کتاب «سلامت سوسیالیستی در مناظره با نئولیبرالیسم؛ جستارهایی انتقادی در انسانشناسی پزشکی و سلامت» به نقد نظام سلامت کنونی میپردازد.
کتاب از شش بخش تشکیل شده است نویسنده در بخش اول به طرح تحول سلامت میپردازد که به تعبیر او حاصل یک پژوهش نظاممند در این باره است. این طرح که بزرگترین طرح اجتماعی دولت روحانی بود، در این روزها به اصطلاح به گل نشسته است و ناتوانی خود را در مواجهه با مسائل مختلف (از جمله همهگیری کرونا و گسترش بیماریهای غیرواگیردار نشان داده است. در این بخش تضادهایی که این طرح در بیمارستان و جامعه آفریده است مورد بحث قرار میگیرد.
در بخش دوم یادداشتها و مصاحبههایی میآید که در راستای به کار بستن استدلال انتقادی در نگاه به مسائل سلامت و پزشکی جامعهاند. در این فصل چند ترجمه وجود دارد و بقیه آنها یادداشتها یا مصاحبههایی هستند که به مسائل مشخص جامعه ایران میپردازند. از آنجا که همهگیری ویروس کووید ۱۹ نیز بحث روز جامعه است، سه مصاحبه در رابطه با آن نیز به این بخش اضافه شده است.
بخش سوم مجموعه یادداشتهایی است که نویسنده درباره آسیبهای اجتماعی و خشونت نگاشته است. در واقع نویسنده در این فصل تلاش دارد نشان دهد که تضاد کار و سرمایه اصلیترین گره و تعارض در جامعه است و در صورت حل نشدن عوارض آن مانند خشونت بین فردی در سطح جامعه نهادینه میشود.
بخش چهارم به بیماری ایدز اختصاص داده شده است. بیماری ایدز به عنوان یک سنجه یا معیار در رابطه با تضادهای جامعه عمل میکند. انگ ننگ ناشی از این بیماری، استفاده راستگرایان از این بیماری برای دیگرسازی و در آخر ناتوانی پزشکی مدرن در مقابله مؤثر با این همهگیری جهانی نشان دهنده شکافها و تضادهای بسیاری از جامعه ایران و جهان است که باید به آن توجه شود.
بخش پنجم کتاب برخلاف بخشهای پیشین وجههای سلبی ندارد بلکه رویکرد اصلی نویسنده این یادداشتها برای حل بخشی از مشکلات بهداشت و درمان جامعه ایران با کمک گرفتن از تجربه پزشک خانواده است. پزشک خانواده به عنوان بزرگترین دستاورد دولت کارگری انگلیس در دهه ۱۹۵۰ تأثیرات شگفتی بر سلامت و رفاه مردم انگلیس و سپس شمال اروپا گذاشت. نظام طب ملی در حقیقت تلاش کرده بود که در میان جهانی کالایی شده و سرمایهزده، جزیرهای از امنیت و آسایش برای فرودستان و بازندگان اجتماعی فراهم کند و در این کار تا حدودی موفق شد اما متأسفانه نتوانست در برابر امواج نئولیبرالیسم پایداری کند. حال نویسنده این مقالات سعی دارد تا نمونه ایرانی نظام طب ملی را به عنوان یک جایگزین یا بدیل ارائه دهد.
بخش ششم کتاب با آنکه به حوزه تخصصی نویسنده یعنی دندان پزشکی میپردازد، اما رویکرد اصلی این یادداشتها در آن حفظ شده است. نویسنده نیز در این مقالات تلاش کرده است که نشان دهد بخش مغفول سلامت یعنی سلامت دهان و دندان، تا چه اندازه در چنبره سرمایه و پول گرفتار است و وقتی که رویکردهای کلان اقتصاد سیاسی در امر تغذیه و بهداشت تغییر نکند تغییری در سلامت دهان و دندان مردم و از قضا فرادستان جامعه اتفاق نخواهد افتاد.
در پشت جلد این اثر نیز درج شده است: «در زمانه سروری و سلطف اندیشه نئولیبرالیسم بر جهان، سوالهایی از این دست که آیا با کنار رفتن دولت از عرصههای اقتصادی و اجازه دادن به «دست نامرئی بازار» برای تنظیم روابط انسانی، سعادت جامعه حاصل میشود؟ آیا دنبال کردن سود شخصی، سود عمومی را نیز به همراه میآورد؟ آیا سابقه آزادی بیحد و مرز اقتصادی در تاریخ تجربهای از رفاه و سلامت عمومی را به همراه آورده است؟ و در آخر آنکه آیا رشد اقتصادی سریع میتواند در روندی دیالکتیکی گریبان فرادستان را نیز بگیرد و آنان با طناب بافته خود مرگ تدریجی سلامتشان را تجربه کنند؟ سوالهایی است که نه فقط از اقتصاددانان که از جامعهشناسان و مورخان نیز باید پرسیده شود چرا که تاثیر و تاثرات اقتصادی بر روند سلامت فرد و جامعه، عموماً بحثی است که اقتصاددانان بازارگرا از آن گریزانند و نتایج اجتماعی برنامههای اقتصادی پیشنهادی خود را نمیپذیرند.»