انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بحران در مدیریت یا بحران اپیدمی

 

بحران های فراگیر مانند کرونا، فرصتی هستند که ساز و کار نهادهای حکمرانی در جامعه برای عموم آشکار شود و امکانی برای نقد، اصلاح و یا تغییر و توسعه آنها فراهم کند. در بحران ویروس کوید ۱۹ در جامعه ما بود که در همان روزهای آغازین هجمه سنگینی از همه جهات بر ذهن و زندگی مردم هجوم آورد: از یکسو ابهام در شناخت درست این بیماری و راه های پیشگیری و درمان آن، مردم را عمیقا به هراس انداخته بود. از سوی دیگر ضعف عملکرد نهادهای متولی در تامین مواد اولیه بهداشتی و همچنین تضمین دسترسی به این مواد، سبب نگرانی عمیقی نسبت به تامین امنیت جانی مردم در برابر این بیماری شد، گویی بحران بیماری کمتر از بحران مدیریت آن برای مردم اهمیت داشت. آشفتگی و تاخیر عمیق و جدی در تصمیم گیری های حیاتی برای مهار این بیماری (مانند تعطیلی مراکز عمومی، ایجاد زمینه های دورکاری و حتی سیاست قرنطینه و…) نیز سبب شد مردم در تردیدی جدی نسبت به نیت نهادهای متولی بهداشت و ستاد ملی کرونا قرار بگیرند. در نتیجه همه این وضعیت ها بود که نارضایتی عمیقی از درولت و نهادهای سیاسی شکل گرفت، گویی که جان مردم بهای ناکارآمدی این نهادهاست.

این شرایط به خوبی نشان میداد که بوروکراسی ایران در دو وجه دچار ضعف جدی است: تعهدهمه جانبه و مسئولیت پذیری نسبت به وظایف و رسالت های نهادی (در تامین مواد اولیه بهداشتی ،در نظارت و کنترل محتکران و متقلبان و…) و همچنین هماهنگی و انسجام در شبکه تقسیم کار اجتماعی میان نهادهای مختلف. در نتیجه ای وضعیت، نارضایتی نسبت بالایی در مردم نسبت به عملکرد نهادهای متولی شکل گرفت. گویی مردم باز هم با این پندار مواجه شدند که نهاد سیاست در معنای وسیع آن، دغدغه مردم را ندارد.

گذر زمان علی رغم هم هافت و خیزهایی که داشت به مسئولان و مردم این نکته را فهماند که اگر نهادهای متولی، مسئولیت پذیر باشند و تقسیم کار بین نهادی به درستی انجام شود، امکان موفقیت وجود دارد. به همین دلیل هرچه که جلوتر آمدیم، بواسطه آنکه نهاها از هیجان و آشفتگی اولیه دور شدند و بر اوضاع مسلط تر شدند، و مردم هم آگاهی بیشتری از بیماری و مواجهه با آن پیدا کردند، مردم و نهادهای سیاسی هرچه بیشتر بر اوضاع مسلط شدند. در این میان، هزینه سنگینی بر جامعه تحمیل شد، جامعه ای که فهمیده بود نهادهای بوروکراتیک آن، برای شرایط بحران آمادگی کافی را ندارند و این فقدان آمادگی منجر به خسارت بر جان و مال مردم می شود. از این رو تجربه ما در مواجهه با کرونا در این دوره سه ماهه، فرصتی بود که در نظم امور و نهادها و فقدان آمادگی آنها برای بحران ها آگاه شویم. هرچند با هماهنگ شدن نهادها در روزهای اخیر و مشارکت عمومی مردم تا حدی این بحران مهار شده است و در شرایط کنترل قرار دارد، اما باید بوروکراسی ایران و متولیان آن به این نکته برسند که وظیفه آنهاست که برای شرایط بحرانی و توانمندسازی نهادها و مردم برای مواجهه با بحران، آماده باشند و در قبال کاستی هایشان مسئولیت پذیر باشند. در غیر اینصورت باز هم باید از مردم هزینه این غفلت ها را داد.