انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

فضای شهری و سازوکارهای هویت جنسی-جنسیتی دختران نوجوان (۱۱)

۱-۶-۱ فنون جمع‌آوری داده‌ها

اولین مرحله در اتنوگرافی، انتخاب موقعیت اجتماعی است(اسپرادلی، ۱۹۸۰). موقعیت اجتماعی مورد نظر این تحقیق مربوط به یک دوره از زندگی(نوجوانی) با توجه به هویت جنسی- جنسیتی(زنانگی) و زندگی در یکی از دو نوع انتظام فضایی شهری مورد بررسی است که از طریق مصاحبه با اشخاصی که در این دوره سنی قرار دارند و یا روایت افرادی که این دوره را پشت سر گذارده اند، مورد توجه و مطالعه واقع شده است.
در مطالعاتی که گروه مورد تحقیق را کودکان یا نوجوانان تشکیل می دهند مساله گروه سنی مورد تحقیق اهمیت بیشتری می یابد. زیرا الگوهای برخورد اجتماعی با یک گروه سنی متفاوت است و در مقابل الگوهای رفتار اجتماعی گروه های سنی نیز با هم تفاوت می یابند. مطالعات دوران کودکی شامل بدو تولد تا سن بلوغ و مسئولیت پذیری اجتماعی است که معمولا با اندکی انعطاف مبتنی بر نظریه‌ها، فرهنگ‌ها و جوامع مختلف ۱۵-۱۸ سالگی در نظر گرفته می شود و بنابراین نوجوانی نیز در این حیطه قرار می گیرد (کوسارو، ۱۳۹۳). پیمان نامه جهانی حقوق کودک، کودک را زیر ۱۸ سال در نظر گرفته است. اگر مسئولیت پذیری اجتماعی (با توجه به قوانین جزایی، حقوقی و عرفی) را ملاک ورود به دوره جوانی قرار دهیم، گرچه این سن در ایران قطعی نبوده و در موقعیت های متفاوت متغیر است، می توان سن ۱۸ سالگی را به عنوان سن پایان نوجوانی مد نظر قرار داد.
اینکه مصاحبه شوندگان شامل نوجوانان چه سنینی باشند، به لحاظ روش شناختی و دقت در تحقیق، اهمیت دارد، اما در مطالعه اجتماعی نباید در دام این تصور افتاد که رشد بیولوژیک یا سنی کودکان به طور اجتناب ناپذیر یا ضروری باعث چنین تفاوت های اجتماعی می شود (جیمز, جنکس و پروت ۱۳۸۵, ۴۰۷). تنوع فرهنگی در کیفیت دوران کودکی و همچنین نوجوانی به عنوان مفهومی که برساخت اجتماعی آن بسیار متاخر است و در جوامع غیرمدرن حتی می توان گفت برساخت نشده است، خود شاهدی بر این مدعاست که سن، عامل الگوهای رفتار اجتماعی نیست. بر همین اساس در تحقیق حاضر برگزیدن مصاحبه شوندگان از میان نوجوانان بالای ۱۴ سال به دلیل آمادگی بیشتر آنان برای درگیر شدن در تحقیق بوده است و نه صرفا به دلیل اینکه در یک سن مشترک، تجربه اجتماعی مشابهی فراهم می شود.

از سوی دیگر با توجه به این مساله که صحبت درباره جسم و امور جنسی به ویژه در میان کودکان و دختران قبل از ازدواج محدودیت‌های فرهنگی و اخلاقی دارد و همچنین به علت وجود سطوح متفاوتی از تجربه و آگاهی در این گروه، مصاحبه با دختران جوانی که به تازگی دوره نوجوانی را پشت سر گذارده‌اند و به لحاظ زمانی و ذهنی فاصله کمی  با آن دارند، با محدودیت‌های کمتری مواجه است. آگاهی و نگرش‌های این گروه به چند علت ارزشمند بود. اول اینکه این گروه با فاصله گرفتن از سن نوجوانی و ورود به فضاهای بزرگ‌تر اجتماعی مانند دانشگاه، فرصتی برای ارزیابی رفتارها و نگرش خود و دیگران در آن دوره کسب کرده‌اند و دیگر اینکه احتمال احتیاط در بیان نگرش و تجربه‌هایشان به دلیل فاصله گرفتن از موقعیت نوجوانی کمتر بود. همچنین این کار می توانست به افزایش اعتبار یافته های تحقیق کمک کند. زیرا به دست آوردن اطلاعات از منابع مختلف و هماهنگ بودن آن ها یا به اصطلاح مثلث بندی داده ها یکی از روش های افزایش اعتبار است.
