انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

به هویت کمرنگ ایلام، دست نیازید …

می‌دانیم در دنیایی زندگی می‌کنیم که قومیت‌ها و ملیت‌ها همه [واژه مطلق را آگاهانه به کار بردیم]، هم بنابر علم ژنتیک و هم اسناد تاریخی نسبی هستند. آخرین نمود بیرونی آن نشست سران کشورهای تُرک بود، که اعضا از مترجم برای فهم زبان همدیگر استفاده می‌کردند. کشورهای عرب هم که نود درصد آنها مستعرب و عرب شده بعد از حملات اعراب در قرن هفتم هستند، امروزه اتحادیه ساختگی شکل داده‌اند. در واقع برادر و امّت واقعی عرب برای غزه وجود ندارد که از این وضعیت رها شود. اروپا و آمریکا هم از نژادهای گوناگون مرزها را برمی دارند و متحد می‌شوند. این حملات با نام فتح و گشایش اسلامی، استعمار و آبادانی و … بیشتر با کمک زبان و سپس دین هویت‌های امروزی را شکل داده‌اند. حال آیا در دنیای امروزی و واقعیت ها؛ درست است که کشورها و ملت‌های بزرگ با نام و سوء استفاده از حقوق بشر به کشورهای کوچک دگرگون شوند؟

صدام حسین هشت سال با ادعای رهبری اعراب با ایران جنگید، اما بلافاصله شاید به تاثیر از شاه ایران و جشن‌های دو هزار و پانصد ساله، جشنواره بابل «مهرجان بابل الدولی» را با مسئولیت وزارت فرهنگ عراق راه انداخت. شاید از سوی عراقی‌ها و ایرانی‌ها بدان هرگز توجه نشده، اما این تصمیم بسیار مهم است. او هم همانند قذافی و دیگر رهبران مستعرب، تاریخ را خوب می‌دانستند. این تصمیم خط و نشان برای سران عرب و مستعرب و تاریخ باشکوه سومریان و البته فرار از  بدهی زیاد به کویت بود. بنابراین تلاش کرد کویت را به استان بصره برگرداند.

 

نخستین بار در مقالۀ «حق بر زبان مادری؛ گویش فیلی» ضمن بیان واقعیت‌های موجود و استناد به محمد امین زکی بیگ تلاش کردم تفاوت ایلام با لُرها را بنویسم. اینکه زبان ما را نزدیک به گویش مردمان سلیمانیه دانسته بود. به هر حال به شکل کم ارزش و غیر قابل دفاع ایلامیان را کورد نامیدم. اما واقعیت این است که مردم وقت سلیمانیه بیشتر همان اقوام و فیلی‌های مهاجر ایلام بودند. در حالی که ایلام با وجود تشابهاتی به دلایل متعددی متمایز از لُرها و کوردها هستند. ایلامی‌ها هویت چند فرهنگی از لُری،کوردی و عراقی و خاص خود را دارند. لباس بیشتر مادران ما عبای عراقی [به اشتباه غتره نامیده می‌شود.غتره سربند کوتاه مردانه است.] و سربند هبر و شال عراقی است. این به دلیل مهاجرت زیاد فیلی‌ها به بغداد بوده است که به دلایلی همچون شیعه بودن و… بعدها از عراق اخراج شدند.

اکنون نویسندگان عراقی همچون سلیم مطر را میبینیم که با وجود تسلط به تاریخ و جریان تاریخی «موالی» و البته تنوع نژادی در عراق تلاش می‌کنند بحث «ملیت» عراق را مطرح کند. با این حال در ایلام نویسندگانی [مرتبط با موضوع] را داریم، چون بهروز بوچانی [برنده جایزه زندگی‌نامه استرالیا] که با شنیدن دو کلمه از حقوق بشر نفرت پراکنی می‌کنند. او خود را کوردِ ضد پارس می‌نامند، در حالی که همانند همه مردم ایلام با زبان پارسی پیشرفت کرده،کتابش را به پارسی نوشته و فروخته و بنا به شجره نامه‌های موجود ایل علیشیروانِ بدره در اصل لُر هستند.شایدجشن نوروز کارزان ۱۴۰۲ نیز بر این توهم نفرت‌بار افزود. شصت هزار از مردم ایلام با یشماغ سومری به سَر، لباس‌های کوردی که با آن نمایش دادند [با آن زندگی نکردند]، آهنگ‌های کوردی که معنای آن را نمی‌دانند [ما با کردستانی‌ها با زبان پارسی ارتباط می‌گیریم]، رقصی جمع و دودستمالی که نمی‌دانند در اصل لُری است، جشن آتش نوروز بی‌موقع و دیر ترتیب دادند.

با این پیشگفتار پرسش‌های جدی در این رابطه مطرح می‌شود. اینکه؛ جدال میان دو واژه لُر فیلی و کورد فیلی چه زمانی آغاز شد؟ درستی شجره‌نامه‌ها تا چه حد است؟ آیا کوردها در آوارگی و قتل عام فیلی‌ها در عراق، نقش داشتند؟ آیا فیلی‌ها جایگاهی در فدرالیسم کوردها خواهند داشت؟

سرگذشت فیلی‌ها با توجه به اتفاقاتی که در ایران [بی‌تابعیتی] و عراق برای آنها رخ داده، مورد توجه پژوهشگران این کشور بوده است. اما به اتفاق واژهای «الاکراد شیعی» یا «الاکراد فیلی» بهره برده‌اند. بنابراین پژوهش‌های آنها در پاسخ پرسش لُر یا کورد بودن فیلی‌ها راهگشا نیست. در واقع با تاریخ شفاهی از بزرگان ایلام روشن می‌شود با قرارداد سایکس پیکو، فیلی‌ها هم وارد عراق شدند. اما با توجه به گرایش شیعه بودن آنها اختلافاتی هم با کوردها داشته‌اند و در عمل اقلیت به حساب می‌آیند. در ایران بر فیلی‌ها والیان لُر حکومت می‌کردند. از طرفی شجره‌نامه‌های موجود بیشتر طوایف ایلام را لُر معرفی کرده‌اند. این شجره نامه‌ها با تحقیقات محلی جمع آوری شده‌اند. اما این هرگز این به معنای انکار تفاوت‌ها به دلایلی همچون فاصله محیطی ایلام از لُرها و کوردها و … نبوده است. با توجه به توصیه‌های حقوق بشری به حق مردم فیلی که نزدیک یک قرن است در میان کوردها زندگی می‌کنند، اینکه ایلام در فدرالیسم کورد جایگاه درستی داشته باشد،جای تردید و تامل بسیار دارد.