از کیش ِ خدای گیاهان اوزیریس[۱] در مصر باستان گرفته تا جشن آغاز تابستان[۲] در ساردینیای ایتالیا، از جشن مارونی عید الباربارا[۳] در لبنان و مراسم پیرامالای کالار[۴] در تامیلنادوی هند، تا جشن نوروز باستانی[۵]؛ نماد ِ دانۀ جوانهزده در آب، نقش مهم و محوری ایفا مینماید. جوانههای گندم، جو یا عدس، ارزن یا ترتیزک در آب سبز میشوند و جلوهای از حرکت و سرزندگی، شکوفایی و رونق به نمایش میگذارند.
هرچند جشنهای ایرانی از دیرباز به مناسبتهای مختلف در حوزۀ جغرافیایی فرهنگ ایرانی برپا میشد: گاه یک واقعه نجومی مانند واقع شدن خورشید در نقطههای اعتدال بهاری و پاییزی، یا انقلاب تابستانی و زمستانی، انگیزه جشن بود و همین جشنها در دورههای مختلف زندگی اقوام ایرانی، آغاز سال را اعلام میکرد. مانند جشنهای نوروزی در بهار، جشن مهرگان در پاییز، جشن شب چلۀ تابستان و شب چلۀ زمستان.
نوشتههای مرتبط
نوروز در لغت به معنای «روز نو»، در محدوده جغرافیایی خود به هجاهای مختلف: نوروز، ناوروز، نیوروز، نیروز، ناوریز، … تلفظ میشود. امروزه آیین باستانی نوروز به عنوان یکی از اولین جشنها و نیایشهای مردم جهان در طول تاریخ حیات بشری، زنده و بالنده برگزار میشود. و همچنان رسم جوانه زدنِ بذر (گندم، جو، عدس، نارنج، لیمو، …) به عنوان محور سفره هفتسین به شمار میرود که هر بهار حدود ۳۰۰ میلیون نفر را در سراسر جهان گرد هم میآورد تا نوروز را جشن بگیرند. ایرانیان و سایر همنشینان نوروز (در قلمرو جغرافیای گستردۀ جشن نوروز)، رویش سبزه را جلوهای از تازگی و برکت زندگی میدانند.
بیرونی در آثارالباقیه مینویسد: پس مردم این روز را نوروز خواندند و هر کس به یُمن و مبارکی در تشتی جو کاشت و این رسمِ سبزه نشانیدن در ایام نوروز از آن زمان تا به امروز باقی است.
فرهوشی در کتاب ارزشمند جهان فروری[۶]، در باره آیین نوروز مینویسد: نوروز جشن زایش کیهانی مردمان و آفرینش انسان است. در این زایشها گرچه شمار مردمان افزایش گیرد، نیروی اورمزدی بیشتر خواهد گشت و نیروی اهریمن شکست خواهد یافت.
وی یکی از مهمترین نمادهای تلاقی بهار، اعتدال بهاری و جشنهای آیینی نوروز را، سبزۀ نودمیده میداند: سبزهها را گاه به شمار هفت و گاه به شمار دوازده که شمار مقدس برجها است، پیش از نوروز در قابهای گرانبها سبز میکردند. در کاخ پادشاهان بیست روز پیش از نوروز دوازده ستون از خشت خام برمیآوردند و بر هریک، یکی از غلات را میکاشتند و خوبروییدنِ هریک از آنها را به فال نیک میگرفتند و بر آن بودند که آن دانه در آن سال پربار خواهد بود. معمولا بر روی ستونها گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، باقلا، نخود و کنجد میکاشتند و در روز ششم نوروز آنها را برمیچیدند و به نشان برکت و باروری در تالارها پخش میکردند.
فرهوشی میافزاید: خانوادهها معمولا سه قاب از سبزهها به نماد هومت (اندیشه نیک)، هوخت (گفتار نیک) و هوورشت (کردار نیک) بر خوان مینهادند و معمولا در کنار آنها گندم و جو و ارزن که مایه بزرگ خوراک مردم بود سبز میکردند تا موجب برکت و فراوانی این دانهها در سال نو گردد. اینان نماد امرداد امشاسهند (بی مرگی، رستگاری و جاودانگی) بودند که بایستی در خوان نوروزی جای داشته باشند. مردم بر آن بودند که فَروَرانِ نیاکان، موجب بالیدن و سرزدن سبزهها و دانهها به هنگام بهار میشوند، از این رو تمثیلی از این باروری بر خوان نوروزی مینهادند.
