(تجربه های یک موزه)
رضا دبیری نژاد – نگار ساقریچی
نوشتههای مرتبط
درآمد:
موزه ها مجموعه های متعددی از آثار را در خود جای داده اند و به طور معمول آثار را به شکل مجموعه ای به نمایش می گذارند و این نمایش مجموعه ای حتا در نمایشگاه های موقت هم رایج است. نمایش گروهی و متعدد آثار در کنار هم در نمایشگاه سبب می شود مفاهیم و روایت به طور کلی دیده شوند و آثار به تنهایی کمتر دیده شوند اما از سوی دیگر هر اثر روایت یا روایتهایی را در خود نهفته دارد و از سوی دیگر داده های مختلفی را می توان از آن دریافت که این داده ها می تواند برآمده از فرم، شکل، پدیدآور، تکنیک و رویدادهای وارد بر اثر باشد. هر موزه ای مانند موزه ملک علاوه بر آثاری که در تالارهایش به نمایش گذاشته است، آثار متعددی را خارج از نمایش در مخازن خود دارد که این آثار همانطور که گفته شد داده ها و روایت هایی دارد و می توان آن را به تنهایی به مثابه یک نمایش در نظر گرفت. اینگونه است که هر اثر نادیده و یا مانده از گروه آثار نمایش داده شده می تواند یک فرصت برای موزه باشد. فرصتی برای رویدادسازی. در واقع می توان یک اثر را تبدیل به یک نمایشگاه کرد و آن را به تماشا درآورد. بر همین اساس سلسله نمایشگاه هایی با عنوان تک اثر در موزه ملک برگزار شد.تک اثر فرصتی برای برجسته سازی آثار بود که می توانست مخاطبین را متوجه بخش های مختلف یک اثر و یا زاویه های کمتر دیده شده آن بکند. در واقع تجربه تک اثر تلاش برای ورود به جهان اثر بود. با همین رویکرد یک تالار هشتی بعنوان تک اثر انتخاب شد تا هر بار یک اثر در آن به نمایش و روایت در آید اما در هر نمایشگاه بنا بر ویژگی های اثر احساسی از جهان اثر به وجود آید. نمایشگاه های تک اثر در موزه ملک هر کدام تجربه ای برای کشف جنبه های مختلف و چگونگی تطبیق آن با فضای نمایشگاهی و برجسته سازی زوایای گوناگون اثر بود.
تجربه ها:
تجربه نخست: جلدلاکی شکارگاه بهرام
نخستین تجربه نمایشگاه های تک اثر با معرفی یک جلد شروع شد. این اثر که یک جلد لاکی با تصویر مجلس شکار بهرام گور بود به شکل ساده ای با بزرگنمایی دو سوی جلد و داخل جلد به نمایش درآمد. این بزرگنمایی با الهام از شیوه پرده های نقالی و تبدیل دیواره نمایشگاه به مانند نقاشی دیواری به انجام رسید که به دلیل شباهت سبک نقاشی و موضوع اثر امکان همانند سازی را فراهم می آورد. موضوع جلد مورد نظر بهانه روایت داستان بهرام گور و تکنیک ساخت جلد لاکی شد. جلد لاکی شکارگاه بهرام اگرچه اولین تجربه از مجموعه نمایشگاههای تک اثر بود اما تلاش داشت تا با استفاده از داستان های ایرانی و ارزش های هنری اثر دو جنبه از یک اثر را در کنار هم عرضه نماید.
تجربه روایت پردازی نسخ خطی:
با توجه به ظرفیت مجموعه ملک در حوزه نسخ خطی برخی از نمایشگاه های تک اثر به نمایش و روایت پردازی نسخ خطی اختصاص یافت. این نوع آثار دارای ویژگی های مشترکی هستند که می توان به مضمون موجود در متون نسخ، هنرمندان پدیدآور اعم از کاتب یا خوشنویس، مولفان محتوایی، جلدساز، هنرمندان آرایه ها، مالکان نسخه اشاره نمود. در این دسته از تک اثرها تلاش شد تا این جنبه های مختلف برجسته و معرفی شود و در کنار معرفی تصاویر مربوطه هم قرار گیرد به گونه ای که اشاره یا سندی بر موضوع باشد در این زمینه میتوان به نمایشگاههای تک اثر قصیده برده بوصیری، دیوان حافظ، مصحف شریف علاء و دیوان سید الشعرا (دیوان دستنویس اشعار امیری فیروزکوهی) اشاره کرد.
