انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سفرنامه جنوب هند (۲۶)

در خیابان اصلی به مکانی برخوردم که بالای آن نوشته بود Greenix Village  ساختمانی بسیار بزرگ که از چوب ساخته شده بود و  در ورودی آن مجسمه فلزی تمام قد زنی که در دستانش ظرفی پر از گل های زرد رنگ را گرفته بود دیده می شد جلوی این مجسمه ظرف فلزی بزرگ پر آبی که در آن یک گل نیلوفر آبی  به رنگ صورتی قرار داشت و بر روی پایه ایی سنگی نهاده شده نیز دیده می شد همه این نمادهای شادی آور برای خوش آمد گویی به بازدید کنندگان قرار داده شده بودند و درواقع ایجاد فضایی مسرور کننده برای بازدید کنندگان ,این مرکز برای زنده نگه داشتن  سنت های فرهنگی , اجتماعی و هنرهای بومی ایالت کرلا در سال ۲۰۰۶ میلادی تاسیس شده و کلاس هایی برای:

  • آموزش یوگا
  • آموزش مدیتیشن
  • آموزش رقص های سنتی – کلاسیک جنوب هند مانند:

کاتاکالیKhatakali

بهارت ناتیام Baharatnatyam

کودیاتام Koodiyattam

موهینی یاتام Mohiniattam

هنر رزمی سنتی به نام کالاری پایاتو Kalaripayattu  که یکی از کهن ترین هنرها و روش های رزمی در هند می باشد و تاریخ آن به قرن سوم قبل از میلاد برمی گردد و در کتب باستانی هند نیزدرباره آن توضیحات فراوانی داده شده است این هنر درواقع  روش های مختلف استفاده از شمشیر,  نیزه ,سپر , تیر و کمان و سیلام بام Silambam  که نوعی چوب بلند بامبواست را توضیح می دهد

  • آموزش طب سنتی هند یا آیورودا Ayurveda
  • آموزش هنرهای دستی ایالت کرلا

وجود داشت

این مکان هم چنین دارای بخش های مختلفی چون:

موزه فرهنگی که در آن عکس ها ,نقاشی ها و صنایع دستی کهن این ایالت را به نمایش گذارده است

تور یک روزه آشنایی و معرفی آثار تاریخی و فرهنگ گذشته قلعه کوچی  برای توریست ها و هم چنین دانشجویان رشته های تاریخ و مردم شناسی

اسپا Spa  که براساس طب سنتی هند اداره و هر کس می تواند با پرداخت مبلغی از خدمات آن که شامل ماساژ و حمام های طبی می شود استفاده کند

تالار کنسرت برای اجرای برنامه های فرهنگی و نمایش فیلم و تئاتر

و در آخر تالاری که در آن هنرمندان صنایع مختلف دستی ایالت کرلا به صورت زنده مراحل ساخت  هر کدام از آن ها را به نمایش می گذارند

وجود دارد

Greenix Village   دارای بخش های دیگری  چون :

رستوران سنتی

فروشگاهی برای فروش کتاب و سی دی ,عتقیه جات و صنایع دستی

گالری هنری برای به نمایش  گذاردن هنر هنرمندان معاصر ایالت کرلا

رستوران ایتالیایی

نیز بود


ورودی مرکزGreenix Village   در قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند

پوستری بر روی دیوار ورودی چسبانده شده بود که در آن  برنامه رقص سنتی – کلاسیک کاتاکالی Katakali  را نشان می داد نگاهی به آن کردم دقیقا ساعت شش امروز عصر بود چه جالب دو مکان مختلف اما یک برنامه و یک ساعت مشترک ترجیح دادم فعلا به دیدن این مکان بپردازم تا بعد تصمیم بگیرم که کجا می خواهم بروم وارد شدم از ابتدای در ورودی به ردیف و در دو طرف راهرو مجسمه بزرگ خدایان هندو را چیده بودند اولی گانش Ganesh  بود خدایی با سر فیل و بدن انسان پسر شیوا و پروتی دومی الهه سرسوتی Sarasvati  ایزد بانوی هنر ,موسیقی , دانش و ادبیات و شعر او ساز زهی وینای Vinai  را با ظرافت در دستان خویش گرفته بود  ,بعدی کریشنا Krishna  خدایی که همواره مشغول نواختن نی خود به نام بانسوری Bansuri  است و در نهایت الهه لکشمی Lakshmi  ایزد بانوی پول و ثروت که در اطراف و روبرویش سکه های طلایی قرار داشت در انتهای راهرو  وارد تالاری شدم که در آن نوعی قایق سنتی چوبی بزرگ و بلند بر روی سکوهای سنگی  قرار داده  شده بود سر قایق به شکل حلزونی بزرگ پیچ خورده به زیبایی تراشیده و انتهای آن نیز به همان شکل حلزونی اما در ابعاد کوچکتر تاب خورده و به درون پیچیده بود این نوع قایق در زبان مالایالام چوندن والام  Chundan Vallam  نامیده می شود که به معنی قایقی به شکل مار است و حدود ۳۰ تا ۳۵ متر طول  و  ۶۴ تا ۱۲۰ مرد در آن نشسته و به سرعت پارو می زنند این قایق ها در مسابقه سنتی قایقرانی به نام والام کالی Vallam Kali  که اصلا به معنی مسابقه قایقرانی می باشد و در ماه سپتامبر ( شهریور) در هنگام جشنواره کشاورزی اونم Onam  برگزار می شود , تاریخچه این مسابقات درواقع به قرن ۱۳ میلادی بازمی گردد یعنی زمانی که دو پادشاه  این منطقه بر سر تصاحب سرزمین های یکدیگر دست به جنگ شدیدی زدند  یکی از آن ها برای بدست آوردن پیروزی دستور داد تا قایق هایی بدین شکل ساخته تا بتواند در جنگ دریایی  سرعت عمل خویش را بالا ببرد ,درهنگام مسابقه مردان پارو زن باید آهنگی به نام وان چی پتو Vanchipattu  که به معنی آواز قایق می باشد را همگی با هم و یک صدا بخوانند