از آنجا که مطالعه از نوع آسیب‌شناسانه نیست، الزامی  به جستجو برای موارد خاص با رفتارهای خارج از هنجارهای اجتماعی مطرح نبوده و تنها تلاش شده به تنوع سبک ها، کنش ها و نگرش های موجود در هر دو میدان توجه شود. در نتیجه برای انتخاب مشارکت‌کنندگان در تحقیق، به تجارب و نگرش های متفاوت آنان از جمله تجربه ورود به محیطی با تفکیک فضایی جنسیتی متفاوت، تجربه ارتباط هنجارمند یا غیرهنجارمند با جنس مخالف یا شکست‌ در برقراری ارتباط که می‌تواند در تبیین موضوع و فراهم شدن اطلاعات مورد نیاز کمک کند، توجه شده است.
یکی از روش‌هایی که می توانست برای انتخاب مصاحبه‌شوندگان مورد استفاده قرار گیرد، ورود از طریق مدرسه بود که بخش بزرگی از زمان نوجوانان در زندگی روزمره در این فضا سپری می‌شود. من اطلاع داشتم محدودیت‌هایی به علت موضوع و عنوان تحقیق برای ورودم به مدرسه ایجاد خواهد شد. زیرا پیشتر که با هدف و موضوعی متفاوت برای کسب مجوز ورود به مدرسه اقدام کرده بودم متوجه شدم که یکی از محدودیت‌های پرسش‌های تحقیق در مدارس، مربوط به مسائل جنسی است. از سوی دیگر ورود از طریق مدرسه این تهدید را ایجاد می‌کرد که گروه مورد مطالعه، محقق را به عنوان شخصی نزدیک و مرتبط با مسئولین مدرسه ارزیابی کرده و نگرش‌ها و رفتارهایشان را با احتیاط و حذف مواردی که از نظر گفتمان مدرسه و مسئولین آن ممنوع است، بیان کنند. در نتیجه تصمیم گرفتم از طریق دوستانی که به من اعتماد دارند کار را شروع کنم و به واسطه معرفی آنان به سایر افراد دسترسی یابم. پس از انجام مصاحبه های حضوری در هر دو میدان، دو مصاحبه گروهی مجازی در هر یک از دو میدان و با تعداد ۱۰ نفر در هر گروه، از طریق اپلیکیشن واتساپ نیز انجام شد که روش انجام و مزایا و محدودیت های آن در پایان این مبحث تشریح خواهد شد.
در مطالعه کیفی محقق ابزار تحقیق است و حضور در محل و موقعیت مورد مطالعه بخشی از فرایند و فنون تحقیق را تشکیل می دهد. از مشاهده معمولی تا مشاهده مشارکتی به عنوان دو سر یک طیف، تفاوت هایی وجود دارد که میزان مشارکت در میدان تحقیق آن ها را از یکدیگر متمایز می کند. مشاهده گر مشارکتی با دو هدف – مشاهده فعالیت ها، افراد و موقعیت ها و ورود به یک موقعیت- وارد میدان تحقیق می شود. مشاهده آگاهانه در مقابل مشاهده معمولی قرار دارد. به این معنی که ممکن است مشاهده گر در گذشته هم در همین میدان زندگی می کرده و نسبت به وقایع بی توجه بوده باشد. همچنین مشاهده گر باید دارای دید وسیع برای جمع آوری گسترده اطلاعات و نگرش امیک(رویکرد از درون) و اتیک(رویکرد از بیرون) و بازاندیشانه(همراه با درون نگری و استفاده از مشاهدات و احساسات خود) باشد(اسپرادلی ۱۹۸۰). در تحقیق حاضر مشاهده فضای خصوصی، عمومی و فضاهای تفکیک شده جنسیتی از جمله منزل مصاحبه شوندگان، فضاهای مورد استفاده آنان در اوقات فراغت (مانند بوستان های مخصوص بانوان، کافی شاپ، امامزاده ) و فضاهای مشابه اوقات فراغتی در هر دو میدان تحقیق از جمله اقدامات محقق برای آشنایی با زمینه و فضای زندگی روزمره مشارکت کنندگان تحقیق بود که ضمن توصیف میدان و توضیح یافته ها به کار گرفته شده است.