الف: نمایشگاه قصیده برده بوصیری به خط احمد نیریزی متعلق به قرن ۱۳ هجری قمری از اولین تجربههای نمایشگاه تک اثر محسوب میشود که در آن علاوه بر تزیینات اثر مانند جلد آن به محتوای اثر و داستان خلق آن نیز پرداخته شد. پرداختن به هر دو جنبه اثرتجربهای متفاوت از نمایشگاههای پیشین بود. در اولین نمایشگاه از مجموعه تک اثر، جلد لاکی شکارگاه بهرام، موضوع اصلی نمایشگاه پرداختن به تزیینات اثر بود. در تجربههای بعدی نیز که به معرفی نسخههای خطی مانند شرح تذکریه نصیریه پرداخته شده بود بیشتر محتوای علم اثر مورد بررسی قرار گرفته بود. اما نمایشگاه برده بوصیری تجربهای کاملا متفاوت از پرداختن به هر دو جنبه اثر بود. در این نمایشگاه تابلوهایی به ویژگی های جلد اثر که اژدهاگونه بود و همچنین کاتب آن یعنی علاالدین تبریزی و همچنین فصه ای که در اثر ذکر شده پرداخته شد. اینگونه اجزاء مختلف هر کدام بخشی از نمایشگاه را تشکیل می داد.
ب: دیوان حافظ به قلم علی نقی شیرازی متعلق به تاریخ ۱۳۱۷ هجری قمری موضوع سومین نمایشگاه تک اثر بود. در این نمایشگاه نیز در ادامه تجربه جلد لاکی شکارگاه بهرام به جنبههای هنری این اثر از جمله خوشنویسی و تذهیب کار با نگاهی دقیقتر پرداخته شد. دیوان حافظ اما از لحاظ دنبال کرد تاریخ پیدایش یک اثر و توجه به سفارش دهنده آن تجربهای نو بود.
ج: نمایشگاه شرح تذکریه نصیریه: شرح تذکره نصیریه متعلق به قرن ۱۰ هجری قمری نسخه خطی به قلم عبدالعلی بیرجندی بود که در آن تحلیل بر یکی از آثار خواجه نصیر الدین طوسی ارایه شده بود. نمایشگاه به جنبه علمی این نسخه خطی، معرفی عبدالعلی بیرجندی و نکاتی پرداخت که وی در توضیح اثر خواجه بدان پرداخته بود و در این روایت از مجموعه تصاویر کتاب در کنار جزییاتی مانند رقم –امضاء- دانشمند که در پایان نسخه آمده بود بهره گرفت .چئن این نسخه محتوای علمی داشت تلاش شد دستاوردهای بیرجندی در این کتاب همراه با توضیح و تصویر ارائه شود.
د: مصحف شریف علاء متعلق به قرن ۱۰ هجری قمری از یک نظر تجربهای متفاوت با آثاری بود که ازمنظر هنری مورد بررسی قرار گرفته بودند. این اثر به دلیل تمامی ویژگیهای تزییناتی که در خود داشت از جمله جلد، تزیینات متن نسخه و خط زیبای علاء الدین تبریزی برای باز نشر انتخاب شده بود و برگزاری نمایشگاه زمینهای برای معرفی نسخه بازنشر شده این اثر را فراهم آورد.
ه: مناجات حضرت علی علیهالسلام متعلق به قرن دهم هجری قمری تجربه دیگری از تک اثر درزمینه پرداختن به جنبههای هنری یک اثر بود. این اثر که به خط سلطان محمد خندان بود از جنبه رنگهنویسی اثری قابل توجه بود. همچنین محتوای اثر که به نظم بود نیز زمینهای برای پرداختن به جنبه محتوایی نسخه را فراهم میاورد.