قایق سنتی چوندن والام در مرکز Greenix Village  قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند

به سمت تالار دیگر رفتم که در آن عکس های قدیمی از مردم کرلا و زندگی سنتی آنان به دیوار نصب شده بود  این عکس ها را انگلیسی ها  در مدت استعمار خود  یعنی  قرون ۱۹ و ۲۰ میلادی گرفته بودند دوتا از عکس ها نظرم را به خود جلب کرد اولی عکس زنان محلی بود که پارچه سفیدی را مثل لنگ به قسمت کمر تا پایین پاها پیچیده و بخشی باریک از پارچه را از جلوی بدن آورده از میان سینه ها رد کرده و در پشت سر گره زده بودند یعنی درواقع بخش بالایی بدن نیمه لخت بود ,گردنبندهای طلایی بر گردن و گوشواره های بزرگ نیز بر گوش آویزان کرده بودند,موهای سیاه و پرپشتشان را به دقت روغن مالیده و بسیار مرتب در پشت سر گلوله  کرده بودند همگی پابرهنه و پوست صورت و بدنشان یک دست قهوه ای بود این عکس نشان دهنده پوشاک سنتی زنان قبایل این ناحیه در حدود دویست سال پیش بود زیرا امروزه دیگر نمی توان این نوع پوشاک را حداقل در ایالت کرلا یافت درواقع بر اثر نفوذ مدرنیسم کاملا ناپدید شده است نکته مهم دیگر که این عکس نشان دهنده آن بود رسم پرداخت مالیات بر پوشاندن سینه برای زنان طبقه پایین در ایالت کرلا در بین قرون ۱۸ تا ۱۹ میلادی بوده است در این رسم زنان کاست های پایین حق پوشاندن سینه و بخش بالایی بدن خویش را نداشته اند مگر با پرداخت مالیاتی به حکومت وقت کرلا یعنی پادشاهی ترانوانکور Tranavancore  به این رسم مولکارام Mulakkaram   گفته می شده است  این رسم تا سال ۱۹۲۴ میلادی اجرا می شد تا در این سال یکی از زنان  کاست پایین با بریدن سینه های خود با داس به اعتراض با این  مساله برخاست پس از این واقعه مردم کرلا برای مبارزه با این رسم ضد زن به پا خاسته اعتراض های گسترده ادامه یافت و این قانون در نهایت لغو شد   ,عکس دیگر از دو تاجر عرب و خانواده هایشان بود که برای سلطان عمان کار می کردند و در کرلا ازدواج کرده بودند زنان ایشان چهره ای کاملا هندی اما پوشاکی عربی بر تن داشتند پیراهن بلند گلدوزی شده به همراه چادری سیاه که جلوی آن کاملا باز بود بر تن داشتند بخوبی می شد پیراهن و دیگر تزیینات را از زیر چادر نیمه باز مشاهده کرد گردنبندها و النگوهای جواهر نشان بر گردن و دست هایشان و حلقه ای طلایی بر بینی به نظر می رسید ایشان پس از ازدواج مسلمان شده و یا شاید هم متعلق به خانواده ای مسلمان در کرلا بوده اند واقعا برایم جالب بود عکس های قدیمی حاوی چه نکات تاریخی – فرهنگی هستند


تالار نمایش  مرکز Greenix Village   در قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند

