انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

کاربست هوش مصنوعی در سیاستگذاری گردشگری: از امکان تا ضرورت

در عصر بازتعریف مفاهیم اجتماعی، گردشگری را نمی‌توان امتیازی مختص طبقات مرفه یا گروه‌های خاص اجتماعی، اقتصادی و… دانست.گردشگری در جهان امروز و ذیل ادبیات رفاهی و گردشگری، یکی از مصادیق حقوق بارز شهروندی[۱] قلمداد می‌شود. گذر گفتمانی از امتیاز به حق، مسیر را برای بازشناسی نیاز گروه‌های خاص، از جمله افراد دارای معلولیت، در حوزه گردشگری هموار کرده است. در این میان، نابینایان از جمله گروه‌هایی اند که در ساختار سنتی خدمات سفر، با موانعی جدی مواجه‌اند. موانعی که نه برخاسته از محدویت‌های فردی، بلکه حاصل طراحی نابرابر و ناعادلانۀ نظام‌های زیرساختی و فناورانه‌اند.

در پرتو ظهور فناوری‌های تحول‌آفرینانه‌ای چون هوش مصنوعی[۲]، امکان طراحی بستر‌هایی فراهم آمده است که با تکیه بر پردازش زبان طبیعی[۳]، بینایی رایانه‌ای[۴]، تعامل صوتی پیشرفته و سامانه‌های ناوبری هوشمند توان پاسخگویی به نیازهای پیچیده و چندلایۀ نابینایان در فرآیند سفر و گردشگری را مهیا کرده است. از این منظر، هوش مصنوعی نه‌فقط یک ابزار، بلکه مؤلفه‌ای ساختاری در تحقق عدالت اجتماعی[۵] و دسترس‌پذیری در گردشگری[۶] به‌شمار می‌رود. با توجه به ظرفیت‌های این فناوری هوشمند، می‌توان مدعی شد کاربست آن در سیاستگذاری‌های گردشگری، نه‌تنها دسترس‌پذیری را به سطحی فراتر از حذف موانع فیزیکی ارتقا می‌دهد، بلکه تجربه گردشگری نابینایان را به مواجهه‌ای عمیق، معنادار و مستقل بدل می‌سازد.دستیابی به این مواجهۀ معنادار مستلزم عبور از نگاه باطل و غیرقابل قبول ترحم‌آمیز و خیریه‌محور به سوی سیاست‌گذاری مبتنی بر عدالت فناورانه و حقوق اجتماعی است. نگاهی که در آن کاربست هوش مصنوعی در سیاست‌‌های گردشگری به مثابۀ راهبردی جهت گسترش عدالت اجتماعی در حوزۀ گردشگری تلقی می‌شود.

یافته‌های میدانی تحقیقات در باب نیاز گردشگران نابینا در طول سفر و در جریان گردشگری، گویای آن است که ایشان با نیاز‌های قابل توجهی از جمله حفظ شأن و کرامت انسانی در بستر تعاملات خدماتی، استقلال در تصمیم‌گیری و تحرک فردی، ادراک کامل و چندبعدی از محیط فرهنگی، اجتماعی و فیزیکی مقصد، حفاظت در برابر مخاطرات محیطی و زیرساختی، تعامل مؤثر با ساختارهای خدماتی و اطلاع‌رسانی در مقصد گردشگری مواجه اند. در عین حال ارزیابی شاخص‌های بهره‌وری از هوش مصنوعی در کشور، از شکاف معنادار میان ظرفیت بالفعل فناوری و قابلیت بهره‌گیری نظام‌مند در عرصه گردشگری پرده برمی‌دارد. برای نمونه، توانایی‌های فناوری بینایی رایانه‌ای در کشور به دلایل زیرساختی و فناورانه در مراحل ابتدایی باقی مانده، دستیارهای صوتی موجود پاسخگوی نیازهای موقعیت‌محور و تخصصی حوزه گردشگری نیستند و سیاست‌گذاری‌های کلان نیز از جامع‌نگری در زمینه طراحی یک الگوی بومی برای گردشگری فراگیر[۷] خالی است.

در چنین شرایطی، تأکید بر راهبردهایی از قبیل توسعه نمونه‌های بومی‌سازی‌شده از ابزارهای هوش مصنوعی با در نظر گرفتن تنوع فرهنگی/زبانی و جغرافیایی کشور، مشارکت فعال افراد نابینا در کلیه مراحل طراحی، آزمون و بهینه‌سازی ابزارهای مرتبط، سرمایه‌گذاری میان‌بخشی در ایجاد اکوسیستم ملی گردشگری هوشمند[۸] و فراگیر، نهادینه‌سازی رویکرد طراحی فراگیر در برنامه‌های توسعۀ گردشگری و تدوین سند ملی توسعه فناوری در خدمت گروه‌های با نیازهای خاص در گردشگری با محوریت عدالت فناورانه ضروری به نظر می­رسد. در ادامه راهبرد­های پیشنهادی به همراه بدنۀ مسئول ارائه شده‌اند:

راهبرد­های پیشنهادیبدنۀ مسئول
تدوین سند جامع گردشگری فراگیر با محوریت هوش مصنوعیوزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با همکاری مرکز ملی فضای مجازی و دبیرخانه شورای عالی فناوری
توسعه فناوری‌های بومی‌شده برای بینایی رایانه‌ای، ناوبری هوشمند و دستیارهای صوتی فارسیمعاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، صندوق نوآوری و شکوفایی، و مراکز رشد دانشگاهی
نهادینه‌سازی رویکرد طراحی فراگیر در طرح‌های شهری و گردشگریوزارت راه و شهرسازی، سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌ها، سازمان برنامه و بودجه
مشارکت مستقیم نابینایان در فرآیند طراحی، آزمون و ارزیابیسازمان بهزیستی کشور، انجمن‌های نابینایان، اتاق فکر دولت هوشمند
تولید محتوای صوتی هوشمند در مراکز گردشگریسازمان میراث فرهنگی، شهرداری‌ها، شرکت‌های خصوصی گردشگری
طراحی کارافزار ملی خدمات سفر نابینایان با پشتیبانی هوش مصنوعی/ به­روز‌رسانی آنوزارت ارتباطات، اپراتورهای تلفن همراه، شرکت‌های فناوری اطلاعات
ارتقاء سطح سواد دیجیتال و آموزش کاربردی ابزارهای هوش مصنوعی در میان نابینایانسازمان آموزش و پرورش استثنایی، صداوسیما، وزارت علوم و سمن‌های تخصصی

 

سخن پایانی آن‌که، در جهانی در آن هر لحظه بر سرعت توسعه فناوری افزوده می‌شود، بازماندن از ابزارهای نوین در رفع تبعیض‌های ساختاری، نه‌تنها نشانه‌ای از ضعف مدیریتی، بلکه نشانه‌ای از تعلل در احقاق حقوق بنیادین شهروندانی است که پیش از این حقوق مسلم ایشان نادیده انگاشته می‌شده. انتظار می‌رود نهادهای مسئول- از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گرفته تا شوراهای شهر و نهادهای تنظیم‌گر داده- در راستای کاربست به‌هنگام و دقیق این فناوری هوشمند در کشور در حوزۀ گردشگری اهتمام لازم را به‌کار گیرند.

 

[۱] Citizenship rights

[۲] Artificial Intelligence

[۳] Natural Language Processing

[۴] Computer Vision

[۵] Social Justice

[۶] Accessibility in tourism

[۷] Inclusive tourism

[۸] National smart tourism ecosystem