یکی از روش های مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، مصاحبه مردم نگارانه است. از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته در تحقیقات حوزه های مختلف استفاده می شود اما هنگامی مصاحبه به عنوان مصاحبه مردم نگارانه قابل تعریف است که محقق طی تحقیق روابط مداوم و دوستانه با مصاحبه شوندگان برقرار کند به طوری که مصاحبه شوندگان زمان و موقعیت کافی برای تبادل نظر واقعی با محقق را داشته باشند و مصاحبه به اندازه کافی باز باشد تا مصاحبه شونده بتواند به طور هدفمند معانی را که به وقایع می دهد، برای محقق توضیح دهد(هیل ۲۰۰۱). در این تحقیق گرچه محورهای اصلی تحقیق مشخص بودند، تلاش کردم مصاحبه بیشتر شبیه یک گفتگوی دوستانه باشد و مصاحبه شونده گفتگو را به سمت دغدغه های خود حول موضوع گفتگو هدایت کند. احساس راحتی مصاحبه شوندگان در بازگویی خاطراتی که گاه الزاما به موضوع ارتباط مستقیم نداشتند، نشان داده می شد. همچنین تلاش کردم بعد از مصاحبه ارتباط خود را از طریق تلفن و شبکه های مجازی با مصاحبه شوندگان حفظ کنم و در برخی موارد جلسه دوم گفتگو با تقاضای محقق یا مصاحبه شونده برگزار شد.
محورهای مصاحبه عبارتند از: ۱- شرح حال فرد. ۲- شیوه‌های ارتباط اجتماعی(سبک زندگی، قواعد و هنجارهای خانوادگی) با جنس مخالف از دوره کودکی تا کنون. ۳- شیوه‌های دریافت یا دستیابی به اطلاعات در حوزه جنسی. ۴- میزان احساس امنیت و نگرش در مورد عوامل موثر بر احساس امنیت در شهر. ۵- نگرش در مورد هویت جنسی و جنسیتی در دوره کودکی و نوجوانی. ۶- نگرش در مورد ویژگی‌های جنسی زن و مرد. ۷- کنش‌ها و نگرش‌ها نسبت به بدن خود. ۸- کنش ها و نگرش ها درباره شیوه استفاده از فضاهای شهری و رابطه اجتماعی با جنس مخالف.
۴ نفر از دخترانی که در قم با آن‌ها به طور حضوری مصاحبه کردم ۱۶ و ۱۷ ساله بودند و ۴ نفر دیگر از ۲۲ تا ۲۴ سال سن داشتند. یکی از دختران نوجوان در سن ۱۶ سالگی و یکی از دختران جوان مورد مصاحبه در سن ۲۱ سالگی ازدواج کرده بود. اولین مصاحبه ها را با کسانی شروع کردم که از پیش با آنان آشنایی داشتم و بنابراین گفتگو به راحتی و روانی آغاز شد. موضوع مورد بحث، مساله‌ای نبود که قبلا در مورد آن با هم گفتگو کرده باشیم، اما مشاهدات من از زندگی روزمره آن‌ها از حدود ده سال پیش انجام شده و شاید اولین جرقه‌ انتخاب موضوع این تحقیق از همین مشاهدات زده شد. بعد از آن از هر کدام از مصاحبه‌شوندگان خواستم افراد دیگری را برای مصاحبه در مورد این موضوع معرفی کنند. در بیشتر مواقع سعی می‌کردم خودم محلی را برای مصاحبه پیشنهاد ندهم و منتظر شوم تا مصاحبه شوندگان خودشان در مورد این که کجا برای صحبت کردن راحت‌تر هستند اظهار نظر کنند. این شیوه کمک می‌کرد تا متوجه شوم آن‌ها عملا به چه مکان‌هایی از شهر آشنایی دارند و رفت وآمد می‌کنند. در نهایت ۵ قرار مصاحبه در منزل خود مصاحبه شونده یا دوستی که او را معرفی کرده بود گذاشته شد و تنها در یک مورد یک گفتگوی گروهی در کافی شاپی که دختران جوان معرفی کرده بودند و یک مورد در بوستان نرگس قم صورت گرفت.
