه کسی به شما کمک میکند تا تعادلی در کارهایتان برقرار کنید؟ این باری است که به بهترین شکل بین والدین تقسیم شده. ”
تکنولوژی بخشی از زندگی ماست، پس به جای محدود کردن یا کنترل شدید فرزندانتان بهتر است به آنها بیاموزید تا در هنگام مواجه با مشکل سمت شما بیایند. مسلماً اگر عیب جو باشید چنین اتفاقی نمیافتد. هنگامی که رسانههای اجتماعی را بپذیرید، برگشت از آن غیرممکن خواهد بود بنابراین بایستی با یکدیگر یک سری قوانین واقع گرایانه وضع کنید. مثل یک خانواده بنشینید و از خواستهها و نگرانیهایتان صحبت کنید. میتوانید چنین قانونی وضع کنید که استفاده از تلفن همراه در طبقهی دیگر یا موقع صرف غذا ممنوع است. این نوع اقدامات دسته جمعی احتمالاً بهتر پذیرفته میشوند و فرزندانتان متوجه خواهند شد که به آنها اعتماد دارید و به نظراتشان احترام میگذارید و خواستههایشان برایتان اهمیت دارد. گرچه، مثل یک خانواده در این باره با هم بحث میکنید به خاطر داشته باشید که شما بزرکترین عضو خانواده هستید و حرف حرف شماست.
همچنین باید از جلو مدیریت کنید. در صورتی که خودتان به اصول و مقررات پای بند نباشید، آنها دیگر به چشم مادر به شما نگاه نمیکنند بلکه برچسب انسانی بی ثبات و متظاهر به شما میچسبانند. به گفتهی ملویل توماس ” تمام والدین با ثبات در ستیزند”، بنابراین در صورتی که خطایی مرتکب شدید میتوانید بگوئید فکر میکردم اگر اجازه دهم از این برنامه استفاده کنید مشکلی پیش نمیآید امّا باید در حرفم تجدید نظر کنم.”
ملویل توماس توصیه کرده گفتگوی شری ترکل[۲] را در این خصوص بخوانید تا متوجه شوید با زل زدن به این صفحه چه چیزهایی را از دست خواهید داد.
در نامهی طولانیتان به این موضوع اشاره کردید که از رسانههای اجتماعی استفاده نمیکنید؛ امّا ایدهی خوبی است که والدین به درک درستی در این باره برسند. درک درست از این موضوع ترس را تقلیل میدهد و حداقل میتوانید از تجربهی خود صحبت کنید. همچنین، از خواندن پیامهایشان دست بردارید، لازم نیست آنها را زیر نظر بگیرید. با این کار به فرزندانتان درس اعتماد و خود مختاری نمیدهید.
کودکان با اشتباه کردن و حل آنها بزرگ میشوند. به این موضوع به چشم یک فعالیت فیزیکی مثل پیاده روی بنگرید در این صورت دیگر خود را موظف نمیبینید که همیشه آنها را زیر نظر داشته باشید. آنها باید برقراری تعادل را بیاموزند و آن را در زندگی خود پیاده کنند.
[۱] Rachel Melville- Thomas
[۲] Sherry Turkle