انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نمادهای طبیعی: اکتشافاتی در کیهان شناسی

نمادهای طبیعی: اکتشافاتی در کیهان شناسی، مری داگلاس، چاپ اول با نسخه جدید در روتلچ: ۱۹۹۶،تعداد صفحات: ۲۲۴ صفحه، محل چاپ: لندن و نیویورک در پایگاه روتلچ، چاپ دوم: ۲۰۰۲

به منظور بررسی مطالعات میدانی خودم و در جستجوی چارچوب نظری خودم که متشکل از نظریات همبستگی دورکیم، شبکه و جامعه‌شناسی آرایشی نوربرت الیاس است که به کتاب مری داگلاس برخوردم کتابی با حجم کم حدود ۷۰ صفحه از دکتر زهره انواری که به طور بسیار مختصر و اجمالی به معرفی این انسان شناس مشهور و آثار وی پرداخته است.

مری داگلاس یک انسان‌شناس برجسته است که متولد ایتالیاست (سال ۱۹۲۱) ولی اکثر عمرش را در انگلستان گذرانده است. او در زمانی که در دفتر مستعمراتی در انگلستان خدمت می کرد با انسان شناسان اجتماعی ملاقات کرده و به این رشته علاقمند شد و در همین حوزه ادامه تحصیل داد. از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ در کالج دانشگاه لندن کرسی انسان شناسی اجتماعی را داشت. او در سال ۱۹۵۱ دکترای خود را کامل کرد و چنان که در مقدمه کتاب «نمادهای طبیعی» آورده است، گویا این کتاب رساله دکترای وی بوده است. وی تا سال ۱۹۸۸ در آمریکا تدریس می‌کرد. کتاب‌های او شامل پاکی و خطر (۱۹۶۶) که اولین کتاب مشهور جهانی وی است و علاوه بر این ۱۱ جلد کتاب دیگر نیز دارد که از شهرت کمتری برخوردارند. همچنین مقالاتی در جامعه‌شناسی ادراک (۱۹۸۲)، نهادها چگونه فکر می‌کنند (۱۹۸۶)، ریسک و سرزنش (۱۹۹۲) و مقالات زیاد دیگری دارد و از انسان شناسان تآثیرگذار در انسان شناسی معاصر است. «او چندین دکترای افتخاری از دانشگاه های اوپسالا، نوتردام، وسترن آنگل، اسکس، وارویک و مدرسه علوم دینی یهودیان دریافت کرده است». کارهای او شهرت بین‌المللی دارد.

در کتاب «مری داگلاس» بیان شده بود که داگلاس دو کتاب بسیار مهم دارد که یکی از آنها «نمادهای طبیعی» است و مانند آثار دیگرش متآسفانه در ایران ترجمه نشده است به همین دلیل ایشان در ایران شناخته شده نیست. وی در این کتاب به انواع شبکه و گروه پرداخته است که با مطالعه مختصر متون مرتبط با آن به نظرم رسید می‌تواند به کار من هم بیاید. از این رو سعی کردم در اینجا به معرفی اجمالی این کتاب بپردازم.

داگلاس در کتاب «نمادهای طبیعی» دیدگاه مهم انسان شناسانه خود را برای طبقه بندی نمادها و شبکه‌های اجتماعی ارائه کرده است. نظریات او برگرفته از دورکیم، ایوانز پریچارد و وان جنپ بوده است.

همانطور که در شناسنامه این کتاب آمده است، این کتاب برای اولین بار توسط در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و سپس در سال ۱۹۷۳ توسط انتشارات «کتابهای پلیکان» و پس از آن توسط انتشارات «آموزش پنگوئن» در سال ۱۹۷۸ به چاپ رسید. و با نسخه جدید در پایگاه روتلچ برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ و سپس در سال ۲۰۰۲ به چاپ دوم رسید. نسخه در دسترس نگارنده در کتابخانه الکترونیکی تیلور و فرانسیس، ۲۰۰۲ منتشر شده است. این کتاب شامل ده فصل است که در ۱۷۷ صفحه آمده است که شبکه و گروه (فصل مورد نظر من در مطالعه میدانی) فصل چهارم آن را تشکیل داده است و بقیه کتاب شامل کتابشناسی و ضمیمه است.