تعیین محل ملاقات با دختران برای دستیابی به الگوهای انتخاب فضا در زندگی روزمره دختران کمک کننده بود. به ویژه به این علت که طی فرایند انتخاب محل ملاقات، معمولا بوستان بانوان قم پیشنهاد می‌شد، اما در نهایت به علت عدم موافقت یکی از والدین در رفتن به این مکان یا ناهماهنگی‌های دیگر، محل قرار تغییر می‌‌کرد و در نهایت همان فضای منزل به عنوان راحت‌ترین فضا، برای دختران نوجوان شناخته می‌شد. البته دلیل دیگر این انتخاب، به ویژه در مورد مصاحبه‌های اول، آشنایی قبلی و نزدیکی به لحاظ خانوادگی بود که ورود به فضای خصوصی اشخاص را راحت‌تر می‌کرد.
مصاحبه‌های دو نفری و گروهی در مقایسه با مصاحبه‌های انفرادی مزایا و معایبی داشتند. گفتگوی همزمان با دو نفر که از پیش با هم آشنایی دارند، باعث می‌شد فضای دوستانه و صمیمانه برای گفتگو راحت‌تر ایجاد شود. همچنین دو مشارکت کننده می‌توانستند معانی و خاطراتی را برای یکدیگر تداعی کنند و حتی گاه یکدیگر را به چالش بکشند. این مساله چند بار عملا برای من اثبات شد. زیرا در برخی از مواقع گفتگو با یک نفر شروع می‌شد و نفر بعدی پس از مدتی به ما می‌پیوست. اضافه شدن نفر سوم به گفتگو فضا را به کلی تغییر می‌داد و رابطه را نزدیک‌تر و پاسخ‌ها را مفصل‌تر می‌کرد. در واقع یخ مصاحبه‌شوندگان در حضور دوستشان زودتر ذوب می‌شد و کمتر پیش آمد که بخواهند مساله‌ای را از دوست خود پنهان کنند. آنان تا حد زیادی محرم اسرار یکدیگر بوده، با تجربه‌ها و نگرش‌های یکدیگر به خوبی آشنا بودند.
از طرف دیگر این امکان وجود داشت که حضور فرد یا افراد دیگر، چه آشنا و چه غریبه، فرصت و امکان مطرح کردن برخی تجربیات یا عقاید را از مشارکت کننده بگیرد. برای به حداقل رساندن این احتمال سعی کردم بعد از آشنایی در مصاحبه‌ی اول ارتباط خود را با مشارکت کننده حفظ کنم و در بعضی موارد گفتگوی حضوری مجدد در مکان و موقعیتی متفاوت را نیز ترتیب دادم. در عمل مزایای مصاحبه گروهی بیش از معایب آن بود. اما در برخی موارد حضور یکی از مادران، به دلیل برگزاری جلسه در منزل، باعث محدودیت در بیان بعضی مسائل می‌شد که معمولا در ارتباط‌ها و گفتگوهای بعدی نکات و موارد مطرح نشده، مورد بحث قرار می‌گرفتند.
هماهنگی زمان و مکان مصاحبه‌ها با مسائل دیگری نیز همراه بود. دختران نوجوان به خصوص در سال تحصیلی فرصت و اجازه کمتری برای حضور در مکان‌های اوقات فراغتی مانند بوستان بانوان دارند. اما حضور در منزل یکی از دوستان نزدیک (به لحاظ آشنایی خانواده‌ها و نزدیکی مکانی) راحت‌تر امکان‌پذیر است. حتی برای رفت و آمد به منزل دوست نزدیک، یکی از مصاحبه شوندگان ملزم به همراهی یکی از والدین بود. همین مساله باعث شد که در میان مصاحبه، گفتگو را ناتمام رها کند. زیرا پدرش با او تماس گرفت و گفت در حال بازگشت به منزل است و سر راهش باید او را هم بازگرداند. او که بیش از دیگران به صحبت در مورد موضوع گفتگو اشتیاق داشت، جلسه را ترک کرد و پس از آن طی پیامی خواهش کرد این مصاحبه حتما در زمان دیگری پی گرفته شود.
