کسب درآمد
بچههای کوچک به واسطه همراه بودن با والدینشان در مراکز خرید، بانکها و همراهی آنها در حین انجام دادن دیگر کارهای روزمره که شامل مراودات پولی میشود، میدانند که پدر و مادرشان برای پرداخت وجوه اجناس و خدمات خریداری شده از کیف پول و دستگاه خودپرداز پول دریافت میکنند اما چیزی که شاید نسبت به آن بیتوجه باشند این است که چگونه پول در کیف و کارت اعتباری آنها وارد میشود. شاید آنها ندانند که پول را برای خرج کردن ابتدا باید به دست آورد. حتی این امکان وجود دارد به دلیل تکرار و روزمرگی مراودات پولی این باور در ذهن آنها رشد کند که منبع اصلی پول، کیف پول، خودپرداز و … است و هر زمان که بخواهند میتوانند از آن برداشت کنند بدون آنکه محدودیتی وجود داشته باشد یا اینکه این موضوع هنوز برایشان مبهم باشد.
نوشتههای مرتبط
امکان دارد درک این موضوع که پول را برای اولین بار باید به دست آورد، برای بچهها کار سادهای نباشد. به آنها توضیح دهید اکثر بزرگسالان برای امرار معاش (گذران زندگی) مجبورند کار کنند. آنها هنگامی که به سن معینی میرسند شغلی به دست میآورند یا اینکه شغلی را ایجاد میکنند و میتوانند در ازای انجام کار یا ارائه خدمات، پول کسب کنند، این “پول” درآمد نامیده میشود. گاهی اوقات عدهای از مردم مشاغلی را انتخاب میکنند که در ازای انجام هر ساعت از کار محوله، مقدار مشخصی پول “دستمزد” دریافت میکنند و عدهای دیگر نیز مقدار ثابتی پول “حقوق” دریافت میکنند، صرف نظر از مدت زمانی که کار میکنند.
توانایی و مهارتهای مختلفی برای کسب یا ایجاد هر شغل مورد نیاز است. ممکن است اکثر مردم بر اساس تواناییها و مهارتهای خود و منافعی که انتظار دارند یک شغل برای آنها ایجاد کند، شغلی کوتاه مدت (فصلی) یا یک شغل بلند مدت (استخدام رسمی) را به صورت حرفهای انتخاب کنند.
بعضی از بچهها هنگامی که بزرگ میشوند و به سن نوجوانی میرسند بعد از به اتمام رساندن دوران آموزش عمومی قبل از دانشگاه و اخذ دیپلم متوسطه هنگامی که بعضی از مهارتهای عمومی را به خوبی یاد گرفتند، برای یاد گرفتن مهارتهای خاصی به دانشگاه میروند، مانند پزشکان، مهندسین و معلمین و … . ولی افراد دیگری هم هستند که به صورت تجربی و از طریق کارکردن مهارت کسب میکنند.
برای درک بهتر موارد مطرح شده میتوانید توضیح دهید که کار شما چیست و چگونه درآمد کسب میکنید (لازم نیست که جزئیات مالی را شرح دهید) برای مثال شما ممکن است بگویید من در یک بیمارستان کار میکنم و برای هر ساعت کاری که انجام میدهم پول دریافت میکنم، هر هفته در حدود ۴۰ ساعت کار میکنم و در انتهای هر ماه حقوق دریافت میکنم و خانواده ما برای خرید چیزهایی که ما نیاز داریم و برخی چیزهایی که ما میخواهیم از آن پول استفاده میکند. همچنین ما مقداری از این پول را ماهانه پسانداز میکنیم تا بتوانیم بعداً از آن استفاده کنیم.
به کودکان خود توضیح دهید که گاهی بزرگسالان و حتی نوجوانترها از استعدادهای خاص خود برای ایجاد و راهاندازی یک کسب و کار استفاده میکنند. کسانی که دارای استعداد بیشتر، ذهن خلاقتر و توانمندتر هستند و کسب و کار خود را راهاندازی میکنند “کارآفرینان” نامیده میشوند. وقتی شما کارآفرین هستید، شما رئیس خودتان هستید و باید تصمیمات مهم و به موقع زیادی بگیرید، امکان دارد شما هر ماه مبلغ مشابه ماه قبل پول دریافت نکنید و گاهی نیز ممکن است به دلیل تصمیمات نادرست و شرایط بد اقتصادی مبلغی را نیز از دست بدهید. انواع مختلفی از کارآفرینان وجود دارد افرادی که یک دکه کوچک را برای فروش آبنبات باز میکنند تا افرادی که شرکتهای بزرگی را جهت ساخت اتومبیل راهاندازی میکنند.