داگلاس معتقد است هیچ چیز به عنوان نمادهای طبیعی وجود ندارد. هر فرهنگی برای ایجاد مفاهیم اجتماعی، نمای خاصی از بدن انسان را طبیعی می‌کند. این کار بر چگونگی انتخاب خون، استخوانها، نفس یا مدفوع متمرکز است. نمادگرایی بدن همیشه در خدمت اهداف اجتماعی است و بدن نمی‌تواند معانی جهانی داشته باشد. در این اثر کلاسیک، ماری داگلاس نشان می‌دهد که چگونه اشکال خاصی از زندگی اجتماعی، انواع مختلف بیان نمادین را به طور منظم به وجود می‌آورند. سلسله مراتب با بدن به عنوان یک سلسله مراتب رفتار می‌کند؛ فرقه با آن به عنوان یک سیستم بسته برخورد می‌کند. فردگرایی با آن به عنوان انرژی فراگیر رفتار می‌کند. جنبش‌های سیاسی مانند ادیان دارای آیین‌ها، پزشکی، اخلاق، نظریه تربیتی، زیبایی‌شناسی، طیف گسترده‌ای از قضاوت‌ها در پشت تعصب فرهنگی استانداردی قرار می‌گیرند. گرچه «نمادهای طبیعی» کتابی درباره دین است، اما به نمادگرایی سکولار نیز مربوط می‌شود. بینش‌های جدید را تحریک کرده و ارزیابی مجددی از ارتدوکسی‌های فعلی را برانگیخته است. این، بیش از هر چیز راهی برای تفکر فراتر از تعصبات فرهنگی ما فراهم می‌کند. این به عنوان یک اثر کلاسیک، نمایانگر اثری از انسان‌شناسی به معنای وسیع آن است و در آن موضوعاتی مانند هویت شخصی و تصویر بدن را در جامعه کاوش می‌کند که اکنون در مطالعات مردم شناسی، جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی بسیار مد شده است.

او همچنین در پیشگفتار چاپ ۱۹۷۰ اظهار کرده است که این کتاب فقط برای مردم‌شناسان در نظر گرفته نشده است و امیدوار است پلی بین انسان‌شناسی و سایر رشته ها باشد. با این وجود انسان شناسان باید مهمترین منتقدان آن باشند، زیرا فقط آنها می‌توانند در مورد صحت تفسیرهای من از گزارش های میدانی قضاوت کرده و مطالبی را ارائه دهند که بتواند فرضیه‌های من را تأیید یا خراب کند. سعی کردم خودم را به منابعی محدود کنم که هم در دسترس هستند و هم از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند ، بنابراین اگر استفاده‌های من از آنها غیرمتعارف به نظر می‌رسد، هرکسی می‌تواند به گزارش های اصلی برگردد و بررسی کند. اما در دراز مدت، از آنجا که چشم اندازهایی که می خواهم توسعه دهم در ذهن محققان میدانی نبوده است، فقط تحقیقات جدید، به ویژه ابداع شده، می‌توانند این استدلال ها را آزمایش کنند.

تقدیر و تشکر او در ابتدای کتاب از اساتید و متخصصان مشهور که به نحوی محرک او در نوشتن این کتاب بوده‌اند و یا در خواندن و نقدهای سختگیرانه کتاب به او کمک کرده‌اند، بیانگر اهمیت انسان‌شناسی در جهان است. او در ابتدای نسخه ۲۰۰۲ توضیح داده است که تفاوت اصلی بین این دو نسخه تلاش برای روشن‌کردن ابعاد مرکزی “شبکه و گروه” است که بقیه بر روی آنها سوار است. به جای نشان‌دادن یک ربع جداگانه برای هر نوع جامعه، اکنون در فکر الگوهای پراکنده در نمودار هستم تا فشارهای گروه و انسجام طرح طبقه‌بندی را نشان دهد که می‌تواند از طریق قوم‌نگاری یا بیوگرافی تاریخی ارزیابی شود. اگر استدلال صحیح باشد، می توانیم فراتر از پدیدارشناسانی که مدتی است می‌گویند جهان درک شده از نظر اجتماعی ساخته شده است ، فراتر برویم. ما باید بتوانیم بگوییم که وقتی روابط اجتماعی به این شکل درمی‌‌آیند، چه نوع کیهانی ساخته می‌شود.