سالوادور دونوفریو[۷]، انسانشناس ایتالیایی، در یادداشتی در تارنمای یونسکو با عنوان «نوروز : روز دانههای نو» آیینهای باستانیِ مشترک مرتبط با سبزۀ جوانهزده را میان ملل مختلف بررسی کرده است[۸]:
در یونان باستان، در قرن پنجم قبل از میلاد، دانههای ادویه، ذرت و غلات را در ظروف سفالی یا سبد میکاشتند،که باغ آدونیس[۹] نامیده میشد. در جشنواره آدونیس[۱۰] که اواسط جولای هر سال برگزار می شود، برای گرامیداشتِ عاشقِ فانیِ الهه عشق، آفرودیت[۱۱]، جوانهْ سبز میکنند.
به گفته قوم شناس فرانسوی لوئی دومون[۱۲]، زنان متعلق به جامعه پیرامالای کالار در تامیل نادوی هند، وقتی میخواهند به عهد خود عمل کنند، گلدانهای متعادلی بر سر میگذارند – پر از اقلام مختلف، از جمله جوانههایی که از سبزشدن ِ هفت یا نٌه دانه در ظرف بهدست میآیند.
در پروانس فرانسه، چهارم دسامبر، روز سنت باربارا، رسم است که دانههای گندم از برداشت قبلی را در سه فنجان جوانه میزنند و آنها را روی میز “شام بزرگ” در بیست و چهارم دسامبر میگذارند. همین سنت در لبنان در میان مسیحیان مارونی از قومیت عرب و در سیسیل ایتالیا در میان ساکنان کاستلبونو در پالرمو وجود دارد.
در شهر کوچک باری ساردو در ساردینیای ایتالیا، روز ۲۱ ژوئن، روز انقلاب تابستانی، گروهی از زنان، نِنیری[۱۳] یا جوانههای سبزشده را – که با نان و میوه تزیین شده – روی سر خود در ظروف حمل میکنند. زنان از خیابانها به سمت دریا میروند و نِنیریهای خود را به دریا میاندازند.
در جشن نوروز نیز روز سیزدهم فروردین – به نام روز طبیعت – مردم به طبیعت رفته و سبزهها را با آرزوی سالی پر از فراوانی و برکت، به دامان طبیعت و نهرهای روان، رها میکنند.
نویسنده و پژوهشگر نامی در حوزه مردمشناسی، دکتر علی بلوکباشی تفأل به سبزه را بسیار دیرینه دانسته و می نویسد[۱۴]:
بیرونی در الآثارالباقیه به آئین رویاندن سبزه ازهفت صنف غله در هفت استوانه و تفأل به خوب و بد رویش آنها در زراعت در سال نو اشاره دارد و برای نشان دادن کهنبودگی آن، زمان این آئین را به دورۀ اساطیری و پادشاهی جمشید پیشدادی میرساند و این پادشاه را بنیانگذار این رسم نوروزی پس از سرکوب اهریمن که برکت را از مردم گرفته و درختان و گیاهان را از رویش و سبز شدن بازداشته بود، میان کشتگران میداند.
جاحظ در المحاسن از تداول این آئین در دربار ساسانیان یاد میکند: ۲۵ روز پیش از آمدن بهار، دوازده دانه از انواع غلات و حبوبات را بر دوازده ستون خشتی (که در فرهنگ ایران نشان و نمادی از ۱۲ ماه سال به شمار میآمده است) در دربار میکاشتند و به آنها تفأل میزدند. در ششمین روز نوروز، سبزینهها را در صحن فضای دربار میپراکندند و روز مهر (روز شانزدهم) از ماه فروردین آنها را جمع میکردند. دانههایی که رشد نیکوتر داشت، آنها را برای بذرپاشی درکشتزارها انتخاب میکردند، و باور داشتند که محصول بهتر و فراوانتری از این نوع دانهها به دست خواهند آورد.