حداقل زمان انجام مصاحبه یک ساعت بود، اما در مصاحبه‌های گروهی به ۴ ساعت هم می رسید. در مصاحبه های گروهی تلاش کردم با ایجاد ارتباط دوستانه و فرصت دادن به همه مصاحبه‌شوندگان برای بیان عمیق نگرش‌ها و احساساتشان، به شناخت عمیق‌تری از ارتباط هویت جنسی با فضای اجتماعی دست یابم.

در کرج شش نفر از دختران مورد مصاحبه حضوری ۱۴ تا ۱۷ سال، پنج نفر ۱۹ تا ۲۲ سال داشتند. هیچ یک از دختران مورد مصاحبه در کرج ازدواج نکرده بودند. آشنایی با این مشارکت کنندگان از چند طریق ممکن شد. با دو نفر از آنان توسط همسرم که استاد درس اقتصاد در دانشگاه پیام نور بود آشنا شدم. همچنین شش نفر دیگر توسط دانشجویان معرفی شدند. دو نفر از مصاحبه شوندگان با معرفی مدیر یک کانون فرهنگی بانوان(که بیشتر مادرانشان در این مرکز فعالیت می کردند)، با من همکاری کردند. با توجه به تنوع بیشتر در سبک زندگی شهروندان کرج، در مورد معرفی موضوع و جستجوی مصاحبه شوندگان مورد نظر، این توضیح برای افراد داده می شد که سبک زندگی انعطاف پذیر و آسان گیرانه در تفکیک فضایی جنسیتی مد نظر است. به عبارت دیگر به دنبال کسانی بودم که از طرف خانواده کمتر درگیر سختگیری های تفکیک فضایی در مهمانی های خانوادگی، بازی کودکان و خارج شدن از منزل در مورد نوجوانان هستند. البته این گروه بر اساس مشاهدات من و مصاحبه ها نوع غالب سبک زندگی در کرج را دارند. اما به هر روی سبک زندگی سنتی یا محافظه کارانه با تاکید بر انتظام فضایی جنسیتی نیز در فرهنگ ایرانی ریشه دار و با گفتمان غالب اجتماعی و سیاسی هماهنگ است و در شهرهای مختلف دیده می شود. به همین دلیل گرچه توضیح فوق به معرفی کننده داده شده بود، دو نفر از کسانی که معرفی شدند کمتر به سبک زندگی مورد نظر من نزدیک بودند. اما گفتگو با آن ها این موضوع را برای من روشن تر کرد که حتی والدین سنتی تری که در شهری مانند کرج زندگی می کنند، به لحاظ انعطاف بیشتر در سیاست های تربیتی خود با والدین نوجوانان در شهری مثل قم تفاوت دارند.
مزایا و ملاحظات مربوط به مصاحبه های گروهی و انفرادی که در مورد میدان قم توضیح داده شد در اینجا هم صادق بوده است. ۸ جلسه مصاحبه یک تا ۴ ساعتی انجام شد که دو مورد از آن ها همزمان با مشارکت دو نفر و بقیه مصاحبه ها با مشارکت یک نفر انجام شد. پس از پایان مصاحبه ها سعی کردم ارتباطم را از طریق تلفن و شبکه های مجازی با افراد حفظ کنم و برخی پرسش و پاسخ ها از این طریق ادامه پیدا کرد. در مورد محل مصاحبه نیز همچون میدان قم تعیین مکان و زمان مصاحبه را به مشارکت کننده واگذار کردم تا ترجیحات و انتخاب آن ها را در این زمینه نیز بررسی کنم. بدین ترتیب مصاحبه ها در مکان های مختلف مثل دانشگاه، فوت کورت، کافی شاپ، امامزاده، کانون فرهنگی و در یک مورد تلفنی انجام شدند.
