بیائید و یک بار برای همیشه اما نه بصورت لایتغیر برای چهارشنبه سوری چاره اندیشی بکنید ، : قبول دارم که اگر چاره اندیشی نکنید وظیفه شما محدود و منحصر به “کنترل” خواهد شد وهزینه ها تان بالاتر و دستاوردهایتان کمتر می شود شما بیشتر از من و امثال من می دانید که آمار آتش سوزیها ، انفجارها ، زخمیها و کشته شدگان سازندگان مواد محترقه تا چه اندازه بالا و هولناک است و باز بیشتر از میدانید که چه ثروت عظیمی توسط قاچاقچیان بخاطر وارد کردن غیر قانونی مواد آتشزا و غالبا خطرناک به جیب زده می شود و با اینکه این چاره اندیشی تا حد قابل توجهی – بخاطر خطیر بودن موضوع – صورت گرفته و هر سال راه حلهای جدیدتری اتخاذ می شود اما از آنجا موضوع هنوز به رسمیت شناخته نشده و به اعتبار اینکه اینگونه مراسم با شرع مباینت دارد هنوز موافقان و مخالفانی دارد اما عقلای ما می بایست باور کنند که تبدیل چنین مراسمی به یک رسم خوشایند و خداحافظی از سال گذشته و به پیشواز سال نو رفتن را می توان نظامند کرد .به تجربه ی ابای کلیسا توجه کنید که سرانجام و بجای ادامه تقبیح و صدور فرمان منع مراسم ” هالووین” که کاملا ریشه در خرافات دارد از این فرصت و حداقل برای آنهاکه به کلیسا باور دارند استفاده کرده و آنرا روزی برای گرامیداشت خاطره ی مردگان و خواندن ادعیه برای آنان تبدیل کرده بدون آنکه بر خورد سلبی از خود نشان بدهد- چنانکه در آغاز انجام میداد- به شیوه ی همراهی روی بیاورد و از تقابل رفتار عرفی و باورهای دینی بکاهد.همین روش را کلیسا در مورد روز والنتاین نیز بکار گرفت و اگر نگوئیم که مطلقا موفق شده است می توانیم اذعان بکنیم که از رو در روئی و تقابل کاسته و اتفاقا در سایه ی همین همراهی روز عشق یا عشاق را چنان جلوه داده است که هرچند این جشن مذهبی صرف نیست اما با منویات مذهبی و دستگاه مدنی هم در تضاد نیست . نکته ی جالب اینکه در سایه ی این رسمیت بخشیدن به اینگونه مراسم ، همه ی اتفاقات یا بخش اعظم آن از خرافه گرایی فاصله گرفته و جنبه های هنری و طنز و شادمانی آنها نمود بیشتری پیدا کرد و از زاویه اقتصادی نیز هم زمینه های تولیدات خرد را فراهم ساخته و هم رونق بازار گردشگری ، رستورانها و مکانهای تفریحی و حتی فرهنگی را پدید آورده اند ، البته در سرزمین خودمان و در دوره ی صفویه یک روحانی عالی مقام هنگامیکه به تجربه به او ثابت شد که با موعظه و تهدید به آتش دوزخ و هرگونه تهدید دیگر نمی تواند با خرافه ی دامنگیر زنان در آن دوران مبارزه بکند شیوه ی بی نظیر ، خلاقانه و متهورانه ای را بکار گرفت : خرافه را به رسمیت شناخت و با استفاده از چارچوب “توضیح المسائل ” کتابی نوشت که نامش از آفریننده اش بسیار مشهورتر و تاثیر عملش حتی تا روزگار ما ادامه پیدا کرده است : محمد بن حسین خوانساری معروف به آقا جمال خوانساری یا آقا جمال اصفهانی به سبک و سیاق رساله های علمیه که نخست مسئله ای شرعی به صورت سوال مطرح و عالم به آن جواب میدهد ، و پاسخ ها در حد ” حرام است ، جایز نیست ، اتخاذ فلان روش به احتیاط نزدیکتر است و الی آخر باورها ی زنان دوران خود را از تاریکخانه اذهان بیرون آورده و در سینه کش آفتاب ” قضاوت” گسترده و زمینه ی نابودی یا کاهش آن را نا با داغ و درفش بلکه با تدبیر عقلائی فراهم کرده است .قصدم آن نیست که این کتاب را معرفی بکنم ، چراکه پیش از من مرحوم دکتر محمد جعفر محجوب این وظیفه را بخوبی به انجام رسانده است اما محض اطلاع آن دسته از دوستان و برادران و مسئولان که روی صحبتم با آنهاست چند پاره از آنرا بعنوان شاهد مدعایم ذکر میکنم:
“اما مقدمه در اسامی ” علما ” و ” فقها و فضیلت آنها .بدان که افضل علمای آنها پنج نفرند : اول بی بی شاه زینب دوم کلثوم ننه ، سیم : خاله جان آقا ، چهارم باجی یاسمن ، پنجم دده بزم آرا….آنچه از اقوال و افعال اینها باشد نهایت وثوق دارد و محل اعتماد است و به غیر از این پنج نفر ” علما” بسیارند ، ذکر آنها موجب طول کلام است ….
در باب تعویذات: اول مهره ی کبود ، دوم شاخ آهو ، سوم ناخن پلنگ ، چهارم مهره ی سفید که آن را ….گویند .ششم قاب آهو یا گرگ ، اگر از گرگ باشد بهتر است ، هفتم چخماق فولادی ، هشتم جناق کبک در نقره گرفته ، نهم پارچه ی کبود که مورد اتفاق “علماست” و خصوصا باجی یاسمن گفته که از جمله تعویذات جلیله است و خاله جان آغا گفته باید پارچه ی کبود را در روز چهارشنبه پیش چشم بر بندی و به اسم هر کس که بخواهد…
و بی بی شاه زینب ، از علمای خمسه ، می فرماید : اسفندی را که از پول گدائی خریده باشند بهتر است و آنرا باید وقت غروب سوزانید و در دماغ و پیشانی آن کس کشید ، و کلثوم ننه گفته است که طریق خریدنش آن است که در دکان عطاری رود و بگوید که سپند داری او بگوید بلی ، از آنجا بگذرد و در دکان دیگری رود و به این طریق سئوال کند و از آن جا نیز بگذرد و از عطار سیم بپرسد و بازبر گردد و از دکان اولی بخرد و این قول نهایت اعتبار دارد!!!!
خلاصه : تو خواه پند گیر و خواه ملال ؛ سال نو بر نواندیشان مبارک باد
این مطلب متعلق به وِیژه نامه نوروز ۱۳۹۸ است.