تجربه فضا سازی برای اثر:
برخی آثار همانند نگاره خانه باغ این امکان را می دادند که فضای نمایشگاه متناسب با شکل اثر چیدمان شود. یه گونه ای که بخش هایی از اثر در موقعیت های مختلف به شکل دکوراتیو قرار گیرند و احساس ورود به خیال اثر را برای مخاطبین پدید آورند. نگاره خانه باغ، نگارهای برگرفته از دیوان حافظ بود. این نمایشگاه که به معرفی معماری خانههای ایرانی در نگارهها می پرداخت زمینه بازسازی جزییات معماری مانند حئض و ایوان و … را فراهم میاورد. در میانه نمایشگاه نقش حوض برگرفته از نگاره بر کف زمین قرار داده شد و قطعات نگاره اعم از درگاه و درونی خانه در شکل پنل های حدا در فضای نمایشگاه جانمایی شد تا مخاطب در میان آنها حرکت کند. نسخه دیوان حافظی که این نمایشگاه برگرفته از ان است متعلق به قرن دهم هجری قمری است.
در نمونهای دیگر از این دست نیز با نگاهی به کارکرد اثر فضایی خاص برای آن ساخته شد؛ نمایشگاه لوح رسم معماری. این اثر که علاوه بر کارکرد فنی بهگونهای مرامنامه معماران ایرانی نیز محسوب میشود. فرصتی در اختیار گذاشت تا در کنار پرداختن به جزئیات این مرامنامه، به ابزار معماری ایرانی نیز پرداخته شود و نمونههایی از این ابزار برای ارائه در نمایشگاه بازطراحی شوند. برای درک کاربرد این اثر تصویری از صفحه شطرنجی آن در انتهای نمایشگاه جای داده شد و پلانی قدیمی از یک بنا بر آن منطبق نشان داده شد تا کاربرد طراحی آن ملموس شود. برای هر قسمت از متنی که بر گرد لوح وجود داشت تصویری سازی شد تا بینندگان تصوری از اثری مانند شاقول و خط کش که در متن آمده و برای آن تعبیری معنایی شده است بدست آورند. در کنار این تابلوها و تصویرسازی ها یک موشن گرافی شکل روایی برای اثر و تصاویر ایجاد شده پدید می آورد. لوح رسم معماری اثری متعلق به عصر قاجاریه است.
تجربه روایت پردازی برای اثر
بازوبندی که چندان اطلاعات مشخصی نداشت موضوع تک اثر دیگری بود که در یک نشست بارش فکری داستان های مختلفی برای آن مطرح شد که هر داستان اشاره به یکی از کاربردهای این نوع از آثار داشت و در نهایت همه این کاربردها برای اثر فرض گرفته شد. برای اینکه مخاطبین تجربه دیداری و خیالی از این کاربردها داشته باشند، همه فرض های داستانی مرتبط با اثر تصویرسازی شد و برای همسانی تاریخی تصویرها به شیوه نگاره های موجود در چاپ های سنگی پردازش شد. بازوبند در مرکز نمایشگاه جای داده شد . تصویرهای مربوط به کارکردهای در دیواره پیرامونی جای گذاری شد تا هر کس پندار خود را از اثر و روایت ها دریافت نماید. بازوبندی برای یک مسافر، برای یک پهلوان، برای یک زائو و… مواردی دیگر از این دست همگی روایت های مرتبط با اثر بودند.
نمایشگاه بازوبند به شرح اثری متعلق به عصر صفوی پرداخت. این اثر که با تکنیک خاص فلزکاری ساخته شده بود به عنوان حرز و برای نگاه داشتن صاحبش از بلایا استفاده میشد و این امر زمینه پزداخت به موضوع حرز را فراهم میکرد. در کنار استفاده از گرافیک محیطی برای این نمایشگاه موشن گرافیک با موضوع کارکبردهای بازوبند نیز ساخته شد که در محل نمایشگاه به نمایش گذاشته شد.