سپس در پاسخ به انتقاد کسانی که احساس کرده‌اند که داگلاس ارتباط کار خود را با ایده های برنشتاین کامل توضیح نداده است، خاطرنشان کرده است که شبکه و گروه اصلاح شده در بحث برنشتاین از روشهای ساخت برنامه درسی حاصل شده است. برنشتاین علاقه مند بود که آشکار کند چگونه گفتار شکل می‌گیرد و اکنون برنامه درسی، الگوی روابط اجتماعی را رمزگذاری و آن را واسطه و تقویت می‌کند. هر برنامه درسی داده شده توسط یک کیهان شناسی توجیه می‌شود که اصول نهایی را در جهان بیان می‌کند و یکی از این اصول، روش مناسب آموزش انسانها است. همانطور که او تحت عنوان «برنامه درسی» به الگوی قدرت، که در چانه‌زنی بر سر میز جلسات کارمندان چکش می‌خورد، نگاه می‌کند، من سعی می‌کنم تحت عنوان «کیهان‌شناسی» آشکار را به الگویی از قدرت که تحقق می یابد، جستجو کنم. و یک قدم جلوتر، سعی کردم با کیهان‌شناسی و الگوی اجتماعی، یک کدگذاری متمایز از اشکال آیینی را شناسایی کنم. کدگذاری فرم های آیینی با کدگذاری فرم‌های گفتاری در کارهای قبلی باسیل برنشتاین مطابقت دارد. برنامه درسی به عنوان سیستمی از مرزها دیده می‌شود: به همین ترتیب فرهنگ قبیله‌ای. برنشتاین از انواع اصلی برنامه درسی را بررسی می کند که از نظر قدرت مرزهای استفاده شده متفاوت هستند. تفاوت بین حفظ مرزهای قوی و حفظ مرزهای ضعیف در آموزش و پرورش با تفاوت بین مراسم و ضدمراسم در انواع دین متفاوت است. این مضمون متغیر قدرت در مرزهای سیستم‌های شناختی مرا وادار کرد آن را پس از نوشتنکتاب «پاکی و خطر» (۱۹۷۰) کشف کنم؛ زیرا در آن مطالعه من بر عملکرد ارتباطی همه مرزهای تجربه تأکید کردم، بدون اینکه با این واقعیت تجربی روبرو شوم که برخی جوامع بدون مقوله‌های شناختی کاملاً محدود بسیار خوب ادامه می‌یابند و برخی ناهنجاری را راحت‌تر از دیگران تحمل می کنند. او همچنین متذکر شده است که کتاب «نمادهای طبیعی» تلاشی برای پاسخگویی به سوالاتی است که توسط خودم از برنامه کتاب قبلی مطرح شده است. باسیل برنشتاین در مورد برنامه درسی می‌گوید که این یک طرح برای جمع‌آوری دانش‌های مختلف است. از آنجا که آنها در برنامه درسی به یکدیگر متصل می‌شوند، بنابراین به ذهن دانش‌آموزان نیز وارد می‌شوند و اگرچه جزئیات محتوا کمرنگ می‌شوند، اما به احتمال زیاد این ارتباطات قضاوت‌های آنها را هدایت کرده و سیستم قدرت را در برنامه درسی، دوام می‌بخشد. این بازخورد که به سیستم‌های آموزشی ثبات می بخشد، کیهان‌شناسی را نیز تثبیت می‌کند. طرح کیهان‌شناسی، تجربیات را بهم متصل و کل را با معنی سرمایه‌گذاری می‌کند. افرادی که آن را بپذیرند فقط قادر خواهند بود رفتار خود با یکدیگر را از نظر این مقوله‌های نهایی توجیه کنند. تا زمانی که نتوانیم روند کار را نمایان کنیم، ما قربانی هستیم.