هنگامی که بچهها میفهمند که بزرگترها برای گذران زندگی و تهیه چیزهایی که نیاز دارند و میخواهند باید پول کسب کنند، ممکن است علاقهمند به یادگیری نحوهی کسب در آمد چه در حال و چه در آینده باشند. اکنون شما میتوانید در مورد کمک هزینهای (پول تو جیبی) با فرزندتان صحبت کنید که در ازای انجام کارهای خاص خانه و اطراف خانه (به عنوان مثال حیاط و … که قطعاً متناسب با توانایی او در نظر میگیرید) به او پرداخت میشود.
اکثر بچهها برای روزهای تولد، اعیاد یا سایر مناسبتها و تعطیلات پول میگیرند پس برای آنها هیجانانگیز است تا همهی راههایی که میتوانند پول به دست آورند را کشف کنند. شما میتوانید روحیهی کارآفرینی فرزندانتان را با بحث و تبادل نظر در مورد هر ایدهای که امکان خلاقیت در ایجاد یک کسب و کار کوچک را فراهم میسازد، تشویق کنید. به عنوان مثال در برخی از کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده این امکان وجود دارد که بچهها بهمنظور آشنایی با برخی از شیوههای کارآفرینی، چگونگی تولید شربت و توانایی در کسب درآمد، اقدام به فروش لیموناد کنند، این کار به اندازهای مرسوم است که این حرفه را برای علاقهمندان به آن به یک بازی آنلاین جهانی تبدیل کرده است. اگر برای فرزند شما نیز چنین امکانی وجود دارد که یک دکه فروش لیموناد و … افتتاح کند به او کمک کنید ولی تمام کارها را برای او انجام ندهید بلکه او را در طول مسیر و حین انجام کار هدایت و راهنمایی کنید تا یک تجربهی یادگیری با ارزش را برای او رقم بزنید.
جای تعجب نیست که اکثر بچهها برای پول خود بیشتر ارزش قائل باشند تا پول شما. به عنوان مثال هنگامی که به درخواست آنها برای خرید اسباب بازی مورد علاقهشان به فروشگاه مراجعه میکنید که قرار است پول آن را را از محل پساندازشان پرداخت کنند ممکن است تصمیم بگیرند که واقعاً به این اسباب بازی نیاز ندارند و یا حتی مقدار کمی از پولشان را صرف خرید اسباب بازی مشابه کنند.
اکثر بچهها دوست دارند درمورد اینکه وقتی بزرگ میشوند چه شغلی را انتخاب میکنند با شما صحبت کنند به آنها یادآوری کنید که در حال حاضر آنها مجبور نیستند از طریق پرسشهایی همانند:
شغل مورد علاقه شما چیست؟ دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟ چرا این شغل را دوست دارید؟ علم بهتر است یا ثروت؟ و … تصمیم جدی بگیرند.
درحالی که بسیاری از والدین میخواهند از شنیدن اینکه فرزندشان دوست دارد در آینده یک پزشک یا یک مهندس شود لذت ببرند، این امکان نیز وجود دارد شغل رویایی فرزندشان با آنچه که آنها انتظار شنیدنش را داشتند بسیار متفاوت باشد، مهم این است که علاقه و شور و شوق خود را برای هر ایدهای که آنها دارند داشته باشید حتی اگر کار رویایی آنها کاملاً مضحک یا وحشتناک باشد. به یاد داشته باشید بین زمان حال و زمانی که وقت انتخاب شغل آنها فرا برسد زمان زیادی وجود دارد و در این مدت ایدههای آنها تغییرات زیادی خواهد کرد. در این مرحله مفید است که به بچهها اجازه دهید به راحتی ایدههای مختلف را برای شغل آیندهشان مورد بررسی قرار دهند و به جای آنکه قضاوتهای خاصی را برای احراز منافع خاص انجام دهید میتوانید در مورد اینکه چگونه میتوانند این کار را داشته باشند با آنها صحبت کنید. بی دقتی در پاسخ؛ “شما نمیخواهد این کار را انجام دهید” یا ” شما توانایی انجام آن کار را ندارید” یا “آیا میدانید برای آن شغل چند سال باید درس بخوانید؟”یا “این یک ایده بد است و شما هرگز پولدار نمیشوید” و پاسخهای بسیاری از این قبیل میتواند به اندازه کافی اعتماد به نفس و خلاقیت کودک شما را خرد کند. به ایدههای آنها گوش کنید، در موردش بحث کنید و اجازه دهید آنها نتیجهگیریهای خود را بیازمایند. واکنش شما میتواند نتیجه ماندگار داشته باشد.