 از تالار بیرون رفتم و در انتهای دالان زیر یک آلاچیق سقف دار چوبی شیروانی مانند که بر شش ستون استوار شده بود قرار داشت و  مجسمه لاک الکل شده شیوا در حال رقص کیهانی که به آن ناتاراج Nataraja  که در زبان سانسکریت به معنی  پادشاه رقص است ,  وجود داشت  درواقع این کلمه از دو واژه ناتا Nata که در زبان سانسکریت به معنی رقص ,نمایش و حرکت می باشد و راج Raja  به معنی پادشاه  تشکیل شده است زیر پایش دیو کوتوله ای به نام آپسمار Apasamara  را نهاده و در حال پایمال کردن اوست این دیو نماد جهل و نادانی در هندویسم می باشد پای دیگرش در هوا معلق بود و چهار دست داشت  که در هر کدام چیزی قرار داشت در یکی در دستانش طبل کوچکی به نام دمارو Damaru  بود   پشت سرش دایره ایی آتشین وجود داشت که نشانه آتش کیهانی در فلسفه کیهان شناسی هندویسم  است و بر مبنای آن همه چیز از آتش کیهانی نخستین آفریده شده است موهایش کاملا باز و پراکنده بود که نمادی از انرژی بالقوه خود رقص ,وحشی بودن و به حالت خلسه و وجد فرو رفتن  می باشد, تالار دیگری در انتهای این دالان قرار داشت وارد آن شدم شگفت انگیز بود سرتاسر این تالار مجسمه هایی با  پوشاک سنتی مردم ایالت کرلا و هم چنین پوشاک خاص جشنواره های این منطقه تزیین شده بود بر روی تمامی دیوارها تابلوهایی که در آن نقاب ها و صورتک هایی که در مراسم ویژه و جشنواره های محلی از آنها  استفاده می شود وجود داشت  در زیر هر عکس توضیحات خاصی  در شرح حال آن نقاب و هم چنین توضیحاتی درباره علامات و اشارات دست,صورت و چشم  که به آن در سانسکریت مودرا Mudra  می گویند نصب شده بودند


تندیس رقصنده رقص کلاسیک – سنتی کاتاکالی درمرکز Greenix Village  قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند

 رقصنده های رقص های سنتی – کلاسیک هند با استفاده از این علامات و اشارات مفهوم و معنی داستان هر رقص را بیان می کنند  در میان تالار بر روی سطح بلند چوبی یک قایق ماری چوندن والام اما در ابعاد کوچک تر را قرار داده بودند شروع به بررسی و یاداشت برداری از آن ها کردم نخستین مجسمه مردی با پوشاک سنتی کشور سری لانکا  دومی مردی در پوشاک خاص جشنواره تیام Theyyam  که چهره اش به شکل خاصی رنگ آمیزی و نقاشی کرده بودند پوشش سر او  به شکل کلاهی بزرگ بود که از گیاهان محلی درست شده  و بر روی آن تزیینات فلزی ویژه ای نصب گردیده بود , بعدی زنی با لباس رقص سنتی – کلاسیک کاتاکالی  , چهارمی مردی که پوشاک  رقص سنتی – کلاسیک کاتاکالی را پوشیده بود , پنجمی زنی که لباس مخصوص رقص سنتی – کلاسیک موهینی یاتام Mohiniyattam  بر تن داشت این لباس از یک ساری شیری رنگ که در سرتاسر آن حاشیه هایی به رنگ طلایی پهن دارد تشکیل شده که به طرز خاصی به دور بدن پیچیده می شود  جلوی آن به شکل زیبایی پلیسه شده و با بلوزی کوتاه به نام چولی Choli  پوشیده می شود رقصنده موها را به شکل گلوله ای بزرگ در یک طرف سر جمع کرده و به دور آن گل های سفید یاس خوشبو را به شکل زیبایی می پیچد

 


شتندیس رقصنده جشنواره تیام در مرکز Greenix Village  قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند

از تالار خارج شدم و از در بیرون رفتم ساعت حدود دوازده ظهر بود گرسنه نبودم پس تصمیم گرفتم تا مکان های دیگر قلعه کوچی را نیز ببینم  جاده باریکی  به سمت بازار قدیمی ادویه  Spice Market  می رفت می خواستم پیاده به آن سمت بروم پس وارد جاده شده و آرام به آن سمت روان شدم در هر دو طرف جاده  دریا , خانه ها و ویلاهای قدیمی و مغازه های کوچکی وجود داشتند هوا بسیار مطبوع بود  و احساس خوبی داشتم کوچی در گذشته به تجارت ادویه معروف بوده و هلندی ها ,پرتغالی ها , انگلیسی ها , اعراب و چینی ها برای خرید و فروش ادویه جات به اینجا رفت و آمد داشتند  قبل از این که کوچی به بندری برای تجارت تبدیل شود بندر کوزی کوده Kozhikode  که در ۱۷۰ کلیومتری شمال کوچی قرار دارد مورد استفاده تجار قرار می گرفت دوباره به جاده نگاه کردم مردی در کنار جاده از یک تلمبه دستی  مشغول پر کردن آب در تعدادی کوزه های فلزی بزرگ و کوچک بود معلوم بود این روستا هنوز آب لوله کشی ندارد و با همین تلمبه های دستی روزانه آب مورد نیاز خود را تامین کرده و استفاده می کنند بسیار جالب هند یک کشور در حال توسعه است با جمعیتی زیاد ,وسعتی به بزرگی یک شبه قاره و منابعی کاملا محدود که برای ایجاد و تاسیس زیر ساخت های خود احتیاج به کمک و سرمایه گذاری کشورهای ثروتمند دیگر در دنیا دارد عکسی گرفتم و به راه خود ادامه دادم