انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پژوهش فرهنگی

پژوهش فرهنگی (مردم نگاری در جوامع پیچیده)

نویسندگان: جیمز پ. اسپردلی و دیووید و. مک‌کوردی و یوجین‌ای. دیولیو / مترجم: بیوک محمدی / ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چاپ سوم (۱۳۹۰)، تعداد صفحات: ۱۴۸

 

با توجه به رسالت بزرگ و گسترده مردم نگاری و کمبود کتب مختص این حوزه، بر خود لازم دانستم تا به معرفی کتب موجود در این زمینه بپردازم. این کتاب یکی از اساسی‌ترین کتب این رشته است که می‌تواند برای گام اول منبع خوبی برای دانشجویان کارشناسی باشد تا از مفاهیم اولیه و اصول بنیادی آن به طور کاربردی و عملی آگاه شوند. زبان و ترجمه این کتاب به قدری ساده و روان است که می‌تواند خودآموز خوبی برای دانشجوان و علاقمندان در این رشته محسوب شود، زیرا به سادگی ولی بسیار اصولی و دقیق علاقمندان را با مفاهیم اولیه و مراحل کار در فرایند تحقیق آشنا می‌کند. هدف کتاب این است که دانشجویان را قادر سازد تا در یک تجربه فرهنگی شرکت کنند. برای انجام این کار، یادگیری دست‌کم چهار مهارت خاص ضروری است:

  • کسب ابزارهای مفهومی
  • ورود به میدان تحقیق
  • انجام کار میدانی
  • توصیف فرهنگی

 

این چهار مهارت در این کتاب در قالب ۵ فصل با عناوین زیر شرح داده شده است:

فصل اول: پژوهش فرهنگی

فصل دوم: زمینه های فرهنگی

فصل سوم: اطلاع‌رسان­های فرهنگی

فصل چهارم: معانی فرهنگی

فصل پنجم: توصیف فرهنگی

 

در فصل اول محقق تازه کار می‌تواند با پاسخ سؤالات زیر آشنا شود:

تحقیق میدانی چیست؟

 

آیا انجام کار میدانی ارزش دیگری نیز دارد؟

چگونه می­توان برای مطالعه زمینه فرهنگی وقت پیدا کرد؟

تفاوت مردم نگاری و مردم شناسی چیست؟

اهداف انسان شناسی فرهنگی چیست؟

معنی واژه فرهنگ چیست؟

فرهنگ به منزله معرفت، چقدر روی روش تحقیق و توصیف فرهنگ تأثیر می‌گذارد؟

مردم نگاری معناشناسی چه رابطه ای با عینی بودن دارد؟

آیا ممکن است که بتوان کاملاً عینی بود؟

دانشمندان علوم اجتماعی، عدم عینیت را چگونه جبران می­کنند؟

نظریه محرومیت فرهنگی چگونه روی مشاهدات و تعابیر اثرمی­گذارد؟

مردم نگاری معناشناسی با مسئله عینیت چگونه برخورد می‌کند؟

 

در فصل دوم سؤالات زیر پاسخ داده شده اند:

درک میدان در تحقیق میدانی به چه معنایی است؟

هر فرد چند زمینه فرهنگی را می آموزد؟

آیا اعضای یک گروه در تمام معرفت­های فرهنگی با همدیگر مشترک­اند؟

آیا زمینه‌های فرهنگی، همان شرایط اجتماعی هستند؟

آیا مردم می­توانند با همدیگر وارد روابط متقابل شوند در حالی که هر کدام از آن موقعیت تعریف فرهنگی متفاوتی را دارند؟

آیا مطالعه زمینه های فرهنگی به فهم مغایرت و تعارضات موجود در جامعه کمکی می‌کند؟

زمینه فرهنگی را چطور انتخاب کنیم؟

آیا ممکن است زمینه­های فرهنگی موجود در محل کار را مطالعه کرد؟

آیا اخذ اجازه برای مطالعه یک زمینه فرهنگی ضروری است؟

 

خواننده برای جستجوی پاسخهای چنین سؤالاتی می‌تواند به فصل سوم مراجعه نماید:

در صورتی که صحبت کردن با افراد بیگانه برایتان مشکل بود چه باید کرد؟

با اضطراب چه باید کرد؟

چگونه می‌توان مشاهده، مشاهده مشارکتی و صحبت کردن با اطلاع­رسان­ها را تلفیق داد؟

آیا اشکالی دارد که فقط با یک اطلاع‌رسان مصاحبه نمود؟

آیا بعضی اطلاع­رسان­ها بهتر از بعضی دیگرند؟

چگونه باید اطلاع­رسان را پیدا کرد؟

آیا راههای دیگری برای پیدا کردن اطلاع‌رسان وجود دارد؟

چگونه می­توان رابطه نزدیک و خوب ایجاد کرد؟

چگونه باید مردم نگار طرح تحقیقاتی­خود­را برای دیگران توضیح دهد؟

چه روشهای دیگری جهت ایجاد اعتماد و رابطه خوب و نزدیک وجود دارد؟

آیا می­توانید یادداشت بردارید؟

آیا می­توان از ضبط نوار استفاده کرد؟

 