پول توجیبی یا کمک هزینه
کمک هزینه یا پول تو جیبی هفتگی میتواند یک ابزار عالی برای کمک به بچهها در یادگیری مهارتهای مدیریت پول باشد. از آنجایی که بچههای کوچک فرصت کمی برای کسب درآمد دارند کمک هزینه پولی (پول توجیبی) برای آنها لازم است، زیرا این امکان را برای تمرین در صرفهجویی هزینه و انتخاب هزینههای مناسب فراهم میکند.
مقدار پولی که به صورت هفتگی به فرزندانتان اختصاص میدهید به عوامل مختلفی چون وضعیت مالی شما، مقدار پولی که فکر میکنید فرزندتان میتواند مدیریت کند یا سایر عوامل شخصی دیگر بستگی دارد ولی نکته مهم اینجاست که این موضوع یک دستورالعمل کلی ندارد و شما باید برای کمک هزینه فرزندانتان بسته به سن و سطح درآمدتان یک مبلغی را در نظر بگیرید که این مقدار برای مدت زمان مثلا ًیک هفته مکفی باشد تا پرداخت مجدد انجام گیرد. (این موضوع باید در ابتدا درست برنامهریزی شود تا بتوان در خلال آن سایر نکات مدیریت مالی مانند بودجهبندی را به فرزندان آموزش داد، بعداً بیشتر در این خصوص صحبت میکنیم) البته در برخی از کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده و کانادا برای این موضوع یک دستورالعمل کلی تهیه کردهاند تا در این خصوص به خانوادهها کمک بیشتری کند، آنها برای هر سال سن کودک یک دلار و پنجاه سنت کمک هزینه در یک هفته در نظر میگیرند، به عنوان مثال والدین کودکی با سن چهار سال میدانند که میتوانند هرهفته شش دلار به فرزندشان پرداخت کنند. صرفنظر از اینکه شما تصمیم دارید چقدر به صورت هفتگی به فرزندتان کمک کنید، عادت به پرداخت او را به طور منظم در برنامه داشته باشید، به عنوان مثال شنبهها (این موضوع کمک بسزایی در توانمندسازی مدیریت و بودجهبندی پول با قابلیت اتکا به یک مستمری ثابت را دارا است) و برای افزایش مقدار کمک هزینه به عنوان اینکه او بزرگتر میشود، سالگرد تولدها زمان مناسبی برای انجام این کار هستند چونکه فرزند شما به صورت پلکانی در سالگرد هر تولد مشمول افزایش کمک هزینه خواهد شد و در زمان فارغالتحصیلی از دوران متوسطه کمک هزینه متناسبی با میزان مخارجش خواهد داشت حتی در صورت تورم و بحران اقتصادی مدیریت مالی قابل قبولی از خود نشان میدهد زیرا که در طول این مدت برنامهریزی و بودجهبندی آنها را تمرین کرده است.
کارهای عادی و روزمره
هنگامی که بچهها از مدرسه به خانه باز میگردند علاوه بر انجام تکالیف مربوط به مدرسه، کارهای شخصی نیز برای انجام دادن وجود دارد. برخی از والدین معتقدند پس از اتمام کارهای شخصی مبلغی را در ازای انجام آنها به فرزندانشان پرداخت کنند که اولاً مشوق آنها در انجام کارهای مربوط به خودشان باشد دوم اینکه ارتباط بین کار و دریافت و پرداخت را درک کنند، عدهای هم بر این باورند که پرداخت وجه به کودکان در ازای انجام کارهای شخصی روزمره که به طور اتوماتیک باید انجام دهند یک پیشفرض بد را در ذهن آنها تعیین میکند.
اگر شما انتخاب کردید که به فرزندتان کمک هزینه پرداخت کنید، باید تصمیم بگیرید که آیا شما در ازای انجام هر کارخانه یا کارهای روزمره پولی پرداخت میکنید؟ مهم این است که شما ثابت قدم باشید اگر پول درخواستی به انجام کارهای خانه مربوط نبود آن را پرداخت نکنید زیرا آنها تخت خود را مرتب نکردهاند، انتظار میرود که فرزند شما با انجام داوطلبانه کارهای روزمره مربوطه درآمد خود را به دست آورد در غیر این صورت کمک هزینهی آنها را پرداخت نکنید یا اینکه اگر بخشی از کارهای مربوط به خود را انجام ندادند پول آنها را بهصورت کامل پرداخت نکنید و به آنها توضیح دهید که علت کسری وجه چیست.
باید توجه داشت که این سری از یادداشتها که سعی میکند به آموزش مهارتهای مدیریت مالی در کودکان بپردازد بیشتر بر جنبه مالی و اقتصادی قضیه متمرکز است و مبرهن است که این مهارت چندوجهی است و جنبههای تربیتی، روانشناختی و ذهنی و غیره نیز دارد که متخصصان امر بر این موضوع تأکید داشته و نظرات خود را نیز ابراز کردهاند.