نمایشگاهی دیگر که روایتهای گوناگونی را برای یک اثر خلق کرد نمایشگاه گفتنیها و ناگفتنیهای جنگ کرنال بود. شعار روز جهانی موزه در سال ۲۰۱۷ بهانهای شد برای خلق روایتی برای این اثر. قلمدانی که خود داستانی از ظفرمندی ایرانیان در جنگ کرنال را روایت میکرد اینبار بهانه جستجوی بیشتر شد جستجو هم در میان متون ایرانی و هم در میان نوشتهای هندی و این جنگ را از زبان هر دو سوی میدان روایت کرد. درکنار روایت واقعه از زبان طرفین، روایتی نیز از زبان آنان که در این جنگ دیده نشدند پرداخته شد. سربازانی که تا پای جان مبارزه کرده بودند. اثری که می تواند روایت مسلط شده بر تاریخ را به چالش بکشد و در واقع امکان چند صدایی در موزه را فراهم سازد و در نهایت این پرسش را پدید آورد که اثری که تلاقی روایتهای متضاد است چگونه می تواند روایتی واقعی را بازتاباند.
بهرهگیری از رسانه در بیان روایت
در مجموعه نمایشگاههای تک اثر تنها به نوشته و استفاده از تصاویر و جزدیات آثار اکتفا نشد. به منظور بیان بهتر روایت هر اثر گاه از ابزارهای صوتی و تصویری نیز بهره گرفته شد. در تک اثر نگاره صید و صیاد که روایت نگارهای از دیوان امیر شاهی سبزواری بود به منظور خلق فضایی بهتر برای درک اثر از دستگاههای صوتی برای ایجاد حس بودن در طبیعت استفاده شد. این نمایشگاه با نگاهی به ابعاد گوناگون برگی از یک نسخه خطی برپا شد. در این نگاره که برگرفته از دیوان امیر شاهی سبزواری و متعلق به قرن ۱۰ هجری قمری است صحنهای از یک شکارگاه به چشم میخورد و اجزاء این صحنه شکارگاه دستمایههای پرداختن به مووع در نمایشگاه نگاه صید صیاد شدند.
در بسیاری از نمایشگاههای تک اثر همچون شاهنامه علیقلی خویی نیز از موشنگرافی برای ارائهای دیگر از اثر بهره گرفته شد. شاهنامه علی قلی خویی از چند جنبه حایز اهمیت بسیار بود. جنبه اول سبک خاص علی قلی خویی در پرداختن به تصاویر بود. در برگزاری این نمایشگاه به منظور تحلیل بهتر این اثر از نظر کارشناسان جدید در زمینههای مختلف مرتبط با اثر بهره گرفته شد. اگرچه تماشای تمامی صفحات این اثر که به قلم کلهر بود فراهم نشد اما تلاش شد در همان فضای کوچک جنبههای مختلف اثر کاملا مورد بررسی کارشناسانه قرار گیرد.
برای درک و دریافت بهتر آثار از سوی مخاطبان گاه حتا اثر تا چندین برابر بزرگنمایی شد تا مخاطبان بتوانند جزئیات آن را بهتر مشاهده نمایند. این امر بخصوص در نمایشگاهی چون تک اثر گفتنیها و ناگفتنیهای جنگ کرنال به کار آمد که اثر به نمایش گذاشته شده پر از جزئیات ریز بود که با چشم به سادگی قابل واکاوی نبود.