پس از اتمام مصاحبه های حضوری و به منظور تکمیل یافته ها از مصاحبه گروهی مجازی نیز استفاده شده است. انتخاب این روش برای مصاحبه بعد از تلاش زیاد برای هماهنگ کردن جلسه مصاحبه حضوری و عدم موافقت افراد بیشتری برای این نوع مصاحبه بود. حضور در یک مکان و گفتگوی رو در رو چنان که پیشتر تشریح شد می تواند مزایای بسیاری برای محقق و درک و تفسیر عمیق تر واقعیت مورد تحقیق داشته باشد. اما محدودیت های تحقیق که در انتها، دوره قرنطینه به دلیل همه گیری کووید۱۹ نیز به آن افزوده شد نهایتا من را بر آن داشت که پیشنهاد مشارکت کنندگان مبنی بر ادامه تحقیق از طریق مصاحبه در گروه های مجازی را بپذیرم. البته خود این پیشنهاد نیز حاکی از نقش پررنگ فضای مجازی در زندگی این نوجوانان است.
بنابراین در هر دو میدان با کمک یکی از مشارکت کنندگان که با وی آشنایی نزدیک داشتم توانستیم دو گروه مجزا در شبکه اجتماعی «واتساپ» تشکیل دهیم. در هر یک از این دو گروه محقق هدف و روش انجام تحقیق و محرمانگی اطلاعات مصاحبه شوندگان و داوطلبانه بودن ادامه مصاحبه را توضیح داد. البته شاید با توجه به این که شرایط فضای مجازی متفاوت است، برخی از این توضیحات بدیهی به نظر می رسند، اما گاه به همدلی و همراهی بیشتر افراد به تحقیق کمک می نمایند. پس ازاضافه شدن افراد مختلف و ترک گروه توسط کسانی که تمایلی به مشارکت نداشتند، در نهایت هر یک از گروه ها دارای ۱۰ عضو فعال شدند که بین ۱۵ تا ۱۹ سال سن داشتند. هر روز چند سوال در قالب یکی از محورهای ذکر شده مطرح می شد و توسط اعضا مورد بحث قرار  گرفته و پس از اطمینان از کفایت بحث، مبحث بعدی طرح می  گردید.
علاوه بر انعطاف پذیری زمانی و مکانی در مصاحبه گروهی در فضای مجازی، از مزایای دیگر، امکان ادامه بحث به طور همزمان در فضای خصوصی بین دو نفر از اعضای گروه است. اگر یکی از مصاحبه شوندگان مایل به پاسخگویی در جمع نباشد، می تواند به طور خصوصی به محقق پاسخ دهد. پاسخگویان فرصت کافی برای تفکر درباره پاسخ های خود و دیگران را دارند و می توانند هر زمان که شادابی و انگیزه شرکت در گفتگو را دارند، اقدام به پاسخگویی کنند. همچنین افراد به راحتی می توانند در صورت عدم تمایل به ادامه گفتگو بدون محذوریت های اخلاقی ناشی از روابط شخصی و دوستانه با محقق، گروه را ترک نمایند. البته این موضوع به معنی خشک بودن روابط در گروه مصاحبه نبوده است و در دو گروه مذکور روابط دوستانه قبلی بین اعضا و تلاش محقق برای شکل گیری روابط دوستانه و دوری از ایجاد رابطه خشک و رسمی، باعث شده بود گفتگوها به طور صمیمانه پیگیری شوند و اعضا امکان و آزادی شرح نظراتشان را از طریق ارسال متن و صدا داشته باشند. شکل گیری رابطه دوستانه و جلب علاقه مشارکت کنندگان به شرکت در بحث از این طریق برای محقق محرز شد که در هر دو گروه با اعلام پایان گفتگو و پایان سوالات تحقیق، برخی از اعضا اظهار ناراحتی کرده و علاقه مند به ادامه گفتگو در این قالب بودند.

این مطلب دنباله دار، پایان نامه دکترای نویسنده در رشته انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است که روزهای چهارشنبه هر هفته منتشر خواهد شد.