انداختن سبزههای نوروزی در آب در روز سیزدۀ فروردین نیز که در این زمان میان زنان ایران مرسوم است، در فرهنگ ایران پیشینۀ دیرینه دارد و کم و بیش به سبزه در آب افکندن در آئین بابلی- سریانی در آسیای مقدم و در یونان شباهت میبرد. آرتور کریستن سن به نقل از فریزر شرحی از این آئین در نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران آورده است. بنابر آئین بابلی- سریانی، زنان دانههایی را که در جشن بهاریِ ادونیس میرویاندند و سبز میکردند، پس از هشت روز با پیکرههایی از آدونیس به دریا و آب جاری میافکندند، به این پندار که آمدن ابرها و بارش باران را در این فصل تضمین کنند.
- این مطلب نخستین بار در ویژهنامۀ ۱۴۰۴ منتشر شده است.
[۱] Osiris اوزیریس خدای باروری، کشاورزی، زندگی پس از مرگ، مردگان، رستاخیز، زندگی و پوشش گیاهی در باور دینی مردم مصر باستان بود.
[۲] The summer solstice celebrations شواهدی وجود دارد که انقلاب تابستانی در دوران نوسنگی از نظر فرهنگی مهم بوده است. بسیاری از بناهای باستانی در اروپا به ویژه، و همچنین بخشهایی از خاورمیانه، آسیا و آمریکا، با طلوع یا غروب خورشید در انقلاب تابستانی همسو هستند. اهمیت انقلاب تابستانی در بین فرهنگها متفاوت است، اما بیشتر آنها این رویداد را به نوعی با تعطیلات، جشنوارهها و آیینهای مرتبط با مضامین باروری میشناسند
[۳] عید البربارا یا روز سنت باربارا (به عربی: عید البرباره)، جشنی است که همه ساله در ۱۷ دسامبر (تقویم گرگوری) یا ۴ دسامبر (تقویم ژولیانی) در میان مسیحیان خاورمیانه در لبنان، در سوریه، اردن، فلسطین، اسرائیل و ترکیه، گرجستان به عنوان باربارو جشن گرفته میشود و اعتقاد بر این بود که باربارای مقدس هنگام فرار به طور معجزه آسایی از آزار و شکنجه نجات یافت: او از میان مزارع گندم تازه کاشته شده دوید، که فوراً رشد کردند تا مسیر او را بپوشانند این معجزه به طور نمادین با کاشت دانه های گندم (یا نخود، دانه جو، لوبیا، عدس و غیره) در روز عید سنت باربارا جشن گرفته می شود. دانهها جوانه میزنند و برای زیر درخت کریسمس استفاده میشوند.
[۴] The ceremonies of the Piramalai Kallar in Tamil Nadu, India,جشنهای پیرامالای کالار در تامیل هند مربوط به یک جامعه بومی در جنوب هند بوده و دارای آداب و رسوم خاص برای خود است.
[۵] آیین باستانی نوروز (ناوروز، ناوریز ، نواروز) در سال ۲۰۰۸ به عنوان نخستین میراث فرهنگی ناملموس ایرانی با عضویت هفت کشور (ایران، آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان ، ترکیه و ازبکستان در فهرست یونسکو به ثبت جهانی رسید؛ اما از آن جا که نوروز گسترهی وسیعتری را در بر میگیرد، مرزهای جغرافیایی را درنوردید و بار دیگر در سال ۲۰۱۶ با الحاق پنج کشور دیگر: افغانستان، عراق، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان در فهرست نمایندگان میراث فرهنگی ناملموس بشریت ثبت شده است. آیین نوروز بطور گسترده هرساله و روز اول فصل بهار، در دوازده کشور برپا شده و هر کشور آیینهای خاص خود را دارا است.
[۶] فرهوشی،بهرام، ۱۳۶۴، جهان فَروَری، نشر گاریان
[۷] Salvatore D’Onofrio(1966- )
[۸] Nowruz: The seeds of a new day, 2018
[۹] Gardens of Adonis
[۱۰] آدونیس مظهر تجدید حیات طبیعت در فرهنگ یونانی است
[۱۱]در اساطیر یونانی، آدونیس عاشق فانی الهه آفرودیت بود
[۱۲]Louis Dumont(1911-1998)
[۱۳] Su Nenniri (or even Nenneri) به روایت مدیترانهی قدیم، دانهای است که در شیشه با آب و خاک نگهداری میشود تا جوانه زده و سبز شود.
[۱۴] بلوکباشی، علی، ۱۴۰۳، تفأل به سبزه، بهاریه، تارنمای موسسه انسانشناسی و فرهنگ