مجموعههای نو
موزه ملک محدود به آثار گردآوری شده در گذشته نیست بلکه هم اکنون نیز آثار جدیدی را به مجموعه خود می افزاید و یا از طریق اهداء و وقفهای تازه آنها را دریافت می کند. در میان آثار برگزیده برای نمایشگاههای اثر، دو اثر از میان مجموعههای نو برگزیده شدند. اثر نخست دیوان شعر سید کریم امیری فیروزکوهی بود که توسط دختر ایشان امیر بانو امیری فیروزکوهی به مجموعه کتابخانه و موزه ملی ملک افزوده شد و بهانهای بود تا به حنبههای مختلف زندگی این شاعر معاصر از زبان فرزند ایشان و نوه ایشان،علی مصفا،پرداخته شود. اینگون بود که بخشی از نمایشگاه به نمایش فیلم مستندی از علی مصفا و روایت های مرتبط به امیری فیروزکوهی اختصاص یافت و با همکاری خانواده شاعر تصاویر قدیمی فیروزکوهی نیز در کنار اثر و دستخطهای او به نمایش در آمد. این دیوان که به خط خود شاعر است. در سال ۱۳۹۵ خورشیدی به کتابخانه و موزه ملی ملک افزوده شد و پس از طی مراحل مقدماتی به عنوان یازدهمین نمایشگاه تک اثر به معرفی زندگی و فعالیتهای سید کریم امیری فیروزکوهی پرداخت.
اثر دوم تابلو واقعا عاشورا است که توسط خانواده فروتن به کتابخانه و موزه ملی ملک اهداء شد. این اثر که رقم حسین قوللر آغاسی را برخود دارد نمایشگاه تک اثر شانزدهم را با نام روز واقعه شکل داد. در این نمایشگاه به معرفی نقاش اثر و نیز به معرفی سبک نقاشی قهوهخانهای پرداخته شده است و جزییات طرح در برخی قسمتها به منظور ایجاد درک بهتر از اثر بزرگنمایی شده است.
مخاطب و تعامل با نمایشگاه
مجموعه نمایشگاههای تک اثر تنها برای دیده شدن نبودند. این نمایشگاهها فضایی بودند برای نزدیکی مخاطبان با آثار. از جمله در تک اثر شاهنامه علی قلی خویی به مدد نمایش سایه مخاطبان کودک و نوجوان فرصتی یافتند تا با خلق شخصیتهای شاهنامه در قالب عروسکهای سایه در این نمایشگاه نمایش زال و سیمرغ را خود خلق کرده و اجرا کنند.
عصر جدید
در میان اثاری که تا کنون در نمایشگاه تک اثر به نمایش گذاشته شدند کمتر اثری توانست گروههای مختلف مخاطبان را با گستردگی نمایشگاه زبان آموزگار به خود جذب کند. نمایشگاه زبان آموزگار روایت تلاشهای جبار باغچهبان در جهت آموزش کودکان به ویژه کودکان ناشنوا بود. این نشریه که در میانه دهه ۱۳۲۰ خورشیدی به چاپ میرسید اولین نشریه تخصصی در زمینه آموزش وییه آموزگاران است و در آن مطالب گوناگونی همچون تقدیر از دانشاموزانی که تحول شگرفی در زمینه آموزش در سراسر کشور داشتند و معرفی آموزگاران برگزیده میپردازد. همچنین لابه لای صفحات این مجله اشعار و داستانهایی برای کودکان دیده میشود اما بیش از هر چیز اهمیت این مجله در نشر روشهای آموزشی نوین ویژه ناشنوایان بود. نمایشگاه زبان آموزگار توانست میزبان گوه وسیعی از ناشنوایان در کنار سایر مخاطبین باشد.
مجموعه نمایشگاههای تک اثر فرصتی است برای مخاطب تا به جهان تنها یک اثر سفر کند. اثری که ممکن است فرصت دیدار از آن یکبار فراهم شود. روایتهای گوناگونی از آن اثر را ببیند. روایتهایی که گاه با زبان تصویر بیان میشوند، گاه از زبان متخصصان امر گفته میشوند و گاه قصهاند، قصه انسانهایی که در زمانه خود حضور داشتند اما دیده نشدند و شنیده نشدند. تک اثر امکان رویدادسازی بر اساس آثار متعدد موزه و برجسته نمایی آنها بود تا موزه به ظرفیت های مجموعه ای خود از دریچه ای دیگر بنگرد.