در فصل چهارم خواننده می‌‌تواندبه  پاسخ سؤالات زیر دست یابد:

دنبال کدام عنصر معرفت فرهنگی باید گشت؟

مردم نگار، مقولات فرهنگی را چگونه کشف می­کند؟

سؤال کلی چگونه سؤالی است؟

سؤال ساختاری چگونه سوالی است؟

از معنا و تقابل چگونه استفاده می کنیم؟

انواع مختلف تعریف کدامند؟

آیا می‌توان صفاتی را به مقولات غیرمادی نسبت داد؟

سوالی که ما را به کشف صفات یا نشانه­ها رهبری می­کند چگونه سوالی است؟

آیا می­توانید مطمئن شوید که اطلاعات کسب شده را مخدوش نمی­کنید؟

 

فصل پنجم به چگونگی توصیف مردم نگاری پرداخته است و متذکر شده است که شما نباید کار تجزیه و تحلیل یادداشت­های میدانی خود را به بعد از اتمام کار میدانی خود موکول کنید. پس از هر مصاحبه شما باید، مشاهدات و یادداشت­های خود را تا آنجا که ممکن است به صورت اسناد کامل ثبت کنید. وقتی که شما شروع به نوشتن می‌کنید قاعدتاً باید دست‌کم موادّ زیر را آماده کرده، در دسترس خود داشته باشید تا در ضمن نوشتن از آنها استفاده کنید

۱) یک سلسله یادداشت­ها از مشاهدات و مصاحبات که به ترتیب زمانی ثبت شده‌اند.

۲) فهرستی از حوزه­های مختلف، که به نظر شما زمینه­های فرهنگی مختلف قابل تحقیق موضوع مورد مطالعه شما را در برمی­گیرد.

۳) یک یا چند رشته واژگان (اسامی مقولات) که بر مبنای موضوع­هایی که شما برای مطالعه دقیق‌تر انتخاب کرده‌اید. این‌ها باید در طبقه­بندی­هایی مرتب شده باشند.

۴) یک یا چند سلسله از صفات (تعاریف مؤلفه­ای) برای موضوع­های انتخاب شده.

۵) نقل­قول­های متعدد از اطلاع­رسان که بر مبنای مقولات مورد مطالعه، کدگذاری شده باشند.

۶) بیانات توصیفی متعدد از مشاهدات، که آنها نیز بر مبنای مقولات مورد مطالعه، کدگذاری شده باشند.

حال وظیفه شماست که این داده‌ها را برداشته همراه با تجزیه و تحلیل­هایی که انجام داده­اید و منظم کرده­اید به شکل مقاله‌ای کامل و منسجم بنویسید.

بعضی مردم­نگاران در نوشتار توصیف فرهنگی خود ساختار معرفت فرهنگی را محور قرار می‌دهند. که نویسنده در آن از اطلاعات موجود، که از مقولات فرهنگی اطلاع­رسان جمع­آوری کرده است استفاده می­کند.

در شیوه دوم، نویسنده روی طرقی که افراد در زمینه فرهنگی مورد نظر برای رسیدن به اهدافشان به کار می‌گیرند، تأکید می‌کند. او موادّ خود را طوری تنظیم می‌کند تا نشان دهد که آنان چگونه از معرفت فرهنگی خود در راه کسب خواسته­هایشان استفاده می­کنند، و آن را سازمان می­دهند. و بالاخره ممکن است تعاریف فرهنگی را بر مبنای کارکردهای آنها، با همدیگر تلفیق کند. افراد در موقعیت­های اجتماعی و تحت شرایط موجود، مجبورند خود را با آن شرایط مطابقت دهند. در این روش ارائه مطالب، توجه نویسنده روی نیازهای شرایط و مشکلاتی دور می­زند که فرد در زندگیش با آنها روبرو می شود.

هر کدام از این روش­ها موّجه و قابل قبول­اند. مهم این است که شما بتوانید مطالب خود را در قالب یکی از این روش­ها ارائه دهید، در گذشته، اغلب توصیفات مردم­نگاری، درباره جوامع ابتدایی و ساده صورت می‌گرفت. حال شما به روشی مجهز هستید که می‌توانید این کار را در جامعه بزرگ و شهری انجام دهید.